سؤال: چرا از نظر شیعه دختر پیامبر (ص) فاطمه (علیها السَّلام) بر همسران پیامبر (ص) برترى دارد؟
جواب: براى پاسخ به این پرسش به قرآن مراجعه مى کنیم، آیا آیاتى که درباره دخت گرامى پیامبر (ص) نازل شده است، درباره همسران او نیز فرود آمده است؟ برخى از آیاتى که در شأن حضرت فاطمه (علیها السَّلام) نازل شده عبارتند از:
1. سوره کوثر:
خدا به پیامبر (صلَّى اللّه علیه و آله و سلَّم) خطاب مى کند که ما به تو «کوثر» دادیم، آن جا که مى فرماید:
[إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ* فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ* إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ].
«ما به تو کوثر اعطا کردیم، پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن، به درستى که دشمن تو ابتر است».
مفسران در مصداق «کوثر» که به معنى «خیر کثیر» است، اقوالى دارند، ولى قول روشن همان است که بگوییم مراد از آن، فرزندان زیادى است که خدا از طریق حضرت زهرا (علیها السَّلام) به پیامبر لطف فرموده است و شاهد این گفتار آخر سوره است که مى فرماید: اى رسول گرامى دشمن تو «ابتر» است، یعنى تو ابتر نیستى به دلیلى که ما به تو کوثر یعنى خیر کثیر دادیم که یکى از مظاهر آن فرزندان زیاد از نسل زهرا (علیها السَّلام) است.
فخر رازى در تفسیر سوره «کوثر» مى گوید: این خبر غیبى قرآن تحقق پذیرفته است زیرا اموى ها و عباسى ها در کشتن فرزندان زهرا (علیها السَّلام) دریغ نکردند، مع الوصف شرق و غرب عالم از نسل زهرا مالامال است، آنگاه مى گوید: علما و دانشمندانى بزرگ مانند باقرالعلوم وحضرت صادق وحضرت کاظم و حضرت رضا (علیهم السَّلام) در آغوش این خانواده پرورش یافته اند.[1]
2. آیه تطهیر:
آیه دیگرى که درباره حضرت زهرا (علیها السَّلام) نازل شده، آیه «تطهیر» است:
[إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً].[2]
«همانا خداوند اراده کرده است تا رجس و پلیدى را از شما اهل بیت ببرد و شما را به پاکى حقیقى برساند».
این آیه درباره حضرت زهرا (علیها السَّلام) و دو فرزندش حسن و حسین (علیمها السَّلام) و همسر گرامى و پدر بزرگوارش نازل شده است و مقصود از اهل بیت، خاندان وحى و نبوت است.
روایات زیادى گواهى مى دهد که پیامبر هر چهار نفر را به همراه خود زیر کسایى قرار داد واین آیه را تلاوت کرد و فرمود: خدایا براى هر پیامبر اهل بیتى است و اینها اهل بیت من هستند.
3. آیه مباهله:
در یکى از سالهاى هجرت، پیشوایان نصاراى «نجران» وارد مدینه شدند تا با پیامبر از نزدیک مناظره کنند، آنان در مناظره محکوم شدند، ولى از پذیرفتن اسلام سربرتافتند. پیامبر آنان را به مباهله دعوت کرد، یعنى همگان در نقطه اى به دور از مردم گرد آیند و دروغگویان را لعن و نفرین کنند.
و این همان حقیقت است که در قرآن چنین از آن یاد شده است:
[فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ].[3]
«پس بگو بیایید بخوانیم (بیاوریم) فرزندان ما را و فرزندان شما را، زنانمان را و زنانتان را و نفس هایمان و نفس هایتان را (کسانى را که جان ما و شما هست)…».
آیه مبارکه حاکى است که پیامبر باید سه گروه را به میدان مباهله وارد کند:
الف: فرزندان خود را «أَبنائنا».
ب: زنان خویش را «نِسائنا».
ج: جان هاى خویش را «أنفسنا».
و به اتفاق مفسران و تاریخ نویسان، پیامبر از فرزندان منتسب به خویش فقط حسن و حسین (علیمها السَّلام) را وارد میدان مباهله کرد، و از زنان زهرا (علیها السَّلام) را برگزید، و از گروه سوم بنام «أنفسنا» که جان پیامبر باشند على (علیه السَّلام) را همراه آورد .
4. آیه اطعام براى خدا:
سوره هل اتى از سوره هاى مورد توجه شیعیان است، زیرا آیاتى از این سوره در ستایش خاندان رسالت وارد شده(خانه ای که فاطمه(ص) محور آن است)، و آنان را توصیف مى کند، آنجا که مى فرماید: [ یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخافُونَ یَوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً* وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً* إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً* إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً* فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِکَ الْیَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَهً وَ سُرُوراً* وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّهً وَ حَرِیراً].[4]
«آنها به نذر خود وفا می کنند، و از روزى که شرّ و عذابش گسترده است می ترسند، و غذاى (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسکین» و «یتیم» و «اسیر» می دهند!، (و می گویند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام می کنیم، و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمی خواهیم!، ما از پروردگارمان خائفیم در آن روزى که عبوس و سخت است! ، (بخاطر این عقیده و عمل) خداوند آنان را از شرّ آن روز نگه می دارد و آنها را می پذیرد در حالى که غرق شادى و سرورند! ، و در برابر صبرشان، بهشت و لباسهاى حریر بهشتى را به آنها پاداش می دهد! ».
در این آیات نکات فراوانى هست که به برخی از آنها اشاره مى کنیم:
1. وفاى به نذر: آنجا که نذر کرده بودند که سه روز روزه بگیرند و همگى به نذر خود وفا کردند.
2. هنگام افطار، بینوایى در خانه ایستاد و غذا طلبید، آنان خوراک خود را در اختیار او نهادند و با آب افطار کردند، فرداى آن روز نیز روزه گرفتند، این بار به هنگام افطار یتیمى در خانه ایستاد و درخواست غذا کرد، آنان خوراک خود را به او دادند و با آب افطار کردند.
روز سوم نیز روزه گرفتند این بار اسیرى درخواست خوراک کرد و همگى غذاى خود را به او دادند.
3. آنان خوراک خود را در حالى که به آن نیاز داشتند یعنى گرسنه بودند در راه خدا دادند زیرا ضمیر «على حبّه» به طعام برمى گردد که از فعل «ویطعمون» برگرفته مى شود.
4. انگیزه آنان ستایش و پاداش نبود، بلکه آنان این کار را براى خدا انجام مى دادند و شعارشان این بود «إِنّما نُطْعِمُکُمُ لوجهِ اللّه».
5. آیه مودت:
قرآن مجید مودت زهرا (علیها السَّلام) را در ضمن مودت قربى به عنوان یک فریضه معرفى کرده است و آن را به ظاهر، اجر رسالت مى داند، آنجا که مى فرماید: [قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى].[5] «بگو من از شما پاداشى جز دوستى خویشاوندان خودم نمى خواهم».
اینها برخى از آیاتى است که مقام و موقعیت این بانوى بزرگ اسلام را معرفى مى کند و اگر به روایاتى که از پیامبر(ص) در حق زهرا (علیها السَّلام) وارد شده است توجه کنیم، منزلت حضرت زهرا (علیها السَّلام) نمایان تر مى گردد.
زهرا (علیها السَّلام) بانویى است که رضاى او رضاى پیامبر و خشم او خشم پیامبر است و از طرفى هم رضا و خشم پیامبر همسو با رضا و خشم خدا مى باشد.[6]
بنابراین او بانویى معصوم بوده که رضا و خشم او با رضا و خشم الهى برابر بوده است و به خاطر همین شایستگى هاى ذاتى است که پیامبر فرمود: دخترم زهرا سیده زنان بهشت است.[7]
اکنون نظرى به گفتار پیامبر (صلَّى اللّه علیه و آله و سلَّم) درباره دخت گرامى اش مى افکنیم و از روایات فراوانى که درباره دخت گرامى پیامبر (صلَّى اللّه علیه و آله و سلَّم) وارد شده به یک مورد بسنده مى کنیم.
بخارى در صحیح خود، بابى درباره مناقب فاطمه (علیها السَّلام) منعقد کرده و مى گوید:
«قال النبى (صلَّى اللّه علیه و آله و سلَّم) فاطمه سیده نساء أهل الجنّه». و در جاى دیگر چنین نقل مى کند: «إنَّ رَسُول اللّه (صلَّى اللّه علیه و آله و سلَّم) قالَ: «فاطِمَهُ بَضْعَهٌ مِنّى فَمَنْ أَغْضَبَها أَغْضَبَنى».[8]
بدین ترتیب، جز فاطمه (علیها السَّلام)، بانوى بزرگوارى که سرور زنان بهشت باشد، کیست؟ با این مناقب در قرآن و حدیث چگونه مى توان دیگران را با او همسنگ و هم طراز دانست؟[9]
منابع:
[1] – تفسیر رازى، تفسیر سوره کوثر.
[2] – احزاب/ 33.
[3] – آل عمران/ 61.
[4] – انسان/ 7- 12.
[5] – شورى/ 23.
[6] – قال النبى صلَّى اللّه علیه و آله و سلَّملفاطمه: إنّاللّه یغضب لغضبک، ویرضى لرضاک» (مستدرک حاکم: 3/ 154؛ ذخائر العقبى: ص 39). و نیز فرمود: فاطمه بضعه منّى فمن أغضبها فقد أغضبنى. (خصائص النسائى: ص 35).
[7] – قال النبى صلَّى اللّه علیه و آله و سلَّم: فاطمه سیده نساء أهل الجنّه. (صحیح بخارى: 5/ 29، باب مناقب فاطمه).
[8] – صحیح بخارى، ج 5، ص 105، حدیث 255.
[9] – راهنماى حقیقت، شیخ جعفر سبحانی، ص:397 – 403.