وضو و آثار معنوی و ظاهری آن

وضو و آثار معنوی و ظاهری آن

همه می دانند که «وضو» در اسلام از عبادات و اعمال بسیار مهمی است که هر مسلمانی باید در هر شب و روز چندین بار آن را انجام دهد و اعضای وضو را کاملاً پاکیزه نماید و سپس به راز و نیاز با پروردگار بپردازد.
وضو، گذشته از فواید معنوی و روحانی، نتایج مادی و جسمانی فراوانی دارد که ذیلاً به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1. روشن است که یکی از شرایط وضو این است که باید آب، به پوست اعضایی که باید در وضو شسته شود، برسد و چنان که آشکار است باید برای رسیدن به این مقصود، همه چربی ها و کثافات و چرک های بدن و آن چه در اطراف ناخن ها وجود دارد رفع شود.
چه دستور بهداشتی ای جامع تر از این می توان به همه طبقات شهری و روستایی، ابلاغ نمود که با آن در همه عمر، پاکی بخشی از اعضای بدن خود را مستقیماً با آنها تماس دارند حفظ کنند؟ غیر از اعضای وضو دیگر اعضای بدن، زیر لباس است و کمتر به میکروب و کثافات محیط آلوده می گردد؛ از این رو مردم باید چند بار در شبانه روز وضو بگیرند و دست و صورت را که در معرض آلودگی قرار دارد بشویند. اگر سر و پا کثیف و اطراف ناخن ها چرکین باشد، مسح درست نیست و باید محلّ مسح، پاکیزه باشد به گونه ای که مانعی برای مسح وجود نداشته باشد. چه محرکی بالاتر از این پیدا می شود که مردم مجبور باشند در شبانه روز چندین بار وضو بگیرند و وادار شوند که آن اندازه بدن و سر خود را پاک نگه دارند که هیچ گونه کثافت و چرکی حتی رسوب عرق بر روی اعضای وضو نباشد و آن اندازه تمیز باشد که آب وضو به پوست برسد؟!
2. هنگامی که با آب پاکیزه و خنک وضو می گیرند، صورت و دستهایتان را می شویید و دست می کشید(1) و در این صورت، جریان خون در سطح بدن تقویت می شود و همین امر، عکس العمل سریعی را در همه بدن موجب می گردد که نتیجه فوری و محسوس آن خرّمی، و تازگی است که بیشتر افراد پس از وضو در خود احساس می کنند. این احساس نمایانگر آثار ژرفی است که نشانه سلامت افراد است.
روایت شده است که امام هادی علیه السلام با آب سرد وضو می گرفته است. (2) وضو با آب سرد، تاثیر دیگری بر پوست بدن دارد؛ بدین معنا با آب سرد، حرارت کم می شود؛ اما چون حرارت بدن باید همیشه یکسان باشد (37 درجه)، خون به شدت سرگرم جبران تاثیر آب می شود و در نتیجه جریان نو و تازه ای در نزدیکی سطح بدن به وجود می آید که موجب تحریک و تازه کردن سلول ها می گردد که در نتیجه، رگ ها از خون خالی گشته، برای آمدن خون تازه آماده می گردند؛ بدین ترتیب رگ های سطح بدن خون پاک و خالص پر می شوند و نیز این عمل، زردی پوست و شلی آن را از بین می برد و نیز بر روی اعصاب آزاد کننده عروق اثر می گذارد. (3)
همه دیده اند که پس از ریختن آب سرد به یکی از نقاط بدن، حرارتی بیش از اندازه معمول در آن محل به وجود می آید. اگر کسی پیوسته وضو داشته باشد، همیشه با طراوت و پاکیزه است و سلامت و انبساط خاطر دارد و پیوسته لطف الهی دربرگیرنده اوست؛ از این رو است که در روایات به وضو و این که مردم همیشه وضو داشته باشند بسیار سفارش شده است.

پیامبر صلی الله علیه و اله به اَنَس فرمود:
ای اَنَس از آب، زیاد استفاده ببر [و همیشه با وضو باش] که در این صورت [سالم می مانی و] خداوند عمرت را دراز می گرداند. پس اگر بتوانی همواره با طهارت باشی این کار را بکن؛ زیرا اگر با طهارت بمیری شهید مرده ای. (4)
از این روایت و مانند آن چنین برمی آید که در شرع مقدس اسلام آن اندازه به پاکیزگی اهمیت داده شده که شایسته است مردم حتی هنگام انجام کارهای روزانه دنیوی نیز با وضو باشند تا بدین ترتیب بر محیط اجتماعی و کاری آنها پاکیزگی حکم فرما گردد.
در این جا شایسته است که بگوییم، حیوانات ذرّه بینی بی آزار آب، از راه رقابت و تنازع بقا، قوی ترین دشمن و مؤثرترین حربه علیه میکروب های موذی می باشند. میکروب های موذی با کمک هوا به دست و روی انسان می نشینند یا بر روی پوست و در مجرای بینی و حفره دهان جای می گیرند و همیشه، شخص را در محاصره شدید قرار می دهند. شست و شو با آب و وضو گرفتن که پیوسته بودن آن در شرع تاکید شده نه تنها ویژگی تمیز کردن را دارد، بلکه معالجه پیشین و مدافعه موثری علیه میکروب ها نیز می باشد و شاید حکمت آن که سفارش شده، بگذارند آب وضو روی صورت و دست بماند (5) تا به حال خود خشک شود و این عمل را بر خشک کردن با حوله یا پارچه، به شرط پاکیزه بودن، ترجیح داده اند به همین سبب باشد.
به هر حال، ماندن آب روی پوست و لای مو، به ویژه با استفاده ای که قهراً از حرارت ملایم بدن می شود، به حیوانات ذرّه بینی سودمند، فرصت فعالیت خوبی می دهد تا وظیفه تحلیل موادّ آلی و کشتن میکروب های موذی را به انجام برسانند. از سوی دیگر، هنگامی که می دانیم که حضرت امام علی النقی علیه السلام فرموده اند: «من همیشه با آب سرد تطهیر می کنم» (6) و از سوی دیگر می دانیم که بر اثر گرم شدن آب، اکسیژن محلول که قُوت حیوانات ذره بینی ویژه ای است، خیلی کم می شود، منافعی که در وضو گرفتن وجود دارد برایمان اندکی روشن تر میگردد و شمّه ای از فلسفه مواظبت بر وضو را- که سفارش شده همیشه با وضو باشید- درک می کنیم. (7) در زمینه مداومت بر وضو، که نتیجه آن پاکیزگی است، روایات بسیاری نقل شده است.

امام صادق علیه السلام فرموده است:
همانا من شگفت زده می شوم از کسی که با وضو باشد و برای انجام نیازی اقدام نماید [،به مقصودش نرسد] و حاجتش روا نگردد. (8)
در روایت دیگر از رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین نقل شده است: «خداوند متعالی می فرماید: هر کس که طهارت خود را نقض کند و وضو نگیرد نسبت به من جفا کرده است…». (9)
اندکی از فوایدی را که درباره وضو، بر استعمال آب، ترتّب می یابد بیان نمودیم. اکنون می خواهیم بگوییم در مسح پا و تمیز نگه داشتن آن نیز رازهایی وجود دارد که درخور بسی توجه است. همه می دانند که بی اکسیژن، هیچ موجودی زنده نمی ماند و اکسیژن در همه مراحل زندگی تاثیر به سزایی دارد. از جمله این است که پوست بدن نیازمندی شدیدی به این عنصر دارد. پوستی که اکسیژن به آن برسد همه بدن را حفظ می کند و همانند سپری در برابر بیماری ها و بلاها، از بدن دفاع می نماید. به عکس اگر اکسیژن به پوست نرسد، آمادگی پیدا می کند که به بیماری های گوناگونی مبتلا گردد؛ اما اگر پوست انسان پیوسته در معرض هوا و اکسیژن قرار گیرد، مزایای فراوانی خواهد داشت؛ برای نمونه، پوست صورت و دست های خود را در نظر بگیرید که چه بسیار در برابر سرما و گرما استقامت دارد و از دیگر مواضع بدن مقاوم تر است و بی شک اگر پوست را در زیر لباس یا در کفش بپوشانند به زیان هایی گرفتار می گردد. ملل متمّدن، امروز پاها را در موقعیتی قرار نمی دهند که هوا به آن برسد و پاهای خود را ساعت های متمادی در میان کفش و جوراب حبس می کنند. سوراخ های پوست پا، توسط کفش و جوراب و از سوی دیگر، با چرک و گرد و غباری که از زمین برمی خیزد و پا در مجاورت آن است، بسته می شود و مانع عمل تنفس پوستی می شود. به همین دلیل، کسانی که پاهایشان پوشیده نیست از بسیاری از بیماری ها که مردم متمدّن به آن گرفتارند درامانند.
در این جا باید روایتی را که در این باره امام صادق علیه السلام نقل شده بیاوریم تا اهمیت آن آشکار گردد.

عبدالرّحمن بن ابی عبدالله می گوید:
با امام صادق علیه السلام بودم که آن حضرت بر مردی وارد شد و کفش خود را از پایش درآورد و فرمود: شما نیز همین کار را بکنید؛ چون هنگامی که کفش از پا درآورده شود پاها استراحت می نمایند. (10)
مقصود آن است که در این صورت، بر اثر این که پا، اکسیژن را از هوا می گیرد و آزادانه خون به گردش می افتد برای حفظ سلامت بدن و بهداشت، نتایج بسیار سودمندی دارد.
تشریفات و گرفتاری های زندگی ماشینی امروز مانع از آن است که انسان به گونه ای باشد که پایش از هوای آزاد استفاده کند؛ اما اگر به دستور اسلام عمل نماید؛ یعنی در شبانه روز چندین بار وضو بگیرد و برای مسح پا، پاهای خود را لخت کند به گونه ای که هوا به آن برسد و برای رسیدن رطوبت به پوست پا، چرک و آلودگی از میان برود، نتیجه بسیار مطلوبی در تامین تندرستی خواهد داشت. افزون بر این، چنان که در پیش بیان شد، به خاطر پاکی پوست و مالشی که با مسح انجام می گیرد فواید مهمی حاصل می گردد.
گفته شد که پا، قلب دوم است؛ یعنی پس از قلب، یگانه عضوی است که در سلامت انسان دخالت دارد پاست؛ بنابراین، باید در مراعات اصول و مقررات بهداشتی آن کوشا باشیم تا از بیماری های بسیاری در امان بمانیم.
اگر کسی بخواهد آشکارتر، آثاری را که تمیز نگه داشتن پا و مسح آن در بر دارد، بیابد، پس از گردش یا خستگی زیاد، هنگامی که عرقش خشک شده باشد پایش را شست و شو دهد تا ببیند چه تاثیری بر وجودش می گذارد. (11)

برخی از آداب و مستحبات وضو
1. مستحب است که هنگام وضو گرفتن و آب ریختن بر صورت، چشم ها را باز کنند. از پیامبر صلی الله علیه و اله روایت شده: «چشمان خود را درهنگام وضو [و آب ریختن بر صورت] باز کنید؛ باشد که آتش جهنم را نبیند». (12) روشن است که آب، اگر پاکیزه و دست نخورده باشد، چشم را از آلودگی ها و میکروب هایی که از هوا به آن رسیده پاک می گرداند و زیان گرد و غبار را نیز از میان می برد.
2. هم چنین مستحب است وضو به نحو کامل انجام شود؛ یعنی به گونه ای باشد که با مقدمات استنشاق، مضمضه، مسواک، ادعیه و دیگر آداب، انجام و اعضای وضو، چنان که باید، شسته شود تا نتایج کامل جسمی و معنوی آن حاصل گردد.
تفاوتی نمی کند و باید همان گونه که دستور داده شده به نماز اهمیت دهند و آن را سبک نشمرند و آدابش را رعایت کنند، به وضو نیز که شرط نماز است، توجه داشته باشند و آن را جدی بگیرند. برخی از مردم همان گونه که به نماز اهمیت نمی دهند و با عجله نماز می خوانند و حضور قلب ندارند، درباره وضو نیز، برای اسقاط تکلیف، با سرعت زیاد بیشتر به دست و صورت خود آب می زنند و مسح می کشند بی این که بدانند آیا مانعی برای رسیدن آب به اعضا و هم چنین مانعی برای مسح، وجود داشته یا نداشته است!
در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده:
کسی که وضویش را کامل کند و نمازش را نیکو انجام دهد و زکات مالش را بپردازد و جلوی خشمش را بگیرد و زبانش را مراقبت کند و از گناهش آمرزش بطلبد و برای اهل بیت پیامبرش، [حق] مودّت و اخلاص را ادا نماید، حقیقت ایمان را به کمال رسانیده، درهای بهشت برای او باز است».(13)
وضو در لغت به معنای پاکیزگی و نیکویی است؛ (14) بنابراین، وضوی ما باید به گونه ای باشد که پس از انجام آن، افزون بر آن که پاکی معنوی در ما ایجاد می کند، در ظاهر نیز پاکیزگی به وجود می آورد. پس اگر فردی پس از وضو هیچ گونه اثری از آثار ظاهری و معنوی در خود نیابد می توان گفت به واقعیت و حقیقت وضو نرسیده و خود را به کار بی نتیجه ای مشغول کرده است.
چنان که اشاره کردیم، در برخی از روایات آمده که بهتر است که پس از پایان وضو، اعضای وضو را با حوله خشک نکنند و بگذارند که آب وضو خود به خود بخشکد. این کار برای این است که مانده آب بر صورت و اعضای وضو، موجب شادابی می گردد.

پی‌نوشت‌ها:

1. دست مالیدن به صورت و دست ها هنگام وضو، یکی از مستحبات است. (عروه الوثقی، فصل مستحبات وضو، ص 63: «من الاَفعالِ المستحبّه ان یکونَ ذلکَ مَعَ امرارِ الیَد علی تِلکَ المَواضِعِ».
2. مستدرک الوسائل، ج1، ص 213: «… اما عَرَفتَ رسمی انّی لا اُتَطَهَّرُ الّا بماءٍ باردٍ…».
3. ر.ک: مجموعه انتشارات انجمن تبلیغات اسلامی، از ص 145 به بعد.
4. وسائل الشیعه، ج1، ص 269: «یا انسُ اَکثِر مِن الطُّهورِ یَزِدِ اللهُ فی عُمرِکَ فَاِنِ استَطَعتَ اَن تَکُونَ بالَّیلِ وَ النَّهارِ عَلی طَهارَهٍ فافعَل فانَّکَ تکونُ اذا مِتَّ عَلی طهارهٍ مِتَّ شَهیداً».
5. همان، ص 344: «عن الصادق علیه السلام: مَن تَوَضّا و تَمَندَلَ کُتِبَت لَه حسنهٌ و مَن تَوَضَّاً و لَم یَتَمندَل حتّی یجُفِّ وُضَؤُهُ کتِبَت لَه ثلاثونَ حَسَنه».
6. مستدرک الوسائل، ج1، ص 213: «… اما عَرَفتَ رسمی اَنَّی لا اَتطَهَّرُ الاّ بماءٍ بارد…».
7. ر.ک: مطهرات در اسلام، ص 77-78.
8. وسائل الشیعه، ج1، ص 262: «اِنّی لاَعجِبُ مِمَّن یَاخُذُ فی حاجه وَ هُوَ علی وُضُوءِ کَیفَ لا تُقضی حاجَتُهُ».
9. همان، ج1، ص 268: «یقولُ اللهُ تعالی مَن اَحدَثَ وَ لَم یَتَوَضَّا فقد جَفانی».
10. همان، ج3، ص 385: «یقُولُ عبدُالرحمنِ بن ابی عَبدِاللهِ: کُنتُ مَعَ ابی عَبدِاللهِ فَدَخَلَ علی رَجُلٍ فَخَلَعَ نَعلَهُ، قال: اِخلَعُوا یعالَکُم فَاِنَّ النعلَ اذا خُلِعَت استراحَتِ القَدمانِ».
11. ر.ک: مجموعه انتشارات انجمن تبلیغات اسلامی، از ص 152 به بعد.
12. وسائل الشیعه، ج1، ص 341: «اِفتَحُوا عُیُونَکُم عِندَ الوُضَوءِ لَعَلَّها لا تری نارِ جَهَنَّمَ».
13. همان، ص 342: «مَن اَسبَغَ وُضُوءَهُ و احسنَ صَلاتَهُ وَ ادّی زکاهَ مالِه و کفّ غَضَبَهُ وَ سجَنَ لِسانَهُ و استغفَرَ لِذَنبِهِ و ادّی النصیحَهَ لِاَهلِ بَیتِ نَبیَّهُ فَقَدِ استَکمَلَ حَقیقهَ الایمانِ و ابوابُ الجَنَّهِ مُفَتَّحهٌ لَه».
14. «وَ یقال: تَوَضَّاتُ اَتَوضََّاٌ توضّو و وضوءً و اصل الکلمه من الوضاءَه و هی الحُسنُ… . و الوَضاءَه مصدر الوَفیء وَ هُو الحسنُ النظیف. و الوضاء الحُسنُ و النّظافه…»؛ لسان العرب، مادّه «وضاَ»: گفته می شود: وضو گرفتم و وضو می گیرم وضویی؛ اصل کلمه از وضاه می باشد که به معنای نیکویی و پاکیزگی است و «وضاءَه»، مصدر «وضیء» است که نیکو و پاکیزه معنا می دهد … .
منبع: صانعی، دکتر سیدمهدی؛ (1390)، پاکیزگی و بهداشت در اسلام، قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه)، چاپ سوم 1390.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید