مطالعه مفید روزانه چقدر باید باشد؟ آیا قانون کلی برای این امر وجود دارد؟ چگونه میتوان برنامهای برای افزایش ساعات مطالعه طرحریزی و اجرا کرد؟ ملاکهای پیشرفت چگونه باید تعیین شود؟ چگونه باید روند پیشرفت را کنترل کنید؟ مطالعهی این مقاله به شما کمک خواهدکرد تا به سؤالات فوق پاسخ دهید.
اما توجه به یک نکته حائز اهمیت است: بر خلاف روشهای برنامهریزی بعضی از مؤسسات و افراد که بسیار جزیی است، در این جا به روش نسبتا کلی عمل کردهایم: چرا؟ توصیهی یک روش تقریبا کلی برای برنامهریزی، بر اساس این اعتقاد صورت میگیرد که فرهنگ ایرانی، فرهنگی منظم و جزء نگر نیست. این یک واقعیت است که مردم ایران، حوصلهی برنامههای خیلی دقیق و جزئی راندارند واگر دنبال آن هم بروند به صورت پیگیر و مستمر ادامه نمیدهند. بنا بر این، در روشهای خیلی جزئی برنامهریزی، تنها
شاید تعداد بسیار معدودی ازدانشآموزان، توانایی اجرا داشتهباشند و بقیه بعد از مدتی معطلی حوصلهشان سر میرود.
تفاوتهای فردی
بر خلاف گفتهها و تبلیغات بعضی از مردم که هیچ قانون کلی برای تعیین مقدار زمان لازم مطالعه وجود ندارد. این که اصرار کنیم هر دانشآموز دبیرستانی ۸ تا ۹ساعت و هر دانشآموز کنکوری حتما باید ۱۳ تا ۱۴ ساعت درس بخواند تا موفق شود، به غیر از نفی تفاوتهای فردی، باعث دلسردی واضطراب عدهی زیادی میشود. از یک طرف توان و حوصلهی فردی انسانها متفاوت است، ازطرف دیگر انگیزههای دانشآموزان هم با یکدیگر فرق دارد. هم چنین پیشنیازها و آمادگیهای درسی همه یکسان نیست. بنا بر این مهمتر از آن که به هر نحو ساعات مطالعهی خود را افزایش دهیم، این اهمیت دارد که ازمقدارساعات مطالعهی خود -هرقدرهم که باشد- بهترین و بیشترین استفاده را ببریم. اگر چه افزایش ساعات مطالعه ضرورت دارد، اما بدترین کار دراین مورد آن است که بامقایسهی خود با دیگران، زمینههای اضطراب و یاس را در خود ایجاد کنیم.
کلید: به جای مقایسهی مقدار ساعات مطالعهی خود با دیگران،از زمانهای مطالعه به طور مطلوب استفاده کنید.
برنامهای برای افزایش ساعات
اگر میخواهید ساعات مطالعهی خود را افزایش دهید، نکتهی بسیار بسیار مهم این است که عجله نکنید. یک اصل روانشناسی میگوید: هر رفتار در طول زمان به وجود میآید و تغییر رفتار نیز به زمان نیاز دارد. عجله و دستپاچگی در افزایش زمانهای مطالعه به نتیجهای غیر از آشفتگی و اضطراب نخواهد انجامید. آیا این خوب است که به زور هم که شده 14 ساعت درس بخوانید ولی چیز زیادی یاد نگیرید یا این که 5 ساعت درس بخوانید ولی واقعا مطالب را درک کنید. پس اقدام برای افزایش ساعات مطالعه باید به صورت گام به گام صورت گیرد.
مطمئن باشید با یک برنامهی حساب شده و منظم میتوانید علاوه بر افزایش تدریجی ساعات درس خواندن، از زمانهای موجود هم استفادهی خوبی بکنید.
کلید: به جای افزایش جهشی ساعات مطالعه، به صورت تدریجی و گام به گام عمل نمایید.
تعیین خط پایه
برای تغییر رفتار و افزایش ساعات مطالعه از کجا باید شروع کنید؟ اولین گام، تعیین وضع فعلی رفتار است که اصطلاحا به آن خط پایه گفته میشود. یعنی شما بدون هیچ گونه تلاش برای افزایش این ساعات، ابتدا باید سعی کنید تشخیص دهید که درحال حاضر و به صورت واقعی چند ساعت توان مطالعهی مفید دارید. این کار خیلی آسان است و میتواند توسط شما یا یکی ازاطرافیان انجام گیرد. برای یک هفته یا ده روز نموداری رسم کنید که بردارعمودی آن نشاندهندهی دقایق وساعات، و بردار افقی آن نشان دهندهی روزها باشد. هر روز میزان ساعات مطالعه را کنترل و بر روی نمودار منتقل کنید. در پایان روز آخر، میانگین ساعات رامحاسبه نمایید. این خط پایهی شما است که میتواند 4 یا 5 ساعت و یا بیشتر باشد
و در واقع مبنای اقدام برای تغییر برنامه و افزایش ساعات مطالعه محسوب میشود. حال میتوانید تصمیم بگیرید بر اساس تواناییهای فردی خود و با یک روند منطقی ومشخص درماه اول 60 یا 90 دقیقه و در ماههای بعدی به همین ترتیب ساعات بیشتری را به برنامهی خود اضافه نمایید.
کلید: مبنای افزایش ساعات مطالعه، ارزیابی وضع فعلی و تعیین خط پایه است.
ترسیم نمودارپیشرفت
اگر بتوانید وضع فعلی رفتار خود را مشخص سازید، کار بزرگی انجام دادهاید، چرا که این نقطهی آغاز حرکت است. مهم نیست که این زمان کم باشد، مهم این است که شما برای افزایش تدریجی و برنامهریزی شدهی آن عزمی مصمم و ارادهای محکم داشتهباشید. برای کنترل روند پیشرفت میتوانید نمودار رسم شده برای تغییر خط پایه را ادامه دهید. یعنی بر روی نمودار ادامهی روزها را مشخص کرده و میزان ساعات مطالعه را علامت بزنید. ترسیم این نمودار چند کمک میکند. اول آن که کنترل روند پیشرفت را ازحالت ذهنی خارج میسازد و این مسألهی بسیار مهمی است. یکی از مشکلات اساسی دانشآموزان برای برنامهریزی همین است که برنامه را به صورت ذهنی طراحی میکنند و وقتی از آنان خواسته میشود که
برنامهها را بر روی کاغذ بیاورند، زیاد روی خوش نشان نمیدهند، انگار که باید کار سختی انجام دهند.
دوم آن که ترسیم نمودار، روند پیشرفت را به صورت عینی و قابل دسترسی درمیآورد. شما میتوانید هر موقع که لازم بود با مراجعه به نمودار، وضعیت خود را ارزیابی کنید.
سوم آن که روند پیشرفت را منظم میسازد و این خود میتواند باعث تقویت روحیه و ایجاد انگیزهی بیشتر شود.
کلید: با رسم نمودار، روند کنترل پیشرفت خود را از حالت ذهنی به صورت عینی در آورید.
تعیین ملاکهای پیشرفت
این هم موضوعی بسیار مهم است و بیشتر دانشآموزان در مورد آن مشکل دارند. دانشآموزان شاید به دلیل کمی فرصت وعجله، معمولا ملاکهای پیشرفت را خیلی ایدهآلی و دست بالا تعیین میکنند. مثلا کسی که تا به حال به زور 3 ساعت درس میخواندهاست، یک باره تصمیم میگیرد 10 ساعت درس بخواند، یا کسی که حد اقل ۹ ساعت میخوابیدهاست، مقدار خواب خود را به 6 ساعت کاهش میدهد. این تغییرات ناگهانی و ملاکهای دست نیافتنی نه تنها قابل اجرا نیستند، بلکه موجبات دلسردی را نیز فراهم میسازند.
ضربالمثل قدیمی را شنیدهاید که: «سنگ بزرگ علامت نزدن است.» تصمیم به تغییرات بزرگ اگر چه میتواند گاهی یک استثنا باشد ولی برای همه امکانپذیر نیست. بنا بر این باید ملاکهای پیشرفت با روندی معقول و منطقی تعیین شوند. اگر خط پایهی شمانشان میدهد که در وضع فعلی 4 ساعت امکان مطالعه دارید، بهتر است در یکی دوهفتهی اول تصمیم بگیرید که فقط نیم ساعت به این مقدار اضافه کنید. در صورت موفقیت برای هفتههای بعد باز هم نیم ساعت دیگر و به همین ترتیب درهفتهها و ماههای بعد نیم ساعت و یک ساعت افزایش دهید تا به حد مطلوب و مورد نظر برسید.
کلید: برای ادامهی روند پیشرفت خود ملاکهای گام به گام و قابل دسترس تعیین کنید.
خود کنترلی رفتار
برای جدیتر شدن کنترل روندپیشرفت میتوانید برنامههای تقویتی وجریمهای تعیین کنید. ببینید از چه چیزهایی خوشتان میآید و از چه چیزهایی بدتان میآید. 5 مورد خوشآیند و 5 مورد ناخوشآیند را که واقعا برایتان مهم است و بر روی شما تأثیر دارند، تعیین نمایید. براساس این نظام کنترلی میتوانید برای پیشرفت برنامه به خود اجازه بدهید. در صورتی هم که طبق ملاک، از پیشرفت خودرضایت ندارید، خودتان را جریمه کنید. دقت نمایید که موارد تقویت وجریمه روشن و واضح وقابل اجرا باشند.
کلید: برای کنترل رفتارهایتان یک نظام خودکنترلی ایجاد کنید.
استفاده از نیروی کمکی
گاه به دلایل متعددی از جمله کافی نبودن انگیزه، عدم توانایی غلبه برعادتهای نامطلوب و شرایط خاص محیطی، برای خودتان امکان اعمال کنترل فراهم نیست. در این صورت باید بپذیرید که برای جلوگیری از اتلاف وقت و از دست رفتن فرصتها، کسی شما را در این امرهمراهی کند، حتی اگر این همراهی کوتاه مدت و موقت باشد. این فردمیتواند پدر و مادر، خواهر و برادر بزرگتر و یاکسی باشد که با شما ارتباط نزدیکی دارد.
بعضی ازدانشآموزان به خاطر نوع ارتباطات خانوادگی در برابر دریافت این نوع کمک مقاومت به خرج میدهند و آن را نمیپذیرند. در صورتی که به نظر میرسد اگر کسی متوجه حساسیت موقعیت باشد، باید داوطلبانه البته در صورت فراهم بودن سایر شرایط لازم خواستار استفاده از این کمک باشد.
کلید: اگر به هر دلیلی آن طور که دلتان میخواهد نمیتوانید پیشرفت را کنترل نمایید، امکان استفاده از نیروی کمکی را مد نظر قرار دهید.
نتیجهگیری:
به جای مقایسهی مقدار ساعات مطالعهی خود با دیگران، از زمانهای مطالعه به طور مطلوب استفاده کنید.
به جای افزایش جهشی ساعات مطالعه، به صورت تدریجی و گام به گام عمل نمایید.
مبنای افزایش ساعات مطالعه، ارزیابی وضع فعلی و تعیین خط پایه است.
با رسم نمودار، روند کنترل پیشرفت خود را ازحالت ذهنی به صورت عینی در آورید.
برای ادامهی روند پیشرفت خود ملاکهای گام به گام و قابل دسترس تعیین کنید.
برای کنترل رفتارهایتان یک نظام خودکنترلی ایجاد کنید.
اگربه هر دلیلی آن طور که دلتان میخواهد نمیتوانید پیشرفت را کنترل نمایید، امکان استفاده از نیروی کمکی را مد نظر قراردهید.