الحمد للّه رب العالمین و الصلاه و السلام علی جمیع الأنبیاء و المرسلین سیّما خاتمهم و أفضلهم محمد و اهل بیته الأطیبین و الأنجبین سیّما بقیه اللّه فی العالمین بهم نتولی و من أعدائهم نتبرء الی اللّه.
اول جمادی الثانی و ایام ارتحال صدیقه کبری(صلوت اللّه و سلامه علیها) است در نبوتهای قبل مقداری از خطبه فدکیه آن حضرت(س) بازگو شد سر طرح این گونه از مسائل هم این است که خدای سبحان به ما فرمود انبیا و همچنین خاتمشان(علیهم الصلاه و علیهم السلام) نسبت به شما حق حیات دارند این مطلب اول بود و شما وامدارید و بدهکارید چون اینها شما را زنده کرده اند و اگر بیمار بودید درمانتان کرده اند و اگر خوابیده بودید بیدارتان کردند نسبت به شما حق دارند چون خیلی ها خوابیدند می بینید حرف آنها حرف انسان خواب آلود است منطقی نیست که اصلاً معلوم نیست کجایی اند کجا آمدند کجا می روند چه می کنند هم مرگ را فراموش می کنند هم نمی دانند در کنار سفره چه کسی نشسته اند و خیال می کنند همیشه جوان اند یا همیشه سالم اند خب کسی که خیال می کند همیشه جوان است همیشه سالم است و خیال می کند به خود متکی است این خوابیده است اینها آمدند خوابیده ها را بیدار کردند مرده ها را زنده کردند بیمارها را شفا دادند مطلب بعدی آن است که حالا که اینها نسبت به ما اگر خواب بودیم بیدارمان کردند اگر مریض بودیم درمانمان کردند اگر مرده بودیم زنده مان کردند حق حیات دارند ما به اینها وامداریم و بدهکاریم اجری که ما باید به اینها بدهیم دوستی این خاندان است فرمود: قل لا أسئلکم علیه اجر إلا الموده فی القربی دوستی این خاندان اجر این خاندان است دوستی مشکل را حل می کند علم و خرد و سواد و اینها نیمی از راه را تأمین می کند ممکن است انسان یک چیزی را بداند و عمل نکند عالم بی عمل باشد اما وقتی علاقه پیدا کرد یقیناً عمل می کند فرمود مزد رسالت محبت اینهاست قل لا أسئلکم علیه اجرا إلا الموده فی القربی بعد هم فرمود این مزد چیزی نیست که به پیغمبر و اهل بیت بر می گردد این مزد در حقیقت به خود شما بر می گردد ما سألتکم من أجر فهو لکم یعنی این اجری که ما از شما خواستیم به سود ما نیست به سود خود شماست چه ما را دوست داشته باشید چه نداشته باشید برای ما بی تفاوت است ما را دوست داشته باشید همراه ما می آیید ما مقصدمان معلوم است ما را دوست نداشته باشید به دنبال دیگری راه می افتید آنها هم مسیرشان معلوم نیست بنابراین مزدی را که ذات اقدس الهی از ما خواست به سود خود ماست و ما برای اینکه به این خاندان علاقمند بشویم مطلب بعدی آن است که معارف اینها را خوب بفهمیم یک، دستور اینها را عمل بکنیم دو، این عمل کردن به دنبال آن معرفت کم کم محبت می آورد این محبت سرمایه است و اگر کسی دوستی این خاندان را داشت سرمایه دارد سرمایه دار است بیراهه نمی رود در این خطبه فدکیه وجود مبارک فاطمه زهرا(سلام اللّه علیها) که عرض شد قسمت مهم آن مطالب عمیق نهج البلاغه که وجود مبارک حضرت امیر (سلا اللّه علیه) بعد از رسیدن به مقام خلافت تقریبا 25 سال بعد از شهادت حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) فرمودند آن قسمتهای مهم نهج البلاغه در همین خطبه هست خب یک دختر خانمی یک بانویی در سن مثلاً 18 سالگی معارفی را می گوید که بعد از 25 سال وجود مبارک حضرت امیر آنها را می گوید که درک آنها کار آسانی نیست در جریان فدک وجود مبارک حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) چند فصل استدلال کرده یکی مسئله نحله است که در زمان خود پیغمبر پیغمبر به ما بخشید شاهدی آوردند که نحله است آنها شاهد را جعل کردند شهادت را رد کردند قبول نکردند جریان نحله و عطا و هبه را رد کردند این فصل تاریخی بعد وجود مبارک حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) به ارث استدلال کرد فرمود بسیار خب حالا آن را قبول ندارید که پیغمبر به من بخشید به ارث مرا قبول دارید که امروز در تمام روی زمین کسی نیست که بتواند ادعا کند دختر پیغمبر است مگر این را اول از همه اقرار گرفت که فرمود من فرزند اویم و من نمی گویم شما آن اصول کلی را که فرمود:«یحفظ المرء فی ولده» آن را رعایت کنید حالا مسائل ارث را رعایت کنید اولاً احترام پیغمبر بر همه لازم است و خودش فرمود به اینکه اگر یک کسی در بین شما بود آبرومند بود محترم بود حیثیت او را در خانواده او حفظ بکنید یعنی بچه های او را هم محترم بشمارید برای اینکه او در جامعه شما با حرمت زندگی کرد اگر پیش شما محترم است آبرومند است شما هم بچه های او را احترام بکنید.
منبع:نشریه روشنان، شماره 10.