نویسنده: سید حسین نصر
مترجم: سید محمد صادق خرازی
«رحمت من همه چیز را در بر می گیرد» (اعراف، 156). «خدای رحمان کسانی را که ایمان آورده اند و کارهای شایسته کرده اند، محبوب همه گرداند» (مریم، 96).
«اوست خدای یگانه که هیچ خدای دیگری جز او نیست، فرمانرواست، پاک است، عاری از هر عیب است، ایمنی بخش است» (حشر، 23).
«خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد» (حدیث).
بنا به یکی از احادیث معروف بر بارگاه خداوند نوشته شده است: «به حقیقت که رحمت من بر خشم من پیشی می گیرد». بی تردید عدل الهی وجود دارد و ضرورتی در این جهان به حساب می آید، هم چنان که صلابت و خشم او که به جلال الهی وابسته است، در قرآن و انجیل قدرتمندانه توصیف شده است. اما بُعد درونی حقیقت از بخشش و رحمت الهی جدایی ناپذیر است گرچه برای آن آفرینشی وجود ندارد. از آن جا که این جهان آفرینش خداست باید صفات خدا را منعکس کند. در تعالیم معنوی اسلام نیز آمده است که در واقع تمام جهان هیچ نیست مگر تأثیر متقابل اسما و صفات خداوند. به همین دلیل اسمای زیبایی و رحمت باید به اندازه ی اسمای جلال و عدالت در آفرینش او منعکس شود. به علاوه، اسمای ذکر شده که در ارتباط با بعد درونی ذات حق است، وقتی زندگی درونی و روحانی اسلام مطرح می شود از اولویت برخوردارند. مدافعان مسیحیت و محققان غربی نظریه ای را اشاعه داده اند که بر اساس آن خداوند اسلام تنها خدای عدالت است نه خدای رحم و شفقت و عشق. تنها با توجه به تعداد دفعاتی که عدالت و کیفر الهی در مقایسه با مهر، بخشش و عشق الهی در قرآن ذکر شده است می توان به بی اساس بودن این ادعا پی برد.
رحمت و بخشندگی
برای درک دیدگاه اسلام در مورد خلقت و وحی، مفهوم و واقعیت رحمت از اهمیت خاصی برخوردار است. همچنان که از آیه ی قرآنی فوق بر می آید رحمت خدا دربرگیرنده ی همه چیز است و در واقع اگر رحمت نبود، جهان به وجود نمی آمد. واژه ی رحمت که هر دو مفهوم رحمت و بخشندگی را در بردارد، به دو تای از اسمای الهی برمی گردد: «الرحمن» به معنای مهربانی بی پایان و «الرحیم» به معنای بسیار مهربان است که تمامی سوره های قرآن، به جز یکی، با آن آغاز می شود. همچنین اسمایی وجود دارد که فعالیت های روزانه ی انسان را متبرک می کند و با تمامی جنبه های زندگی مسلمانان درهم تنیده شده است و به این ترتیب با خیر الهی، عطوفت و بخشش خداوند که از واژه ی عربی «الرحمه» جدایی ناپذیرند، احاطه شده است. به علاوه، کلمه ی الرحمه با واژه ی عربی الرحیم نیز هم ریشه است. به این ترتیب می توان گفت که جهان از رَحمِ الهی نضج گرفته است. خداوند بر اعیان ثابته ی حقایق دمید و پیامد آن حوزه ی حیات های جداگانه بود که به طور کلی جهان خوانده می شود. یادآوری این نکته اهمیت دارد که این «نَفَس» همراه با رحمت و خیر الهی است و دیگر صفات را در بر نمی گیرد. بنابراین ریشه ی حیات و وجود ما در رحمت نهفته است و بابی است که وحی و آفرینش از آن عبور کرده اند و به همین دلیل واقعیت اصلی تمامی جنبه های زندگی انسان محسوب می شود. تمامی جنبه های مرسوم زندگی مسلمانان در طول قرن ها با رحمت درهم تنیده شده و از آن جدایی ناپذیر است؛ چرا که رحمت در جزء جزء منش انسان وجود دارد.
در یکی از اشعار مولانا آمده است: «مصطفی آمد که آرد همدمی». واژه ی همدمی در فارسی به معنای «داشتن هم نَفَس» و به مفهوم انس و آنچه فیلسوفان قدیم “Sympatheia” [همدلی] می خواندند است که کاملاً به رحمت مربوط می شود. از لحاظ معنوی پیام پیامبر و نزول قرآن برای شکوفایی رحمت است که تمامی موجودات را با واقعیت وجودی خود به یکدیگر مرتبط می کند. پیامبر خود برای تمام جهان رحمت محسوب می شود و وجود او تا آن جا که به رحمت و عطوفت مربوط می شود، نقش مهمی در زندگی معنوی اسلامی ایفا می کند.
اگر کسی بپرسد که چگونه پیوستگی رحمت و بخشندگی از دیدگاه اسلامی، نقش خاصی در زندگی اسلامی دارد، باید پاسخ داد که انسان باید رابطه ی بین خدا با انسان، انسان با خدا، انسان ها با یکدیگر و انسان با دیگر مخلوقات را تشخیص دهد. تا آن جا که ارتباط بین خدا با انسان و در واقع با تمامی مخلوقاتش مد نظر قرار می گیرد، همواره رحمت و بخشندگی مطرح است. خداوند رحمان، رحیم، کریم، غفور و لطیف است. او دارای اسما و صفات دیگری است که به رحمت و عطوفت او نسبت به مخلوقاتش اشاره دارد، اما برای آن هیچ مذهب، هیچ رستگاری انسانی و در واقع هیچ وجودی نیست. برای مسلمانان نیایش به درگاه خداوند و اندیشیدن به او بدون آگاهی از ابعاد رحمت و عطوفت و از نظر دور داشتن جلال خداوند که همواره انسان را در خوف و احترام نگه می دارد، غیرممکن است.
در مکان های مقدس اسلامی بسیاری که دیده ام و در آن همواره صدای تضرع هزاران زن و مرد شنیده می شود که خدا را به صدای بلند می خوانند، در کنار کلمه ی الله یا خدا در زبان فارسی، هیچ کلمه ای بیش از رحمان، رحیم و رحمت شنیده نمی شود. به خصوص این دعا را به زبان عربی به خاطر می آورم که زنی ساده با خلوص تمام ادا می کرد: «ای خدا! رحم کن، که اگر تو رحم نکنی پس چه کسی رحم می کند؟» دعای صادقانه ی این زائر ساده دل نمونه ی نگرش اسلام به خداوند را به عنوان مظهر رحمت و عطوفت، متجلی می سازد. مهم نیست که انسان در زندگی چه کرده است، اما هرگز نباید از رحمت خدا ناامید شود؛ زیرا قرآن می فرماید: «جز گمراهان چه کسی از رحمت پروردگارش نومید می شود؟» (حجر، 56)، و «از رحمت خدا مأیوس نشوید» (زُمر، 53). هنگامی که مسلمانی به درگاه خدا دعا می کند، به رحمت و عطوفت خداوند متوسل می شود. این رفتار را می توان در این آیه ی قرآنی خلاصه کرد: «برما رحمت آور که تو بهترین رحمت آورندگانی» (مؤمنون، 109). ممکن است که ما از بخشش و محبت انسان ها و حتی دوستان نزدیک خود ناامید شویم. گرچه این ناامیدی از لحاظ معنوی نادرست است، اما هیچ گاه نباید ایمان خود را به رحمت خداوند از دست بدهیم. می توان گفت که در جهان اسلام وجه حق به سمت مخلوقاتش است و این امر از بخشش و رحمت او جدا نیست؛ در حالی که زن و مرد رو به خدا دارند و از درگاه حق رحمت و بخشش می طلبند که «دربرگیرنده ی همه چیز است».
حکم شریعت در ارتباط با دیگر انسان ها نه تنها رفتار توأم با مهر و احسان و عطوفت را نسبت به فقیران، بیماران، ضعیفان، یتیمان، و به طور کلی محتاجان توصیه می کند، بلکه اخلاق اسلامی که از رفتار پیامبر الگو گرفته است همواره بر اهمیت صفاتی همچون رحمت، احسان، عطوفت و بخشش تأکید بسیار دارد. مسلمانان باید نسبت به خود سختگیر اما با اطرافیانش بسیار مهربان و بخشنده باشد. این امر از خانواده آغاز می شود و در بسیاری از احادیث و آیات قرآن بر اهمیت احسان، یعنی خوبی و نیکی که شامل مهربانی و عطوفت نسبت به والدین، همسر و فرزندان است، تأکید کرده اند. رحمت و بخشندگی باید در اعمال و سخنان انسان باشد و در این جا ادب، رفتار و سازگاری نقش اساسی در رحمت، گشاده دستی، تزکیه ی نفس و شرافت ایفا می کند که از واقعیت عینی تفکیک ناپذیر است.
بعد از خانواده نوبت به همسایگان و کسانی می رسد که در نزدیکی فرد به سر می برند. باز هم تعالیم بسیاری در قرآن و حدیث وجود دارد که بر اهمیت مهربانی نسبت به همسایگان و آگاهی از نیازهایشان تأکید کرده است. بعد از همسایگان نوبت به جامعه می رسد که همین رفتار توأم با مهر و عطوفت را در فراسوی مذهب افراد در بر می گیرد.
با دقت در جامعه ی اسلامی می توان از این مسئله آگاه شد که اهمیت اجتماعی و اقتصادی رحمت و مهربانی تا چه حد بر زندگی انسان ها و به ویژه مستمندان تأثیر می گذارد. بدون این اعمال خیرخواهانه و محبت آمیز که از سوی مذهب ترغیب شده است، ممکن است نظم اجتماع فرو بپاشد؛ زیرا در بسیاری از مناطق جهان اسلام، دولت ها آن قدر قوی و ثروتمند نیستند که بتوانند کم ترین درآمد را برای تمامی شهروندان تهیه نمایند و رفاه فقیران تا حد زیادی به عهده ی افراد و سازمان های خیریه است که انگیزه ی تمامی آن ها نوع دوستی غیرمذهبی نیست بلکه تحت تأثیر تأکید های اسلام بر اهمیت مهربانی، بخشش، نیکی و عطوفت نسبت به کسانی است که به اندازه ی کافی بهره مند نیستند و چشم به کمک توانمندان دارند. دست محتاج نیازمندی که برای کمک به سوی ما دراز شده است، در عمیق ترین مفهوم، دست رحمت حق است؛ زیرا با نشان دادن مهر و عطوفت به یکی از مخلوقات خدا در واقع خود ما دریافت کننده ی رحمت حق خواهیم بود.
رابطه ی دیگری که باید درنظرگرفت، ارتباط انسان با جهان غیرانسانی است، علی رغم سوء استفاده های وحشتناک از جانوران و گیاهان در بسیاری از شهرهای بزرگ اسلام که انباشته از مردم بی ریشه ای است که دیگر با محیط طبیعی خود هماهنگ نیستند، تعالیم اسلامی بر محبت و رفتار درست نسبت به جانوران و گیاهان تأکید می کند. در قرن ها وسطی در شهرهای اسلامی درمانگاه دامپزشکی و موقوفه هایی برای نگهداری اسب ها و الاغ های بیمار و ناتوان وجود داشته است. پیامبر با جانوران به مهربانی رفتار می کرد و احادیث بسیاری در زمینه ی اهمیت محبت نسبت به جانوران و احترام به زندگی گیاهان و اهمیت حفظ درختان و دیگر گیاهان، مگر در شرایط بسیار ضروری، به جای مانده است. در جوامع سنتی اسلامی نمونه های بسیاری از توجه و محبت نسبت به محدوده های غیر انسانی حیات و همچنین نظام بشری وجود داشته است.
لازم به ذکر نیست که تمامی مسلمانان به تعالیم اسلام در مورد رحمت، مهربانی، بخشندگی و عطوفت، بیش از یهودیان، مسیحیان و بوداییان که تمام مذهبشان بر پایه ی دو اصل رحمت و روشنگری است، توجه نمی کنند. عیوب انسانی منحصر به هیچ گروه، نژاد یا مذهب خاصی نیست و در همه جا دیده می شود. تا آن جا که به اسلام مربوط می شود، رحمت و مهربانی در فضای مذهبی اسلام از اهمیت بسیاری برخوردار است. البته نمی خواهیم ادعا کنیم که تمامی مسلمانان به تعالیم مذهبی شان در مورد این مسئله ی مهم گردن می نهند؛ اما این که در غرب گروهی تبلیغ می کنند که اسلام مذهبی بدون شفقت است، اشتباهی بیش نیست. اگر یک ناظر بی طرف تنها از ده مکان مقدس و زیارتگاه در ده کشور مختلف اسلامی دیدن کند و ببیند که در یک ساعت چند مرتبه واژه ی عربی رحمت بر زبان نمازگزاران و مناجات کنندگان جاری می شود، می تواند به اهمیت بخشش و رحمت در درک اسلام از خداوند و ارتباط بین انسان و خدا و رابطه ی نزدیک بین انسان و کل آفرینش پی ببرد. هدف اسلام همواره تعلیم انسان آگاه از لطف و رحمت خداوند بوده است که در زندگی معنوی خود به صفات الهی تکیه می کند و این صفات را در شکل انسانی آن در روابطش با دیگر مخلوقات خداوند نشان می دهد. هدف از وحی قرآنی ایجاد جامعه ای متأثر از مهر و محبت است، نه جامعه ای که بر اساس رقابت و خودخواهی های شخصی باشد؛ جامعه ای آکنده از مهر و آگاه از این واقعیت که برای دستیابی به شادمانی درونی و رحمت حق، باید به نیکی و احسان به دیگران بپردازیم. در بخشش و محبت خود را به خداوند می سپاریم و از زندان محدود خود رها می شویم.
منبع مقاله :
نصر، سید حسین، (1385)، قلب اسلام، ترجمه ی سید محمد صادق خرازی، تهران: نشرنی، چاپ چهارم