رمز خودسازى
امام على علیهالسلام درباره اساسىترین کارى که به سالمسازى قلب مىانجامد ، چنین مىفرماید :
أَصلُ صَلاحِ القَلبِ اشتِغالُهُ بِذِکرِ اللّهِ . [ غرر الحکم: 3083.] اصل صلاح دل ، مشغول داشتن آن به یاد خداست .
این سخن ، از سخنان درخشان و برجسته امام على علیهالسلام است ؛ بلکه از معجزات علمى آن بزرگوار محسوب مىشود . در این کلام ، امام ، دقیقترین درسهاى سالمسازى دل و سیر و سلوک الى اللّه را به کسانى که طالب این راه هستند ، داده است .
بر اساس این رهنمود ، یاد خدا رمز خودسازى است . یاد خدا ، در واقع انسان را از خودِ حیوانى تهى مىکند و بدینوسیله ، انسان مىتواند خویشتن را از رذایل اخلاقى پاک نماید و خودِ انسانىِ خویش را بیابد و با این دریافت ، به معرفت و محبّت خدا برسد که «مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ ؛ [ غرر الحکم : 5162 ، مناقب خوارزمى : ص 375 ح 395 نقل از مائه کلمه جاحظ عن امام على علیهالسلام ، شرح نهج البلاغه : ج 20 ص 292 ح 239 ، صراط المستقیم : ج 1 ص 156 ، عوالى اللآلى : ج 4 ص 102 ح 149 .] هرکس خود را شناخت ، پروردگارش را شناخته است» .
نقش یاد خدا در سازندگى انسان
در نصوص اسلامى ، نقش یاد خدا در سازندگى انسان ، به تفصیل مورد توجّه قرار گرفته است که براى نمونه ، به سه دسته از آنها اشاره مىکنیم :
دسته اوّل ، روایاتى که در آنها نقش یاد خدا در آفتزدایى و سالمسازى قلب ، مورد توجه قرار گرفتهاست ؛ مانند این روایات که از امام على علیهالسلام نقل شده است :
ذِکرُ اللّهِ ، مَطرَدَهُ الشَّیطانِ . [ بدایه والنهایه : ج 1 ص 64 ، غرر الحکم : 5162 .] یاد خدا ، دور کننده شیطان است . ذِکرُ اللّهِ ، رَأسُ مَالِ کُلِّ مُؤمِنٍ ورِبحُهُ السَّلامَهُ مِنَ الشَّیطانِ . یاد خدا ، سرمایه هر مؤمن و سود آن ، سلامتى در برابر شیطان است . ذِکرُ اللّهِ ، دَواءُ أَعلالِ النُّفوسِ . [غرر الحکم : 5171 ، 5169 .] یاد خدا ، داروى دردهاى جانها است . یا مَنِ اسمُهُ دَواءٌ و ذِکرُهُ شِفاءٌ . [ مصباح المتهجد : 361 .] اى آن که نامش دوا و یادش شفا است.
دسته دوم ، متونى که بیان کننده نقش یاد خدا در آرامش دل و شرح صدر ، و نورانیت قلب و فکر ، و ایجاد حیات و حواسّ باطنى ، و رشد و تکامل معنوى است ؛ مانند گفتار خداوند متعال :
أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَـلـءِنُّ الْقُلُوبُ . [ سوره رعد ، آیه 28 .]
آگاه باش؛ به یاد خدا دلها استوار مىگردد .
و آنچه از امیر مؤمنان نقل شدهاست :
الذِّکرُ ، یَشرَحُ الصَّدرَ . یاد خدا دل را گشایش مىدهد . دَوامُ الذِّکر ِ، یُنیرُ القَلبَ وَالفِکرَ . یاد مداوم خدا دل و خرد را درخشان مىکند . مَن ذَکَرَ اللّهَ ، أحیا قَلبَهُ و نَوَّرَ عَقلَهُ و لُبَّهُ . [ غرر الحکم : 835 ، 5144 ، 8876 .] آن که یاد خدا کند دلش را زنده بدارد و عقلش را درخشان کند . إنَّ اللّهَ سُبحانَهُ جَعَلَ الذِّکرَ جِلاءً لِلقُلوبِ ، تَسمَعُ بِهِ بَعدَ الوَقرَهِ ، وتُبصِرُ بِهِ بَعدَ العَشوَهِ وتَنقادُ بِهِ بَعدَ المُعانَدَهِ . [ نهج البلاغه : خطبه 222 .] خداوند سبحان یاد خود را مایه صفاى دلها قرار دادهاست ، که پس از ناشنیدن ، بدان مىشنود ، و در پى نادیدن ، بدان مىبیند و پس از سرپیچى ، بدان پیروى او مىکند . مُداوَمَهُ الذِّکرِ ، قوتُ الأَرواحِ ومِفتاحُ الفَلاحِ . [ غرر الحکم : 9832 .] تداوم یاد خدا ، نیروى جانها و کلید رستگارى است .
دسته سوم ، متونى که انس با خدا ، همنشینى با او و عشق و محبّت او را ثمره یاد خدا مىدانند . مانند آنچه از پیامبر اسلام نقل شدهاست :
مَن أکثَرَ ذِکرَ اللّهِ ، أحَبَّهُ . آن که فراوان یاد خدا کند ، او را دوست خواهد داشت . و آنچه از امیر مؤمنان نقل شده است :
الذِّکرُ مِفتاحُ الاُنسِ . یاد الهى ، کلید انس است . ذِکرُ اللّهِ قوتُ النُّفوسِ ومُجالَسَهُ المَحبوبِ . [ ر . ک : دوستى در قرآن و حدیث ، ص 321 ح 969 و 974 و 975 .] یاد خدا ، نیروى جانها و همنشینى با محبوب است .
بر اساس این نصوص ، یاد خدا در نخستین گام سلوک به سوى او ، آینه دل را از زنگار اخلاق و اعمال ناشایسته پاک مىکند و در گام دوم ، آمادگى آن را براى انعکاس معارف شهودى تقویت مىنماید و در گام سوم ، کیمیاى عشق و محبّتِ دادار یگانه هستى را به سالک ، اهدا مىنماید .
با عنایت به این آثار و برکات عظیم و نقش کلیدىِ یاد خدا در سازندگى انسان و جامعه توحیدى است که قرآن کریم و احادیث اسلامى ، مکرّر بر کثرتِ ذکر ، بلکه تداوم آن ، تأکید دارند . خداوند سبحان مىفرماید :
«یَـأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اذْکُرُواْ اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا * وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَهً وَ أَصِیلاً» . [ احزاب : 41 ـ 42 .]
اى آنان که ایمان آوردهاید خدا را فراوان یاد کنید و او را سحرگاهان و شامگاهان تسبیح کنید .
«فَإِذَا قَضَیْتُمُ الصَّلَوهَ فَاذْکُرُواْ اللَّهَقِیَـمًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِکُمْ». [ نساء : 103 .]
آن گاه که نماز را به پایان رسانیدید ایستاده ، نشسته و بر پهلو یاد خدا کنید .
امام صادق علیهالسلام نیز مىفرماید :
ما مِن شَیءٍ إلاّ ولَهُ حَدٌّ یَنتَهی إلَیهِ إلاّ الذِّکرَ فَلَیسَ لَهُ حَدٌّ یَنتَهی إلَیهِ . [ الکافى : 2 / 498 / 1 .] هر چیزى را حدّى است که بدان پایان مىیابد ، جز ذکر که آن را حدّ و انتهایى پایانپذیر نیست .
سپس حضرت این آیه را برخواند :
«یَـأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اذْکُرُواْ اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا». [ احزاب : 41 .]
اى آنانى که ایمان آوردید، خداوند را بسیار یاد کنید . دو نکته مهم
در اینجا توجّه به دو نکته مهم ، ضرورى است :
1 ـ آنچه موجب بروز و ظهور آثار ذکر در تخلیه و تجلیه قلب و رسیدن به معرفت شهودى و محبّت خداست ، تداوم ذکر است ؛ چنانکه در بسیارى از نصوصى که گذشت ، بدان تصریح شدهاست . بنابراین ، ذکرى که تداوم ندارد و بر قلب غلبه نمىکند ، نمىتواند موجب حرکت انسان به سوى کمال مطلق باشد .
فقیه و محدّث بزرگ ، فیض کاشانى رحمهالله ، در هجدهمین رهنمود از بیست و پنج رهنمودى که رساله زاد السالک در پاسخِ نامه یکى از روحانیان درباره کیفیت سلوک راه حق ارائه کرده است مىفرماید :
قدرى از اذکار و دعوات وردِ خود ساختن در اوقات معیّنه ، خصوصا بعد از نمازهاى فریضه ، و اگر تواند که اکثر اوقات زبان را مشغول ذکر حق دارد ؛ و اگر چه جوارح در کارهاى دیگر مصروف باشد ، زهى سعادت .
از حضرت امام محمّد باقر علیهالسلام منقول است که زبان مبارک ایشان در اکثر اوقات ، تَر بوده است به کلمه طیّبه : «لا إله إلاّ اللّه » ؛ اگر چیزى مىخوردهاند و اگر سخن مىگفتهاند و اگر راه مىرفتهاند ، الى غیر ذلک . [ متن حدیث ، از امام صادق علیهالسلام بدین شرح است : «وکانَ أبى کَثیر الذِّکرِ لَقَد کُنتُ أمشی مَعَهُ وإنَّهُ لَیَذکُرُ اللّهَ وآکُلُ مَعَهُ الطَّعامَ وإنَّهُ لَیَذکُرُ اللّهَ وَلَقَد کانَ یُحَدِّثُ القَومَ وما یَشغَلُهُ ذلِکَ عَن ذِکرِ اللّهِ وکُنتُ أرى لِسانَهُ لازِقا بِحَنَکِهِ یَقولُ : لا إلهَ إلاَّ اللّهُ؛ پدرم بسیار ذکرگو بود ، در کنارش راه مىرفتم و او یاد خدا مىکرد بر او سر سفره مىنشستم و او یاد خدا مىکرد با مردم سخن مىگفت ولى این کار وى را از یاد خدا باز نمىداشت و مىدیدم که زبانش از تکرار «لا اله الاّ اللّه» به کامش مىچسبید . (کافی ، ج 2 ، ص 498) .]
چه این ، ممدّ و معاونى قوى است ، هر سالک را و اگر ذکر قلبى را نیز مقارنِ ذکر لسانى سازد ، به اندک زمانى فتوح بسیار رو مىدهد ، تا مىتواند سعى نماید که دم به دم متذکّر حق مىبوده باشد ، تا غافل نشود که هیچ امرى به این نمىرسد در سلوک ، و این ، مددى است قوى در ترک مخالفت حق سبحانه به معاصى . [ ده رساله ، فیض کاشانى ، به اهتمام رسول جعفریان ، چاپ نشاط ، 1371 .] 2 ـ حقیقت ذکر ، احساس حضور در محضر حق تعالى است ؛ احساسى که انسان را به مسئولیتهاى فردى و اجتماعى وادار نماید . هر قدر این احساس در انسان تقویت شود ، ذکر ، واقعیّت بیشترى پیدا مىکند و آثار و برکات افزونترى دارد . تداوم ذکرِ بدین معنا بسیار دشوار است . امام صادق علیهالسلام در این باره به یکى از اصحاب خود مىفرماید:
«ألا اُخبِرُکَ بِأَشَدِّ مَا فَرَضَ اللّهُ ـ عَزَّوجَلَّ ـ عَلى خَلقِهِ ؟ قالَ : قُلتُ : بَلى ؛ قَالَ : إنصافُ النّاسِ مِن نَفسِکَ ، و مُواساتُکَ أخاکَ ، و ذِکرُ اللّهِ فی کُلِّ مَوطِنٍ . أما إنّی لا أقولُ : سُبحانَ اللّهِ وَالحَمدُ للّهِِ ، ولا إلهَ إلاَّ اللّهُ ، وَاللّهُ أکبَرُ ، وإن کانَ هَذا مِن ذاکَ ، ولکِن ذِکرُ اللّهِ جَلَّ وَعَزَّ فی کُلِّ مَوطِنٍ إذا هَجَمتَ عَلى طاعَهٍ أو عَلَى مَعصِیَهٍ» . [ کافى : ج 2 ص 145 ح 8 .] «آیا از سختترین چیزى که خداوند آن را واجب کرده ، آگاهت نسازم؟» گفتم : «چرا» . فرمود : «انصاف تو با دیگران و سهیم کردن با برادران و یاد خدا در همه جا . بدان که منظورم سبحان اللّه ، والحمد للّه، ولا إله إلاّ اللّهُ وَاللّهُ أکبر گفتن نیست ، گرچه این نیز یاد خدا است بلکه یاد خدا در هرجا که بر اطاعت و یا معصیت او تصمیم مىگیرى» . کاملترین مصداق ذکر
نماز ، کاملترین مصداق ذکر است و آیه شریف «أَقِمِ الصَّلَوهَ لِذِکْرِى » . [ سوره طه ، آیه 14 .] به همین نکته ظریف ، اشارت دارد . نماز اگر با آداب و شرایط آن بویژه حضور قلب ، انجام شود ، در گام اوّل ، دل را از همه زشتىها و آلودگىها پاک مىکند ؛ همانطور که خداوند سبحان مىفرماید : «إِنَّ الصَّلَوهَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَآءِ وَ الْمُنکَرِ» [ سوره عنکبوت ، آیه 45 .] و با پاکى از آلودگىها ، انسان به صفت تقوا متّصف مىگردد و در گام دوم ، انسان را به بساط قرب و انس و محبّت خداوند متعال مىرساند ؛ چنانکه امام على علیهالسلاممىفرماید :
الصَّلاهُ قُربانُ کُلِّ تَقِیٍّ . [ خصال ، ج 2 ص 620 ح 10 ، نهج البلاغه : حکمت 136 .] نماز نردبان هر پرهیزگار است .
بنابراین ، نماز ، بهترین وسیله براى خودسازى و سازندگى و ساختن جامعه توحیدى و مبتنى بر محبّت خداست . به همین جهت ، پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله از آن به عنوان «خَیرُ مَوضُوع» [ معانى الأخبار ، ص 333 ح 1 و مسند ابن حنبل : ج 8 ص 132 ح 21608 .] یاد مىکند و امام صادق علیهالسلام درباره ارزش نماز و نقش آن در سازندگى انسان مىفرماید :
ما مِن شَیءٍ بَعدَ المَعرِفَهِ تَعدِلُ هذِهِ الصَّلاهَ . [ الکافی ، ج 3 ، ص 264 ح 1 و امالى طوسى : 694 / 147 از زرعه ، ارشاد القلوب ص 145 ، بحار الانوار : ج 27 ص 202 ح 71 .] پس از شناخت [خدا] هیچ چیزى همپایه نماز نیست .
از این رو ، امام خمینى رحمهالله در وصیّت نامه اخلاقى خود ، پس از آنکه خودخواهى و خودبینى را ریشه همه فتنهها و گرفتارىهاى بنىآدم مىخواند و جهاد براى قطع این ریشه را جهاد اکبر مىنامد و پیروزى در این جهاد را مایه اصلاح همه چیز و همه کس تعریف مىکند ، تأکید مىفرماید که راه رسیدن به این پیروزى ـ پس از استمداد از خداوند متعال ـ نماز است . متن نوشته امام ، خطاب به فرزندش چنین است :
پسرم! سعى کن که به این پیروزى دست یابى ، یا دستکم به بعض مراحل آن . همّت کن و از هواهاى نفسانیه که حدّ و حصر ندارد ، بکاه و از خداى متعال ـ جلّ و علا ـ استمداد کن که بى مدد او ، کسى به جایى نرسد و نماز ، این معراج عارفان و سفر عاشقان ، راه وصول به این مقصد است و اگر توفیق یابى و یابیم به تحقّق یک رکعتِ آن و مشاهده انوار مکنون در آن و اسرار مرموز آن ، ولو به قدر طاقت خویش ، شمّهاى از مقصد و مقصود اولیاى خدا را استشمام نمودیم و دورنمایى از صلاه معراج سید انبیاى عرفا ـ علیه وعلیهم وعلى آله الصلاه والسّلام ـ را مشاهده کردیم که خداوند منّان ، ما و شما را به این نعمت بزرگ ، منّت نهد . [ صحیفه نور ، ج 22 ، ص 372 .]
شهر حدیث