نویسنده: شیخ حر عاملی
فرو خوردن خشم از دشمنان دین در زمان حکومتشان
1-امام صادق فرمود:فروخوردن خشم از دشمن، در زمان حکومت و اقتدار آنان، تقیه و احتیاط است برای کسی که دوراندیشی کند و در معرض بلای دنیا درنیاید، و خصومت و دشنام دادن دشمنان در زمان اقتدارشان، بدون رعایت تقیه،ترک کردن دستور خدای عزوجل است.پس با مردم مدارا کنید تا کردار شما نزد آنان بزرگ جلوه کند-و از شما به نیکی یاد کنند-و با آنان عداوت و دشمنی نورزید، که بر گردنتان سوارشان کنید و خوار و زبون گردید.(1)
صبر در برابر حسودان
1-امام صادق فرمود:در برابر دشمنان نعمت(حسودان)صبر پیشه کن، زیرا کسی را که نسبت به تو خدا را نافرمانی کرده هرگز نتوانی بهتر از فرمانبرداری خدا نسبت به او جبران کنی.(2)
2-پیغمبر فرمود:خداوند در مورد چهار بلا از مؤمن پیمان گرفته که سخت ترین آن ها بر مؤمن این است که مؤمنی ظاهراً با او هم عقیده باشد ولی بر او رشک برد، یا این که منافقی درصدد کشف نقطه ضعف های او باشد، یا شیطان گمراهش کند، یا کافری به جنگ با او برخیزد، برای مؤمن با این ها بقایی نیست.(یعنی با این گرفتاری ها مؤمن چه قدر می تواند تحمل داشته باشد).(3)
3-داود بن سرحان گوید:از امام صادق شنیدم که می فرمود:چهار چیز است که مؤمن از آن چهار چیز یا یکی از آن ها برکنار نیست:مؤمنی که مؤمن دیگر بر او رشک برد و این از همه گرفتاری ها سخت تر است، منافقی که مؤمن را دنبال کند تا نقطه ضعفی از او پیدا کند، دشمنی که با او در ستیز باشد، یا شیطانی که او را گمراه نماید.(4)
توضیح این که حدیث 4 مانند حدیث یک است و از امام موسی کاظم نقل شده(5)و حدیث 5 نیز مانند حدیث یک است، به اضافه جملاتی در ذیل حدیث به این شرح که امام خطاب به زید شحّام می فرماید:ای زید خداوند اسلام را انتخاب فرموده، پس هم نشینی و مصاحبت او را با خوش رویی و سخاوت نیکو بدارید.(6)
فضیلت سکوت، مگر در امور خیر
1-امام رضا فرمود:دانش، سکوت و بردباری از نشانه های دانایی است.همانا سکوت یکی از درهای حکمت است.محققاً سکوت محبت می آورد و راهنمای هر امر خیری است.(7)
2-امام رضا فرمود:سکوت و بردباری ازعلایم دانایی است.(8)
3-ابوحمزه گوید:از امام باقر شنیدم که می فرمود:همانا پیروان ما بی زبانند.(کم گوی و گزیده گو هستند).(9)
4-امام صادق فرمود:پیغمبر به مردی که خدمتش آمده بود فرمود:نمی خواهی ترا به امری راهنمایی کنم که خدا به وسیله آن ترا به بهشت برد.عرض کرد چرا، یا رسول الله.حضرت فرمود:از آنچه که خدا به تو عطا فرموده بده.گفت:اگر خودم نیازمندتر باشم چه کنم؟ فرمود:ستمدیده را یاری کن.گفت:اگر خودم ناتوان تر باشم چه کنم؟ فرمود:کاری برای نادان بکن، یعنی او را راهنمایی کن.گفت اگر خودم ناتوان تر از او بودم چه کنم؟ فرمود:زبانت را جز از خیر خاموش دار، آیا شادمان نیستی که یکی از این خصلت ها را داشته باشی که ترا به بهشت ببرد.(10)
5-امام صادق فرمود:لقمان حکیم به پسرش گفت:پسرجان اگر گمان می کنی که سخن گفتن نقره است، بدان که خاموشی طلاست.(11)
6-وشّاء گوید:از امام رضا شنیدم که می فرمود:هرگاه مردی از بنی اسرائیل می خواست عبادت نماید، ده سال قبل از آن سکوت اختیار می کرد.(یعنی سخن بیهوده نمی گفت).(12)
7-امام صادق در نصایحش به یاران خود فرمود:از این که زبانتان به سخن دروغ و ناحق و بهتان و گناه و دشمنی مشغول باشد بپرهیزید، زیرا اگر زبانتان را از آنچه که خدا زشت دانسته و نهی فرموده است نگه دارید، این کار برایتان بهتر خواهد بود از این که زبانتان به سخنان زشت مشغول باشد، چون چیرگی زبان به پلیدی هایی که خدا نهی کرده است دلیل پستی شخص در نزد خدا و دشمنی با پروردگار است و هم چنین نوعی کری و کوری است که خداوند در روز قیامت نصیبش گرداند.(13)
8-پیغمبر فرمود:زبانت را نگهدار، زیرا نگهداری زبان صدقه ای است که به خود بخشیده ای، سپس فرمود:هیچ بنده ای حقیقت ایمان را نمی شناسد، تا این که زبانش را حفظ کند(یعنی آنچه را که سود دنیا و آخرت دارد بگوید و زبان را از بقیه باز دارد.)(14)
9-امام صادق فرمود:بنده مؤمن تا زمانی که خاموش است از نیکوکاران نوشته می شود و چون لب به سخن گشاید، نیکوکار یا بدکار نوشته شود(یعنی نیکی و بدی او بسته به کلامش است)(15).
10-امام صادق فرمود:سخن گفتن در راه حق بهتر است از سکوت بر باطل.(16)
11-امام صادق فرمود:سکوت گنجی وسیع است که برای بردبار زینت و برای نادان پرده و پوشش است.(17)
12-امام صادق فرمود:با هیچ چیز همانند سکوت و رفتن به زیارت خانه خدا نمی توان خدا را عبادت کرد.(18)
13-پیغمبر فرمود:زمانی برای مردم پیش می آید که در آن زمان سلامتی دارای ده جزء است، نُه جزء آن در کناره گیری از مردم، و جزء دیگرش در خاموشی است.و در کتاب خصال از محمد بن حسن از صفار از عباس بن معروف نظیر همین روایت نقل شده است.(19)
14-حدیث 14 مانند حدیث شماره یک است از امام رضا(20).
15-امام صادق فرمود:خواب، راحتی بدن، سخن گفتن، راحتی روح و سکوت، راحتی عقل است.(21)
16-علی بن حسین فرمود:گفتار نیک ثروت را زیاد و روزی را افزون می کند، اجل را به تأخیر می اندازد، محبت خاندان را جلب و انسان را وارد بهشت می کند.(22)
17-امام صادق به نقل از اجدادش فرمود:حضرت داود به سلیمان گفت:پسرم، بسیار سکوت کن، زیرا یک بار پشیمانی بر سکوت دراز مدت، بهتر از پشیمانی متعدد بر گفتار زیاد است.فرزندم، اگر سخن گفتن نقره است سزاوار است که خاموشی طلا باشد.(23)
18-حضرت علی فرمود:خاموشی از اندرزدادن خیری ندارد.چنان که در سخن گفتن از روی نادانی بهره ای نیست.(24)
19-حضرت علی فرمود:سکوت زیاد، شکوه و بزرگی می آورد.(25)
20-حضرت علی فرمود:هرکه گفتارش زیاد شود، لغزشش بیش تر است و هر که لغزشش بیش تر باشد، از حیای او کاسته شود و هرکه حیایش کم شود، پارسایی اش کاهش یابد و هرکه پارسایی اش کم گردد، دلش می میرد و هرکه دلش بمیرد، در آتش داخل می شود.(26)
21-علی فرمود:تا سخن نگفته ای گفتارت گروگان توست، و چون سخن گفتی کلامت را در موضعش قرار دادی، (چه خوب یا بد)زبانت را نگهدار چنان که طلا و سکه ات را نگاه می داری، ای بسا سخنی نعمتی را از تو باز گیرد.(27)
سخن گفتن در جایی که سکوت روا نیست
1-پیغمبر در نصیحتش به ابوذر فرمود:ای اباذر!کسی که در میان جمعی غافل و بی خبر یاد خدا می کند، همانند کسی است که در میان گروهی که از جنگ می گریزند به نبرد ادامه می دهد.
ای اباذر، هم نشین خوب بهتر از تنهایی و تنهایی بهتر از هم نشین بد است.گفتن سخن نیکو بهتر از خاموشی و خاموشی بهتر از گفتار بد است.
ای اباذر، سخنان زاید را ترک کن و سخن به مقداری که نیازت را برآورد ترا بس است. ای اباذر، در دروغگویی شخص همین بس که هرچه را بشنود نقل کند.ای اباذر، هیچ چیز برای حبس کردن طولانی در زندان سزاوارتر از زبان نیست.ای اباذر، خدا نزد زبان هر گوینده حاضر است، پس شخص باید از خدا پروا داشته باشد و بداند که چه می گوید.(28)
2-در احتجاج طبرسی است که از علی بن حسین سؤال شد، سکوت بهتر است یا سخن گفتن، فرمود:برای هریک از آن ها آفت هایی است؛ اگر سالم از آفت باشند سخن گفتن بهتر از خاموشی است.عرض شد یابن رسول الله چگونه است آن؟ فرمود:برای این که خدای عزوجل هیچ یک از پیغمبران و اوصیا را برای سکوت مبعوث نفرموده، بلکه برای سخن گفتن فرستاده است، و استحقاق بهشت با سکوت امکان پذیر نیست و دوستی خدا با سکوت میسر نمی شود، دوری از آتش خشم پروردگار با سکوت ممکن نیست، بلکه همه این ها با سخن گفتن و تکلم به دست می آید، من نمی توانم ماه را با خورشید یکسان بدانم.راوی گوید:یابن رسول الله شما برتری سکوت بر کلام را بیان فرمودی، ولی فضیلت کلام را بر سکوت توصیف نفرمودی.(29)
نگاه کردن به فرزندان صالح پیغمبر
1-امام رضا فرمود:نگاه کردن به فرزندان ما عبادت است.راوی گوید:عرض کردم:یابن رسول الله، نگاه کردن به فرزندان شما، یا همه اولاد پیغمبر؟ حضرت فرمود:نگاه کردن به همه فرزندان پیغمبر تا جایی که از روش رسول الله جدا نشده و خویشتن را به گناه آلوده نکرده اند عبادت است.(30)
نگاه کردن به پدر و مادر و قرآن و روی عالم
1-محمد بن علی بن حسین گوید که در روایت آمده است:نگاه کردن به کعبه، به پدر و مادر، به قرآن حتی بدون قرائت، و نگاه کردن به روی عالم و به اولاد رسول الله عبادت است.(31)
سپاسگزاری خدا برای نعمت اسلام و تندرستی
1-امام جعفرصادق از پدرانش نقل کرده است:پیامبر فرمود:هرکس یهودی یا مسیحی یا زرتشتی یا یکی از نامسلمانان را ببیند بگوید:« سپاس خدایی را که مرا بر تو فضیلت داد و اسلام را دین من و قرآن را کتابم و محمد را پیامبر و حضرت علی را امام و پیشوای من، و مؤمنین را برادرانم، و کعبه را قبله من قرار داد»خدایا میان آن مؤمن و نامسلمان را در دوزخ هرگز گرد هم نیاورد.(32)
2-امام جعفرصادق فرمود:هرکس آفت زده ای(مانند جذامی و امثال آن)یا مُثله شده یا گرفتاری را ببیند مخفیانه به طوری که او نشنود سه مرتبه بگوید:«سپاس خدایی را که مرا سلامت داشت از آن چه تو را بدان مبتلا ساخته است و اگر خدا می خواست می توانست مرا نیز گرفتار سازد»هرگز آن بلا به او نرسد.(33)
باید بلند سلام کرد و بلند پاسخ داد
1-امام صادق فرمود:هرگاه کسی سلام می کند بلند سلام کند و نگوید:سلام کردم اما پاسخ ندادند، شاید نشنیده باشند.جواب سلام را نیز باید بلند گفت تا آن مسلمان سلام کننده نگوید:پاسخ سلام مرا نگفتند.(34)
استقبال و بدرقه از مهمان و اطاعت مهمان از صاحبخانه
1-امام صادق از پیامبر نقل فرموده است:از جمله حقوق مهمان بر صاحبخانه آن است که صاحبخانه با آرامش و وقار در هنگام ورود و خروج مهمان چند قدمی وی را همراهی کند.
نیز آن حضرت از رسول خدا نقل فرموده است:هنگامی که کسی به خانه برادر مسلمانش وارد می شود تا زمانی که از آن جا خارج شود صاحبخانه بر او فرمانرواست.(35)
رعایت حقّ عالم
1-امام صادق از علی نقل فرمود:از حقوق دانشمند است که بیش از حد از او سؤال نکنی.برای پاسخ گرفتن از او از جامه اش نگیری.چون بر او وارد شدی و گروهی در نزد او بودند به همه آن ها سلام کن و بر او جداگانه سلام کن و در برابر او بنشین نه در پشت سرش.با دست و چشمت به او اشاره مکن.در مخالفت با گفتارش زیاد نگو که فلانی این طور گفته و فلانی این جور.از بسیار نشستن با او خسته مشو، زیرا دانشمند مانند درخت خرماست، منتظر باش تا در موقعش از وجود او بهره مند گردی، چون اجر عالم بیش تر است از کسانی که روزها روزه دارند و شب ها به عبادت برپا ایستند و در راه خدا جهاد کنند.(36)
2-علی فرمود:از جمله حقوق عالم است که زیاد از او سؤال نکنی و در پاسخ بر او پیشی نگیری.چون رو گرداند اصرار نورزی و چون خسته شد برای پاسخ گرفتن از جامه اش نگیری.با دست و چشم به او اشاره نکنی.در مجلس با او در گوشی صحبت نکنی.از عیوب او جستجو نکنی و نگویی که فلانی برخلاف گفتار شما این طور گفته.راز او را آشکار نکنی.پیش او از کسی غیبت نکنی.در غیاب و حضور احترام او را نگه داری.چون به مجلس وارد شدی به همه سلام کن و به وی جداگانه سلام کن.موقع نشستن در پیش رویش بنشین.اگر نیازمند شد در برآوردن حاجتش از دیگران سبقت بگیر و از بسیار نشستن با او خسته مشو، زیرا دانشمند همانند درخت خرماست؛ منتظر باش تا به موقع از میوه دانش او بهره مند گردی.عالم به منزله کسی است که روز روزه دار باشد و شب به عبادت قیام نماید و در راه خدا جهاد کند.اگر عالمی بمیرد، در اسلام شکافی پدید آید که تا روز قیامت مسدود نمی گردد.دانشجوی علوم دینی را هفتاد هزار فرشته از فرشتگان مقرّب عالم بالا بدرقه می کنند.(37)
لطف و محبت به یکدیگر و به دیدار هم رفتن
1-شعیب عقرقوفّی گوید:از امام صادق شنیدم که به یارانش می فرمود:از خدا پروا کنید.برادرانی خوش رفتار باشید.در راه خدا با یکدیگر دوستی ورزید، و رابطه داشته باشید.به ملاقات یکدیگر بروید و درباره امر(ولایت)با هم مذاکره کنید و آن را زنده دارید.(38)
2-امام صادق فرمود:شایسته است مسلمانان در پیوستن به همدیگر، مهرورزیدن به هم، مواسات با نیازمندان و رأفت نسبت به یکدیگر بکوشند، تا چنان باشند که خدای عزوجل فرموده«رحماء بینهم».مؤمنان با یکدیگر مهرورزند و نسبت به امری که مربوط به آن هاست و از بین رفته اندوهگین می شوند، همان گونه که گروه انصار در زمان رسول الله بودند.(39)
3-امام صادق فرمود:با یکدیگر خوش رفتاری و محبت داشته، برادرانی نیکوکار باشید آن چنان که خدای عزوجل به شما امر فرموده است.(40)
4-عبدالله بن یحیی کاهلی گوید:از امام صادق شنیدم که می فرمود:با یکدیگر پیوند خوش رفتاری و مهربانی و عطوفت داشته باشید.(41)
5-امام باقر فرمود:خداوند بیامرزد کسی را که بین دو دوست ما الفت برقرار کند.ای گروه مؤمنان به یکدیگر مهر و محبت ورزید.(42)
6-علی از پیغمبر نقل فرمود:همانا خدای عزّوجل مهربان است و هر مهربانی را دوست می دارد.(43)
پذیرفتن عذر
1-امام صادق از اجدادش نقل کرده است که پیغمبر در وصیتش به علی فرمود:یا علی هرکه عذر عذرخواهنده ای را نپذیرد، چه راست یا دروغ، به شفاعت من نمی رسد.(44)
2-علی در وصیتش به محمد بن حنفیه فرمود:در اثر شکّ و گمان پیوندت را از برادر خود قطع نکن.بدون رضایت وی از او قطع رابطه مکن، شاید عذری دارد و تو وی را سرزنش می کنی.هرکه پوزش خواست عذرش را بپذیر، چه راست یا دروغ، تا به شفاعت ما نایل گردی.(45)
3-علی بن حسین به فرزندش فرمود:اگر کسی در سمت راست تو بایستد و تو را دشنام دهد آن گاه به سمت چپ تو آید و عذرخواهی کند عذرش را بپذیر.(46)
پینوشتها:
1.اصول کافی، ج3، ص 172، ح4؛ محاسن برقی، ص 259.
2.من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 350؛ خصال صدوق، ج1، ص 13؛ اصول کافی، ج3، ص 173، ح8(باب کظم الغیظ).
3.اصول کافی، ج3، ص 373، ح2.
4.همان، ج3، ص373، ح4.
5.همان، ج3، ص170، ح3.
6.همان، ج3، ص171، ح8.
7.اصول کافی، ج3، ص 177، ح1(باب الصمت).
8.همان.
9.همان، ج3، ص177، ح2.
10.همان، ج3، ص177، ح5.
11.همان، ج3، ص178، ح6.
12.اصول کافی، ج3، ص 178، ح18؛ عیون اخبارالرضا، ص 185.
13.روضه کافی، ص 3.
14.اصول کافی، ج3، ص 178، ح7.
15.همان، ج3، ص181، ح21؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 349؛ خصال صدوق، ج1، ص 11؛ ثواب الاعمال، ص 90 و 97.
16.من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 349.
17.من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 349.
18.ثواب الاعمال، ص 97؛ خصال صدوق، ج6، ص 32(باب وجوب حج).
19.ثواب الاعمال، ص 97؛ خصال صدوق، ج2، ص 58.
20.خصال صدوق، ج1، ص 76؛ عیون اخبارالرضا، ص 143؛ قرب الاسناد، ص 162.
21.مجالس صدوق، ص 264؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 352.
22.مجالس صدوق، ص 2؛ خصال صدوق، ج1، ص 153.
23.قرب الاسناد، ص 33.
24.نهج البلاغه، حکمت 173.
25.همان، حکمت 215.
26.همان، حکمت 341.
27.نهج البلاغه، حکمت 373؛ من لا یحضره الفقیه، ج15، ص 119.
28.مجالس صدوق، ص 339.
29.احتجاج طبرسی، ص 172.
30.عیون اخبارالرضا، ص 214.
31.من لا یحضره الفقیه، ج1، ص 73.
32.مجالس صدوق، ص 161(م35)؛ ثواب الاعمال، ص 15؛ قرب الاسناد، ص 34.
33.مجالس صدوق، ص 161(م 35).
34.اصول کافی، ج4، ص 470، ح7(التسلیم).
35.اصول کافی، ج4، ص 489، ح1(باب حق الداخل).
36.اصول کافی، ج1، ص 68، ح1.
37.خصال صدوق، ج2، ص 93.
38.اصول کافی، ج3، ص 269، ح1(باب التراحم).
39.همان، ج3، ص269، ح4.
40.همان، ج3، ص269، ح2.
41.همان، ج3، ص269، ح3.
42.همان، ج4، ص 135، ح6.
43.وسائل الشیعه، ج12، ص 216.
44.من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 333.
45.همان، ص 347.
46.روضه کافی، ص 152.
منبع: حر عاملی، محمد بن حسن، (1104) / محمد علی فارابی، یعسوب عباسی علی کمر، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی، چاپ دوازدهم، (1389).