برکهاى از نور
جواد نعیمى
من غدیرم! برکه آرمیده در دل صحرا. اما جارى تا عمق تاریخ از این کران تا آن کران، و تا همه بیکرانهها! چشمه جوشان عشق و ایمانم. پیام آزادى انسانم .
من غدیرم! طنین «آواز حقیقت»، برکهاى از نور، ناى سبزه زاران حیات.
من غدیرم! سایه سار امیدرهایى بشر، روح ماندگار معنى، حدیث حادثهاى والا.
من غدیرم! یادگار یادها و تلاوت ارزشهاى تاریخ، تداوم رسالت و توحید، بازتاب فریادهاى خورشیدى!
من غدیرم! مضربى از مهبط آدم و بهشت، حاصل جمع عشق و ایمان و استقامت و ظفر.
من غدیرم! سر شار از اندیشه روشن تاریخ، و صداى شادى آب در مهتاب.
من غدیرم! دل مایه ابراهیم خلیل، در پى ریزى کعبه ایمان و فرابردن پایههاى اسلام، تا عرش خداوندى و بارگاه کبریایى.
من غدیرم! خطى از خدا تا امتداد همه تاریخ.
من غدیرم! سرشار از برکت نوحههاى نوح، و مددکار رهایى کشتى او، در تلاطم طوفان.
من غدیرم! عرصه و آبشخور آهوان رمیده دلها، آهوانى که به عزم رهایش، وادى به وادى به شوق مىپویند و بیابان تجلى و نور و طور را، مىجویند.
من غدیرم! فرزند سعى ساره و هجر هاجر و زمزمه زمزم.
من غدیرم! پارهاى از نیل که موسائیان، به نشانه فرو رفتن در رحمت و برکت پروردگار، د رآن گام نهادند و به سلامت و میمنت و برکت، از آن فراز آمدند .
من غدیرم! جان بخش دلها، همچون دم عیساى مسیح، و متبرک از زهد و زکریاى پیامبر.
من غدیرم! یاد آیه میثاق و کمال، برکهاى فزونتر از دریا، مشعل جاودانسوز مبارک.
من غدیرم! معبد همه دیدگان نافذ حق بین و رستنگاه برگ و گل و باد و آفتاب.
من غدیرم! نظرگاه «شبان وادى ایمن»، قلبه گاه و راهنماى خضر نبى.
من غدیرم! کرامت دستان سبز تاریخ، سنگ نشان دهنده دلدادگان دریا دل!
من غدیرم! تبلور متن متینى از راهبرى همه رهروان حق جوى عدالت مدار ایمان پناه.
من غدیرم! پایگاه عرفان، خوشههاى پر ثمر ایثار و عشق و تجلى و آرمان و جایگاه فرود فرشتگان و فرشته سانان و سبکباران.
من غدیرم! تداوم رسالت «گل سرخ»، در «باغستان توحید».
من غدیرم! استمرار روزهاى آفتابین و شبهاى ماهتابى.
من غدیرم! بهاى هر چه بهاران است، طراوت قطره قطرهاى که از باران است.
من غدیرم!
عطر دلانگیز نعمت ولایت.
و… موهبت هدایت!
*******
برکه آفتاب
سید صادق موسوى گرمارودى
غدیر، خاکى سوخته، ملتهب، در عمق صحراى «جحفه» نیست تا از چهار سوى تا هر جا که چشم کار مىکند گسترده و نا پیدا باشد.
غدیر درخشان چون گوهرى در تابش آفتاب است، وسیع به وسعت ابدیت است و جارى در لحظه لحظه کائنات است، صبور چون ایمان و لطیف چون عشق است، برنده چون شمشیر، کوبنده چون طوفان است، خاشع چون واژه صداقت و سرافراز چون افلاک است.
هیچ دست سیاه کارى در طول تاریخ نتوانسته است نامش را از لوح دلها و صفحه خاطرهها بزداید. هر چند که هزاران بار نامش را از کتابها حذف کردند. کتابى را به خاطر این نام به آتش کشیدند و زبانهایى را که در دفاع از این واقعه باز مىشد بریدند. لکن نتوانستند یاد آن برکه زلال تنهاى در دامن دشت خفته را از خاطر خدا جویان محو کنند. هر روز نامش بلند آوازهتر و هر سال خاطرهاش شگفتهتر و هر زمان روشنى و جذابیتش مضاعف گشت.
تا اکنون که 1400 سال از آن شیرین خاطره صدر اسلام مىگذرد و شیعیان به یادش شادان و از ایمان به آن مفتخرند.
تاریخ شیعه و گرامیداشت «عید غدیر» در هر سال گواه این مدعاست.
آرى، خورشید را نمىتوان با گل اندود.
آفتابى در آن برکه کوچک طلوع کرد که جهانى را روشنى بخشید. نورى از آن مکان غریب به کویر خفته برخاست که انسانها را راهبر و راهنمود شد.
غدیر، شمشیر برنده حق است که آتش به هستى باطل مىکشد، فارق حق و باطل است، هنگام تعالى انسان از پلشتى خاک به رفعت افلاک است، ترازوى عدل است، خورشید حقانیت است. باغبان دشت هماره سبز سیادت است، غایت آمال انبیاست، جلوهاى از وجه الله است، معناى زندگى است و شرافت آزادى. حکایت راستى است و روایت درستى، معناى صلات است و تأویل جهاد.
غدیر صراط است، با ایمان به آن مىتوان از آن گذشت، وگرنه لبه شمشیرى است که هر منافق و ملحدى را به دو نیمه خواهد ساخت.
غدیر نه فراموش شدنى است و نه کهنه شدنى، ماندگار است و پویا و زندگى ساز. غدیر تجلى ولایت است که رکن حیات معنوى انسان است. آبى است که ریشه همه درختان و گل بوتههاى باغستانهاى توحید براى تغذیه و رشد به آن نیازمند است .
انسان به ولایت امیرالمؤمنین همان گونه نیازمند است که سلولهاى زنده به اکسیژن هوا. اگر لحظهاى این جریان حیاتبخش از طبیعت حیات ما برخیزد تمامى محکوم به زوالیم.
{- لولا الحجه لساخت الارض باهلها – اگر امام نبود زمین اهلش را فرو مىبرد.}
در دوایر مختلف هستى، هر شعاعى به دور محورى مىچرخد و هر پدیدهاى حول قطب وجودى که وابسته به اوست دور مىزند، امام معصوم محور هستى، قطب عالم وجود، تکیه گاه آفرینش، واسطه فیض الهى به جهان هستى و نگهدارنده کائنات باذن الله است.
ولایت ائمه نور، مربى همه موجودات، سبب دوام و قوام تمامى پدیدهها از جماد تا انسان است. راستى چه کسى قادر است امام را به حقیقت معنوىاش بشناسد؟ علم محدود ما چگونه توانایى درک عظمت وجودى امام را دارد؟
ما از اقیانوس بیکران ولایت عظما همان قدر مىدانیم که آن ایستاده بر ساحل اقیانوس محیط از عمق و وسعت و عجایب آن مىداند، جز هیمنهاى از امواج آن چیزى به گوش نداریم و جز به قدر وسعت دیدمان نمىبینیم.
دریغا گمراه آدمیزادگانى که با جهالت خویش، آتش به کانون سعادت ابدى خود مىکشند، دریغا غافلانى که آفتاب عالم تو را نادیده مىگیرند. تا چند باید خفته در گورهاى جهالت خویش باشند؟
تا چند باید دل در گروه شیطان بنهند؟ تا چند باید از آستانه خانه آل محمد به مغاک تیره منافقان و ملحدان دل بندند؟
هان! به خود آیید و راه تحقیق پیمایید و پرده تعصب و تکیه به سنت اجدادى را بردرید، خطبه رسول را در روز غدیر باز خوانید و حقایقش را دریابید، چشم دل بگشایید تا ببینید روز غدیر هنگام جدا شدن حق از باطل است، هنگام تمییز خبیث از طیب است، وقت انتخاب راه است.
در غدیر مىتوان همه خلایق را در دو صف دید: آنانى که امانت الهى را به جان پذیرفتند و آن گروهى که از وظایف انسانىشان شانه خالى کردند و راه جباران و ستمگران را برگزیدند.
برکه غدیر، برکه نیست، گودالى پر آب از بارانهاى بهارى نیست. بوته آزمایش حق است که فلز آدمیت را در آن به آتش آسمانى مىسپارند تا طلاى خالص از خار و خاشاکها و کثافتها جدا شود. «تا گریزد هر که بیرونى بود.» (1)
ولایت امیرالمؤمنین (ع) مظهر جمال و جلال خداوند است. آئینه خدا نماست، معرفى حاکم عدل و قاضى بر حق است. اکمال دین و اتمام نعمت حق است.
على امیرالمؤمنین (ع) وارث علوم همه انبیاست، عالم به تفسیر و تأویل قرآن است. آگاه به ظاهر و باطن کلام الله است. خورشید، نگینى برانگشترى ولایت او و ماه گوهرى بر افسر کرامت او، مریخ مهرهاى از تسبیح دستان او و عرش الرحمن حقیقى قلب مقدس اوست. امیرالمؤمنین (ع) خود در خطبهاى روز غدیر را چنین وصف مىفرماید:
«امروز روز روشن کردن احق است و از مقام پاک (رهبر معصوم). به صراحت و «نص» سخت گفتن.
امروز روز کامل شدن دین است.
امروز روز عهد و پیمان است.
امروز روز گواهى و گواهان است.
امروز روز نمایاندن بنیادهاى نفاق و انکار است.
امروز روز بیان حقایق ایمان است.
امروز روز راندن شیطان است.
امروز روز موعود فیصله دادن حق است.
امروز روز فراموش گشته بلند گرایان است.
امروز روز راه نشان دادن و ارشاد است.
امروز روز آزمون مردمان است.
امروز روز رهنمونى به رهنمایان است.
امروز روز آشکار ساختن مقاصد پوشیدن و زمینه سازىها و تمهیدهاى دیگران است.
امروز روز نص (تصریح) بر شخص است. یعنى آنان که ویژهاند رهبرى را…
اکنون در اعمالتان مراقب خداى عزوجل باشید و از او بپرهیزید و با او مکر مکنید و از راه فریب در میایید. با اعتقاد به توحید و یگانگى خداوند و با اطاعت آن کس که شما را به اطاعت او امر کرده است به خدا تقرب جویید، راه گمراهى مىسپرید و از پى آنان که گمراه شدند و دیگران را گمراه کردند مروید.» (2)
بارى آن کس که به رویداد غدیر در سال دهم هجران دل بست، به خدا دل بست و آن که آن رإ؛ ح نپذیرفت خود را محروم ساخت. در آییینه آن برکه زلال، خورشیدى درخشید که میلیونها میلیون ستاره از دامن فرو ریخت، و همه تاریخ را ستاره باران کرد .
در آن روز آفرینش به انتظار آغاز امامت عظما از رفتار باز ماند .
در آن رو جهان به نعمت ولایت علوى سرافراز و دین رسول الله تکمیل و رضاى حضرت حق علنى گردید .
در آن روز تمامت هستى گوش به کلام خدا گون آخرین پیامبر سپرد.
در آن روز على امیرالمؤمنین (ع) دومین شخصیت بزرگ هستى به فرمان حق، پرده از چره ملکوتى فرو هشت و خورشید قبایل انسان شد و این چنین:
«برکه غدیر برکه آفتاب شد».
*******
شکوه غدیر
جواد محدثی
غدیر علی ، هنوز هم چشمه ای لبریز از آب حیات و دریایی مواج از کرامتهاست.
“غدیر” ، دریایی از باور و بصیرت ، در کویر حیرت و هامون ضلالت است ، تا کام جان ها از آن سیراب شود.
“غدیر” ، یک ” کتاب مبین” است.
سندی برای تداوم خط “رسالت” در جلوه “امامت”
“غدیر” ، برای تشنگان ، چشمه زلال هدایت است ، و برای ره گم کردگان ، صراطی است که به “سنت پیامبر” منتهی می شود.
غدیر ، عید ولایت است.
و … غدیر علی ، هنوز هم چشمه ای لبریز از ” آب حیات ” و دریایی مواج از فضایل است.
“غدیر” ، روز اکمال دین و اتمام نعمت بود.
“غدیر” ، برنامه ای الهی برای حیرت زدایی از اذهان و اعمال امت ، در افقهای آینده تاریخ بود.
“غدیر” ، تداوم خط رسالت ، در جلوه “امامت ” است.
پس … “عاشورا” با “امامت” پیوند دارد ، و “غدیر” با “کربلا” پیوسته است.
اگر امت ، “غدیر” ها را پاس بدارند ، “عاشورا” های مظلومیت و کربلاهای خون و شهادت پیش نمی آید و خورشید امامت ، در محاق خلافت قرار نمی گیرد.
امت بی امام ، رمه بی چوپان است و گله بی شبان و راه بی علامت و … شب بی چراغ ، کشتی بی ناخدا ، دشت بی چشمه ، و … قنات خشکیده و بی آب!… رهشناس تر از “مولود کعبه” کیست؟ و قاطع تر از “ابو تراب” و پسندیده تر از “مرتضی” و والاتر از “علی” کدام است؟
علی (علیه السلام) ، “غدیر خم” را از دریای فضائلش به موج نشانده است و رسول گرامی اسلام ، دست روی چهره خوب و شایسته ای گذاشته است ، علی ، برگزیده محمد نیست ، بلکه منتخب خداست و پیامبر فقط ابلاغگر پیام الهی نسبت به امامت اوست.
غدیر ، کاشتن بذر ولایت در جان هاست.
غدیر ، نشان دادن خورشید به گرفتاران ظلمت هاست.
غدیر ، روز تکمیل دین و اتمام نعمت است.
غدیر ، “عید الله الاکبر” است، عید آل محمد (ص) ، عید هواداران حق و وفاداران به پیامبر.
غدیر ، عید عدالت و رهبری است ، عید انسانیت و کمال طلبی است ، عید شعله افکنی بر اندیشه هاست.
غدیر ، روز بشریت و روز “انسان” است ، غدیر ، “تداوم رسالت محمد” در “ولایت علی” است.
غدیر عید “پیمان” و “میثاق” و “عهد” است.
*******
غدیر، پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و حضرت على(علیه السلام)
اینجا غدیر است، آبگیرى در نزدیکى جحفه که هزار دریا در حسرت او واماندهاند.
هنوز بوى خوش محمد(ص) به مشام مىرسد. هنوز ردپاى جبرییل دیده مىشود. هنوز نور على(ع) غوغا مىکند.
نمىدانم در غدیر چه سرّى است که جمعه با همه زیباییش، فطر با همه عظمتش و اضحى با همه شکوهش پیش غدیر، سر فرو مىآورند. گویى غدیر با صد زبان بندبند ولایت را واژه به واژه زمزمه مىکند،
غدیر مصداق »إنّما یرید اللَّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت«3 است.
غدیر تجلى »الذین یقیمون الصلوه و یؤتون الزکوه و هم راکعون«4 است.
غدیر تأکید »و بعثنا منهم اثنى عشر نقیباً«5 است.
غدیر خود »الیوم یئس الذین کفروا من دینکم«6 است.
غدیر دعوت به »تعالوا ندع أبناءیّه نا و أبناءکم«7 است.
غدیر معرفى »أولئک هم خیر البریه«8 است.
غدیر گواه »فإذا فرغت فانصب«9 است.
غدیر واقعیت »ابتغاء مرضات اللَّه«10 است.
غدیر نشانه »أتوا البیوت من أبوابها«11 است.
غدیر شعار »أطیعوا اللَّه و أطیعوا الرسول و أولى الأمر منکم«12 است.
آرى، اینجا غدیر است و غدیر عید ملکوت است. شادمانى آسمان و زمین است.
همه لذت هستى است. نمایش کوثرى است از »بفصرى« تا »صنعا« با جامهایى به شمار ستارگان.
غدیر روز نیکى است. روز مهربانى است، روز برکت است، روز گشادهرویى است.
روز عبادت و نماز و شکر است. روز عرضه ولایت بر اهل آسمان و بقعههاى زمین و جارى آب و نبات پرندگان زیباى خداست.
راستى که غدیر دگرگونى عالم است.
*******
اینجا غدیر است و تو چه مىدانى غدیر چیست؟ غدیر خطبه بلند پیامبر است.
غدیر توحید است و نبوت محمد(ص)، ولایت على(ص) است و ذکر دوازده معصوم.
فضایل اهل بیت است و لقب امیرالمؤمنین، علم اهلبیت است و اشاره به حضرت مهدى(ع). یاد محبّان و شیعیان اهل بیت است و دشمنانشان.
نفرت از ائمه ضلالت است و اتمام حجت حق؛
قرآن است و تفسیر؛
حلال و حرام خداست؛
نماز است و زکات؛
حج است و عمره.
امریست به معروف و بازداشتنى است از منکر؛
قیامت است و معاد؛
بیعت است و بیعت است و بیعت…
*******
غدیر آغازى دیگر بر رسالت است و کلامى سبز بر جان پیامبر:
یا أیّها الرسول بلّغ ما أنزل إلیک من ربّک.13
غدیر اعترافى بر تلاشهاى بیست و چند ساله پیامبر است:
أشهد أنّک قد بلّغتَ رسالات ربّک و نصحت لأمّتک و جاهدت فى سبیل اللَّه.14
غدیر مظلومانهترین پرسش تاریخ است:
أیّها الناس من أولى الناس بالمؤمنین من أنفسهم15
غدیر دعاى خیر پیامبر است در حق على(ع):
أللّهم وال من والاه وعاد من عاداه.16
غدیر پایان جاودانه اکمال دین است:
ألیوم أکملت لکم دینکم.17
غدیر فریاد رساى »اللَّهاکبر« پیامبر است.
*******
آرى اینجا غدیر است و تو چه مىدانى غدیر چیست؟
غدیر ناله ابلیس است در جمع یارانش، آنگاه که گفت:
اگر کار پیامبر به نتیجه برسد هرگز معصیت خداوند انجام نخواهد شد.
غدیر تلاش اهریمن است براى به گناه کشاندن شیعیان، آنگاه که گفت:
خداوندا! به عزت و جلالت قسم، گروههاى هدایت یافته را هم به بقیه ملحق خواهم کرد.
غدیر زمزمه شیطان است در گوش پیامبر(ص) آنگاه که گفت:
اى محمد! چقدر کماند آنانکه واقعاً طبق گفتههایت با تو بیعت مىکنند.
*******
سوگند به گرماى آفتاب و داغى زمین،
سوگند به مرکبهاى ایستاده و مردم پیاده،
سوگند به جهازهاى شتران و سنگهاى برهم چیده،
سوگند به آب و دستان بیعت کننده،
سوگند به عمامه پیامبر(ص) و دوش على(ع)،
سوگند به شعر و شعور حسان،
سوگند به غدیر و ایام ولایت،
سوگند به محمد، به على
سوگند به على، به محمد
که دین خدا جز با ولایت، جز با غدیر ولایت پایانى ندارد.
الحمد للَّه الذى جعلنا من المتمسّکین بولایه أمیرالمؤمنین والأئمه علیهمالسلام.
پى نوشت ها:
1. مصراعى از مولوى.
2. برگزیده از: حماسه غدیر، محمد رضا حکیمى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى: 70 – 69.
3 . سوره احزاب (33) آیه 33 .
4 . سوره مائده(5) آیه 55 .
5 . همان، آیه 12 .
6. همان، آیه 3 .
7 . سوره العمران(3) آیه 61 .
8 . سوره بینه (98) آیه 6 .
9 . سوره انشراح(94) آیه 7 .
10 . سوره بقره(2)، آیه 207 .
11 . همان، آیه 189 .
12. سوره نساء (4) آیه 59 .
13. سوره مائده (5) آیه 67 .
14. مفاتیحالجنان، زیارت حضرت رسول(ص) در روز شنبه.
15. از خطبه غدیر.
16. همان.
17. سوره مائده (5) آیه 3 .
منابع:
روزنامه کیهان
کتاب «تپش قلم».
مؤ سسه فرهنگى تحقیقاتى امیرالمؤ منین (علیه السلام )، محمد دشتى
ماهنامه موعود
کتاب «غدیر، برکهاى و دریایى از نور »، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامى
برکه آفتاب، انتشارات آستان قدس رضوى
شکوه غدیر، حجت الاسلام جواد محدثی