استرداد بیت المال

استرداد بیت المال

پس از آن که حضرت علی ـ علیه السلام ـ زمام امور خلافت را بدست گرفت طبق نقل ابن عباس در روز دوم خلافت خود، به تقسیم بیت المال به طور مساوی، همّت کرد، مردم طبق دستور امام، برای گرفتن سهم خود نزد آن حضرت می آمدند، علی ـ علیه السلام ـ به خزانه دار خویش (عبید اله بن ابی رافع) فرمود: از مهاجرین آغاز کن، و آنان را به حضور بطلب و به هر یک سه دینار بده، و پس از آن ها هر یک از مردم که حاضر شدند بدون توجه به نژاد و یا رنگ پوست و … به همین مقدار بده.
سهل بن حنیف (که به غلام سابقش به همین مقدار داده شده بود) اعتراض کرد و گفت این شخص، دیروز غلام من بود و امروز او را آزاد کرده ام به او برابر من می دهی؟!
امام علی ـ علیه السلام ـ فرمود: «هر چه به او می دهیم، به تو نیز می دهیم».
به همه افراد، بدون تبعیض و تفاوت، سه دنیار داد، افرادی مانند طلحه، زبیر، عبدالله بن عمر، سعید بن عاص، مروان و جمعی دیگر از قریش، با این روش، مخالفت کردند، چرا که آن ها به خاطر شخصیت ظاهری خود، در دوران خلافت عثمان، چندین برابر، بیشتر از دیگران می گرفتند.[1] آن افراد با مشاهده این برنامه فهمیدند که دیر یا زود نوبت خودشان نیز خواهد رسید، و علی ـ علیه السلام ـ همه اموال عمومی مسلمین را که حیف و میل شده است به راه شرعی خود بر می گرداند برای همین ناراحت شده و با هم خلوت کردند و بر ضدّ علی ـ علیه السلام ـ شروع به طرح ریزی توطئه ای نمودند، کم کم زمزمه مخالفت آن ها به گوش آن بزرگمرد الهی رسید، امام علی ـ علیه السلام ـ با آنان، شدیداً برخورد کرد، و به آنان و همه مخالفان عدالت در همه تاریخ چنین فرمود:
و الله لو وجدته قد تزوّج به النّساء، و ملک به الاماء، لرددته، فانّ فی العدل سعه، و من ضاق علیه العدل فالجور علیه اضیق: «به خدا سوگند بخشیده های عثمان را حتی در جائی که با آن، همسرانی گرفته اند (و آن را کابین همسران قرار داده اند) و یا کنیزانی خریده باشند اگر بیابم به صاحبشان بر می گردانم، زیرا در عدالت گشایش است، هر کسی که اجرای عدالت، او را به تنگ آورد، ستم بر او تنگتر خواهد بود».[2] ابن ابی الحدید می گوید: تفسیر جمله آخر این است: «هرگاه تدبیر امور، بر اساس عدالت، موجب تنگی و عجز برای حاکم شود، تدبیر امور بر اساس ظلم، برای او تنگتراست، زیرا ظالم در مظان آن است که از ستمش جلوگیری گردد.
و او نقل می کند: وقتی که این خبر (یعنی تقسیم بیت المال بطور عادلانه)» به عمرو عاص که در «اِیله» (یکی از مناطق شام) بود رسید، نامه ای به معاویه نوشت، که: هر چه فکر و توان داری به کار بند، چرا که فرزند ابوطالب همه ثروتی را که در مدت (خلافت عثمان) اندوخته ای، از تو خواهد گرفت.
آری همان گونه که امام علی ـ علیه السلام ـ وعده داده بود، قاطعانه به باز پس گیری اموال نامشروع و رساندن این اموال، به صاحبان اصلی اش اقدام نمود و تمام سلاح ها و شتر ها و اموال دیگری که از طریق زکات و … در خانه عثمان بود، بدستور آن حضرت به بیت المال برگردانده شد، و تقسیم گردید، و در این تقسیم، هیچ گونه تبعیض بین مردم نبود، و همین باعث مخالفت سران قوم و شخصیت های به ظاهر برجسته رژیم های گذشته گردید، و جنگ جمل را به وجود آورد و موجب زحمات بسیار و سنگ اندازی های فراوان شد، امّا امیرمؤمنان هم چنان استوار به راه خود ادامه داد.[3]


[1] . اقتباس از شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 7، ص 35 ـ 38.
[2] . نهج البلاغه، خطبه 15 ـ نظیر این مطلب در خطبه 77 نهج البلاغه آمده است.
[3] . نگاه کنید به شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص 270 ـ 269.
محمد محمدی اشتهاردی – داستان های نهج البلاغه

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید