نویسنده: حسین دهنوی
آیا انسان حتماً بایدازدواج کند و اگر ازدواج نکند چه مشکلاتی ممکن است پدید آید؟
ازدواج، اقتضای طبیعت انسان است . زوجیت در تمام موجودات عالم(حیوانات، گیاهان و حتی جمادات)وجود دارد.
سبحان الذی خلق الازواج کلها مما تنبت الارض و من أنفسهم و مما لا یعلمون
منزه است خدایی که تمام موجودات عالم ، از جمله گیاهان و انسان ها و آن چه را نمی دانند، به صورت زوج آفرید.
انسان به طور طبیعی به سوی زوج خود می رود.
اریک فروم(Erich Fromma) روانشناس آلمانی می گوید:
انسان از لحظه ای که به دنیا می آید تا لحظه مرگ ، هر کاری می کند، برای رفع احساس تنهایی خویش است. ازدواج برای رسیدن به کمال است. بر اساس گفته ای از افلاطون، انسان به دنبال نیمه گمشده ی خویش می گردد.
امام باقر(ع) به زنی که می خواست بدون ازدواج، به کمال برسد فرمود:
این کار را نکن. اگر خودداری از ازدواج، فضیلت و کمالی را در پی داشت، فاطمه (س) به درک این فضیلت شایسته تر از تو بود.
کسانی که از ازدواج رویگردانند، به دستور خداوند و پیامبر بزرگوار او بی توجهی می کنند، آن جا که فرمود:
النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی
ازدواج سنت من است. کسی که از سنت من روی برگرداند از من نیست.
مجرد ماندن بی دلیل آفاتی دارد که باید با ازدواج درست، از آن ها دوری جست:
بی توجهی به خانواده: با مجرد ماندن ، خانواده تشکیل نمی شود و با عدم تشکیل خانواده به تدریج از ارزش آن کاسته می شود و زمینه آسیب های فردی و اجتماعی فراهم خواهد شد، همان مشکلی که امروزه غرب با آن دست و پنجه نرم می کند.
فراهم آمدن زمینه گناه: با مجرد ماندن زمینه ی گناه افزایش می یابد. رسول گرامی اسلام(ص) به مردی به نام عکاف فرمود:
تزوج و الا فانت من المذنبین
ازدواج کن و گرنه از گناه کاران خواهی بود. فراهم شدن زمینه شرارت: مجردی به معنای رهایی است و کسی که رها است، زمینه ی شرارت در او بیش تر پدید می آید به همین سبب پیامبر اسلام شرورترین افراد امت خود را مجردان می داند(شرار امتی عزابها)
فوائد ازدواج
فوائد ازدواج چیست و آیا ازدواج صرفاً برای ارضای غرایز جنسی است؟
ازدواج، صرفاً برای ارضای غرائز جنسی و بقای نسل نیست بلکه فوائد متعدد دیگری نیز دارد:
حفظ دین :ازدواج انسان را از آلودگی ها دور می کند و می تواند نیمی از دین او را حفظ کند.
افزایش ایمان: کسی که ازدواج کند، افزون بر حفظ دین می تواند ایمان خود را نیز فزونی بخشد. بر اساس فرموده ای از رسول رحمت فرد متأهل خدا را پاک و پاکیزه ملاقات می کند.
امام صادق (ع) فرمود:
دو رکعت نماز متأهل از هفتاد رکعت نماز مجرد بهتر است.
بر اساس سخنی از امام باقر (ع) دو رکعت نماز متأهل از روزه داری و شب زنده داری مجرد پربهاتر است.
کسب آرامش: متأهل، آرامش بیش تری از مجرد دارد و دلیل آن، افزون بر آرامشی که از همسر خود می گیرد (لتسکنوا الیها)یافتن فامیل جدید و احساس پشتوانه بیش تر است . امام رضا (ع) فرمود:
اگر درباره ازدواج، دستوری از خداوند و پیامبر(ص) هم صادر نشده بود، فایده هایی هم چون نزدیکی خویشان و پیوند با بیگانگان کافی بود که خردمند موفق و هدفمند را به ازدواج ترغیب کند.
تکریم شخصیت: در جامعه: شخصیت متأهل، بیش تر از مجرد گرامی داشته می شود.
کسب اعتبار در جامعه: اعتباری که مردم برای ازدواج کرده قائل می شوند به اندازه مجرد نیست.
ایجاد امنیت روانی: امنیت روانی به ویژه در دختران از فوائد مهم ازدواج است.
احساس مسئولیت بیش تر: وقتی پای انسان دیگری در زندگی انسان باشد احساس مسئولیت او افزون تر می شود.
به کارگیری استعدادهای نهفته: انسان متأهل ، برای خوشبخت کردن همسر و فرزندان خود بیش تر می کوشد و استعدادهای نهفته خود را شکوفاتر می سازد.
ارضای حس محبت کردن و محبت شدن: انسان به طور غریزی دوست دارد به دیگران محبت کند و مورد محبت قرار گیرد که همسر گزینه مناسبی برای ارضای این غریزه است.
مزایای شغلی بهتر: با توجه به اعتماد افزون تری که جامعه به فرد متأهل دارد، استقبال بیش تری برای استخدام و به کارگیری او خواهد داشت.
انگیزه ازدواج
تحمیل دیگران
به دختر عمویم هیچ علاقه ای ندارم، اما پدر و مادرم اصرار دارند که با او ازدواج کنم و می گویند بعد از محرمیت، علاقه و محبت ایجاد خواهد شد. آیا چنین است؟
حق انتخاب در ازدواج با شما است و پدر و مادرتان در عین حال که جای گاه ارزشمندی دارند، و لازم است رضایت شان را برای ازدواج جلب کنید، حق ندارند به جای شما انتخاب کنند.
این گونه ازدواج ها، ازدواج تحمیلی است و پایان خوشی ندارد و به احتمال فراوان به جدایی می انجامد. گذشته از این که بر اساس فتاوای مراجع تقلید، رضایت دختر و پسر به ازدواج ، شرط صحت عقد است؛ پس اگر به زور وادار به ازدواج شوند، عقد صحیح نیست، مگر این که بعد رضایت دهند.
مراقب باشید که تحت فشارهای عاطفی والدین (اشک و آه ها، ناله ها ، نگاه های ملتمسانه )،تهدید به نفرین و… زیر بار این ازدواج نروید؛ زیرا رنجشی که بعداً از شکست شما برای پدر و مادرتان پیش خواهد آمد ، به طور قطع ، بیش تر از رنجی است که امروز با مخالفت شما ایجاد می شود.
اگر دختر عموی شما برای تان دافعه دارد و وقتی او را می بینید، احساس نفرت می کنید، مطمئن باشید که پس از ازدواج ، محبت ایجاد نخواهد شد؛ پس هرگز به چنین ازدواجی تن ندهید؛ اما اگر در برابر او دافعه ندارید، بلکه بی تفاوت هستید و شرایط مطلوب نسبی شما(اعتقادات، اخلاق ، اصالت خانوادگی و…) را دارد، احتمال فراوانی هست که بعداً محبت ایجاد شود؛ همان گونه که در موارد بسیاری چنین شده است؛ البته با این شرط که حساسیت بیش از حد در مورد ظاهر همسر آینده تان نداشته باشید.
عوامل خود تحمیلی
چه عواملی سبب می شود که انسان ازدواج را بر خود تحمیل کند؟
گاهی خود شخص، ازدواج بدون شرایط را بر خود تحمیل می کند که از آن ها به عوامل خود تحمیلی تعبیر می کنیم. این عوامل عبارتند از :
فشارهای خانواده: گاهی خشونت پدر، پرتوقعی مادر، دعواهای والدین، فشارهای برادر یا خواهر ، تنگناهای مالی در خانواده و… شخص را به ازدواج بدون شرایط وا می دارد؛ اما توجه ندارد که شرایط فعلی در خانه گذرا، و شرایط بعدی در زندگی زناشویی همیشگی خواهد بود.
یافتن حامی: خانمی که احساس می کند در منزل پدر حمایت نمی شود، برای یافتن حامی ، به ازدواج نامناسب تن می دهد.
از دست دادن فرصت ها: گاهی با کمی بالاتر رفتن سن، نگران از دست دادن فرصت ها می شود و به کسی که شرایط مناسب را ندارد، پاسخ مثبت می دهد.
باز کردن راه دیگران: خواهر بزرگ تر، چون خود را مانع ازدواج خواهر کوچک تر می بیند، بدون توجه به شرایط طرف مقابل با او ازدواج می کند تا موانع ازدواج خواهرش را از پیش پایش بردارد.
عقب ماندن از قافله: دختر یا پسری که دوستانش ازدواج کرده اند و احتمالاً فرزندانی هم دارند، وسوسه می شود که با نبود شرایط، ازدواج کند تا از قافله عقب نماند؛ به ویژه اگر در معرض سؤال ها و گوشه کنایه دیگران نیز باشد.
لج بازی : گاهی صرفاً برای لج بازی با کسانی که او را از ازدواج با شخصی منع کرده اند ، به رغم نداشتن شرایط ، با او ازدواج می کند.
ترس از نفرین طرف مقابل: در مواردی خواستگار یا دختر، از ترس نفرین طرف مقابل یا دل شکستگی اش و به سبب احساس ترحم و دل سوزی با او ازدواج می کند؛ در حالی که می داند همتایی لازم را با هم ندارند و دل شکستگی او در صورت جدایی پس از ازدواج، بیش تر خواهد بود.
ترس از تهدید طرف مقابل: گاهی از ترس تهدید طرف مقابل که ممکن است در ازدواج او موانعی ایجاد کند، می پذیرد؛ اما توجه ندارد که پیامدهای منفی این تهدید پس از ازدواج، به مراتب افزون تر است.
رسیدن به دارایی و موقعیت اجتماعی: برخی با کسی ازدواج می کنند که شرایط مطلوب را ندارد بدان امید که بتوانند از دارایی یا موقعیت اجتماعی و سیاسی خانواده او در زندگی بهره مند شوند.
رو کم کنی: برخی از خانم ها یا آقایان بی درنگ پس از شنیدن پاسخ منفی، به ازدواج بدون شرایط اقدام می کنند تا به اصطلاح ، روی طرف را کم کنند و به وی بفهمانند که خواهان داشته اند و او فرصت مناسبی را از دست داده است.
قطع ارتباط عاطفی
شخصی را برای ازدواج برگزیده بودم، ولی ازدواج صورت نگرفت و اکنون به شدت تحت فشار عاطفی هستم. آیا ازدواج با دیگری می تواند راه گریزی برای فراموشی او باشد؟
خیر و تا قطع کامل ارتباط عاطفی پیشین، به ازدواج اقدام نکنید؛ زیرا ممکن است نتوانید با همسرتان ارتباط عاطفی برقرار کرده، حقوق او را به جا آورید؛ در نتیجه احساس گناه و خیانت می کنید و به تدریج زمزمه های جدایی آغاز می شود.
برای این که بتوانید راحت تر و سریع تر با این مشکل کنار بیایید:
با فکر او مقابله کنید. راه های مقابله با این گونه افکار، تلاوت قرآن(سوره های مبارکه فلق، ناس ، آیه الکرسی)، ذکر (لااله الا الله، اعوذ بالله من الشیطان رحیم، هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شی ء علیم، توکلت علی الحی الذی لا یموت و الحمدالله الذی لم یتخذ ولداً و لم یکن له شریک فی الملک و لم یکن له ولی من الذل و کبرهه تکبیراً )، شمارش معکوس از عدد صد به پایین در ذهن، جمع یا تفریق دو عدد در ذهن (دوعدد دو رقمی، یکی فرد و یکی زوج) شمارش حروف یک جمله از کتاب هنگام مطالعه، و بستن کشی به مچ دست و کشیدن آن و ضربه به دست است.
وقت خود را با برنامه های متنوع پر کنید.
به ورزش توجه جدی داشته باشید. ورزش سبب آزاد سازی مواد دردزدای اندورفین می شود و احساس آرامش خواهید کرد.
از تنهایی بپرهیزید و اوقات تنهایی خود را با خانواده یا دوستان تان بگذرانید.
از خدای بزرگ مدد بجویید. با توجه به این که او مؤثر واقعی است، حتماً در قطع این ارتباط عاطفی به شما کمک خواهد کرد.
درمان بحران های روحی
از بحران های روحی، از جمله افسردگی رنج می برم و می خواهم با ازدواج، از این بحران ها رهایی یابم. آیا این انگیزه برای ازدواج درست است؟
ازدواج، مایه آرامش است به این دلیل که انسان را از تنهایی و سردرگمی در می آورد؛ اضطراب ناشی از ابهام آینده را از بین می برد؛ فشارهای ناشی از غرایز جنسی را می کاهد و… اما ازدواج نمی تواند بحران های روحی مانند افسردگی ماژور (حاد ) را از بین ببرد.
اگر بحران روحی شما به گونه ای است که لذت های دنیا را ترک کرده اید؛ بی دلیل و فراوان گریه می کنید؛ در خواب، خوراک و عمل کردتان اختلال ایجاد شده و افکار خودکشی یا آرزوی مرگ دارید و این حالت بیش از دو هفته طول کشیده، نشانه های افسردگی حاد است که باید تحت نظر روان پزشک قرار بگیرید.
توصیه می شود پیش از اقدام به ازدواج، خود را درمان کنید تا سبب مشکلات بیش تر ی از جمله مشکلات روحی – روانی همسر آینده تان نشوید.
اصلاح رفتار با ازدواج
می خواهم با خانمی که رفتارهای نابهنجاری دارد، ازدواج کنم، آیا می توانم با ازدواج ، بر او تأثیر گذاشته، اصلاحش کنم؟
ازدواج مهم ترین روخداد زندگی شما است و انگیزه های خاصی دارد و راه کار اصلاح نابهنجاری های دیگران نیست. برای این مقصود باید از شیوه های دیگری بهره جویید؛ برای مثال می توانید با همتای خود ازدواج کنید و همسر شما با ایجاد رابطه دوستانه با آن خانم ها، در اصلاح او بکوشد.
گاهی شخص، پیش از ازدواج خود را برای رسیدن به محبوب اصلاح می کند. در این صورت نیز تا اطمینان کامل نیافته اید که به واقع اصلاح شده، به ازدواج اقدام نکنید؛ زیرا در موارد بسیاری ، پس از ازدواج و فروکش کردن احساسات ، به اصل خویش بازگشته و دوباره همان روش پیشین زندگی را در پیش گرفته است.
تغییر دین با ازدواج
می خواهم با شخصی مسیحی ازدواج کنم تا بدین وسیله، زمینه های تشرف او را به اسلام فراهم آورم. آیا این انگیزه درستی برای ازدواج است؟
اسلام، در شرایطی ، به مرد مسلمان اجازه داده تا با زنان اهل کتاب ازدواج کند؛ اما به زن مسلمان اجازه ازدواج چه با اهل کتاب و چه با غیر آن ها و چه به صورت دائم یا موقت را نداده است که آن هم دلیل دارد و اسلام نمی خواهد مرد غیر مسلمان بر زن مسلمان تسلط داشته باشد.
با این فرض که شما مرد باشید و اسلام اجازه ازدواج با زن مسیحی را به شما داده باشد، توصیه می کنیم از این کار بپرهیزید؛ چرا که ازدواج ، مهم ترین رخداد زندگی شما است و ریسک (خطر پذیری) در آن جایی ندارد.
بر فرض که بتوانید از نظر دینی او را همتای خود کنید، با فرهنگ و آداب و رسوم وی و خانواده اش که سال ها نهادینه شده، چه خواهید کرد.
منبع: نشریه ی پیام زن، شماره 216.