گرچه مطالبى که در این اوراق است از امور شایعه ی رایجه و از مکرّرات باید به شمار آورد، ولى باکى از این نیست . تذکّر نفس و تکرار حق ، امر مطلوبى است ، و از این جهت در اذکار و اوراد و عبادات و مناسک ، تکرار مطلوب است . و نکته ی اصلى آن عادت دادن نفس و مرتاض نمودن آن است .
پس از، تکرار اى عزیز (ملول) مشو، و بدان که تا انسان در قید اسارت نفس و شهوات آن است ، و سلسله هاى طولانى شهوت و غضب در گردن او است ، به هیچ یک از مقامات معنوى و روحانى نایل نمى شود، و سلطنت باطنیّه ی نفس و اراده ی نافذ آن بروز و ظهور نمى کند، و مقام استقلال و عزّت نفس که از بزرگ ترین مقامات کمال روحانى است ، در انسان پیدا نمى شود. بلکه این اسارت و رقّیّت ، باعث مى شود که انسان ، در هیچ حال از اطاعت نفس سرپیچ نباشد ، و چون سلطنت نفس امّاره و شیطان در باطن قوى شد، و تمام قوا سر به رقّیّت و طاعت آن ها گذاشتند، و خضوع در پیشگاه آن ها نمودند و تسلیم تام شدند، آن ها قانع به معاصى تنها نمى شوند، و کم کم از معصیت هاى کوچک ، انسان را به معاصى بزرگ و از آن ها به سستى عقاید و از آن به ظلمت افکار و از آن به تنگناى جحود و از آن به بغض و دشمنى انبیاء و اولیاء مى کشانند. و نفس که در تحت سلطه و رقّیّت آن ها است ، نتواند از آن سر پیچ نماید. پس عاقبت امر طاعت و اسارت خیلی وخیم است و به جاهاى خیلى هولناک انسان را ممکن است بکشد.
انسان عاقل رئوف به حال خود، باید به هر وسیله اى شده ، خود را از این اسارت خارج کند و تا فرصت دارد و قواى او سالم است ، و حیات و صحّت و جوانى برقرار است ، و قوا به کلّى مُسَخَّر نشده ، در مقابل آن قیام کند. و مدّتى مواظبت اوقات خویش کند و مطالعه در حالات نفس کند و حالات گذشتگان و سوء عاقبت آن ها را مُداقّه نماید. و گذشتن این چند روزه را به باطن قلب خود بفهماند، و قلب را بیدار کند و به قلب بفهماند حقیقت منقول از رسول اکرم صلّی الله علیه و آله به ما که فرمودند : الدُّنیَا مَزرَعَهُ الآخِرَه ( احیاء العلوم ، ج 4، ص 14 / کنوز الحقائق (در حاشیه الجامع الصغیر، ج 1) ص 133)
دنیا کشت گاه بازپسین است . اگر این چند روزه کشت نکنیم و عمل صالح ننماییم ، فرصت از دست مى رود.
عالم دیگر که فرا رسید و موت ، حلول کرد، تمام اعمال منقطع مى شود و آمال پایمال مى گردد. و اگر خداى نخواسته با این عبودیّت از شهوات و اسارت از قید گوناگون هواهاى نفسانیّه ملک الموت در رسد، شیطان ممکن است مقصد آخِر را که ربودن ایمان است ، انجام دهد، و با ما طورى سلوک کند و به قلب ما طورى نمایش دهد که با دشمنى حق و انبیا و اولیاى او از دنیا برویم . و خدا مى داند که در پس این پرده ، چه بدبختى ها است و چه ظلمت و وحشت ها است .
هان اى نفس خسیس و اى دل غافل ! از خواب برخیز، و در مقابل این دشمنى که سال ها است تو را افسار کرده ، و در قید اسیرى در آورده و به هر طرف مى خواهد، مى کشاند، و به هر عمل زشتى و خُلق ناهنجارى دعوت مى کند و وادار مى نماید، قیام کن ، و این قیود را بشکن و زنجیرها را پاره کن و آزادى خواه باش و ذلّت و خوارى را بر کنار گذار و طوق عبودیّت حق – جلّ جلاله – را به گردن نِه ؛ که از هر بندگى و عبودیّتى وارهى و به سلطنت مطلقه ی الهیّه در دو عالم نایل شوى .
اى عزیز ! با آن که این عالم دار جزا نیست ، و محلّ بروز سلطنت حق نیست ، و زندان مؤمن است ، اگر تو از اسارت نفس بیرون آیى و به عبودیّت حق گردن نهى ، و دل را موحّد کنى و زنگار دو بینى را از آیینه ی روح بزدایى ، و قلب را به نقطه ی مرکزیّه ی کمال مطلق متوجّه کنى ، در همین عالم ، آثار آن را به عیان مى یابى . چنان وسعتى در قلبت حاصل شود که محلّ ظهور سلطنت تامّه ی الهیّه شود، و از تمام عوالم ، فُسحت و سعه ی آن بیش تر گردد ؛ (( لاَیَسَعُنِی اَرضِی وَ لاَ سَمَائِی وَلَکِن یَسَعُنِی قَلبَ عَبدِی المُؤمِن )) ( غوالى اللّئالى ، ج 4، ص 7 ) .
و چنان غنا در آن ظاهر گردد که تمام ممالک باطن و ظاهر را به پشیزى نشمرى و چنان اراده ات قوى گردد که متعلّق به ملک و ملکوت نگردد و هر دو عالم را لایق خود نداند.
مرغ دیدى تو ز پاى بند شهوت ببینى طیران آدمیت ( امام خمینی رحمه الله ، چهل حدیث ، ص 220 و 221 )
برگرفته از پایگاه : پاسخگو
برخی از عبارات و کلمات این نوشتار با ادبیات ساده و روان تری نوشته شده است و با متن اصلی اندکی تفاوت دارد .