صفحه بهشت

صفحه بهشت

صفحه بهشت(1)

نیکی به پدر و مادر در قرآن مجید

1. وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً. (بقره: 83)

و یاد آورید هنگامی که از بنی اسرائیل عهد گرفتیم که جز خدا نپرستید و درباره پدر و مادر نیکی کنید.

2. وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا. (نساء: 36)

خدای یکتا را بپرستید و هیچ چیزی را شریک وی نگیرید و در حق پدر و مادر نیکی کنید.

3. أَلاَّ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا. (انعام: 151)

شریک برای خدا نیاورید و به پدر و مادر احسان کنید.

4. وَقَضَی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا. (اسراء: 23)

و خدای تو را حکم فرمود که جز او هیچ کس را نپرستید و درباره پدر و مادر نیکویی کنید.

5. وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَی وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَلِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ. (لقمان: 14)

و انسان را درباره پدر و مادرش سفارش کردیم. مادرش به او باردار شد، سستی بر روی سستی. از شیر باز گرفتنش در دو سال است. [آری، به او سفارش کردیم] که شکرگزار من و پدر و مادرت باش که بازگشت [همه] به سوی من است.

6. حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا وَوَضَعَتْهُ کُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا. (احقاف: 15)

مادرش با رنج و زحمت بار حمل کشید و باز با درد و مشقت، وضع حمل کرد و سی ماه تمام، مدت حمل و شیرخواری بود.

7. وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا. (مریم: 32)

و خدا مرا به نیکی به مادرم توصیه کرد و مرا ستمکار شقی نگردانید.

صفحه بهشت(2)
احترام به والدین

قرآن کریم برای پدر و مادر جایگاه ویژه ای قائل شده و پس از بیان وجوب بندگی خدای یکتا، از مردم می خواهد که در حق پدر و مادر نیکی کنند. این هم ردیفی، نشان ارج گذاری اسلام به مقام مقدس پدر و مادر است. در سوره مبارکه انعام آمده است: «ای پیامبر! بگو بیابید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است، برایتان بخوانم. چیزی را شریک خدا قرار ندهید و به پدر و مادر نیکی کنید.» (انعام: 151) در سوره مبارکه لقمان نیز قرآن از زبان وی نقل می کند:

[به خاطر بیاور] هنگامی را که لقمان به فرزندش درحالی که او را موعظه می کرد گفت: «پسرم! چیزی را همتای خدا قرار مده؛ که شرک، ظلم بزرگی است» و ما به انسان در مورد پدر و مادرش سفارش کردیم. (لقمان: 13 و 14)

هدف این بزرگداشت، حفظ بنیان خانواده است؛ زیرا شرع مقدس اسلام، استحکام جامعه انسانی را در گرو انسجام جامعه کوچک تر، یعنی خانواده می داند.
احترام در آموزه های قرآن

در قرآن کریم واژه «احترام» به کار نرفته، اما در آیات قرآن ضمن پاره ای موضوعات و بیان برخی مصداق ها، به رعایت احترام سفارش شده است. در قرآن از حرام به معنای محترم شمردن ماه های خاص،[1] نفس و جان آدمی،[2] خانه خدا،[3] احسان و نیکوکاری[4] و بزرگداشت[5] یاد شده است که همه این اصطلاحات، مفهوم احترام به معنای تعظیم و تکریم را بیان می کند.

قرآن کریم نمونه هایی از رفتار محترمانه را نشان می دهد که درباره چگونگی احترام به پیامبر خدا(ص) است. شایسته است همگان نیز با درک عمیق این رفتارها از رسول اکرم(ص)، به پیروی عملی از سیره آن حضرت رو آورند، رفتارهایی مانند پیشی نگرفتن از کسی در امور دنیوی، بالا نبردن صدا و آرام سخن گفتن با دیگران و… . در روایات اهل بیت(ع)، احترام گذاردن به پدر و مادر در قالب برخورد نیکو و رسیدگی به نیازهای آنان پیش از درخواست، معنا شده و سخن کریمانه گفتن، به معنای طلب مغفرت آمده است.
احترام به والدین نزد خداوند

همان گونه که بیان شد، خداوند همواره پس از اشاره به وجوب پرستش خدای یگانه، به لزوم حرمت نهادن به پدر و مادر اشاره می کند. خداوند در آیه 83 سوره بقره، احسان به پدر و مادر را به عنوان پیمان خداوند با بنی اسرائیل یاد کرده و فرموده است: «و هنگامی که از بنی اسرائیل پیمان و عهد گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر احترام بگذارید و احسان و نیکی کنید».

اگر خداوند به عنوان آفریدگار باید پرستش شود، پدر و مادر نیز که واسطه های فیض و نعمت های خداوندی هستند باید مورد احترام قرار گیرند.

خداوند متعال می فرماید:

پروردگارت فرمان داده که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. هرگاه یکی از آن دو یا هر دوی آنها نزد تو به سن پیری برسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بر آنان فریاد نزن و با رعایت کامل احترام و اکرام، با آنها سخن گوی و بال های فروتنی خویش را از روی محبت، در برابر آنها فرود آور و بگو: پروردگارا! همان گونه که در کوچکی به من لطف و مرحمت کردند، آنها را مورد لطف و مرحمت قرار بده. (اسراء: 23 و 24)

در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: «اگر چیزی کمتر از اُف وجود داشت، خدا از آن نهی می کرد. اُف، کمترین اظهار نارضایتی است».[6] آثار نیکی به پدر و مادر

براساس روایاتی که درباره احترام و رعایت حقوق والدین وارد شده است، نیکی به پدر و مادر آثار دنیوی و اخروی فراوان دارد که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:

نگاه با محبت به پدر و مادر، عبادت است: براساس آنچه از روایات به ما رسیده، نگاه کردن به چند چیز عبادت است، مانند نگاه کردن به قرآن و چهره مبارک امیرمؤمنان(ع). مردی در کنار کعبه به ابوذر گفت: چرا به چهره علی(ع) زیاد نگاه می کنی؟ ابوذر پاسخ داد که پیامبر خدا(ص) فرمود: «نگاه کردن به روی مبارک علی(ع) عبادت است. همچنین نگاه کردن به پدر و مادر از روی محبت و رحمت، عبادت است».[7]

طول عمر و زیادی روزی: امام باقر(ع) می فرماید: «کسی که می خواهد بر عمر خود بیفزاید و روزی خود را زیاد کند، پس به پدر و مادر خود نیکی کند».[8]

در روایت دیگری نیز آمده است:

چه بسا گاهی از عمر انسان، سه سال باقی است، اما بر اثر احسان به پدر و مادر و صله رحم، خداوند، عمر سه ساله او را به سی سال تبدیل کند و در مقابل، شخصی از عمرش سی سال باقی است، اما به دلیل قطع رحم و آزار و اذیت والدین، خداوند عمر او ر به سه سال تبدیل می کند.[9]

سپر آتش جهنم: شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد: پدرم به حدی پیر و ناتوان شده که او را برای قضای حاجت، حمل می کنم و می برم. امام صادق(ع) فرمود: «اگر قدرت داری، [همچنان] خودت این کار را انجام بده و خودت در دهان او غذا بگذار تا این عمل، سپر آتش فردایت باشد و تو را به بهشت ببرد».[10]

همچنین، نیکی به پدر و مادر، به جهاد در راه اسلام،[11] بهترین خوبی ها،[12] مایه خشنودی خداوند،[13] لذت زندگی،[14] راحتی مرگ[15] و بهترین اعمال[16] تعبیر شده است.
پیامدهای بی احترامی به پدر و مادر

در آیه 99 سوره مبارکه یوسف آمده است که وقتی یوسف به امارت رسید، پدر و مادرش به مصر آمدند. در آیه لفظ پدر و مادر آمده است، اما مراد از مادر در اینجا، خاله او است؛ زیرا مادرش از دنیا رفته بود. یوسف آنها را در بغل گرفت و آنها را با تکریم و احترام وارد شهر کرد.

امام صادق(ع) درباره این آیه می فرماید:

چون یعقوب به شهر مصر رسید، یوسف برای استقبال او از دروازه شهر خارج شد. وقتی چشم یوسف به پدر افتاد، تصمیم گرفت به احترام پدر از مرکب پیاده شود، اما توجه به این نکته که او سلطان و حاکم است و این مقدار خضوع، شایسته مقام سلطنت نیست، او را از ادای وظیفه بازداشت. همان لحظه که به پدر و مادر احترام و سلام کرد، جبرئیل نازل شد و گفت: خداوند می فرماید: «جایگاهی که تو به دست آوردی، باعث شد تو این بنده صالح خدا را تکریم نکنی. اکنون دستت را باز کن!» دستش را که گشود، از میان انگشتان او نوری خارج شد. پرسید: این چه اتفاقی بود؟ جبرئیل گفت: سزای قصور و بی احترامی تو به پدر این بود که تقدیر و سرنوشت تو عوض شد و بعد از این، دیگر از فرزندان تو پیغمبری ظهور نخواهد کرد و سعادت دوام نبوت، از تو گرفته شد.[17]

صفحه بهشت(3)

عزیزم سلام!

حرف هایی هست که روی کاغذ بهتر فهمیده می شه؛ برای همین خواستم چند دقیقه ای روی کاغذ با هم گپ بزنیم.

یادت هست با چه شوق و اشتیاقی اومدی پیش ما؟! با عجله از من و مامان هرجور که بود یه «بله» گرفتی. خودت می دونستی که ما در اون وقتِ کم با سراسیمگیِ تو نمی تونیم تصمیم مطلوب بگیریم، اما باز اصرار کردی. ما هم ناچار مخالفت نکردیم. دلمون خوش بود با تصمیمی که گرفتی، به خواسته معقولت می رسی و ما تو رو با یه حال و هوای دیگه سرزنده تر از همیشه، پر از احساس موفقیت کنار خودمون می بینیم. ولی وقتی این قدر خسته و بی حوصله، پشیمون و سرشکسته برگشتی پیش ما، من و مامان شصتمون خبردار شد که اوضاع اون طور که می خواستی پیش نرفته. به نظر می اومد، ناراضی از تصمیمت، همه چیز رو نیمه کاره رها کردی. با علتش کاری ندارم. نه اینکه برام مهم نباشه، نه! فقط دوست ندارم مجبورت کنم، به یاد چیزهای ناراحت کننده بیفتی. آرامش تو الان از همه چیز برام مهم تره. اما فکر کردم فرصت مناسبی باشه برای مرور یه مطلب مهم که خیلی به درد این موقع هامون می خوره؛ هم به درد تو که از تصمیمت سخت پشیمون و عصبانی هستی و هم به درد من که از بله کم رنگ و عجولانه ام پشیمون تر و دلگیرترم.

دلم می خواد یه مطلب مهم و اساسی رو هروقت که پای تصمیمی در میون بود، به هم یادآوری کنیم. این مطلب با داشتن نکات کلیدی و کاربردی، برای پیشگیری از پشیمونی نسخه فوق العاده ایه. امام جواد(ع) این نسخه رو نه فقط به انسان های کاردان و کاردرست، بلکه به همه سفارش می کنه: «هرکس این سه نکته را رعایت کند، پشیمون نمی شود: از عجله بپرهیزد؛ مشورت کند؛ به خدا توکل نماید».[18]

مطمئنم با رعایت این سه مرحله پیش از تصمیم گیری های کوچیک و بزرگ، هیچ وقت پشیمون و درمونده نمی شیم. امتحانش مجانیه.

دوسِت دارم

بابای تو

صفحه بهشت (4)
صله رحم با پدر و مادر

بهشت هم بویی دارد. شاید بوی بهشت بوی صمیمیت و راستی باشد؛ بوی صداقت و درستی.

امام صادق(ع) می فرماید:

خداوند بهشت را به درستی آفرید، پاکیزه اش کرد، خوش بویش نمود، چنان که بوی آن از مسیری دو هزارساله به مشام می رسد.

اما دو گروه، این بو را که همه حس می کنند، نمی توانند استشمام کنند: نفرین شده پدر و مادر،کسی که قطع رحم می کند.[19]

از امام باقر(ع) نیز روایت شده که ابوذر از زبان پیامبر خدا(ص) چنین گفته است:

صراط پلی است بر روی جهنم و همه آدم ها باید از روی آن عبور کنند. برخی که از این پل می گذرند، به بهشت می رسند و دیگران که نمی توانند رد بشوند، به جهنم سقوط می کنند.

این پل دو طرف دارد: یک طرفش رحم (خویشاوندی) است و طرف دیگرش امانت. هر آن کس که صله رحم کرده و با خویشان و نزدیکانش مهربان بوده، به آنها احترام گذاشته و نیز امانت دار بوده و امانت را به موقع به صاحبش برگردانده باشد، از پل صراط به سلامت خواهد گذشت و به بهشت خواهد رسید. در مقابل، اگر امانت دار نباشد و در امانت خیانت و قطع رحم کرده باشد، هیچ عملی سودی برای او نخواهد داشت و از پل صراط نمی تواند بگذرد و در میان آتش انداخته خواهد شد.[20] پی نوشت ها:

[1]. نک: توبه: 5.

[2]. نک: مائده: 97.

[3]. نک: فتح: 9.

[4]. نک: انعام: 151.

[5]. نک: بقره: 83؛ نساء: 36.

[6]. محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 2، ص 349.

[7]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، ج 74، ص 45.

[8]. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، باب الاحسان الی الوالدین؛ بحارالانوار، ج 71، ص 81.

[9]. سید نعمت الله جزایری، الانوار النعمانیه، تبریز، نشر شرکت چاپ، ج 3، ص 85.

[10]. بحارالانوار، ج 71، ص 56؛ اصول کافی، ج 2، ص 162.

[11]. نهج الفصاحه، قم، انصاریان، ح 1086.

[12]. بحارالانوار، ج 74، ص 84 .

[13]. همان، ج 71، ص 80 .

[14]. همان.

[15]. همان، ص 81 .

[16]. همان، ص 85 .

[17]. طبرسی، مجمع البیان، بیروت، دارالمکتبه الحیاه، ج 4، ص 120.

[18]. امام جواد(ع): سه چیز است که هرکس آن را مراعات کند پشیمان نگردد: 1. اجتناب از عجله؛ 2. مشورت کردن؛ 3. و توکل بر خدا در هنگام تصمیم گیری. مسند الامام الجواد، ص 243.

[19]. شیخ طوسی، غیبت، ص 128.

[20]. اصول کافی، ج 2، باب صله رحم، ص 122.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید