وجوه عام اعجاز قرآن کریم

وجوه عام اعجاز قرآن کریم

نویسنده: دکتر علیرضا حلم زاده

اشاره
خداوند متعال در چند آیه از قرآن، مخالفان وحیانی بودن قرآن را به تحدی فراخوانده است . این دعوت در همان عصر نزول که خداوندگاران شعر و ادب و فصاحت و بلاغت در مهبط وحی جشنواره‌های ادبی برگزار می‌کردند و سروده‌های خویش را به پرده‌ی کعبه می‌آویختند . با صدای رسا به گوش همگان رسید: اما هیچ کس بدان پاسخی در خور نداد و بدین سان معجزه‌ی آخرین پیامبر بنیان‌های خویش را استوار ساخت . با این حال، گوناگونی آرای قرآن شناسان و قرآن پژوهان در وجه اعجاز قرآن بسی شگفت‌انگیز است . تا جایی که عده‌ای به این دیدگاه رسیده‌اند که اعجاز قرآن فراتر از آن است که بتوان چند و چون آن را با زبان آدمی بیان کرد.

1 ـ مقدمه
قرآن کریم ، ‌پناهنگاهی آسمانی و مأمنی آرام بخش و جاودانی است که پناه جویانش را از هر بیم و گزندی در امان می‌دارد . در کلام پیشوایان معصوم ما ـ به خصوص امیرمؤمنان حضرت علی (علیه السلام) ـ به ویژگی‌هایی از این گنج نامه‌ای الهی اشاره شده است که نشان می‌دهد چرا از میان میلیون‌ها و میلیاردها صفحه و صحیفه که در گذر زمان، ‌پا به عالم اندیشه‌ی انسان نهاده‌اند ،‌ تنها این نبشتار بی‌هیچ رقیبی بر صدر نشسته است و سروری می‌کند؛ بر هر تیرگی و تاریکی می‌تازد و بی‌دریغ بر همه‌ی عالم می‌تابد؛ هیچ کسی در تلألؤ آن نمی‌آساید مگر آن که به فهم حقیقتی نایل می‌آید یا از خطا و نقصی رهایی می‌یابد.1
قرآن کریم جلوه‌گاه خداوند2 و مظهر اسم حکیم حضرت حق است3 و رشته‌ی محکمی است4 که آدمیان ، خود را به مدد آن تا به عرش برکشند و از چاه طبیعت برهند.
پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به درآی
که صفـــــایی ندهد آب تراب آلوده
امام خمینی (ره) می‌نویسد:
این کتاب بزرگ الهی که از عالم غیب الهی و قرب ربوبی نازل شده و برای استفاده‌ی ما مهجوران و خلاصی ما زندانیان سجن طبیعت و مغلولان زنجیرهای پیچ در پیچ هوای نفس و آمال به صورت لفظ و کلام درآمده، از بزرگ‌ترین مظاهر رحمت مطلقه‌ی الاهیه است5.
هیچ جا بهتر از قرآن نیست، هیچ مکتبی بالاتر از قرآن نیست. این قرآن است که هدایت می‌کند ما را به مقاصد عالیه‌ای که در باطن ذات ما توجه به او هست و خود نمی‌دانیم6.
گسترش پیام این سروش هدایت در عرصه‌ی جهان و مواجهه‌ی استوار با مهاجمه‌ی کژاندیشان از هر تبار و دیار، مستلزم توجه جدی به مبحث بنیادین و زیرساز اعجاز است . در این میان، مسأله‌ی مهمی شایان توجه است که آیا تمامی آیات قرآن حاوی ویژگی اعجاز است یا برخی از آنها ؟ آیا هر یک از آیات از جنبه‌ای خاص، حایز صفت اعجاز است یا می‌توان به وجوهی از اعجاز دست یافت که بر تمامی آیات شریفه‌ی قرآن نقش بسته باشد و پرتو آن بر تارک تک‌تک اجزای قرآن بدرخشد؟
پژوهش حاضر،‌ افزون بر پرداختن به پرسش بالا، نگاهی به تنوع حیرت‌انگیز وجوه اعجاز قرآن در آرای دانشمندان و قرآن پژوهان می‌افکند و می‌کوشد موجبات این اختلاف را مورد کاوش قرار دهد.

2 ـ اعجاز و هماوردطلبی
خلیل بن احمد (م 170 ق ) صاحب کهن‌ترین کتاب لغت عرب، ‌العین، « عجز» را به معنای ضعف و ناتوانی دانسته است 7. لسان العرب نیز بر همین پایه، ‌صورت‌های دیگر ساخته شده از این واژه را توضیح می‌دهد و می نویسد: « عَجَّزَ الرجلُ و عاجَزَ ؛ 8 رفت و به او نرسید» پس استمرا در ناتوانی در معنای این لغت نهفته است و در همین معناست این آیه‌ی شریفه:
« وَ الَّذِینَ سَعَوْا فِی آیَاتِنَا مُعَاجِزِینَ » [حج (22)،‌ (53) ] آنان که عاجزانه در ابطال آیات ما تلاش می‌کنند. [ یا این که در فکر معاجزه هستند و معاجزه به مفهوم کوشش هر یک از دو طرف در عاجز کردن طرف مقابل است]‌
إعْجاز به معنای عاجز و ناتوان و درمانده ساختن دیگری است و از همین باب است:
« وَ أَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعجِزَاللهَ فِی الأَرْضِ» [ جن‌(72) ، 12] و ما دانستیم که هرگز خدا را عاجز نتوانیم کرد.
اما در معنای اصطلاحی اعجاز،‌ دانشمندان علم کلام و قرآن شناسان، فراوان و موشکافانه سخن رانده‌اند. از آن جمله، علامه فاضل مقداد سیوری در شرح خود بر باب حادی عشر آورده است که :
« المُعْجزُ هَوَ الأَمْرُ الخارقُ لِلْعادهِ المطابِقُ لِلدَّعْوی الْمَقْرونُ بِالتَّحَدِّی المُتَعَذِّرُ عَلَی الْخَلْقِ الإتْیانُ بِمِثلِهِ ؛9 معجزه امری است خارق عادت و مطابق ادعا که هم راه با تحدی و همانند طلبی بوده و مردم از انجام آن درمانده گردند. »
شیخ طوسی ، هم‌چنین بر اختصاص معجزه به شخص آورنده‌ی آن تصریح می‌کند تا تردیدی در دل مردم واقع نشود و صدق دعوی آورنده ،‌به روشنی ثابت شود. 10
علامه‌ی طباطبایی در تعریف اعجاز می‌نویسد:
« اَلأمْرُ الْخارِقُ لِلْعَادَهِ الدّالُّ عَلی تَصَرُّفِ ماوَراءِالطَّبِیعَهِ فی عالَمِ الطَّبیعَهِ وَنَشْأَهِ الْمادَّهِ لابِمَعنَی الأَمْرِ الْمُبْطِلِ لِضَروُرَهِ الْعَقلِ ؛11 معجزه امری است خارق عادت که بر دخالت و تصرف نیروی ماورای طبیعت در عالم طبیعت و جهان مادی دلالت می‌کند ، ‌نه آن که به معنای امری باشد که ضروریات عقلی (مانند قانون علیّت) را ابطال کند. »
در قرآن کریم ، « اعجاز» در معنای اصطلاحی یاد شده به کار نرفته است ، بلکه معمولاً از واژه‌های آیه و بینه ( آیات و بینات) استفاده شده است .
بنابر تعریف راغب اصفهانی ، « آیه» به معنای نشانه و علامت آشکار ، و « بینه» به معنای دلیل روشن و واضح است،‌اعم از آن که دلیل عقلی باشد یا حسی.12
« لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَهٍ وَ یَحْیَی مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَهٍ » [انفال (8) ، 42] تا هر که هلاک می‌شود از روی دلیل به هلاکت رسد و هر که زنده می‌شود از روی دلیل زندگی یابد.

2ـ1ـ‌چگونگی اتمام حجت قرآن بر غیر عرب
وجوه اعجاز قرآن به طور کلی به دو قسمت قابل تقسیم‌اند: نخست، وجوهی که برای پی‌بردن به آنها تسلط و تخصص در زبان عربی ضرورت دارد؛ دوم، وجوهی که تنها به معانی و مفاهیم قرآن ارتباط می‌یابند و آگاهی از آنها برای ناآشنایان با دقایق و ظریف ادبی زبان عربی نیز مقدور و میسور است .
امّا به هر حال، مشهور میان قرآن شناسان آن است که مهم‌ترین وجه اعجاز در عصر نزول، فصاحت و بلاغت قرآن بوده و این را عرب به روشنی درمی‌یافت و بدین معرفت معترف بود و از این جهت، حجت بر اعجاز، علاوه بر فصحا و بلغای عرب، بر دو گروه دیگر نیز تام و تمام است:
1 ـ اعرابی که معاصر نزول و معاشر رسول (ص) بودند اما در حد استادان ممتاز و مبرز بلاغت آن عصر که بعضاً سروده‌هایشان بر پرده‌ی کعبه آویخته می‌شد ـ معلقات – نبودند بلکه داوری در ترجیح سخن‌های بلیغ را به آنها وامی‌نهادند و هر که اندکی در احوال عرب آن روزگار تامل کند این تفاوت چشم‌گیر مراتب بلاغت را در میان آنها به طور کامل تشخیص می‌دهد. این گروه، پس از خضوع و تسلیم استادان برجسته و داوران فراتر نشسته‌ی ادب عرب به غیر بشری بودن قرآن ، عذری در عدم ایمان نخواهند داشت، هم‌چنان که معاصران حضرت موسی (ع) ،‌حتی اگر نابینا بودند و امکان مشاهده‌ی عینی معجزات آن پیامبر بزرگ را نداشتند، با وجود گواهی آن همه انسان بینا، عذر بی‌خبری از ایشان پذیرفته نبود.
2 ـ گروه دوم، کلیه‌ی عرب‌های پس از عصر نزول قرآن و نیز همه‌ی مردمان غیر عرب در هر زمانی هستند که گرچه ممکن است با ادبیات عرب آشنایی نداشته باشند و با علم تفصیلی، وجوه اعجاز ادبی و بیانی قرآن را در نیابند، ولی به یقین دریافته‌اند آنها که اهل عربیت بوده‌اند و فصاحت تمام داشته‌اند در پیشگاه قرآن زانوی فروتنی زدند و پیشانی خضوع بر خاک ساییدند.
علامه شعرانی در این مورد بیان جالبی دارد، وی می‌نویسد:
خداوند عالم نفرمود یک تن مانند قرآن نمی تواند آورد ، بلکه فرمود اگر همه‌ی جهان به یکدیگر یاری برسانند باز مانند قرآن نیاورند. یک تن عالم است و فصیح نیست و دیگر فصیح است و عالم نیست و یکی تاریخ داند و دیگری از علوم اجتماعی باخبر است و دیگری از حساب آگاه‌ است و یکی از رموز جنگ و یکی تجارب آموخته ، اگر همه باهم یار شوند و بخواهند به یاری یکدیگر قرآنی بسازند باز عاجز شوند وفرو مانند و اگر قرآن تألیف یک تن بشر باشد آیا ممکن است تمام مردم جهان از معارضه‌ی با او و نوشتن یک فصل مانند فصلی از کتاب او عاجز شوند و همه‌گونه کوشش نمایند و رنج به خود دهند و راضی به کشته شدن و اسیری شوند و مال خویش را به تاراج دهند و یک آیت [ سوره] مانند قرآن نیاورند؟! … پس از آن حضرت تا امروز هم که هزار [و چند صد ] سال می‌گذرد، این همه دشمنان اسلام نتوانستند یک سوره مانند قرآن بیاورند با آن [همه ] حرص و ولع که به اضمحلال این دین حنیف دارند!13

2 ـ 2ـ مخاطب تحدی در اندیشه‌ی باقلانی
آیا هماوردجویی قرآن در خطاب با عموم انسان‌ها در همه‌ای اعصار است یا صرفاً با قهرمان‌های فصاحت و بلاغت در عصر بعثت رسول مکرم اسلام؟
دکتر بنت الشاطی در گزارشی که از مفهوم اعجاز و مخاطبان تحدی بنابر نظرگاه‌های باقلانی به دست داده است مدعی وجود تعارض در اندیشه‌ی این دانشمند شده است با این بیان که باقلانی در یک جا گفته است :
این آیت ـ یعنی معجزه‌ی قرآن ـ علمی است که بر همگان لازم است آن را بپذیرند و سر تسلیم در برابرش فرود آورند. این در حالی است که دانستیم مردم در درک این حقیقت و رسیدن به این علم، یا به عبارت دیگر به وجه دلالت آن، با یکدیگر تفاوت دارند، زیا غیر عرب تنها از طریق آگاهی یافتن از ناتوانی عرب در این مسأله به این معرفت می‌رسد که قرآن معجزه است . غیر عرب در معرفت این امر واسطه‌هایی نیاز دارند که افرادی که خود اهل فصاحت‌اند بدان نیازمند نیستند . اما زمانی که همین غیر عرب از ناتوانی اهل فصاحت در این مسأله آگاهی می‌یابد، به منزله‌ی آنان، مخاطب این آیت و حجت قرار می‌گیرد. به همین نحو ،‌ کسانی هم که اهل فصاحت‌اند، ولی در سطحی متوسط قرار دارند، به آن اندازه به درک مسأله‌ی اعجاز نایل نمی‌آیند که صاحبان قدرت و توانایی و چیره‌دستان این صناعت بدان نایل می‌شوند. به همین دلیل نیز، شاید این متوسط‌ها از این نظر در ردیف غیر عرب قرار گیرند که تنها در صورت آگاهی یافتن از ناتوانی خدواندگاران این هنر حجت بر آنها تمام می‌شود. بنابراین، در این مسأله ، آنان که مرجع و معیارند مجموعه فصیحانند، نه تک‌تک آنها … 14 .
اما دیری نمی پاید که دانشمد مزبور ، این سخن خود را که گفته بود تنها اعراب عصر بعثت مخاطب تحدی هستند، نادیده می‌گیرد و می‌گوید:
این تحدی، به یک نحو ،‌ هم آنان و هم دیگران را مورد خطاب قرار می‌دهد: ما به همان نحو که از ناتوانی مردم نخستین عصر [ در آوردن همانند قرآن ] آگاهی می‌یابیم ، از ناتوانی مردم دیگر عصرها نیز آگاه می‌شویم، زیرا راه رسیدن به چنین آگاهی‌ای در هر دو مورد یکی است ، چرا که همه به یک نحو مخاطب تحدی و مبارزه‌جویی قرار گرفته‌اند و از دیگر سوی ،‌روح به مخالفت و مبارزه برخاستن در همه‌ی طبایع به یک نحو موجود است و تکلیف نیز به یک شیوه و بی آنکه تفاوتی در کار باشد متوجه همگان است.15
به نظر می‌رسد تصور تعارض در سخنان علامه باقلانی، توهمی بیش نباشد که از تعارض ظاهری دو سخن یاد شده نشأت گرفته باشد در حالی که با این توضیح مختصر، اشکال مذکور مرتفع می‌شود که : هر چند خطاب تحدی به همگان است اما در حقیقت این متخصصان و نخبگان فصاحت و بلاغت ( یا هر یک از دیگر وجوه اعجاز قرآن ) هستند که مخاطب تحدی واقع می‌شود و اگر قرار باشد نمونه‌ای همانند قرآن برساخته شود، هر چند همه بخواهند، ‌اما به طور طبیعی همان متخصصان مدعی و تلاشگر در این کار خواهند بود. بنابراین اگر تا آخر تاریخ هم، ‌همه مخاطب تحدی قرآن باشند، در عمل نگاه همه‌ی شکاکان در اعجاز برای مشاهده‌ی نتیجه‌ی کار به استادان فن به ویژه سرآمدان صدر تاریخ اسلام که فحول ادبیت و عربیت بودند دوخته می‌شود؛ گر چه تا ابدالدهر نیز هرگز توان کوچک‌ترین مقابله‌ای را در این جهت نخواهندداشت ـ هم‌چنان که طول تاریخ بشریت از صدر اسلام تاکنون نشان داده است و روز به روز این ناتوانی و شکست ظاهرتر و قطعی‌تر جلوه می‌کند، پس تعارضی در کار نخواهد بود.

3 ـ سیری در وجوه اعجاز قرآن کریم
درباره‌ی وجوه اعجاز قرآن در طول تاریخ اسلام، فراوان گفته و نوشته‌اند، به گونه‌ای که توصیف ، تبیین و بررسی آنها مستلزم چندین پژوهش گسترده و پردامنه است . اینکه به صورتی کاملاً مجمل و مختصر سیری داریم در مشهورترین وجوهی که نامداران پهنه‌ی تفسیر و قرآن پژوهی در آثار خود به یادگار نهاده‌اند و یا از قول آنها در آثار دیگران نقل شده است .

3 ـ 1ـ تنوع حیرت انگیز آرا درباره‌ی وجه اعجاز قرآن
گوناگونی آرای قرآن پژوهان در امر اعجاز قرآن، بسی شگفت انگیز است . هر چند به تصریح تمامی اندیشمندان مسلمان اصالت معجزه‌ بودن قرآن کریم، حقیقتی است که مورد پذیرش و اتفاق همگان است و هیچ کس در آن تردید روا نمی‌دارد ، با این حال، این کتاب آسمانی، چون توسط بشر، در معرض تبیین علمی قرار می‌گیرد ، معرکه‌ها بر می‌انگیزد و هوش و خرد نقادان معانی و الفاظ را به بهت و حیرت وا می‌دارد.
اینک به ذکر فشرده‌ی نظرات پرداخته ، از توضیح و تفصیل آنها صرف نظر می‌کنیم:
3ـ 1ـ 1ـ بحث از وجوه اعجاز قرآن ضروری نیست
علامه شعرانی ضمن برشمردن وجوهی از اعجاز، یادآور می‌گردد که خواجه نصیر الدین طوسی همه‌ی آنها را محتمل می‌شمرد و سپس اظهار می‌کند که بحث از وجوه اعجاز ، بحثی غیرلازم است و دقت در علت اعجاز، وسوسه‌ای غیر ضروری است که نفعی جز انحراف ذهن از راه مستقیم ندارد.16 با توجه به توضیحات علامه شعرانی در اثر دیگر خود، راه سعادت، می‌توان گفت : ایشان توجه و وسواس بر کشف وجه اعجاز را برای اذهان ضعیف، مجاز نمی‌شمرد، ولی به طور کلی غیر ضروری بودن این بحث یا نهی از وسواس بی‌جا در چند و چون این مفهوم، منافاتی با سودمند یا حتی مستحسن بودن این مباحث ندارد، همچنان که خود نیز در حد معمول و معقول بدان پرداخته است.17
3ـ1ـ2ـ کاوش از وجوه اعجاز قرآن ضروری است
در نقطه‌ی مقابل نظر پیشین، علامه جرجانی ، اطلاع ما را از شکست اعراب در برابر تحدی قرآن، ‌موجب بی‌نیازی از کاوش در چرایی این واقعیت نمی‌داند و ترجیح جهل را بر علم در این باره مجاز نمی‌شمرد و خود نیز در کاوش از این چگونگی قدم در میدان تحقیق می‌نهد. 18
3 ـ 1ـ 3 ـ ادراک وجه اعجاز امکان ذیر نیست.
برخی از قرآن پژوهان و مفسران برآنند که وجه اعجاز قرآن ـ هر چه باشدـ برای بشر قابل درک نیست و « تردید در تعیین وجه اعجاز قرآن دلیل بر نشناختن و درنیافتن وجه اعجاز قرآن است. »19 از دانشمندانی علامه مجلسی، 20 سکاکی 21 و حسن بن محمد قمی 22 مشابه این نظر نقل شده است.
3 ـ 1ـ 4 ـ اعجمی تنها با استدلال، اعجاز را در می‌یابد.
بسیاری از دانشمندان تأکید می‌کنند که اعجمی و حتی عرب غیرفصیح و ناآشنا با بلاغت، نمی‌تواند با علم تفصیلی و به گونه‌ای بدیهی و ضروری، اعجاز قرآن را دریابد و تنها راه فهم اعجاز قرآن برای این گروه، استدلال است.23
روشن است که این نظر درباره‌ی درک اعجاز بلاغی قرآن درست است، ولی آیا قرآن کریم، تنها از نظر بلاغت معجز‌ است که راه درک تفصیلی آن بر اعجمی مسدود باشد؟!
3 ـ 1ـ5ـ ناآشنا به زبان عربی نیز محروم و محجوب از قرآن نیست
در مقابل رأی سابق، گروهی دیگر از دانش‌مندان، درک اعجاز قرآن را برای احدی از کسانی که بخواهند به وجهی از وجوه اعجاز دست یابند، غیرممکن نمی‌دانند؛ یعنی همچنان که ممکن است باب معارف قرآن بر روی کسی که جز از بلاغت آن آگاهی ندارد ناگشوده بماند، کسانی هم که از بلاغت قرآن سر رشته‌ای ندارند ممکن است از وجوه دیگر، ‌روزنه‌ای برای مشاهده‌ی عظمت کبریایی و ماورایی این کتاب برای خود بیابند.24
3ـ1ـ6ـ نظریه‌ی صرفه: اعجاز قرآن جلوگیری مردم از همانند آوری است
از دیرباز، کسانی از مذاهب مختلف اسلامی همچون ابواسحاق نظام (م 436 ق) و ابن سنان خفاجی (م 466 ق) نظریه‌ای را مطرح کرده و گسترش داده‌اند که بر آن است « رمز شکست اعراب در رویارویی با قرآن ، نه از ناحیه‌ی جنبه‌های درونی قرآن بلکه به سبب نیروی بازدارنده‌ای است که خداوند نسبت به مخالفان و منکران حقانیت قرآن اعمال می‌کند و به این وسیله از همانند آوری آنان مانع می‌شود.»25 ناگفته نماند که برخی از منتقدان به نظریه‌ی صَرفه، یا کسانی که احتمال درستی آن را نیز می‌دهند، علاوه بر نظریه‌ی صرفه، وجوه دیگر اعجاز را نیز صادق می‌دانند،‌ از این گروه می‌توان راغب اصفهانی26 و خواجه نصیرالدین طوسی27 را نام برد.
3 ـ1ـ7ـ نیازی به فراگیر بودن وجوه اعجاز نسبت به کل آیات نیست.
از نظرات تازه‌ای که مطرح شده، می‌توان نظر خالد العک را نام برد. وی می‌نویسد: در قرآن کریم دوازده معنا وجود دارد که اگر در تمام قرآن جز یکی از آنها نبود برای اثبات اعجاز آن کفایت می‌کرد .این معانی عبارت‌اند از : ایجاز لفظ،‌ تشبیه چیزی به چیز دیگر، استعاره، معانی نو، هماهنگی حروف و کلمات،‌ فاصله‌های مقاطع کلام در آیات، تجانس ساختار کلمات، بیان قصص و احوال، اشتمال بر حکمت‌ها و اسرار، مبالغه در امر و نهی، حسن بیان مقاصد و اغراض، تمهید مصالح و اسباب و اخبار از آنچه بوده و خواهد بود.28
وجوه مذکور سیزده وجه است که ممکن است مؤلف دو تا از آنها را باهم به حساب آورده باشد نظیر تشبیه و استعاره . به هر حال با توجه به این که تمامی این وجوه در کل آیات جریان ندارد معلوم می‌شود که از نظر ایشان وجود یکی از وجوه اعجاز در پاره‌ای از آیات برای اثبات اعجاز کل قرآن کفایت می‌کند.
3ـ1ـ 8ـ وجه حقیقی اعجاز، جمع همه‌ی ویژگی‌ها است
از جمله‌ی نظریه‌های قابل توجه در تبیین وجه اعجاز قرآن ، رأیی است که بدرالدین زرکشی اظهار داشته و می‌گوید:
نظر اهل تحقیق آن است که می‌گویند اعجاز قرآن با تمامی وجوه یاد شده واقع شده است نه به تک‌تک آنها، چرا که قرآن ، همه‌ی آنها را باهم جمع کرده پس معنا ندارد که با وجود اشتمال بر همه، تنها به یک وجه نسبت داده شود.29
3ـ1ـ9ـ تفسیر علمی، جلوه‌گاه اعجاز علمی قرآن است
اعتقاد به این که در قرآن کریم، علوم اولین و آخرین نهفته است و تلاش برای یافتن راه‌ها و روش‌های استخراج این دانش‌ها، برخلاف تصور معمول، سابقه‌ای طولانی در میان مفسران و قرآن پژوهان دارد.
در توضیح بنیاد این روش گفته شده است که معتقدان به این نوع تفسیر، با توسعه بخشیدن به اصطلاح « علم» ، ‌برآنند که قرآن در کنار علوم اعتقادی و عملی دینی، دربردارنده‌ی دیگر دانش‌های دنیا با وجود همه‌ی شاخه‌ها و گونه‌های متفاوت آن نیز هست.30
از پیشینیان، شاید شناخته‌ترین کسی که کوشید در این راه به فهمی روشمند دست یابد و با جدیت تمام،‌ دیگران را به این نوع نگرش فراخوند محمد غزالی (م 505 ق ) باشد که هم در احیاء علوم الدین 31 و هم در جواهر القرآن32 سخت بر این نظر پای فشرده است.
صاحب کتاب فکرهِ اعجاز القرآن که به معرفی کوتاه آرای دانشمندان علوم قرآنی از قرن دوم تا قرن چهاردهم پرداخته است، در موارد متعددی نظرات کسانی همچون طنطاوی صاحب تفسیر الجواهر را بازگو می‌کند که به تصریح یا اشاره وجه اعجاز قرآن را در رازگشایی از حقایق علمی جهان برشمرده‌اند.33
3ـ1ـ10ـ فصاحت و علم در همه‌ی آیات قرآنی جاری‌اند.
از جمله معتقدان به این نظر علامه شمس الدین محمد آملی صاحب کتاب نفائس الفنون است . وی سبب اعجاز قرآن را دو عامل می‌شمارد که هر دو در تمامی آیات قرآن جاری و نمودار است . این دو عامل عبارت اند از :
الف ) فصاحت و بلاغت منحصر به فردی که تمام بلیغان عرب را از همانند آوری عاجز ساخت .
ب ) اشتمال بر جمیع معارف و حکم و محاسن شیم (اخلاق ) و اقاصیص اولین و آخرین و اخبار از مغیبات و کیفیت ادای طاعات و امتناع از منهیات و جمیع آنچه در تکمیل نفوس بشری و وصول به سعادت ابدی بدو احتیاج افتد.34
3 ـ1ـ11ـ در قرآن هزاران معجزه وجود دارد.
این مسراقه، بنابر آنچه سیوطی در اتقان از وی نقل می‌کند بر آن است که تمامی وجوهی که عالمان در تبیین وجه اعجاز برشمرده‌اند درست است و با این همه به یک دهم از ده یک کل وجوه اعجاز دست نیافته‌اند .35
زرقانی نیز به وجود هزاران وجه اعجاز در قرآن تصریح می‌کند و می‌گوید: بسیار اتفاق می‌افتد که یک معجزه تنها در یک آیه مشاهده می‌شود،‌ همچنان که آیه‌ی « مباهله» به تنهایی یک معجزه است.36
3ـ1ـ11ـ وجوه اعجاز قرآن به موازات پیشرفت اعصار، ظاهر می‌شود.
آنچه این نظر را از نظریه‌ی پیشین متمایز می‌سازد، توجه به عنصر تعیین کننده‌ی زمان در ظهور معجزات قرآن است . بنابراین اعتقاد، وجوه اعجاز قرآن، نه تنها بیش از آن است که قابل استحصی و شمارش باشد بلکه قرآن با مردم هر عصر و زمان با زبان خودشان از اعجاز خود سخن می‌گوید و متناسب سطح درک و ظرفیت فهم و خرد و آگاهی آنها،‌ ابعادی از معجزات خود را آشکار می‌سازد. پس می‌توان گفت: قرآن، کتاب همه‌ی دوران‌هاست که همواره به زبان روزگار خود سخن می‌گوید.37

4 ـ موجبات اختلاف در تبیین وجوه اعجاز
سخن در عوامل ایجاد اختلاف میان دانشمندان قرآن پژوه پیرامون توضیح در چگونگی اعجاز قرآن و زوایا و دریچه‌های آن، پیچیده و گسترده است . آن چه به اجمال می‌توان آورد طرح آنها در ساختار سه عنوان کلی ذیل است
الف ـ عوامل انسانی و شخصی ؛
ب ـ عوامل علمی و اجتماعی
ج ـ عوامل قرآنی

4 ـ 1ـ عوامل انسانی وشخصی
این عوامل به نوبه‌ی خود به مؤلفه‌های دیگری بخش‌پذیرند:
1 ـ دشواری بیان یک احساس درونی : اساساً درک و بیان یک احساس قلبی و جمال بیکران در قالب الفاظ سخت ثقیل و برگرده‌ی زبان،‌ تحمل ناپذیر است.
2 ـ تفاوت مراتب درک : گوناگونی دریافت باطنی انسان‌ها از آن حقیقت شکوهمند نیز امکان توضیح واحد را کاهش می‌دهد.
3 ـ اختلاف در بیان و تعبیر: اختلاف سلیقه و تفاوت در گزینش معیارها و تعریف‌ها نیز از جمله‌ی موجبات ناهماهنگی در تحلیل و تبیین وجوه اعجاز است.

4 ـ 2ـ عوامل علمی و اجتماعی
این مقوله نیز خود متشکل از اسباب گوناگونی است :
1 ـ بررسی‌های علمی و تخصصی : پیشرفت زمان، طرح پرسش‌های جدید و گسترش عرصه‌ی اندیشه‌ی تخصصی موجب طرح روی کرد تازه و مباحث نوین در زمینه‌ی اعجاز قرآن گردید.
2 ـ رشد و گسترش علوم : رشد دانش‌ها موجب اصلاحات تازه یا ساختار بهتر بخشیدن به مباحث و تنظیم مطلوب‌تر مباحث بوده است.
3 ـ کشف وجوه تازه در اعجاز قرآن : علاوه بر عوامل یاد شده، باید از طرح عناوین تازه در وجوه اعجاز سخن گفت که بر پیشینیان پوشیده مانده بود.

4 ـ 3 – عوامل قرآنی
شاید بتوان گفت مهم‌ترین عوامل ایجاد اختلاف میان اذهان بشری در تبیین وجوه اعجاز در خود قرآن کریم نهفته است :
1ـ بی‌کرانگی دنیای قرآن ؛
2 ـ تفاوت مراتب ظهور اعجاز در آیات؛
3 ـ تفاوت دامنه‌ی وجوه اعجاز در شمول بر آیات.

5 ـ نتیجه
مشاهده شد تمامی شرایط اعجاز در معجزه‌ی جاودان اسلام یعنی قرآن کریم موجود است و از همان صدر نزول ، مخالفان و شکاکان را به تحدی دعوت کرده است . درخشش اعجاز قرآن به گونه‌ای است که نه تنها استوانه‌های فصاحت و بلاغت و ارکان ادبیات عرب در صدر اسلام و بلکه در طول تاریخ تا به امروز را خاضع کرده است بلکه برای تمامی مشتاقان راستین درک حقانیت قرآن راه و روش‌های اطمینان بخش و یقین آور تدارک دیده است .
بنابراین به رغم تحیر و سرگشتگی دانشمندان در طول اعصار در تبیین چند و چون اعجاز، همگان اعم از مسلمان و غیرمسلمان در پیشگاه عظمت قرآن سر تسلیم فرود آورده‌اند و هیچ کس را توان و یارای ایستادگی در برابر تحدی آن نبوده است .

منابع و پی‌نوشت‌ها

* دکتر علیرضا حلم زاده در سال 1336 ش در تهران دیده به جهان گشود . تحصیلات خود را تا پایان دوره‌ی متوسطه در همین شهر به پایان برد و در رشته‌ی ریاضی دیپلم گرفت. به موازات تحصیل، مطالعات خود را در شناخت ادیان و مذاهب آغاز کرد و توسعه بخشید. نخستین آثار قلمی خود را از حدود سال 1355 به نگارش درآورد. از آغاز سال 1361 دروس حوزوی را در شهر مقدس قم با جدیت به مطالعه و آموزش گرفت و از محضر استاد جعفر مرتضی عاملی بهره‌ی فراوان برد . هم زمان تحصیلات دانشگاهی را نیز از نظر دور نداشت . به سال 1367 از مقطع کارشناسی در رشته‌ی علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. در سال 1371 از پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد خود با عنوان « ابعاد رسالت پیامبر اکرم (ص) » و در سال 1378 از پایان‌نام‌ی دکتری خود با عنوان « شمول پاره‌ای اوجوه اعجاز بر جمیع آیات قرآن کریم‌» در دانشگاه تربیت مدرس دفاع کرد . نامبرده هم اینک با عضویت در هیأت علمی دانشگاه امام حسین (ع) به پژوهش در علوم اسلامی با محور قرار دادن قرآن کریم و آموزش علاقه‌مندان معارف الهی اشتغال دارد .
1 ـ امام علی (ع) : نهج البلاغه،‌خطبه 176 ،‌و نیز : محمد محمدی ری‌شهری : میزان الحکمه ،‌ نشردار الحدیث، قم ، 1379 ش، ج 10، ذیل کلمه‌ی قرآن
2ـ امام علی (ع) : نهج البلاغه، خطبه‌ی 147.
3ـ عبدالله جوادی آملی: حکمت نظری و عملی در نهج البلاغه ، چاپ اول ، قم ، نشر اسراء، 1376 ش ، ص 9 .
4 ـ بقره (2) ، 256.
5ـ (امام) روح‌الله موسوی خمینی : قرآن کتاب هدایت [ فراهم آمده از آثار حضرت امام] ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام، چاپ اول، تهران، 1375ش، ص 16 .
6ـ همان، ص 27.
7ـ خلیل بن احمد فراهیدی : العین ، نشر اسوه ، تهران ،‌1414ق، ج 2، ص 1143 و 1144
8 ـ ابن منظور: لسان العرب، دار احیاء التراث العربی ، چاپ اول ، بیروت، 1408 ق، ج 9، ص 57 تا 60.
9 ـ مقدادبن عبدالله سیوری: البات الحادی عشر للعامه الحلی مع شرحیه، چاپ اول،‌دانشگاه تهران ، با همکاری دانشگاه مک گیل ، 1365 ش ، ص 36
10 ـ ابوجعفر محمد بن حسن طوسی: تمهید الأصول فی علم الکلام ، چاپ اول، دانشگاه تهران، ص 315.
11ـ سید محمد حسین طباطبایی: المیزان فی تفسیر القرآن ، مؤسسه ‌ی اعلمی ،‌بیروت ،‌1411 ق، ج 1 ،‌ص 75 .
12ـ راغب اصفهانی: مفردات الفاظ القرآن ، دارالقلم ، بیروت، 1412 ق، ص 175.
13 ـ ابوالحسن شعرانی: رد شبهات اثبات نبوت ،‌کتابخانه‌ی صدوق ، چاپ سوم،‌تهران،‌1363 ش، ص 30 و 31 .
14 ـ ابوبکر باقلانی : اعجاز القرآن ، عالم الکتب ، بیروت ، ص 35 و 43 .
15 ـ عایشه بنت الشاطی : اعجاز بیانی، ترجمه حسین صابری، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی تهران، 1376 ش، ص 66 و 67 .
16 ـ ر. ک : علامه حلی : کشف المراد در شرح تجرید الاعتقاد، ترجمه و شرح علامه شعرانی، نشر اسلامیه، تهران، 1398 ق ، ص 500 و 501.
17 – ر. ک : ابوالحسن شعرانی: راه سعادت، کتابخانه صدوق، تهران ،‌چاپ سوم،‌1363 ش.
18 ـ ر. ک : عبدالقاهر جرجانی : دلائل اعجاز فی القرآن ، ترجمه سید محمد رادمنش، آستان قدس رضوی، چاپ اول ،‌مشهد، 1368 ش، ص 43 و 44 ؛ نیز در تذیید این نظر بنگریدبه : جلال الدین سیوطی : الاتقان فی علوم القرآن ، دار ابن کثیر، بیروت ، 1407 ق ، ج 2 ، ص 1005 .
19 ـ سلطان محمد گنابادی / جنابذی : بیان السعاده فی مقامات العباده، مؤسسه اعلمی، بیروت، چاپ دوم ، 1408 ق، ج 1 ، ص 65.
20 ـ سید علی کمالی دزفولی : قرآن ثقل اکبر ، تهران، 1360 ش، ص 368 .
21 ـ ر. ک : جلال الدین سیوطی : التقان فی علوم القرآن ، ج 2 ، ص 1011 ؛ بدرالدین زرکشی : البرهان،‌ج 2 ،‌ص 100 ؛ علوم القرآن عند المفسرین، دفتر تبلیغات اسلامی، ج 2 ، ص 498 ؛ نعیم حمصی: فکره اعجاز القرآن، مؤسسه الرساله ، بیروت ، 1400 ق، ص 106.
22 ـ ر.ک: نعیم حمصی : فکره اعجاز القرآن ، ص 61 .
23 ـ ر.ک : بدرالدین زرکشی : البرهاین فی علوم القرآن، ج 2 ، ص 112.
24ـ ر.ک : عبدالکریم خطیب: الاعجاز فی دراسات السابقین،‌دارالفکر العربی، بیروت ، ص 256 و نیز علوم القرآن عندالمفسرین، ج 2 ، ص 488 ـ 489 .
25 ـ ر.ک : سیوطی: الاتقان فی علوم القرآن، ج 2، ص 1009 ؛ نعیم حمصی : فکره اعجاز القرآن ،‌ص 62؛ علوم القرآن عند المفسرین، ج 2، ص 430 ؛ محمد هادی معرفت: التمهید فی علوم القرآن ،‌ج 4 ، ص 190ـ 135 ؛ و نیز محمد هادی معرفت : علوم قرآنی ، ص 364 و 365 .
26 ـ ر.ک : علوم القرآن عند المفسیرین، ج 2 ، ص 431 .
27 ـ نصیرالدین طوسی: تجرید الاعتقاد (کشف المراد) ،‌ص 500 .
28 ـ خالد عبدالرحمن العک : اصول التفسیر و قواعده، دارالنفائس،‌بیروت، چاپ دوم،‌1406 ق، ص 307 و 308 .
29 ـ بدرالدین زرکشی : البرهان ، ج 2 ، ص 106 .
30 ـ ر. ک : محمد حسین ذهبی: التفسیر و المفسرون ، داراحیاء التراث العربی ، بیروت، بی‌تا ، ج 2 ، ص 474 .
31 ـ ر. ک: ابوحامد محمد غزالی: احیاء علوم الدین ، دارالهادی ، بیروت، چاپ اول، 1412ق، ج 1، ص 431.
32 ـ نعیم حمصی : فکره اعجاز القرآن، ص 223 ـ 232 و موارد متعدد دیگر از همین کتاب .
34 ـ ر.ک: شمس الدین محمد بن محمود آملی: نفائس الفنون فی عرائس العیون، اسلامیه ، تهران،‌1377 ق،‌ ج 1، ص 357 و 358 .
35 ـ ر.ک : جلال‌الدین سیوطی : الاتقان فی علوم القرآن ، ج 2 ، ص 1013 ؛ نعیم حمصی : فکره اعجار القرآن، ص 80.
36 ـ محمد عبدالعظیم زرقانی : مناهل العرفان فی علومالقرآن ،‌دارالکتب العلیمه، بیروت،‌1409 ق،‌ ج 2، ص 359 ـ 360 .
37 ـ ر.ک : علوم القرآن عند المفسرین،‌ج 2 ، ص 567.
منبع: کتاب قرآن در آینه پژوهش

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید