نویسنده: آیت الله محمدتقی مصباح یزدی
از جمله مسائل مورد توجه و اهتمام در قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام، رعایت امور مربوط به همسایگان است. در آیه ی شریفه ای از قرآن کریم در کنار بیان حقوق و تکالیف مربوط به والدین و دیگر ارحام، به رعایت حقوق همسایگان نیز توصیه شده است: وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لاَ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً وَ بِذِی الْقُرْبَى وَ الْیَتَامَى وَ الْمَسَاکِینِ وَ الْجَارِ ذِی الْقُرْبَى وَ الْجَارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ وَ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ إِنَّ اللَّهَ لاَ یُحِبُّ مَنْ کَانَ مُخْتَالاً فَخُوراً. (1)
خداوند متعال در این آیه ی شریفه، رعایت امور همسایگان را چه از خویشان باشند یا بیگانگان، یا از همسایگان دور باشند یا نزدیک، لازم دانسته است. البته آیه روشن نکرده است که این وظیفه، وظیفه ی واجب شرعی و فقهی است یا از واجبات اخلاقی. این مورد نیز یکی از بیانات تربیتی قرآن و اهل بیت علیهم السلام است که بین این دو تفکیک نشده است. شاید برای این باشد که ما هم در مقام عمل، به جای توجه به این تفکیک ها و تفکر درباره ی عمل کردن به واجبات فقهی، توجه داشته باشیم که این، خود، از اوامر و توصیه های الهی است و به آن عمل کنیم. مکتب تربیتی و سیره ی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه ی اطهار علیهم السلام چنان بود که بسیاری از مستحبات را نیز با تعبیر وجوب و لزوم بیان می فرمودند تا مردم را به عمل کردن تشجیع کنند.
نزدیکی و قرابت همسایگان به گونه ای است که هم می توانند کمک بزرگی برای هم باشند و هم گاهی کوچک ترین برخورد باعث اذیت و آزار آنها می شود. آن گاه از ارحام هم به انسان نزدیک ترند و در خوشی ها و ناراحتی ها در کنار هم هستند. به همین جهت، به توصیه ی قرآن و اهل بیت علیهم السلام، برخورد و ارتباط با همسایگان همچون والدین و ارحام باید به گونه ای باشد که موجب ایذا، زحمت، نگرانی، دلخوری و آزردگی نشود و در نهایت، به دشمنی آنها نینجامد. به جهت اهمیت توجه به امور همسایگان و رعایت حقوق آنها، امام امیرالمؤمنین علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم چنین نقل فرمودند: ما زالَ جَبْرَئیلُ یوصِینی بِالجَارِ حَتَّی ظَنَنْتُ أنَّهُ سَیوَرِّثُه؛ (2) «آن قدر جبرئیل از طرف خداوند متعال درباره ی همسایه به من سفارش می کرد که من فکر می کردم خداوند برای همسایه هم سهم الارثی قایل خواهد شد».
از بیان حکیمانه می توان استفاده کرد که همسایه به انسان بسیار نزدیک است و حقوقی نزدیک به حقوق ارحام برگردن انسان دارد. نظام تربیتی و اخلاقی اسلام در توصیه به این امور و رسیدگی به امور ایشان را وظیفه ی دینی و انسانی خویش می دانستند.
مرحوم سید جواد عاملی رضی الله عنه صاحب کتاب شریف مفتاح الکرامه است که این کتاب، جامع اقوال فقها در ادوار مختلف می باشد. ایشان اهل جبل عامل لبنان، از علمای صاحب نام نجف و شاگرد مرحوم سید بحرالعلوم رحمت الله علیه بود. مرحوم سید دارای مقامات بسیار عالی علمی و معنوی بود و معروف است که خدمت وجود مقدس ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف مشرف می شد. به همین جهت، مرحوم سید جواد عاملی برای ایشان احترم فوق العاده ای قایل بود. روزی استاد، ایشان را صدا می زند و با عتاب به ایشان می گوید: شنیده ام فلان همسایه ات وضع خوبی ندارد. مگر شما به امور او رسیدگی نکردید؟ ایشان وقتی لحن کلام استاد را این گونه می بیند، وحشت زده و با اضطراب، به استاد می گوید: آقا! من از وضع همسایه ام مطلع نبودم. نمی دانستم که ایشان گرفتار است. مرحوم سید به ایشان می فرماید: اگر اطلاع می داشتی و رسیدگی نمی کردی که کافر می شدی. من می گویم چرا نباید از اوضاع همسایه ات اطلاع داشته باشی؟ آن گاه خود سید مجمعه ای بزرگ از غذا تهیه می کند و مقداری طلای مسکوک در آن مجمعه می گذارد و به شاگردش می دهد و می فرماید: خودت این مجمعه را به منزل همسایه ات ببر. آنجا می نشینی تا غذایش را بخورد. سید امر مرحوم بحرالعلوم را اطاعت می کند و غذا را به منزل آقا می برد و آنجا می نشیند تا او غذایش را تناول کند.
این بیان مرحوم سید بحرالعلوم به مرحوم سید جواد رضی الله عنه که «اگر می دانستی همسایه ات محتاج است و رسیدگی نمی کردی که کافر می شدی»، نشان از عمق توجه نظام اخلاقی اسلام به امور دیگران به ویژه همسایگان دارد. تا جایی که بی توجهی به همسایگانی که نیازمند کمک و یاری ما باشند، در حد کفر قلمداد شده است. حاصل تربیت چنین نظام تربیتی و اخلاقی گران سنگی، علمای بزرگورای چون سید بحرالعلوم رضی الله عنه است که با آن مقام علمی و اشتغالات زیاد، به طرق مختلف از اوضاع و احوال مردم جامعه اش آگاه بود و چونان اجداد بزرگوارشان علیهم السلام، خود را موظف به رسیدگی به امور آنها می دانست. شاید یکی از علل توجه حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به بزرگوارانی چون سید بحرالعلوم رضی الله عنه، توجه، رعایت و رسیدگی به امور بینوایان و نیازمندان بوده است.
شرکت فقرا در اموال اغنیا
توجه به این امور به ظاهر ساده یا مستحب، نشان دهنده زنده بودن سنت نبوی و سیره ی اهل بیت علیهم السلام است. انسان مسلمان و مؤمن نباید در عمل، خود را به واجبات فقهی محدود کند؛ چون در این صورت، از بزرگترین وظایف فردی و اجتماعی اش مانند نماز اول وقت، شرکت در نماز جماعت و جمعه، رعایت مستحبات و فضایل نماز جماعت، صله ی رحم، توجه به نیازمندان، و توجه به امور همسایگان باز می ماند و از برکات آن، محروم خواهد ماند. علاوه بر این، بسیاری از وظایف واجب داریم که فراتر از آنچه در فقه بیان شده است، می باشد، ولی ما از آن غافلیم. از وجود نازنین امام صادق علیه السلام درباره ی این گونه واجبات چنین نقل شده است:
آنچه محرومان و نیازمندان در اموال اغنیا شریک اند، منحصر به زکات واجب نیست. اینکه خداوند در قرآن می فرماید: وَ الَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ * لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ، به زکات واجب اشاره ندارد، بلکه بخشش های مالی دیگر است؛ یا اینکه می فرماید: وَ یَمْنَعُون المَاعُونَ، باز هم مقصود از «ماعون»، زکات واجب نیست، بلکه عبارت از قرض دادن و عاریه دادن وسایل و اثاثیه ی منزل به همسایه و دیگر مؤمنان است. البته زکات را هم شامل می شود. وقتی راوی درباره ی آیه ی شریفه ی وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً سوال می کند، حضرت می فرماید: این هم درباره ی زکات واجب نیست و علاوه بر آن است. همچنین وقتی از آیه شریفه ی الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ سِرّاً وَ عَلاَنِیَهً وَ إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوهَا وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَرَاءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ سوال می کند، حضرت باز می فرماید که این آیات مربوط به زکات نیست، بلکه حتی صله و هدایایی که به خویشان و ارحام می دهید، زکات واجب محسوب نمی شود و همه ی این موارد به وظایفی فراتر و بیشتر از زکات مربوط است. (3)
مقصود حضرت صادق علیه السلام، به استناد آیات شریفه ی قرآن این است که خداوند متعال در امور اغنیا و دارایان، علاوه بر واجبات مالی همچون زکات، حقوقی را برای فقرا و نیازمندان تعیین کرده است. بنابراین، مؤمنین باید در رعایت حال محرومان و بینوایان چنان عمل کنند که آنها مجبور به سؤال و تقاضا نباشند و از این نظر دچار خجالت و شرمساری نشوند.
همچنین امام صادق علیه السلام در این بیان به آیاتی از سوره ی مبارکه ی ماعون اشاره دارند که در آن، خداوند متعال برخی نمازگزاران را نکوهش می کند؛ نمازگزارانی که در امر نماز سهل انگاری می کنند و از دادن «ماعون» دریغ می ورزند؛ یعنی به کسانی که نیاز به عاریه گرفتن اثاثیه منزل یا وام و کمک های فوری دارند، توجهی نمی کنند:
فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ * الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاَتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَ * وَ یَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ؛ (4)
«وای بر نمازگزاران، آنان که از نماز خویش، غافل و بی توجه اند. آنان که ریاکارند و از دادن هر نوع وسایل و اثاث خانه و کمک های فوری به نیازمندان، خودداری می ورزند».
گویی خداوند در این آیات، واجبات را در واجبات مکتوب در رساله های عملیه و فقه منحصر نمی داند، بلکه قرض دادن پول یا ابزار و اثاثیه ی منزل یا هر چیزی را که کسی به آن نیاز دارد و ما دارای آن وسیله و ابزار هستیم، بر ما واجب کرده است. رعایت حال خویشان، همسایگان و نیازمندان، عاریه و قرض دادن پول یا اثاثیه ی منزل به آنها یا از آنها قرض گرفتن، یاری رساندن به آنها، یا یاری خواستن از آنها، تعامل و سنت حسنه ی رایج در میان عقلا به ویژه مسلمین، مورد تأیید شرع مقدس اسلام و سازگار با روح حاکم بر نظام اخلاقی و تربیتی اسلام است. به بیان قرآن و اهل بیت علیهم السلام، مسلمانان بر ذمه ی همدیگر حق دارند و خداوند متعال، به ویژه برای فقرا و محرومان، در اموال اغنیا، حقی تعیین فرموده است. این بیانات در بسیاری از کتب روایی و منابع حدیثی جمع آوری شده است. از جمله در کتاب شریف وسائل الشیعه، باب مستقلی با عنوان «بابُ تَحْرِیمِ مَنْعِ المُؤمِنِ شَیئاً مِنْ عِندِهِ اَوْ عَنْدَ غَیْرِهِ عِنْدَ ضَرُورَتِهِ» باز شده و این نوع روایات در آن باب گزارش شده است. (5)
به همین جهت خداوند متعال در این آیه ی شریفه، گروهی را که به این نیازهای به ظاهر ساده ی مؤمنین نیازمند بی اعتنایند و سنت و سیره ی مسلمین در توجه به نیازمندان و همسایگان را نادیده می گیرند، مذمت کرده است:
فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ * الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاَتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَ * وَ یَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ.(6)
متأسفانه ارتباط و نزدیکی جوامع اسلامی با کشورهای غربی و متأثر شدن از فرهنگ منحط حاکم بر آن دیار، باعث منسوخ شدن تدریجی این سنت مبارک در بین مسلمین شده است. در نتیجه، سخاوت، توجه به هم نوع، تعاون و همکاری بین مسلمانان، جای خود را به خودگزینی، بخل، حسد و دیگر رذایل فردی و اجتماعی داده است.
علاوه بر آنچه گفته شد، حقوق دیگری نیز بر ذمه ی انسان می آید که غالب افراد به آن، بی توجه یا ناآگاه اند. مثلاً ضررهای مالی ای که افراد و گروه ها به بار می آورند، مانند ضرر مالی همسایه به همسایه، مهمان به میزبان، مستاجر به صاحب خانه، مسافر به صاحب وسیله ی نقلیه، دانش آموزان و دانشجویان و طلاب به مدارس و دانشگاه ها، عابران به کسبه، مردم شهر و روستا به اموال عمومی، کارمندان و کارگران به ادارات و کارخانجات، ضمان آور است و ضررزننده، ضامن و مدیون اشخاص، گروه ها، سازمان ها، ادارات و عموم مردم خواهد بود. در اصطلاح فقهی و اخلاقی، این دیون به «مَظلَمه» معروف است. به همین جهت، افراد مؤمنی که مقید به شرع مقدس هستند، هنگام حساب و کتاب و پاک کردن اموالشان، علاوه بر مقادیر معلوم به عنوان خمس یا زکات، مبلغی را نیز به عنوان ردّ مظالم در نظر می گیرند و پرداخت می کنند تا اگر از این ضررهای مالی، چیزی بر ذمه ی آنها مانده است، بریء الذمه شوند.
پینوشتها:
1. نساء(4)، 36.
2. ابی جعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه القمی الصدوق، من لا یحضره الفقیه، ج4، ص 13، باب «ذکر جمل من مناهی النبی صلی الله علیه و آله و سلم».
3. عَنْ أبِی بَصِیرٍ قالَ: کُنَّا عِنْدَ أبِی عَبْدِ اللهِ علیه السلام وَ مَعَنا بَعْضُ اصحابِ الامْوالِ. فَذَکَرُوا الزَّکاهَ. فَقالَ ابُو عَبدِالله علیه السلام: انَّ الزَّکاهَ لَیْسَ یُحْمَدُ بِهَا صَاحِبُهَا وَ اِنَّمَا هُوَ شَیْءٌ ظَاهِرٌ اِنَّمَا حَقَنَ بِهَا دَمَهُ وَ سُمِّیَ بِهَا مُسْلِمَاً وَ لَوْ لَمْ یُودَّها لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلاهٌ وَ اِنَّ عَلَیْکُمْ فِی امْوالِکُمْ غَیْرَ الزَّکاهِ. فَقُلْتُ: اَصْلَحَکَ اللهُ! وَ ما عَلَیْنا فِی اَموالِنا غیرُ الزَّکاهِ؟ فَقالَ علیه السلام: سُبحانَ اللهِ! مَا تَسْمَعُ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ فِی کتابِهِ «وَالَّذینَ فِی اَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعلُومٌ* لِلسَّائِلِ وَ المَحْرُومِ» قالَ: قُلْتُ: ما ذَا الحَقُّ المَعْلُومُ الَّذِی عَلَیْنَا؟ قالَ علیه السلام: هُوَ الشَّیءُ یَعْمَلُهُ الرَّجُلُ فِی مالِهِ یُعْطِیهِ فِی الیَومِ أوْ فِی الجُمعَهِ أوْ فی الشَّهْرِ قَلَّ أوْ کَثُرَ. غَیْرَ أنَّهُ یَدُومُ عَلَیْهِ. وَ قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ یَمْنَعُونَ الماعونَ» قالَ علیه السلام: هُوَ القَرْضُ یُقْرِضُهُ وَ الْمَعْرُوفُ یَصْطَنِعُهُ وَ مَتَاعُ الْبَیْتِ یُعِیرُهُ وَ مِنْهُ الزَّکاهُ. فَقُلتُ لَهُ: اِنَّ لَنا جِیراناً اذَا أَعَرَناهُم مَتاعاً کَسَرُوهُ وَ أفْسَدُوهُ فَعَلَیْنا جُنَاحٌ اِنْ نَمْنَعْهُمْ؟ فَقَالَ علیه السلام: لَا، لَیْسَ عَلَیکُمْ جُناحٌ اِنْ تَمْنَعُوهُم اِذَا کانُوا کَذَلِکَ. قالَ: قُلْتُ لَهُ: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ اسیراً» قالَ علیه السلام: لَیْسَ مِنَ الزَّکاهِ قُلْتُ: قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «الَّذینَ یُنْفِقُونَ امْوالَهُمْ بِاللَّیلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ علانیَّهً» قالَ علیه السلام: لَیسَ مِنَ الزَّکاهِ. قالَ: فَقُلْتُ: قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ «اِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ اِنْ تُخْفُوها وَ تُؤتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُم؟» قالَ علیه السلام: لَیْسَ مِنَ الزَّکاهِ وَ صِلَتُکَ قَرَابَتَکَ لَیْسَ مِنَ الزَّکاهِ (ابی جعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق الکلینی الرازی، اصول کافی، ج3، ص 499).
4. ماعون(107)، 4-7.
5. این روایات بسیار است که در این مختصر تنها به نمونه ای از آن اشاره می گردد: 1. عَن فُراتِ بن احْنَفَ عَن أبی عبدِاللهِ علیه السلام قالَ: اِنَّما مُومِنٍ مَنَعَ مُؤمِناً شَیْئاً مِمَّا یَحْتَاجُ اِلَیهِ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَیْهِ مِنْ عِنْدِهِ أوْ مِنْ عِنْدِ غَیْرِهِ أقَامَهُ اللهُ یَوْمَ القِیامَهِ مُسْوَدّاً وَجْهُهُ مُزْرَقَهً عَیْناهُ مَغْلُولَهً یَداهُ اِلَی عُنُقِهِ فَیُقالُ هَذَا الخَائِنُ الَّذی خَانَ اللهَ وَ رَسُولَهُ ثُمَّ یُوْمَرُ بِهِ اِلَی النَّارِ (محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، ج16، ص 388)؛ 2. الصَّدوقُ فِی الهِدایَهِ، سُئِلَ الصّادِقُ علیه السلام عَنْ قَولِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ «فِی اموالِهِم حَقُّ مَعلُومٌ*لِلسَّائِلِ وَ الْمَحرُومِ». قالَ علیه السلام: هَذاَ شَیْءٌ سِوَی الزَّکاهَ وَ هُوَ شَیءٌ یَجِبُ اَنْ یَفْرِضَهُ عَلَی نَفْسِهِ کُلَّ یَومٍ أوْ کُلَّ جُمُعَهٍ اَوْ کُلَّ شَهْرٍ اَوْ کُلَّ سَنَهٍ (میرزا حسین بن محمدتقی النوری الطبرسی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج7، ص 36)؛ و َعَنْهُ [امام صادق] علیه السلام انَّهُ سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللهِ عَزَّ وَ جلَّ «وَ یَمْنَعُونَ المَاعُونَ» قالَ علیه السلام: الْقَرضُ تُقْرِضُهُ وَ المَعْرُوفُ تَصْنَعُهُ وَ مَتَاعُ الْبَیْتِ تُعِیرُهُ (همان)؛ 4. فَأخبِرْنی عَنْ قَوْلِهِ «فِی أمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ؟» ما هَذا الحَقٌّ المَعْلُومُ؟ قالَ علیه السلام، هُوَ الشَّیءٌ یُخْرِجُهُ الرَّجُلُ مِنْ مَالِهِ لَیْسَ مِنَ الزَّکاهِ فَیَکُونُ لِلنَّائِبَهِ وَ الصِّلَهِ. قالَ: صَدَقْتَ قالَ علیه السلام: فَعَجِبَ أبِی مِنْ قَوْلِهِ: صَدَقْتَ. قالَ علیه السلام: ثُمَّ قَامَ الرَّجُلُ. فَقالَ أبِی علیه السلام: عَلَیَّ بِالرَّجُلِ. قالَ علیه السلام: فَطَلَبْتُهُ فَلَمْ اَجِدْهُ (همان)؛ 5. عن سَمَاعَهَ قالَ: قالَ علیه السلام: اِنَّ اللهَ فَرَضَ لِلْفُقَراءِ فِی اَمْوالِ الاَغْنِیاءِ فَریضَهً لَا یُحْمَدُونَ بِأدائِهَا وَ بِهَا حَقَنُوا دِمَاءَهُمْ وَ بِهَا سُمُّوا مُسْلِمِینَ وَ لَکِنَّ اللهَ فَرَضَ فِی الاموالِ حُقُوقًا غَیْرَ الزَّکاهِ وَ قَدْ قالَ اللهُ تَعَالَی «وَ یُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَ عَلَانیَّهً» (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، ج 93، ص 103؛ میرزا حسین بن محمد تقی النوری الطبرسی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، همان)؛ 6. عَنْ سَمَاعَهَ قالَ علیه السلام: اِنَّ اللهَ فَرَضَ لِلْفُقَراءِ فِی الأمْوالِ الاَغْنیَاءِ فَریضَهً لَا یُحْمَدُونَ بِاَدَائِهَا وَ هِیَ الزَّکاهُ بِهَا حَقَنُوا دِماءَهُمْ وَ بِهَا سُمُّوا مُسْلِمِینَ وَ لَکِنَّ اللهَ فَرَضَ فِی الأمْوالِ حُقُوقاً غَیْرَ الزَّکاهِ وَ مِمَّا فَرَضَ فِی المَالِ غَیْرَ الزَّکاهِ قَوْلُهُ وَ الَّذینَ یَصِلُونَ مَا أمَرَ اللهُ بِهِ اَنْ یُوصَلَ وَ مَنْ أدَّی مَا فَرَضَ اللهُ عَلَیْهِ فَقَد قَضَی ما عَلَیْهِ وَأدَّی شُکْرَ مَا أنْعَمَ اللهُ عَلَیْهِ مِنْ مَالِهِ اِذَا هُوَ حَمِدَهُ عَلَی مَا أنْعَمَ عَلَیْهِ بِمَا فَضَّلَهُ بِهِ مِنَ السَّعَهِ عَلَی غَیْرِهِ وَ لِمَا وَفَّقَهُ لِأدَاءِ مَا افْتَرَضَ اللهُ عَلَیْهِ (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، ج93، ص 10).
6. ماعون(107)، 4-7.
منبع مقاله: مصباح یزدی، محمدتقی، (1391)، صهبای حضور(شرح دعای چهل و چهارم صحیفه ی سجادیه)، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله علیه، چاپ اول.