آنچه در این مختصر مورد بحث است نکاتى در مورد جایگاه ویژه حضرت فاطمه زهرا (س) در اسلام به عنوان یک «زن» است، و از همین رهگذر است که مى توان به دیدگاه مکتب مترقى و حیات بخش اسلام نسبت به زنان دست یافت، که قطعاً دیدگاهى جدید و همراه با پایه هاى حقوقى اصیل و قابل ارایه در جهان اندیشه و علم امروز مى باشد.
ابتدا لازم است نظرى داشته باشیم به دیدگاه هاى ملل و اقوام مختلف نسبت به زن، سپس مقایسه اى بین آن نظرها و بین دیدگاه اسلام داشته باشیم، تا این نکته مهم بر همگان روشن شود که: جایگاه زن در جامعه و آزادى هاى مشروع و معقول آن، و نیز احترام ویژه و فوق العاده اى که زنان در خانه و جامعه باید داشته باشند مطلب جدیدى نیست که بعضى ها خود را مبتکر آن مى دانند بلکه این عین دیدگاه مترقى اسلام است که پانزده قرن پیش طرح و ارایه شده است و شواهد کافى نیز بر آن دلالت دارد.
اینک بنگرید دیدگاه اقوام و ملل را در ارتباط با جایگاه «زن.»
الف – آفریقا: در آنجا زن حکم کالا و ثروت داشت و خرید و فروش مى شد براى کارهاى سختى چون کشاورزى، شخم زدن و …
ب – هند: دختران را از پنج سالگى شوهر مى دادند و حقى بر آن ها قایل نبودند.
ج- هند: چون شوهرى از دنیا مى رفت، همسرش را هم با او مى سوزاندند.
د- چین و تبت: براى کاستن از قدرت راه رفتن زنان پاهاى آن ها را در بدو ولادت در قالب آهنین مى نهادند و تا سن پانزده سالگى او را با همان قالب نگه مى داشتند و چون قالب را بر مى داشتند پاها کوچک مانده بود و امکان راه رفتن زیاد وجود نداشت.
هـ- یونان: با آن که یونان را مرکز علم و فلسفه و حکمت دانسته اند اما هر زنى که دو بار دختر مى زایید در دادگاه محاکمه و جریمه مى نمودند، و اگر براى بار سوم باز هم فرزند دختر به دنیا مى آورد، محکوم به اعدام مى شد !
وـ حجاز: در حجاز و عربستان دختران را زنده به گور مى کردند و این امرى بسیار عادى و همگانى بود.
قرآن کریم هم در این امر گواهى داده است که چون به مردى خبرى مى دادند همسرش دختر زاییده رنگ مى باخت و سیاه مى شد و به شدت خشمگین مى گشت، از شدت خجالت از مردم فاصله مى گرفت و آن دختر را به نحوى نابود مى کرد که شایع ترین کیفیت آن، زنده به گور کردن بود.
ز- جهان امروز: حتى در جهان متمدن امروزى نیز از وجود «زن» به عنوان ابزارى براى خوش گذرانى و شهوت رانى هوسبازان، و وسیله اى براى کسب درآمد بیشتر سرمایه داران، و دستاویزى براى تبلیغات اقتصادى و سیاسى فرصت طلبان استفاده مى شود، و این اوج حقارت و ذلت براى زن است نه آزادى و عزت و کرامت!
ح- مشاغل اساسى : طبق آمار جهانى ۱۹۹۴ میزان اشتغال زنان در مشاغل مهم بدین شرح است.
۱- از ۱۸۴ نفر سفیر کشورهاى مختلف در سازمان ملل متحد فقط شش زن سفیر هستند.
۲-از ۳۲ آژانس و سازمان تخصصى سازمان ملل متحد، تنها چهار آژانس توسط زنان اداره مى شود.
۳- در سال ۱۹۹۳ فقط شش کشور داراى رییس جمهورى زن بود.
۴- میانگین نسبت زنان نماینده در پارلمان هاى جهان از ۱۲درصد در سال ۱۹۸۹ به ۱۰ درصد در سال ۱۹۹۳ کاهش یافته است.
۵- سه چهارم زنان ۲۵ سال به بالا در اکثر کشورهاى آفریقایى و آسیایى بى سواد هستند.
۶- دو سوم بى سوادان جهان، زنان هستند.
۷- زنان در مشاغل یکسان با مردان به طور متوسط ۳۰ درصد الى۴۰ درصد کمتر از مردان دستمزد مى گیرند.
و این ها همه در حالى است که فریاد جهان امروز در مورد آزادى هایى که به زنان داده و حقوق متقابل آنان با مردان، گوش فلک را «کر» کرده است و تبلیغات فریبنده در این زمینه غوغایى کاذب را در سطح جهان به راه انداخته، به طورى که بسیارى غافلانه مى پندارند که در غرب امروز، بهشت موعود زنان فراهم آمده و آرمان عزتمند زن تحقق یافته است، در حالى که آنچه واقعیت دارد کاملاً غیر از آن است که در بوق هاى استکبارى و منافع طلبانه القا مى شود.
ما معتقدیم که فقط مکتب اسلام است که آن گونه که شایسته و بایسته است بر جایگاه رفیع زن تاکید نموده و خلقت زن و مرد را یکسان دانسته و با بیان یک کلمه «خلقنا» بر این امر مهر تایید زده است: «انا خلقناکم من ذکر و انثى». زن را مانند مرد داراى روح الهى و مسیرى هموار براى ترقى مى داند، به زن حق حیات و مالکیت و عهده دارى مناصب مختلف مى دهد، زن را شریک مرد و عامل بقاى نسل بشرى مى داند.
اگر بخواهیم به صورتى روشن و فهرست وار به دیدگاه اسلام نسبت به زن اشاره کنیم باید چنین بگوییم که محورهاى مختلفى مورد توجه شارع مقدس اسلام مى باشد که بدین شرح است:
۱- خداوند خواست ارزش زن را عملاً به جهانیان بفهماند از همین رهگذر بود که ذریه و نسل پاک پیغمبر و برگزیدگان را در وجود دخترش قرار داد و چنین مقدر کرد که امامان و پیشوایان و رهبران دینى اسلام از نسل زهراى اطهر به وجود آیند.
۲- قرآن مجید آنقدر زن و مرد را به یکدیگر نزدیک و داراى حقوق مساوى مى داند که از آنان به «لباس» تعبیر مى کند و مرد و زن را لباس یکدیگر مى داند: «هن لباس لکم و انتم لباس لهن» و این لباس است که شخصیت و آبرو به انسان مى دهد، حافظ انسان از بدى هاست، و زشتى هاى انسان را مى پوشاند.
در حقیقت اسلام زن و مرد را مکمل یکدیگر مى داند و شریک زندگى و همسر و همراه در راه اداره خانواده یکى را مدیر داخلى و دیگرى را مدیر خارج خانه مى داند. و در عین حال باب مشورت و همفکرى در تمامى امور را براى سلامت زندگى در پیش روى زن و مرد گشوده نگه داشته است.
۳- مهمترین مقامى که براى زن در نظر گرفته شده و از مختصات او است و مرد فاقد آن است این که بچه در رحم زن رشد مى کند و ساخته مى شود و حتى به بدنش روح دمیده مى شود. یعنى رحم مادر مهبط روح است همان روحى که «قل الروح من امر ربى» و چون انسانیت انسان به روح او مى باشد پس به وجود آمدن انسان در روح مادر محقق مى شود. و خداوند متعال در قرآن مجید این مطلب مهم (یعنى نفخ روح در بدن کودک) را و این که او «احسن الخالقین » است را به محل رحم مادر مربوط کرد، نه به صلب پدر.
۴- آوردن زن توسط پیامبر (ص) در صحنه مباهله گویاى ارزشمندى زن در مکتب اسلام است.
در آوردن زن آن هم شخصیتى مثل حضرت زهرا (س) که نمونه عالى و منحصر به فرد زن مسلمان است در یک چنین امر دینى و خطیر و سرنوشت سازى، بدین منظور بود که آن برداشت تنفرآور جاهلیت را از زن محو سازد، چه آنان براى زن هیچ گونه ارزش و منزلت قابل ذکرى قایل نبودند بلکه بر عکس زن را منبع شقاوت و بدبختى مى دانستند که براى قبیله خود ننگ و عار به همراه دارد و مظنه خیانت است.
از این رو احدى تصور نمى کرد روزى شاهد باشد که زن در مساله حساس و سرنوشت ساز و حتى مقدسى مثل مباهله شرکت داشته باشد تا چه رسد به این که شریک مدعى و شریک در دعوت براى اثبات آن باشد (و نساء نا و نساءکم).
۵- این سخن نورانى امام راحل را فراموش نکرده ایم که فرمود: «از دامن زن، مرد به معراج مى رود.»
یعنى عزت مرد در سایه زن است، حال چه مادر باشد و تربیت کند و چه همسر باشد و مرد را در بحران ها و دوراهى ها به بهترین راه هدایت کند.
ذکر یک نمونه تاریخى مناسب این مقام است:
وقتى قاصد امام حسین (ع) زهیر بن قین را براى یارى فراخواند و زهیر از رفتن امتناع کرد و گفت: بنا دارم با حسین روبه رو نشوم، این همسر او بود که او را از تحیر به در آورد و گفت: چگونه نشسته اى و پاسخ پسر پیغمبر (ص) را نمى دهى و … و بالاخره او را وادار به پاسخ مثبت دادن کرد. او رفت و یارى رسانى به حضرت را پذیرفت و کربلایى شد و با شهادت خود در روز عاشورا به فیض و سعادت بزرگ نایل گردید.
۶- جایگاه ویژه زن در تاریخ از دیدگاه وحى قابل توجه و بررسى است. در سوره هاى آل عمران، مریم، طه، انبیا، قصص، مجادله، ممتحنه، تحریم، و مسدآیاتى وجود دارد که در مورد جایگاه زن در تاریخ است. چون جایگاه زن در تاریخ را از دیدگاه وحى بنگریم، به زودى چنین نتیجه مى گیریم که در نگاه وحى، زن را در تاریخ حضورى است جدى و تعیین کننده، اما به دور از خود نمایى.
به تعبیرى دیگر، زنان بزرگ در تاریخ حضور داشته اند اما خودنمایى نکرده اند.
در نگاه قرآن، سلسله جنبانان بزرگترین جریان تاریخ، شمارى زنان گمنام بوده اند.
مهمترین محورها «زن و مادرى» و «زن و سیاست و حکمرانى» است که مورد توجه قرآن کریم قرار دارد.
۷ – در آینده درخشان جهان که از آن اسلام است جایگاه خاصى براى زن در نظر گرفته شده است در این زمینه به یک روایت بسیار مهم که بشارتى بزرگ است براى جامعه زنان مسلمان اشاره مى کنیم. امام صادق(ع) در حدیث طولانى در مورد امام زمان (عج) و ظهور آن حضرت فرموده اند: یاران (و صاحبان پرچم) او سیصد و سیزده نفرند که پنجاه نفر آن ها زن مى باشند.
۸- نکته مهم این که به برکت انقلاب شکوهمند اسلامى که به رهبرى امام خمینى (ره) – که اتفاقاً میلاد با سعادتشان مقارن با سالروز ولادت مادرشان فاطمه زهراست و این خود نشانى از ارتباط عمیق جسمى و روحى بین او و آن بانوى مکرمه دارد-به پیروزى رسید و قریب سه دهه است که بر تارک جهان مى درخشد، زن ایرانى به جایگاه اصیل اسلامى خود نزدیک مى شود و جامعه بانوان کشور در صدد رهبرى خردمندانه و برخاسته از دین نسبت به زنان روشنفکر و آگاه و اندیشمند جهان است.
در نظام مقدس اسلامى ما، به زنان آن گونه نگریسته شده که اسلام مى خواهد: ۱- برابرى در بسیارى از امور با مردان ۲- هدایت و اداره خانه ۳- تربیت صحیح فرزندانى که در عرصه جنگ و سازندگى اعجاز آفریدند ۴- حضور در صحنه هاى اجتماعى کشور ۵- عهده دارى مناصب مهم سیاسى کشور در قواى مقننه، مجریه و قضاییه ۶- حضور فعال در محیط هاى علمى و آموزشى ۷- پیشرفت فنى و علمى و نوآورى ها و ابتکارات و اختراعات ۸- عهده دارى مناصب کلیدى فرهنگى، و تاثیرگذارى بر فرهنگ جامعه ۹- دخالت فعالانه در همیارى هاى اجتماعى ۱۰- حضور جدى در صحنه هاى ورزشى و …
این ها همه و همه نمایانگر نقش بانوان مسلمان در سرنوشت جامعه است که جایگاه زن مسلمان را از دیدگاه اسلام روشن مى سازد.
اما مهمتر از همه این است که اگر الگوى حرکتى زنان جامعه ما حضرت زهرا (س) است، باید به این نکته اساسى توجه نمود که زن چون گوهرى گرانبها باید در پوشش حجاب و عفت مستور بماند تا از سوء استفاده هوسبازان نابخرد در امان باشد و با فراغت خاطر بتواند به فعالیت هایش ادامه بدهد و آن گونه که شایسته او است نقش آفرین باشد.
اصولاً رمز موفقیت زن مسلمان نسبت به سایرین همین است که در اسلام شرط اساسى حضور بانوان در جامعه همانا رعایت عفاف دینى و متانت شخصى دانسته شده است، و تردیدى نیست که مساله حجاب بر خلاف تصور برخى از روشنفکران بى خبر از محتواى کتاب و سنت – ریشه اى قرآنى دارد و سنت نیز بر آن گواه است، و در نظر عقلاى عالم اگر به دور از تعصبات به قضیه بنگرند، حجاب مصونیت است نه محدودیت.
و بسیار بجا و مناسب است که در پایان این مقاله اشاره اى داشته باشیم به بیانات رهبرى که چادر را بهترین حجاب و نشانه ملى و ریشه سنت و ایرانى بودن ما دانستند.
و در تاریخ نیز بر حجاب چادر در مورد حضرت زهرا (س) و سایر اسوه هاى دینى در جامعه بانوان اسلامى اشاره و بعضاً تصریح شده است.
منبع:روزنامه جوان
نویسنده:سید مهدى شمس الدین