2. علائم غیر حتمی ظهور
غیر از نشانه های پنج گانه حتمی گذشته، حوادث زیاد دیگری در مجموعه ای از روایات ذکر شده است که می توان آن ها را نشانه های غیر حتمی ظهور بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نامید، زیرا این مجموعه، گاهی یک یا چند نشانه عمومی را یادآور می شود؛ به طوری که در غیر زمان ظهور نیز مشاهده می گردد؛ همانند:
– زلزله، سیل، طوفان؛
– شیوع امراضی هم چون طاعون و یا مرگ های ناگهانی؛
– عدم وجود امنیّت مقطعی، جنگ ها و درگیری ها، گرسنگی ها در بعضی از اماکن معروف همانند کوفه و…؛
– شیوع معاصی و گناهان و باران های پیاپی همراه با خرابی ها؛
– خروج دجّال و آشکار شدن دود در آسمان؛
– طلوع خورشید از مغرب و خروج یأجوج و مأجوج؛
حال برای توضیح نشانه ها، پنج روایت برگزیده ذیل را می آوریم:
1. عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: لا یَظهَرُ القَائِمُ إِلّا عَلَی خَوفٍ شَدِیدٍ مِنَ النَّاسِ وَ زِلزالٍ وَ فِتنَهٍ وَ بَلاءٍ یُصِیبُ النَّاسَ وَ طَاعُونٍ قَبلَ ذَلِکَ وَ سَیفٍ قَاطِعٍ بَینَ العَرَبِ وَ اختِلافٍ شَدِیدٍ فِی النَّاسِ وَ تَشتُّتٍ فِی دِینِهِم وَ تَغَیّرٍ فِی حَالِهِم حَتَّی یَتَمَنَّی المُتَمَنِّی المَوتِ صَبَاحاً وَ مَسَاءً مِن عِظَمِ مَا تَرَی مِن کَلَبی النَّاسِ وَ أَکلِ بَعضِهِم بَعضاً فَخُروجُهُ (علیه السلام) إِذَا خَرَجَ یَکُونُ عِندَ الیَأسِ وَ القُنُوطِ مِن أَن یَرَوا فَرَجاً فَیَا طُوبَی لِمَن أَدرَکَهُ وَ کَانَ مِن أَنصَارِهِ وَ الوَیلُ کُلُّ الوَیلِ لِمَن خَالَفَهُ وَ خَالَفَ أَمرَه؛ امام محمد باقر (علیه السلام) فرمود: حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظاهر نمی شود مگر زمانی که ترس شدید از مردم داشته باشد، و زلزله، فتنه و بلاهای گوناگون مردم را فرا گرفته باشد و پیش از آن طاعون در میان آنان شیوع پیدا کرده باشد. کشتار زیاد در میان عرب و اختلاف های واهی و شدید بین مردم و پراکندگی دینی بین آن ها و دگرگونی اوضاع و احوال مردم. به گونه ای که آرزو کننده ی مرگ صبح و شب آرزوی مرگ کند از این که می بیند بعضی به بعضی چنگ انداخته و یکی دیگری را می خورد. در زمانی که نومیدی از فرج همه را فرا می گیرد بقیه الله ظهور می کند. پس خوشا به حال کسانی که آن حضرت را درک کنند و از یاوران وی محسوب شوند و بدا به حال آنانی که با وی مخالفت نمایند که بیچارگی ابدی را برای خویش خریدار شده اند. (1)
2. قال أمیرالمؤمنین (علیه السلام): وَ لِذَلِکَ آیَاتٌ وَ عَلامَاتٌ: أَوَّلُهُنَّ: إِحصَارُ الکُوفَهِ بِالرَّصَدِ وَ الخَندَقِ وَ تَخرِیقُ الزَّوَایَا فِی سِکَکِ الکُوفَهِ وَ تَعطِیلُ المَسَاجِدِ أَربَعینَ لَیلَهً وَ تَخفِقُ رَایَاتٌ ثَلاثٌ حَولَ المَسجِدِ الأکبَرِ (2) یُشبِهنَ بِالهُدَی القَاتِلُ وَ المَقتُولُ فِی النَّارِ وَ قَتلٌ کَثِیرٌ وَ مَوتٌ ذَرِیعٌ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکِیَّهِ بِظَهرِ الکُوفَهِ فِی سَبعِینَ وَ المَذبُوحُ بَینَ الرُّکنِ وَ المَقَامِ وَ قَتلُ الأسبَغِ المُظَفَّرِ صَبراً فِی بَیعَهِ الأًصنَامِ مَعَ کَثِیرٍ مِن شَیَاطِینِ الإنسِ…؛ امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود: برای ظهور و خروج قائم، نشانه هایی است؛ از [جمله ی] آن ها: به محاصره در آمدن شهر کوفه با وجود نگاهبان ها و کمین گاه ها [ همانند دستگاه های شنود و گیرنده های الکترونیک و…] و کانال ها و از بین رفتن پناه گاه ها در بازار کوفه و تعطیل شدن مساجد و مدّت چهل شب [و روز] و به محاصره در آمدن جامع کوفه توسط لشکریان سه گانه به صورت دائم [ گویا آنان مشغول هدایت شدن هستند ] که در آن زمان قاتل و مقتول هر دو در آتش خواهند بود، [ زیرا مبارزه ی مقتولین با انگیزه های غیر الهی است ] کشتار بسیار و مرگ های دسته جمعی و سریع نیز کشته شدن انسان پاک در نزدیکی کوفه با فاصله هفتاد [ ذراع ] و قربانی شدن انسان پاک باخته دیگر در بین رکن حجرالاسود و مقام ابراهیم (علیه السلام) و کشته شدن پولادین مرد جنگ جو به صورت مظلومانه و در راستای بیعت گرفتن از آنان در داخل بت خانه ها با نظارت جمع بسیاری از انسان های حیله گر و شیطان صفت… . (3)
3. عن محمّد بن مسلم الثقفی قال: سمعتُ أبا جعفر محمبد بن علیّ (علیه السلام) یقول: القَائِمُ مِنّا مَنصُورٌ بِالرُّعبِ مَؤَیَّدٌ بِالنَّصرِ تُطوَی لَهُ الأرضُ وَ تَظهَرُ لَهُ الکُنُوزُ وَ یبلُغُ سُلطَانُهُ المَشرِقَ وَ عُمِّرَ وَ یَنزِلُ رُوحُ اللهِ عِیسَی ابنُ مَریَمَ (علیه السلام) فَیُصَلِّی خَلفَهُ…؛ محمد بن مسلم گفته است از امام محمد باقر (علیه السلام) شنیدم که فرمود: قائم ما (علیه السلام) با رعب و وحشتی که از جانب خداوند در دل دشمنان به وجود می آید، یاری می شود و این نصرت با عنایات خداوند تأیید می گردد. زمین در خدمت او در نوردیده می شود و گنج های پنهان برای او آشکار می گردد. حکومتش شرق و غرب جهان را فرا می گیرد. خداوند – عزّو جلّ – توسط او دینش را بر همه ادیان برتری می بخشد؛ اگر چه مشرکان را خوش نیاید و آن را نپسندند. پس در روی کره ی زمین ویرانه ای باقی نماند جز آن که آباد شود و روح خدا، حضرت عیسی بن مریم (علیه السلام) از آسمان فرود آید و پشت سر او نماز گزارد.
محمد بن مسلم عرض کرد: یابن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)! قائم شما در چه زمانی ظهور می کند و از پس پرده غیبت خارج می شود؟
امام باقر (علیه السلام) فرمود: آن گاه که مردان خود را شبیه زنان سازند و زنان نیز شبیه مردان گردند و [ در امور جنسی ] مردان به مردان و زنان به زنان بسنده کنند و زنان بر پشت زین اسبان [ در ملأ عام ] سوار شوند و شهادت دروغ پذیرفته شود و شهادت های عادلانه را رد کنند و خون ریزی و ارتکاب زنا عادی جلوه کند و رباخواری را مردم حلال بدانند و افراد شرور احساس امنیّت کنند [ و زبان آنان بر سر مردم دراز باشد ] و هم چنین سفیانی از سرزمین شام و مرد یمنی از سرزمین یمن خروج کند و خسف [ فرو رفتن در زمین ] در بیابان واقع شود و در بین رکن و مقام پسری از آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به نام محمد بن حسن، معروف به نفس زکیه، کشته شود و فریاد آسمانی همه جا را پر کند که « حقیقت در قائم آل محمد و شیعیان اوست ». در آن هنگام قائم ما ظهور می کند.
و هنگام ظهور در مسجد الحرام بر کعبه تکیه می کند. [ یاران و کادرهای حکومتی او ] 313 نفر در نزد او اجتماع می نمایند. اولین سخن او با مردم جهان این آیه کریمه قرآن است: « جلوه ی بقیه اللهی حضرت حق برای شما بهتر است اگر ایمان و اعتقاد پیدا کنید. » سپس می فرماید: من بقیه الله و حجه الله و جانشین خدا در میان شما هستم. در آن هنگام هیچ کس با او روبه رو نشود مگر این که بگوید: سلام و درود بر تو ای بقیّه الله در روی زمین!
از آن پس، لشکریان او که ده هزار نفر باشند گرد وجود نورانی اش جمع شوند. او کارش را شروع کند. در روی کره زمین هیچ معبودی غیر از خداوند – عزّو جلّ – باقی نماند؛ همانند بت های سنگی و یا چهره ها و شخصیت های بت شده که همگی سقوط می کنند و آتش همه آن ها را نابود می نماید.
این ظهور و خروج پس از غیبت طولانی محقق می گردد تا خداوند بداند چه کسی او را اطاعت کرده و امر غیبت او را پذیرفته است و ایمان آورده است. (4)
4. عن أبی جعفر (علیه السلام) قَالَ: یَا خَیثَمَهُ إِنَّ الإِسلامَ بُدِیءَ غَرِیباً وَ سَیَعُودُ غَرِیباً فَطُوبَی لِلغُرَبَاءِ یَا خَیثَمَهُ سَیَأتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ لا یَعرِفُونَ اللهَ مَا هُوَ وَ التَّوحِیدَ حَتَّی یَکُونَ خُرُوجُ الدَّجَّالِ وَ حَتَّی یَنزِلَ عِیسَی بنُ مَریَمَ عَلَیهِمَا الصَّلاهُ وَ السَّلامُ مِنَ السَّمَاءِ وَ یَقتُلَ اللهُ الدَّجَّالَ عَلَی یَدَیهِ وَ یُصَلِّیَ بِهِم رَجُلٌ مِنَّا أَهلَ البَیتِ، أَلا تَرَی أَنَّ عِیسَی یُصَلِّی خَلفَنَا وَ هُوَ نَبِیٌّ أَلا وَ نَحنُ أَفضَلُ مِنهُ؛ امام محمد باقر (علیه السلام) به خیثمه فرمود: همانا دین مبین اسلام به هنگام شروع با غربت آغاز شد و دوباره به همان وضعیت غربت خواهد افتاد. پس خوشا به حال غربت زدگان. ای خیثمه! به زودی زمانی رسد که مردم ندانند خدا چیست و یگانگی او چه مفهوم و معنا دارد تا این که دجّال خروج کند [ و به فساد و عدم آگاهی دامن زند ] و حضرت عیسی بن مریم (علیه السلام) از آسمان فرود آید و با او مبارزه کند. خداوند با دستان مبارک آن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، دجّال را بکشد و نابود گرداند. آن گاه مردی از ما اهل بیت عصمت و طهارت با آنان [به عنوان امام جماعت] نماز گزارد. و آیا توجه دارید عیسی بن مریم (علیهما السلام) پشت سر ما نماز می گزارد، در حالی که او پیامبر بزرگ الهی است؟! بدانید ما افضل و برتر از او هستیم. (5)
5. عَنِ البَاقِرِ وَ الصَّادِقِ (علیها السلام) فِی قَولِهِ تَعالی: « یَومَ یَأتِی بَعضُ آیاتِ رَبِّکَ » قَالَ: طُلُوعُ الشَّمسِ مِنَ المَغرِبِ وَ خُرُوجُ الدَّجَّالِ (6) وَ ظُهُورُ الدُّخَانِ وَ الرَّجُلُ یَکُونُ مُصِرَاً وَ لَم یَعمَل عَمَلَ الإیمَانِ ثُمَّ تَجِیءُ الآیَاتُ فَلا یَنفَعُهُ إِیمَانُهُ؛ امام باقر و امام صادق (علیها السلام) در تفسیر آیه شریفه ی (یَومَ یَأتِی بَعضُ آیاتِ رَبِّکَ) فرمودند: از نشانه های حجّت خدا چند چیز است: طلوع خورشید از مغرب، خروج دجّال، ظاهر شدن دود زیاد در روی زمین و دیگر آن که اصرار مردان بر گناه در حالی که هیچ کاری از روی ایمان صورت نمی گیرد (کثرت گناه سبب شده ایمان آنان به آن ها سودی نبخشد)، آن گاه نشانه های خدا می رسد که در آن هنگام ایمان او برایش سودی نخواهد بخشید. (7)
نکته های اساسی در روایات علائم ظهور
اول: بررسی طلوع خورشید از مغرب
باید گفت اگر معنای ظاهری مقصود روایات باشد، مستلزم در هم ریختن نظام جهان و تغییر در حرکت منظومه شمسی است و این مطلب با اصول حاکم بر نظام طبیعت سازگار نخواهد بود. پس تحقق این نشانه به صورت معجزه آسا (چنان چه برخی پنداشته اند) میسّر نیست. به طور مسلّم، معجزه در محدوده نظام حاکم بر این جهان انجام می پذیرد و از سویی دیگر، حاکمیت جهانی او بر روی همین کره زمین است نه کرات دیگر. پس می توان گفت احادیث فوق دربردارنده ی معنای کتابی دیگری است و آن این است که مراد از طلوع خورشید از طرف مغرب، ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است از مکانی که در آن غروب کرد و غایب گردید؛ همان طور که مفسّر و محدّث بزرگ، فیض کاشانی در تبیین روایتی چنین نوشته است:
وکأنه کُنِّی بطلوع الشمس من مغربها فی الحدیث عن ظهوره (علیه السلام) کما یظهر من بعض الاخبار، گویا طلوع خورشید از مغرب، کنایه از ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) از محلّ غیبت اوست؛همان گونه که از برخی از اخبار هم استفاده می گردد. (8)
توجیه زیبای فوق را روایت « صعصعه بن صوحان » که از امیرالمؤمنان (علیه السلام) نقل کرده است تأیید می کند. نزال بن سبره از آن حضرت راجع به این جمله ایشان پرسید: این که فرمودید: « لا تسألونی عمّا یکون بعد ذلک؛ بعد از این چیزی را از من نپرسید »، منظور و مراد شما چه بود؟ آن حضرت پاسخ داد: إِنَّ الَّذِی یُصَلِّی خَلفَهُ عِیسَی ابنُ مَریَمَ هُوَ الثَّانِی عَشَرَ مِنَ العِترَهِ التُّاسِعُ مِن وُلدِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ وَ هُوَ الشَّمسُ الطّالِعَهُ مِن مَغرِبِهَا؛ آن کس که حضرت عیسی بن مریم (علیه السلام) پشت سرش نماز می گزارد، او دوازدهمین نفر از خاندان پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و نهمین نفر از فرزندان حسین بن علی (علیه السلام) است. او، همان خورشیدی است که از مغرب خود طلوع می کند. (9)
پس جمله فوق، تشبیه بسیار زیبایی است که نکات بیانی و بلاغی را در بر دارد. او پس از دورانی پر از محنت، از پس پرده غیبت به در خواهد آمد و همانند خورشید، جهان از وجودش بهره مند می گردد. عدالت، صفا، صمیمیت، گرمی، محبّت و انسانیّت را به جامعه بشریّت بر می گرداند.
دوم: خروج دجّال
خروج دجّال قبل از ظهور « بقیه الله » از جمله اموری است که در روایات فراوانی آمده است و عدّه ای هم نسبت به آن توجیهات مختلفی را ذکر کرده اند؛ شاید همان سفیانی باشد و ممکن است فردی با همان مشخصات ظاهر شود و… لکن باید توجه داشت کلمه ی « دجّال » در کتاب های مقدّس و منابع مسیحیان نیز آمده است که در زبان انگلیسی از آن به آنتی کریست (10) تعبیر گردیده است؛ یعنی او را مسیح کاذب یا دجّال نامیده اند. (11)
در رساله یوحنا نوشته شده است: دروغ گو کیست؟ جز آن که مسیح بودن عیسی (علیه السلام) را انکار کند، آن دجّال است که پسر و پدر را انکار می کند. (12)
ممکن است مراد از « دجّال » کفر جهانی باشد که امروز سیطره مادی و اقتصادی خود را گسترش داده و سیاست و فرهنگ دینی همگی را به بازی گرفته است و خواسته های سلطه طلبانه خود را در قالب های گوناگون و ابزار مختلف بر ملت ها تحمیل می نماید. امروز دجّالی بزرگ تر از شیطان بزرگ به چشم نمی خورد که هر روز با نقابی جدید خود را می آراید و بر کیان و اقتصاد ملت ها تحمیل می کند و زبانی غیر از زور نمی فهمد. دجّال بزرگ [ آمریکا ]، اعوان و انصار خویش را به یاری می طلبد. روزی با عنوان دموکراسی غربی و یا عنوان ستم زدایی و از بین بردن محورهای شیطانی شرارت به بهانه ی حوادث یازدهم سپتامبر (80/6/20)] و یا از بین بردن سلاح های کشتار جمعی [ که خود در اختیار مهره های سفاک و خون آشامی هم چون رژیم صدام قرار داده بود و…] چنگال های مرگ خود را در بدن ملت ها و مستضعفان، بیش از پیش فرو می برد تا مهره ی سوخته و تاریخ مصرف گذشته خود را تعویض نماید. آن گاه با شگرد و روشنی دیگر به استثمار خویش ادامه می دهد و سلطه خود را استمرار می بخشد. آیا دجّالی فریبنده تر از این وجود دارد؟! شیطان بزرگ و هم پیمانانش از مصادیق بزرگ و روشن « دجّال هستند که خون ده ها و صدها هزار انسان بی گناه را می ریزند و خود را منادی دموکراسی و نجات بخشی معرفی می کنند و از سوی دیگر در سراسر جهان میلیون ها انسان دل آزرده، و آزاده، حرکت های سیاسی و سلطه طلبانه آنان را در قالب راه پیمایی های مختلف محکوم می کنند و اینان هرگز به روی نامبارک خویش نمی آورند. (13)
سوم: تفکیک علائم ظهور از علائم قیامت کبری
محدّثان و مفسّران بزرگ، ده ها علامت و نشانه حتمی و غیر حتمی برای ظهور قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آورده اند که برخی از آنان را ذکر کردیم و نسبت به آن ها توضیحات کوتاهی دادیم، ولی باید توجه داشت در میان صدها علائمی که برای فرج و ظهور بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ذکر شده، بسیاری از آنان متعلق به قیامت و برانگیخته شدن انسان ها در صحنه عمومی رستاخیز است که چه بسا آن ها بعد از ظهور آن حضرت تحقق پیدا می کند و مقدّمه ای برای بعثت عمومی می شود.
پس علائمی هم چون خروج یأجون و مأجوج، توقف خورشید به هنگام نیم روز در وسط آسمان، زلزله عظیم که جمعیت انبوهی را به زمین فرو می برد و… همگی از نشانه های قیامت و بعثت عمومی است، همان طور که در برخی از تفاسیر بر آن ها تصریح گردیده است و این ها ارتباطی به مسئله ظهور قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ندارد و نباید آن را ناشدنی تلقّی کرد بلکه هر کدام در جای خود تحقق خواهد یافت.
چهارم: بداء در برخی از علائم ظهور
تحقق نشانه های ظهور، اعم از حتمی و غیرحتمی، از جمله اموری است که تحقق آن با اراده حضرت حق – جلّ و علا – است؛ چنان چه او نخواهد هیچ یک از آن امور تحقّق پیدا نمی کند و برعکس، هر کدام مقصود جدّی باری تعالی باشد محقّق می گردد. همان طوری که در بسیاری از روایات تصریح شده است، ممکن است در اراده خداوند نسبت به بعضی از علائم، « بداء » (14) حاصل شود که در آن صورت محقق نمی گردد. در این خصوص به روایت ذیل توجه فرمایید:
ابوداوود بن قاسم جعفری [ ابو هاشم ] گفته است: در محضر امام باقر (علیه السلام) نشسته بودیم. بحث و گفت و گو درباره ی علائم ظهور بقیه الله، حجه بن الحسن العسکری (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به میان آمد و خروج سفیانی که از نشانه های حتمی ذکر شده، مورد بررسی قرار گرفت و سؤال شد: آیا این امر به طور قطع اجرا خواهد شد یا ممکن است تغییری حاصل شود؟ نصّ حدیث چنین است:
قلتُ لأبی جعفر (علیه السلام)؛ هَل یَبدُو للهِ فِی المَحتُومِ؟!
قَالَ نَعَم، قُلنَا لَهُ: فَنَخَافُ أَن یَبدُوَلِلِه فِی القَائِمِ! فَقَالَ (علیه السلام): « إِنَّ القَائِمَ مِنَ المِیعَادِ وَ اللهُ لایُخلِفُ المِیعاد؛ به امام محمد باقر (علیه السلام) گفتم: ممکن است برای خداوند در این امر محتوم (خروج سفیانی)، بدا حاصل شود و این نشانه تحقق نپذیرد؟!
امام باقر (علیه السلام) فرمود: [ بلی. چه بسا بدا حاصل شود و محقق نگردد ].
گفتیم: ما می ترسیم « بداء » درباره ی ظهور قائم به وجود آید!
امام باقر (علیه السلام) فرمود: همانا ظهور قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از وعده های قطعی خداوند است و هرگز آن چه را [ قرآن آیات 19 نور و 22 قصص ] وعده فرموده است مخالفت نخواهد کرد. (15)
علامه مجلسی در ذیل حدیث فوق توجیهاتی دارد که ذکرش خالی از لطف نخواهد بود. او نوشته است: می توان چنین نتیجه گرفت که ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چیزی است که خدا و پیامبر و اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) آن را وعده کرده اند و به طور قطعی تحقق می یابد و این معنای « ان الله لا یخلف المیعاد » خواهد بود. چه بسا برای واژه « محتوم » معناهای گوناگونی در نظر گرفته شود و در برخی از آن ها « بداء » جا داشته باشد و موضوعیت پیدا کند. (16)
در معنای « بداء » برخی از بزرگان فرموده اند:
و لعلّ المراد بالمحتوم ما لابدّ من وقوعه و لا یمکن أن یلحقه البداء؛ چه بسیار مراد از محتوم، آن چیزی است که از تحقق و پدید آمدن آن گریزی نیست و نمی شود بدا درباره اش اجرا شود. گویا تناقض قطعی و آشکار در پی دارد و از امور غیر ممکن و محال خواهد بود.
در جای دیگر امام محمد باقر (علیه السلام) به « حمران بن أعین » رو کرد و در ذیل آیه ی شریفه ی (ثُمَّ قَضَی أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُّسَمًّی عِنَدهُ) درباره ی بداء فرمود:
إِنَّهُمَا أَجَلانِ، أَجَلٌ مَحتُومٌ وَ أَجَلٌ مَوقُوفٌ. قَالَ لَهُ حُمرَانُ: مَا المَحتُومُ؟
قَالَ: الَّذِی لا یَکُونُ غَیرُهُ. قَالَ: وَ مَا المَوقُوفُ؟
قَالَ هَوَ الَّذِی للهِ فِیهِ المَشِیَّهُ؛ آیه ی شریفه دو گونه زمان را معرفی می کند: اجل حتمی و اجل موقوف. حمران پرسید: محتوم چیست؟ حضرت پاسخ داد: علامت محتوم آن است که غیر از آن تحقق نمی یابد. سپس پرسید: موقوف چیست؟ فرمود: آن رخ داد و علامتی است که در آن ها مشیّت خداوند راه پیدا می کند؛ شاید پدیده ای آن را دگرگون کند و شاید هم نه.
پس از روایات استفاده می شود که منظور از حتمی یعنی قطعی و مسلم که خداوند تغییر و تبدل آن را اراده نمی کند، هر چند که از دایره اختیارش خارج نیست. (17)
پینوشتها:
1. صادق احسان بخش، آثار الصادقین، ج 29، ص 370 به نقل از عقدر الدرر، ص 64 و لطف الله صافی، منتخب الاثر، ص 539، ح 11.
2. علامه مجلسی (رحمه الله) در ذیل روایتی دیگر (ج 80، ص 364، ح 18) می فرماید: مقصود از « المسجد الاکبر »، مسجد الحرام و یا مسجد جامع هر شهر خواهد بود.
3. بحارالانوار، ج 53، ص 82، ح 86.
4. بحارالانوار، ج 52، ص 191، ب 25، علامات ظهوره (علیه السلام)؛ کمال الدین و تمام النعمه، ج 1، ص 330، باب ما أخبر به ابوجعفر (علیه السلام) و الطبرسی، اعلام الوری، ص 463.
5. بحارالانوار، ج 24، ص 328، ب 67 و تفسیر فرات الکوفی، ص 139.
6. در نسخه تفسیر العیاشی آمده است: « خروج الدابّه و الدّجال »، ج 1، ص 384.
7. بحارالانوار، ج 64، ص 32.
8. کتاب وافی، ج 2، ص 446.
9. بحارالانوار، ج 52، ص 195 و الخرائج، ج 3، ص 1137، ب 25.
10. Anti – Christ.
11. فرهنگ نامه هیّم، انگلیسی به فارسی.
12. رساله یوحنا، باب دوم، آیه 18 – 22.
13. به روزنامه های مختلف جهان از مورخ 81/1/1 تا 82/1/25 نگاه شود.
14. « بداء » در لغت به معنای ظهور و آشکار شدن و یا پشیمانی آمده است. مسلّم این دو برای خداوند معنا ندارد. قرآن کریم نسبت به بداء چنین می فرماید: (یَمْحُوا اللّهُ مَا یَشَاءُ وَیُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْکِتَابِ)؛ خداوند هر چه را بخواهد محو و هر چه را بخواهد اثبات می کند و ام الکتاب [ لوح محفوظ و احکام اصلی ] در نزد اوست. (رعد، آیه 39).
پس معنای « بداء » آن است که خداوند سبحان دستش باز است و قدرت فراگیر او می تواند آن چه را بخواهد محو کند و آن چه را بخواهد تثبیت کند؛ گرچه از اموری باشد که خود دستور آن را قبلاً داده است.
علمای شیعه فرموده اند: چه بسا معنای بداء، اظهار و آشکار شدن برای مخلوق است، نه برای خالق. در روایات اهل بیت – علیهم صلوات الله – آمده است:
عن ابی بصیر و سماعه عن ابی عبدالله (علیه السلام) قال: من زعم ان الله – عزّو جلّ – یبدو له فی شیء لم یعلمه أمس فابرئوا منه؛ کسی که گمان کند برای خدا چیزی امروز آشکار می شود که دیروز آن را نمی دانست، از او تنفّر و بی زاری جویید. (کمال الدین و تمام النعمه، ج 1، ص 69)
15. غیبت نعمانی، ص 302، ح 10.
16. بحارالانوار، ج 52، ص 251.
17. النعمانی، کتاب الغیبه، باب 18، ص 301، ح 5.
منبع مقاله :
زمانی، احمد؛ (1393)، اندیشه انتظار (شناخت امام عصر(عج) و چگونگی حکومت جهانی صالحان)، قم: بوستان کتاب، چاپ پنجم