مبنای عمل صحیح، علم صحیح است

مبنای عمل صحیح، علم صحیح است
نویسنده: ابوالقاسم حسینی

اصل لزوم قضاوت و برنامه ریزی براساس علم و بی اعتبار بودن حدس و گمان و تخمین مورد تأکید جدی قرآن مجید است. اصلاح شناخت و مطمئن شدن از اینکه حرکت در راه مستقیم و رشد می باشد اولین شرط شروع حرکت می باشد. امام صادق (ع) می فرماید (العامل علی غیر بصیره کالسائر علی غیر الطریق لایزیده سرعه السیر لا بعدا: کسی که بدون بصیرت و دانایی به کاری دست زند، مانند مسافری است که در بیراهه می رود. هر قدر بر سرعت خود می افزاید، به همان اندازه از جاده دورتر می شود.(1)
علی (ع)‌ می فرماید:‌ الیمین و الشمال مضله و الطریق الوسطی هی الجاده. رفتن از راست و چپ به گمراهی می انجامد و جاده اصلی، راه میانه (مستقیم)‌ است.(2) انسان در مقابل گفتار و رفتار خود مسؤول است و موظف می باشد هر عمل را فقط براساس آگاهی و شناخت کامل (علم) انجام دهد و در مواردی که به چنین برداشتی نمی رسد، باید درنگ نماید. خداوند در سوره اسراء آیه 36 می فرماید: و لا تقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفؤاد، کل اولئک کان عنه مسئولا. و پیگیری مکن آنچه را بر آن علم نداری و آنچه را ندانی مگو که گوش و چشم و دل از همه پرسش خواهد شد.
از دیدگاه این مذهب کلیه اعمال فرد باید رنگ الهی داشته باشند و بر مبنای آموزشهای پیامبر و جانشینان او که از طریق وحی دریافت شده اند، قرار گیرند. بر این مبنا، وحی الهی و قرآن مجید که جهان بینی اسلامی، ‌اصول اخلاقی و احکام عملی از آن نشأت می گیرد به عنوان «علم» تلقی گردیده است و عدم پیروی از آن، موجب احساس بی پناهی، ‌ظلم به خویش و رها شدن به حال خویش می باشد. و لئن اتبعت اهوائهم بعد الذی جائک من العلم مالک من الله من ولی و لانصیر، و اگر بعد از آنکه علم یافتی از هوی و هوس آنها پیروی کنی برای تو از جانب خداوند سرپرست و یاوری نخواهد بود. بقره: 120.
و لئن اتبعت اهوائهم من بعد ما جائک من العلم أنّک اذاً لمن الظالمین: و اگر بعد از آنکه علم یافتی از هوی و هوس آنها پیروی کنی از ستمکاران خواهی بود. بقره: 145.
و لئن اتبعت اهوائهم بعد ما جائک من العلم مالک من الله من ولی و لاواق. و اگر بعد از آنکه علم یافتی از هوی و هوس آنها پیروی کنی از جانب خداوند سرپرست و نگهبانی نخواهی داشت. رعد: 27.
در تفسیر مجمع البیان منظور از علم در آیات فوق، قرآن مجید و وحی الهی ذکر شده است.
پیامبر اسلام (ص) کلیه دستورات اسلامی را چون دستور پزشک تلقی می نماید که همگی به نفع بیمار می باشند و بیمار ملزم است حتی اگر تمایلی به انجام دستورات ندارد آنها را انجام دهد. به این ترتیب، قرآن مجید به عنوان (کتاب علم زندگی تکاملی) تلقی می گردد. نتیجه کلی ایمان به خدا و انجام دستورات اسلامی، دستیابی به رشد و تکامل ذکر گردیده است که در نهایت کار فرد را در زمره رستگاران قرار می دهد.
قرآن مجید علت انحراف افراد ملحد را پیروی از گمان می داند و با کمال صراحت تأکید می نماید که حدس و گمان به هیچ وجه جای علم را نمی گیرد. و مایتبع اکثرهم الاظنا، ان الظن لا یغنی من الحق شیئا ان الله علیهم بما یفعلون: بیشتر کفار جز از گمان فاسد خود پیروی نمی کنند. البته ظن، صاحبش را از حقیقت بی نیاز نمی سازد و خدا به آنچه می کنند داناست. یونس: 36.
خداوند افرادی را که بنیاد زندگی خویش را بر روی حدس و تخمین می گذارند سخت مورد سرزنش قرار می دهد و در آیات سوره ذاریات چنین می بینیم: قتل الخراصون الذین هم فی غمره ساهون یسئلون ایان یوم الدین. کشته و نابود باد تخمین زنندگان، آنها که در غفلت و بی توجهی زیست می نمایند و می پرسند روز قیامت چه وقت خواهد آمد؟ مؤلف قاموس قرآن در بررسی آیه فوق می گوید تدبر در آیات ماقبل و مابعد آن نشان می دهد که مراد از آن، سخن گویان از روی حدس و تخمین اند که درباره قیامت شک می کنند و از روی حدس و تخمین سخن می گویند.(3) طبق روش کلی این مکتب به افراد آموزش داده می شود که به منظور دستیابی به درجات تکاملی بیشتر، همواره در کسب علم کوشش نمایند و از خداوند بخواهند که امکانات کسب علم و افزایش آگاهی آنها را فراهم نماید: و قل رب زدنی علما. بگو خداوندا علم مرا زیاده گردان. طه: 114.
یکی از جنبه های این اصل، لزوم فراگیری اصول دین براساس استدلال می باشد. یعنی انسان قبل از شروع تکلیف و در آغاز زندگی آگاهانه ی خویش، باید مسیر خود را براساس استدلال و منطق انتخاب نماید تا در ضمن راه، دچار اشکال نشود.
نکته ای که در مکتب اسلام بر آن تأکید می شود وجود بصیرت و آگاهی در انسان است که خود بر پایه اعتقاد به وجود فطرت در او می باشد. علامه طباطبائی وجود قدرت تشخیص بین نفع و ضرر و خیر و شر را از آیات 7ــ6 سوره شمس استنباط می نماید که به صورت زیر مطرح شده اند: و نفس و ماسواها، فألهمها فجورها و تقواها: یعنی به جان آدمیزاده و آن کسی که آنرا با چنان نظام کل بیافرید و در اثر داشتن چنان نظامی خیر و شر را به او الهام کرد سوگند یاد کرد. علامه این قدرت را نوعی کمال برای نفس انسان می داند و با این توجیه، تسلیم شدن به دستورات الهی را نیز فطری تلقی می کند.(4) استاد محمدتقی جعفری، وجدان را مرادف فطرت استعمال می کند و آنرا به عنوان قطب نما و میزان الحراره معرفی می نماید. این محقق، راهنما بودن وجدان را دارای 4 مرحله می داند.(5)
1ــ درک بدی و نیکی.
2ــ ایجاد انگیزه در کل شخصیت و تحریک او به سوی رشد و کمال.
3ــ کشف و وضع قانون به منظور پیاده شدن انگیزه های تکاملی.
4ــ نشان دادن سمت رشد و سقوط مانند یک قطب نما.
بنابر آنچه گذشت، انسان با وسیله ای که به صورت قطب نما عمل می نماید مجهز است ولی در سیر به سوی کمال، بناچار باید مسیر حرکت به او نشان داده شود و قطب نما به تنهایی نمی تواند مسیر حرکت را مشخص نماید. وجود راهنما در این حال ضروری است و پیامبران الهی، نقش راهنما را دارند. آنها مسیر رشد را به انسان نشان می دهند و از این طریق، عملاً به شکوفایی فطرت و تقویت آن نیز کمک می نمایند.
این اصل به عنوان زیربنای درمانهای شناختی (Cognitive Psychotherapy) نیز می توان تلقی شود.

پی نوشت ها :

1- الکلینی الرازی، اصول کافی، ترجمه دکتر سید جواد مصطفوی، ج1، ص 43.
2- نهج البلاغه، ترجمه و شرح فیض الاسلام، ج1، ص 60.
3- سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ج2، ماده خرص.
4- علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ترجمه موسوی، ج4، ص 248-255.
5- استاد محمد تقی جعفری، وجدان، مؤسسه مطبوعاتی اسلامی، 1347، ص 178-179.

منبع :حسینی، ابوالقاسم، (1378)، اصول بهداشت روانی: بررسی مقدماتی اصول بهداشت روانی، روان درمانی و برنامه ریزی در مکتب اسلام، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، شرکت به نشر

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید