لغزشگاه های اخلاقی از منظر امام علی(علیه السلام) با تأکید بر نهج البلاغه(3)

لغزشگاه های اخلاقی از منظر امام علی(علیه السلام) با تأکید بر نهج البلاغه(3)

نویسنده: مهدی مردانی (1)

3. لغزشگاه های اقتصادی

لغزش ها و انحرافات زاییده ی ارتباط ناسالم انسان با ثروت را لغزش اقتصادی و زادگاه و جایگاه های این انحرافات را «لغزشگاه های اقتصادی» گویند.

1-3. رفاه زدگی

رفاه زدگی، بدون شک، یکی از جایگاه هایی که بیشتر انسان ها در آن دچارلغزش و انحراف اخلاقی می شوند. زیرامال و ثروت خاستگاه شهوت ها و خواسته های نفسانی است و آدمی با انباشت ثروت به انجام رفتارهای ناشایست برانگیخته می شود، امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در این باره می فرماید:
وقال المال ماده الشهوات؛
مال مایه ی شهوت هاست (همان، حکمت58).
نقش ثروت ودارایی درانحراف و تباهی انسان چنان است که امیرالمؤمنین(علیه السلام) درتعبیری پرمعنا، مال را پیشوای تباهکاران برشمرده است:
انا یعسوب المؤمنین و المال یعسوب الفجار؛
من پیشوای مؤمنانم و مال پیشوای تبهکاران (همان، حکمت 216).
زیرا هر گاه ثروت و دارای از حد فزون و موجب رفاه زدگی شود، آدمی از ارتکاب رفتارهای ضد اخلاقی ایمن نبوده و پیوسته در معرض لغزش ها و انحرافات قرار می گیرد. ازجمله ی این لغزشها، ستم و جفاست.

1-1-3. ستم و جفا

امیرمؤمنان(علیه السلام) در نامه اش به امام حسن(علیه السلام) بی نیازی و توانگری را یکی از داعیه های ستم دانسته و می فرماید:
مااقبح الخضوع عند الحاجه و الجفاء عند الغنی؛
چه زشت است فروتنی هنگام نیازمندی، و درشتی به وقت بی نیازی (همان، نامه 31).
این مسئله شاید به این دلیل باشد که فرد توانگر و انبوه دار، دیگران را نیازمند خویش می بیند و این پندار که می تواند در قبال کمک های مالی خواسته های خود را تأمین کند، او را به زیاده خواهی و ستم وا می دارد.

2-1-3. تعصب

یکی از لغزش هایی که به گاه توانگری و رفاه رخ می نماید، تعصب و تفاخر است. امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در این باره می فرماید:
واما الاغنیاء من مترفه الامم فتعصبوا لاثار مواقع النعم فقالوا نحن اکثر اموالا و اولادا و مانحن بمعذبین؛
اما توانگران و خداوندان نعمتهای فراوان، تعصب ورزیدند، چون نشانه های نعمت را دیدند، گفتند: ما را دارایی و فرزندان بیش است و عذابی مان نه در پیش است(همان، خطبه 192).
امام(علیه السلام) در این بیان تصریح نموده اند که ثروتمندان رفاه زده، به دلیل نعمت های فراوان که خداوند به امانت در اختیارشان گذاشته، دچار تعصب شده و با موال و اولاد خود فخر فروختند، به بیان دیگر، این دارای و ثروت بود که آنان را به این گفتار غیراخلاقی واداشت و آنان را به چنین لغزش بزرگی مبتلا نمود.

2-3. فقر و ناداری

به طور کلی، عدم تعادل در مال و دارایی، موجب عدم تعادل در رفتار انسان شده و برخورداری از حد کفاف در ثروت موجب تعدیل رفتار می شود. بنابراین فقر و ناداری زادگاه بسیاری از خطاها و لغزش های اخلاقی است. امام علی(علیه السلام) خطاب به فرزند خود امام حسن(علیه السلام) فرمود:
قال امیرالمؤمنین للحسن لا تلم انسانا یطلب قوته فمن عدم قوته کثر خطایاه؛
انسانی که روزی اش را طلب می کند، ملامت مکن، زیرا هر کس روزی خود [وخانواده اش] را نداشته باشد خطاهایش فزون گردد (شعیری، ص110).

1-2-3. خیانت

خیانت از جمله لغزش هایی است که از دامان تنگ دستی برخاسته و موجب تباهی فرد و جامعه می شود. امیرمؤمنان علی(علیه السلام)، خطاب به مالک اشتر، یکی از علت های خیانت و دست درازی کارگزاران و کارمندان دولتی به حقوق زیردستان را فقر و ناداری دانسته و فرمودند:
ثم اسبغ علیهم الارزاق فان ذلک قوه لهم علی استصلاح انفسهم و غنی لهم عن تناول ما تحت ایدیهم؛
پس روزی اینان را فراخ دار که فراخی روزی نیروشان دهد تا در پی اصلاح خود برآیند، و بی نیازیشان بود، تا دست به مالی که در اختیار دارند نگشایند(نهج البلاغه، نامه 53).
ایشان پس از معرفی منشأ و سبب این لغزش اخلاقی، راه اصلاح و درمان آن را نیز بیان فرمودند؛ تأمین نیازهای اقتصادی و فراهم آوردن رفاه معیشتی کارکنان دولتی، مهمترین راهکار پیش گیرانه از بروز چنین ناهنجاری های اخلاقی است.

2-2-3. کینه و دشمنی

لغزش دیگری که در بستر فقر و تهی دستی بروز و ظهور می یابد، دشمنی و کدورت است. امیر بیان علی(علیه السلام) در سفارشی به محمد بن حنیفه، ضمن برشماری پیامدهای ناگوار ناداری و درویشی، کینه و دشمنی را از عواقب مصیبت بار تنگداستی برشمرده و فرمود:
وقال لابنه محمد ابن الحنیفه یا بنی انی اخاف علیک الفقرا فاستعذ بالله منه فان الفقر منقصه للدین مدهشه للعقل داعیه للمقت؛
و به پسر خود محمدبن حنفیه فرمود: پسرکم از درویشی بر تو ترسانم. پس، از آن به خدا پناه بر که درویشی دین را زیان دارد و خرد را سرگردان کند و دشمنی پدید آرد (همان، حکمت 319).

3-3. بازار

بازار و جایگاه تجارت از دیگر لغزشگاه هایی است که امیرمؤمنان(علیه السلام) آن را جایگاه شیطان و محل ارتکاب ناهنجاری ها دانسته است. ایشان در نامه ای به حارث همدانی چنین نوشته اند:
ایاک و مقاعد الاسواق فانها محاضر الشیطان و معاریض الفتن؛
مبادا بر سربازارها بنشینی که جای حاضر شدن شیطان است و نمایشگاه فتنه و طغیان(همان، نامه 69).
همچنین در روایتی دیگر با ذکر نمونه هایی از تلبیس شیطان، این مسئله را تفسیر و شرح داده اند:
قال امیرالمومین جاء اعرابی من بنی عامرالی النبی(صلی الله علیه و آله)فساله عن شر بقاع الارض و خیربقاع الارض فقال له رسول الله(صلی الله علیه و آله)شر بقاع الارض الاسواق وهی میدان ابلیس یغدو برایته و یضع کرسیه و یبث ذریته فبین مطفف فی قفیز او طائش فی میزان او سارق فی ذرع او کاذب فی سلعه… ثم قال(صلی الله علیه و آله)و خیرالبقاع المساجد و احبهم الی الله عزوجل اولهم دخولا وآخرهم خروجا منها؛
مردی بیابان نشین از بنی عامر نزد رسول خدا(ص) آمد و از آن حضرت پرسید: برترین و بدترین مکان های زمین کجاست؟ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: بدترین مکان های زمین بازارهاست که آنجا میدان ابلیس است؛ بامدادان پرچم خود را برمی افرازد و تخت خود را می نهد و ذراری خویش را پراکنده می سازد. پس (با وسوسه آنان) یکی پیمانه را کم می دهد یک بد می کشد، یکی به اندازه ذرعی از پارچه می دزدد، و یکی در معرض جنس دروغ می گوید… سپس رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: بهترین مکانها مساجد است و محبوبترین مردم نزد خداوند کسی است که پیش از همه به مسجد درآید و پس از همه خارج شود (شیخ صدوق، 1413: ج3، ص199).

پی نوشت ها :

1. مدرس مرکز تخصصی نهج البلاغه، قم.

منبع: فصلنامه پژوهش های نهج البلاغه(النهج) 30

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید