آیا انسان در بهشت یا جهنّم است و یا بالعکس؟
إنَّ هَذَا القُرآنَ یَهدِی لِلَّتِی هِیَ أَقوَمُ (سوره اسراء، آیه 9) . نباید ما این جا را اصل قرار بدهیم و آن جا را به این جا قیاس کنیم، بلکه آن جا اصل است. زبان روایات و آیات، به زبان مردم وفهم مردم است که کَلِمَ النَّاسَ عَلَی قَدرِ عُقُولِهِم. درعذاب و ثواب اخروی، ما به سوی عمل خودمان می رویم یا در حقیقت به سوی خودمان. برای بعضی، مزرعه ی وجودشان در همین جا برای شان ظهور پیدا می کند. قیامت شان در همین جا قیام می کند. چشم برزخی آنها باز است؛ ولی اکثری مردم، آن جا که رفتند خود را می یابندکه چه هستند. از امام صادق علیه السّلام سؤال می کندکه: کجامی رویم؟ حضرت می فرمایند: به سوی عمل مان.
طوری تعبیر می کندکه طرف درک کند و حق است. جناب عالی می دانی که ما خودمان عمل خودمان هستیم یَومَ تُبلی السَّرائِرُ (سوره طارق، آیه 9)، ولی در این جا آحاد افراد پیدا شوندکه کشت مزرعه ی وجودی خودشان را مشاهده کنند. و امّا چگونگی عذاب : این طورکه سر زبان ها هست نیست که عذاب را قیاس کنیم به این جا و کسی دستور بدهد، فلانی را زندانی کنید، شلاّق بزنید، درآتش بیندازید. آیا می شود گفت قیامت و فعل خدا هم همین طور است که عذاب این گونه باشدکه بگویند فلانی را بگیرید ببرید به جهنّم عذاب کنید. گفتارحضرات معصومین همه رمز است. طوری فرمایش کرده اندکه همه بفهمند و هرکسی به قدر فهم و ادراک خود می فهمد. این فرمایشات باطن دارد و متشابهات را باید به محکمات حمل کرد. فرمودند: إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صالِحٍ نفرمود : انّه ذو عمل غیر صالح.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله به قیس بن عاصم فرمود: هُوَ فِعلُک. و الی ماشاء الله روایات و آیات این گونه داریم. هَل ثُوِّبَ الکُفّارُ ما کانُوا یَفعَلُونَ (سوره مطفّفین،آیه 36)، همانی که کردند. برای انسان فهمیده و کارکشته روشن می شود، البتّه به کمک اشاراتی که در آیات و روایات است. یک اشاره درآیه ای یا روایتی مشکل گشا است. ولی برای اکثری مردم باید به زبان خودشان حرف زد؛ چون این جایی هستند، زبان های قابل فهم برای مردم، مثل این دنیا که عذاب خارج از وجود انسان است. انسانی را می بینندکه می بندند و در درون جهنّم پرتاب می کنند. ولی حقیقت چیز دیگر است.
گناه در جوهر انسان آتش می اندازد، دودش جان را تیره می کند، جلو نور چشم را می گیرد. تَطَّلِعُ عَلَی الاَفئِدَه، لذا نباید آن جا را به این جا قیاس کنیم و نباید فراموش کردکه فهم افراد در روایات و آیات فرق دارد، مثلاً مرحوم مفید می فرماید به شیخ صدوق که بهتر بود شما تنها محدّث بودی و نقل روایت می نمودی و دیگر تفسیر نمی کردی و این گونه تحقیقات را برای اهلش می گذاشتی. شیخ صدوق بعضی از روایاتی را که نقل می کند، تفسیر می کند.