نویسنده : محمد رحمانى
مصادیق عزادارى
همانگونه که پیش از این گفته شد، عزادارى سرور و سالار شهیدان، در عصر ما شکلهاو مصادیق گوناگونى دارد. برخى از این نمونهها درعصر ائمه اطهار(ع) نبوده است تا روایتىدر باره آن وارد شود ولى از آنجا که اصل اقامه عزا و ذکر مصیبت، عملى ممدوح و بر اساساحادیث تسامح در ادله سنن، مستحب است، مىتوان گفت که هر چیزى که جنبه عزادارى ومصداق ذکر مصیبت باشد، محکوم به حکم عزادارى است، مگر آن مصادیقى که با عنوانثانوى و یا به علل دیگر، خارج از این حکم باشد. در اینجا شایسته است فهرست مهمترینمصادیق عزادارى، بیان شود و گفتنى است مصادیق عزادارى، به حسب زمان و مکان و
اهمیت، تفاوت دارند 1. نوحهخوانى؛ 2. شبیهخوانى(تعزیه) 3. سینه زنى و زنجیر زنى؛ 4. برپایى مجالس روضه؛ 5. سیاه پوشى و برافراشتن پرچمهاى سیاه؛ 6. مالیدن گل بر سر وصورت و پشیانى 7. خواندن زیارت عاشورا؛ 8. سفره انداختن بهیاد امام حسین(ع) ویارانایشان.
تحریف در مراسم عاشورا
عزادارى سیدالشهدا(ع) به علت برکات و آثار بىشمارى که دارد، مورد تهاجم دشمناناسلام و آن حضرت بوده و خواهد بود. درتاریخ، گروهها و افراد بسیارى به شکلهاىگوناگون، همت و تلاش خود را براى از بین بردن شعایر حسینى و محو آثار و برکات آن، بهکار گرفتهاند، در گذشته، حکام اموى و عباسى و در عصر حاضر، گروهاى وهابى مسلک رامىتوان نام برد.
پرواضح است که این تبلیغات، نه تنها در شور و شوق دلباختگان حسینى اثر منفى ندارد،بلکه اثر مثبت نیز دارد؛ اما گاهى برخى رفتارهاى شیعیان و عاشقان آن حضرت، به عنوانعزادارى سبب مىشود که این فرهنگ غنى و ژرف، به انحراف کشیده شود. از این رو، برعالمان دینى و عاشقان حسینى فرض است که براى جلوگیرى از تحریف این مراسم بکوشندو در این راه، از هرگونه افراط و تفریط بپرهیزند.
خوشبختانه بسیارى از فقها و عالمان دلداده و آگاه، به این مسأله حساسیت نشان داده و درموارد مختلف، برخى از تحریفات را تبیین کردهاند، که از جمله، حضرت امام خمینى شهیدمطهرى
[80] و مقام معظم رهبرى را مىتوان نام برد مقام معظم رهبرى در ارتباط با عزادارىمطالب فراوانى را گوشزد کردهاند؛ از جمله:
«این عزادارىهاى سنتى، مردم را به دین نزدیک مىکند…این یک کار غلطى است کهعدهاى قمهها را بگیرند به سر خود بزنند و خون بریزد. این کار یعنى چه؟…
ما نباید کارى بکنیم که جامعه اسلامى برتر، یعنى جامعه محب اهل بیت(ع) که مفتخر بهنام مقدس ولى عصر – ارواحناه فداه – است به نام حسین بن على(ع) و به نامامیرالمؤمنین(ع)در نظر مسلمانان عالم و غیرمسلمانان، به عنوان یک گروه آدمهاى خرافىبىمنطق معرفى بشود».
[81]
اندیشمندان و فقهاى روشن ضمیر، در طول تاریخ، با حساسیت تمام، موضوع تحریفات
عاشورا را پىگرفته و هشدارهاى لازم را دادهاند؛ از جمله، آیه الله سید محسنامینمىنویسد:
«بزرگترین گناهان این است که انسان بدعتها را به جاى مستحب گرفته و یا امورمستحبى را بدعت وانمود کند. امور نهى شده، که در عزادارىها فراوان اتفاق مىافتد، ازقرارزیر است:
1. کذب و دروغ گفتن؛ 2. آزار نفس و اذیت کردن بدن، که همان قمه زدن و شاخ حسینىاست…حرام بودن این امور، عملاً و فعلاً ثابت است. 3. جیغ زدن و فریادهاى بلند زنان، کهعلاوه بر زشت بودن آن، اصلاً گناه و معصیت است. 4. داد و فریاد و نعرههاى وحشیانه باصداهاى نکره؛ 5. غیر از اینها آنچه به نام دین در این گونه مجالس، موجب آبروریزى وهتک حرمت فوقالعاده دین مىشود و حد مرزى نیز نمىتوان براى آن شمرد».
[82]
د. احکام فقهى زیارت
زیارت، هم جنبه اعتقادى دارد و هم بعد سیاسى و اجتماعى و از سوى دیگر، برخورداراز روح سازندگى و تربیتى نیز هست.
مکانهاى زیارتى، بهویژه کربلا، مانند دانشگاههایى هستند که معلمان آن سیدالشهدا(ع)و یاران با وفایش مىباشند و شاگردان آنها زایران عاشق و عارف و ماده درسى تعالیمآسمانى و ارزشهاى انسانى و هدف آنها رشد معنویت و پیوند وثیق و ناگسستنى با امامانوخط سرخ شهادت. از نگاه آموزههاى شیعى، اجر و پاداش زیارت، همسان بسیارى ازعبادات، بلکه برتر از آنها است. زیارتنامههاى امامان شیعه، در بردارنده بسیارى ازناگفتههاى آنان است.
در طول تاریخ شیعه، زیارت از مهمترین عوامل حفظ و استمرار حرکت ونهضتعاشورا بوده است. شخص زایر با حضور در کنار مرقد امامان(ع) ضمن الهامگرفتناز اسوههاى انسانیت و تعظیم شعایر و تقدیر از فداکارىها و تجلیل از پاکىهاخودرادر برابر آئینه تمام قد فضیلتها قرار مىدهد تا عیار خود را بسنجد. در هر صورت،زیارت، آشنایى با همه خوبىها و ارزشها است. از این رو است که در تعالیم شیعى، بهزیارت کردن سفارش فراوان شده است. این بخش، نگاهى اجمالى دارد به برخى از احکامفقهى زیارت.
1. وجوب و یا استحباب مؤکد زیارت
زیارت سیدالشهدا(ع) اگر نگوییم واجب است، استحباب مؤکد آن، قطعى بوده و در آنهیچگونه شکى نیست. روایات در این باره فراوان است. بسیارى از محدثان ابواب مختلفى رابراى نقل این گونه روایات گشودهاند. از میان آنان مىتوان از صاحب وسائل الشیعه نام برد.وى بیشتر از 35 باب را به این موضوع اختصاص داده و از جهات گوناگون، زیارتسیدالشهدا(ع) را بررسى کرده است.
ایشان عنوان چند باب را به واجب کفایى بودن زیارت آن حضرت اختصاص داده است؛از جمله، در باب سى و هفتم از ابواب «المزار و ما یناسبه» آمده است: «باب تأکد استحبابزیاره الحسین بن على
[83] و وجوبها کفایهً»، که در آن، 48 روایت را نقل کرده است که برخى ازآنها از نظر سند، معتبر و قابل اعتمادند از جمله:
1.
«عن
محمد بن مسلم عن ابى جعفر قال: مروا شیعتنا بزیاره قبر الحسین فان اتیانه یزیدفىالرزق و یمد فى العمر و یدفع مدافع السوء و اتیانه مفترض على کل مؤمن یقله بالامامهمناللّه».
[84]
یعنى امام صادق(ع) مىفرماید: پیروان ما را به زیارت مرقد امام حسین ببرید. پس هماناآمدن به زیارت حسین روزى را زیاد و عمر را طولانى و روزنه بدىها را مىبندد و آمدن بهزیارت آن حضرت، بر هر مؤمنى که به امامتش از سوى خدا اذعان دارد، واجب است.
دو فقره از این روایات، ممکن است بر وجوب زیارت سیدالشهدا(ع) دلالت کند: اول،جمله «مروا» که صیغه امر است و ظهور اولى آن، در وجوب است. دوم، جمله «و اتیانهمفترض…» که به صراحت، بر وجوب زیارت دلالت دارد.
2. در روایت ام سعید الاحمسیه نیز تصریح شده است: بر وجوب زیارت سیدالشهدا(ع)
«قالت: قال لى ابوعبدالله(ع) یا امسعید تزورین قبر الحسین(ع) قالت: قلت: نعم (قال: یاامسعید) زوریه فان زیاره الحسین واجبهٌ على الرجال و النساء»؛
[85]
یعنى امسعید مىگوید: امام صادق(ع) خطاب به من فرمود: اى امسعید! آیا مرقد مقدسحسین را زیارت مىکنید؟ عرض کردم: آرى. آن حضرت فرمود: قبر آن حضرت را زیارتکنید. پس همانا زیارت حسین بر هر مرد و زنى واجب است.
در این روایت، جمله «زوریه» امر است و ظهور در وجوب دارد و نیز فقره پایانى حدیث،که در مقام تعلیل جمله اول است، دلالت دارد بر وجوب زیارت، بر هر زن و مرد.
3. در روایت عبد الرحمن بن کثیر نیز به وجوب زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) اشاره
شده و افزون بر این زیارت، حقى نیز از سوى خدا براى آن حضرت، شمرده شده است:
«قال: قال ابوعبدالله(ع): لو ان احدکم حج دهره ثم لم یزر الحسین بن على(ع) لکان تارکاً حقاًمن حقوق رسول الله(ص) لان حق الحسین فریضهٌ من الله واجبهٌ على کل مسلم»؛
[86]
یعنى ابن کثیر مىگوید: امام صادق(ع) فرمود: اگر یکى از شما همه عمرش حج انجام دهد وپس از آن، حسین بن على را زیارت نکند، این شخص حقى از حقوق رسول خدا را ترک کردهاست؛ زیرا حق حسین از سوى خدا فریضه است و بر هر مسلمان، واجب.
در این حدیث، زیارت امام حسین(ع) دوبار واجب شمرده است: اول در ضمن جمله«فریضهٌ من الله» و دوم فقره «واجبهٌ» على کل مسلم».
4. در بسیارى از روایات، ترک زیارت سیدالشهدا(ع) سبب نقص ایمان شمرده شدهاست؛ از جمله، در روایت عسمه بن مصعب:
«عن ابى عبدالله(ع) قال: من لم یأت قبر الحسین(ع) حتى یموت کان منتقص الایمان،منتقص الدین ان أدخل الجنه کان دون المؤمنین فیها»؛
[87]
یعنى امام صادق(ع) فرموده: هر کس به زیارت قبر حسین نیاید تا اینکه بمیرد، اینشخص، ایمان و دینش ناقص است و اگر وارد بهشت شود، مؤمنان (کنایه از رتبه و درجهپایینتر) خواهد بود.
این روایت، صریح است در اینکه تارک زیارت آن حضرت، ایمانش ناقص است.
همانگونه که ملاحظه شد، دلالت روایات بر وجوب زیارت، جاى شبهه نیست. از اینرو، بعضى از فقها فرمودهاند که زیارت ائمه(ع) در طول عمر، یک بار واجب است. مجلسىاول مىنویسد:
«بل یظهر من الاخبار الکثیره وجوب زیارته(ع) و لهذا قال به جماعه من اصحابنا بل ذهبطائفهٌ الى وجوب زیاره کل واحد من الائمه(ع) ولو مره فى جمیع العمر»؛
[88]
یعنى بلکه از اخبار فراوان، وجوب زیارت امام حسین(ع) ظاهر مىشود و از این رو، گروهى ازفقهاى شیعه فتوا به وجود دادهاند، بلکه گروهى از فقها فتوا دادهاند که زیارت هر یک ازامامان، هر چند یک بار در طول عمر، واجب است.
در هر صورت، هر چند روایات دلالت بر وجوب عینى زیارت دارند ولى فتوا دادن بهوجوب عینى مشکل است. یا از باب اینکه روایات مورد اعراض مشهور فقها بوده است؛زیرا کسى طبق آن فتوا نداده است، جز مجلسى اول. البته این پاسخ، طبق مبناى فقهایى کهاعراض مشهور را موهن سند مىدانند، صحیح است. یا باید وجوب حمل بر کفایى شود؛یعنى اگر قبور ائمه(ع) بهویژه کربلا زائرى نداشته باشد، در حدى که از غربت خارج شوند،
بر شیعیان، زیارت آنان واجب کفایى است. شاهد بر این حمل، سیره متشرعه متصل به زمانائمه است مبنى بر اینکه زیارت ائمه(ع) را واجب نمىدانستهاند.
و یا باید روایات دال بر وجوب، حمل بر تأکید شوند و از ظاهر آنها رفع ید شود. شاهداین حمل نیز روایات بسیارى است که هم از نظر سند و هم از نظر دلالت، اقوا از روایات دالبر وجوبند و در مقام تعارض، بر آنها مقدم مىشوند.
2. استحباب زیارت امام حسین در حال خوف
در میان فقها این بحث مطرح است که آیا اهمیت زیارت سیدالشهدا(ع) بیشتر است و یازیارت خانه خدا. یکى از ادله کسانى که مىگویند: زیارت سیدالشهدا مهمتر است، روایاتىاست که با وجود ترس، زیارت سیدالشهدا(ع) را همچنان مورد تأکید قرار مىدهند. صاحبوسائلالشیعه بابى را در این باره، با نام «استحباب زیاره الحسین و الائمه فى حال الخوف والامن» گشوده و در آن چهار روایت را نقل کرده است؛ از جمله:
«عن زراره قال: قلت لابىجعفر(ع): ما تقول فى من زار اباک على خوف؟ قال: یؤمنه اللهیومالفزع الاکبر و تلقاه الملائکه بالبشاره و یقال له: لاتخف و لاتحزن هذا یومک الذىفیهفوزک»؛
[89]
یعنى زراره مىگوید: به امام باقر(ع) عرض کردم: چه مىفرمایید در باره شخصى که باترس،پدرت را زیارت کرده است؟ حضرت فرمود: روز قیامت او را در امنیت قرار مىدهد وملائک را ملاقات مىکند در حالى که به او مىگویند: نترس و ناراحت نباش، این روز، روزپیروزى تو است.
ایشان افزون بر آنچه در این باب وارد شده است، باب دیگرى را با نام «استحباب اختیارزیاره الحسین على الحج و العمره المندوبین»
[90] گشوده و 23 روایت را در آن نقل کرده است.و نیز در کتاب جامع احادیث الشیعه، مؤلف عنوان بابى را «استحباب زیاره الحسین (ع) ولوفى حال الخوف وثواب من قتل عنده او حبس فى اتیانه او ضرب او مات»
[91] قرار داده و بیشاز پنج روایت را در آن جاى داده است.
بنابراین مىتوان گفت که زیارت سیدالشهدا(ع) بر حج و عمره مستحبى ترجیح دارد.
3. استحباب غسل زیارت
صاحب عروه الوثقى یکى از غسلهاى مستحب را هنگام سفر براى زیارتسیدالشهدا(ع) مىداند. ایشان پس از تقسیم اغسال مستحب مىفرماید:
سیزدهم غسل براى سفر، بهویژه زیارت امام حسین علیهالسلام.
از سوى صاحبان حاشیه بر عروه، بر این مسأله، حاشیهاى زده نشده است.
شارح، محقق شیخ محمد تقى آملى، در تبیین و استدلال بر این مطلب مىنویسد:
«دلالت مىکند بر استحباب غسل براى مسافر زیارت امام حسین، خبر ابى بصیر عنالصادق: اذا اردت الخروج الى ابى عبدالله (ع) فصم قبل ان تخرج ثلاثه ایام یوم الاربعاء و یومالخمیس و یوم الجمعه فاذا امسیت لیله الجمعه فصل صلوه اللیل ثم قم فانظر فى نواحىالسماء فاغتسل تلک اللیله قبل المغرب ثم تنام على طهر فاذا اردت المشى الیه فاغتسل»؛
[92]
یعنى هرگاه خواستى براى زیارت اباعبدالله(ع) حرکت کنى، سه روز چهارشنبه وپنجشنبه و جمعه را روزه بدار و چون شب جمعه فرا رسید، نماز شب را بخوان. سپسحرکت کن و به اطراف آسمان نگاه کن. سپس غسل شب جمعه را قبل از مغرب انجام دهسپس با طهارت بخواب. بعد از بیدار شدن، هرگاه خواستى براى زیارت بروى، غسل کن.
احکام دیگر زیارت سیدالشهدا(ع)
در باره زیارت امام حسین(ع) افزون بر آنچه گذشت، روایات فراوانى با عناوینىمتفاوت، رسیده است که طبق آنها و بر اساس احادیث «من بلغ» فقها فتوا به استحباب دادهاندو بسیارى از محدثان، از جمله، شیخ حر عاملى عنوان بابى را که براى این احادیث برگزیده،عنوان استحباب است و از آنجا که نقل دست کم یک روایت از هر یک از این مجموعه، ازحوصله این نوشته خارج است، براى اطلاع، به بیان عنوان ابواب بسنده مىشود:
[93]
پینوشتها:
[80]. از شهید مطهرى نوشتهاى با نام تحریفات عاشورا منتشر شده که بسیار سودمند است.[81]. سخنرانى معظمله درباره مراسم عاشورا و مقابله با اعمال خرافى، سال 1373ى.
[82]. سید محسن امین، التنزیه فى اعمال الشبیه، ص7.
[83]. وسائل الشیعه، ج14، باب 37 از ابواب المزار و ما یناسبه، ص409؛ کامل الزیارات، باب «ان زیارهالحسینى فرض و عهد لازم له و لجمیع الائمه(ع) على کل مؤمن و مؤمنه» ص236.
[84]. وسائل الشیعه، ج14، ص413، ح8؛ و نیز ر.ک: کامل الزیارات، باب 43، ح1، ص236.
[85]. همان، باب 39، ح3، ص437؛ و نیز ر.ک: کامل الزیارات، باب 43، ح4.
[86]. همان، باب 38، ج1، ص428؛ و نیز ر.ک: کامل الزیارات، باب 43، ح5، ص237.
[87]. همان، باب38، ص430، ح10.5 و 12.
[88]. محمد تقى مجلسى، روضه المتقین، ج5، کتاب الحج، ص376.
[89]. همان، ج14، باب 47، ص456، ح1؛ نیز ر.ک: کامل الزیارات، ص125.
[90]. همان، باب45، ص445.
[91]. جامع احادیث الشیعه، ح15، ص282، باب 57.
[92]. مصباح الهدى، ج7، ص108.
[93]. وسائل الشیعه، ج15، ابواب المزار و ما یناسبه، ص435 تا 495 و 517.
منابع:
1. باب استحباب زیاره النساء یک حدیث
2. باب استحباب تکرار زیاره الحسین (پنج حدیث).
3. باباستحباب المشى الى زیاره الحسین (شش حدیث).
4. باب الاستنابه فى زیاره الحسین (یک حدیث).
5. باب استحباب اختیار زیاره الحسین على الحج (23 حدیث).
6. باب استحباب اختیار زیاره الحسین (دو حدیث).
7. باب استحباب زیاره الحسین ولو رکب البحر (دو حدیث).
8. باب تأکد زیاره الحسین لیله عرفه (پانزده حدیث).
9. تأکد استحباب زیارهالحسین فى اول رجب.
10. باب تأکد استحباب زیاره الحسین فى النصف من شعبان (دوازده حدیث).
11. باب ما یستحب فى العمل لیله النصف من شعبان بکربلا (یک حدیث).
12. باب تأکداستحباب زیاره الحسین لیله القدر (شش حدیث).
13. باب تأکد استحباب زیاره الحسین لیله عاشورا (هفت حدیث).
14. باب تأکد استحباب زیاره الحسین یوم الاربعین (سه حدیث).
15. باب تأکد استحباب زیاره الحسین کل لیله جمعه (دو حدیث).
16. باب استحباب کثره الانفاق فى زیاره الحسین (پنج حدیث).
17. باب استحباب الغسل لزیاره الحسین (ده حدیث).
18. باب استحباب الدعا عند غسل الزیاره بالمأثور (یک حدیث).
19. باب استحباب زیاره الحسین بالزیاره المأثوره (یک حدیث).
20. باب استحباب زیاره الحسین حباً لرسول الله.
21. باب استحباب کثره الصلاه عند قبر الحسین (ده حدیث).
فصلنامه حکومت اسلامی شماره 27