نویسنده : محمد فاتحی
نکته چهاردهم: فروش بازیکنان
یکی از موارد مرسوم فوتبال خرید و فروش بازیکنان می باشد. بازیکنان براساس مهارتها قیمت گذاری می شوند و دوران گذشته کوبر پرتعالی را دو میلیون دلار یا مایکل اون را چهارده هزار یورو فروختند. در زمین بازی بزرگ هم انسانها قیمتها و ارزشها مختلفی پیدا می نمایند. برخی از انسانها آنچنان ارزشی می یابند که خداوند خواهان و خریدار آنان می گردد. در قرآن کریم سوره توبه آیه 111 می خوانیم.
إِنَّ اللهَ اشترَی مِنَ المؤمنینَ أنفُسَهُم و أموالَهُم بِأنَّ لَهُمُ الجنَّهَ.
شهدای راه خدا از این گروه می باشند قیمتها ارزش و بهاء انسانها هم مختلف است انسان شناس بزرگ اسلام حضرت علی (ع)می فرمایند: بدانید قیمت شما حداقل بهشت است به کمتر از بهشت خود را نفروشید.»
«الا وَ انَّ ثَمنُکُمُ الجنَّه.» برخی از انسانها هم خود را خیلی ارزان به شیطان می فروشند گاهی به مقدار کمی از دنیای فانی گاهی به چند روز قدرت و حکومت و متأسفانه گاهی به رنگی و ننگی خود را می فروشند.
نکته پانزدهم : محدوده بازی
می دانیم که زمین فوتبال دارای طول و عرض و محدوده مشخصی است در درون محدوده اصلی محدوده های دیگری چون محدوده هیجده قدم مکان مشخص بنام نقطه کرنر و… وجود دارد که توپ و بازیکنان نباید از این محدوده ها خارج شوند. بازیکنان باید در طول زمان بازی در محدوده ها حرکت نمایند.
محدوده حرکات و گفتار انسان هم مشخص است این محدوده ها با نامهایی چون حلال یا واجب، حرام، مکروه، مستحب و مباح توسط داور هستی بوسیله پیامبران بزرگش مشخص و اعلام شده است که تخلف ناپذیر می باشند آخرین پیامبرالهی یعنی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در مورد محدوده ها فرمودند بدانید که:
حَلالُ مُحمَّد حلالٌ الی یومِ القیامَهِ و حرامُ محمَّد حَرامٌ الی یوم القیامَهِ.
محدوده های حلال و حرامی که حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) اعلام نمودند همیشگی است و تا دامنه قیامت تغییر ناپذیر است.
داور هستی اعلام نموده مراقب محدوده ها باشد در محدوده حرام وارد نشوید از محدوده حلال خارج نشوید تا می توانید به محدوده مکروهات نزدیک نشوید و به اندازه انرژی و نشاط خود در محدوده مستحبات قدم بزنید.
در پایان این نکته به زبان ساده پنج محدوده را تعریف می نمایم.
1. محدوده حرام: کارهایی را گوینده که صد درصد باید ترک شود انجام نشود.
2. محدوده حلال واجب: کارهایی که صد درصد باید انجام شود البته شرایط دانایی و بدنی و سنی در انجام آن دخالت دارد.
3. محدوده مستحب: کارهایی را گویند که انجام آنها بهتر از ترک آنهاست.
4. محدوده مکروه: کارهایی را گویند که ترک آنها بهتر از انجام آنهاست.
5. محدوده مباح: کارهایی را گویند که انجام و ترک آن یکسان می باشد.
مثال نوشیدن آب، 1. اگر انسان بفهمد، اگر آب ننوشد از تشنگی می میرد واجب است آب بنوشد اگر چه روزه واجب داشته باشد.
2. حرام است این آب را در ظرف طلا بنوشد و 3. مستحب است این آب را در روز ایستاده و در شب نشسته بنوشد و 4. مکروه است به آب و سایر نوشیدنیها «فوت» نماید و دی اکسید بازدم خود را به آبی که می خواهد بنوشد وارد نماید. 5. حال این آب را در ظرف و لیوان شیشه ای بنوشد یا آلومینیوم و یا… تفاوتی ندارد و مباح است.
نکته شانزدهم: رهنمودهای مربی
می دانیم که یکی از وظایف بازیکن خوب آن است که، بازیکن دستورات و نظرات مربی را درست در زمین بازی اجرا نماید اما برخی از بازیکنان به دلایلی این دستورات مفید و سازنده را اجرا نمی نمایند و موجب ناراحتی مربی می شوند شاید برخی از علل سرپیچی بازیکنان از فرامین مربی موارد زیر باشد.
الف. بازیکن فرمان مربی را خوب درک نکرده.
ب. بازیکن به خاطر تکرویها و خود خواهی دستورات را اجرا نمی نماید.
ج. بازیکن دستورات مربی را فراموش نموده است.
د. بازیکنان به علت اختلاف با یکدیگر نمی توانند در زمین دستورات مربی را اجرا نمایند.
ه. بازیکنان خود را برتر از مربی دانسته و دستورات مربی را کم ارزش تلقی می نمایند و ایده ها و تاکتیکهای خود را برتر می دانند… .
گاهی برخی از ما انسانها نیز در برابر فرامین و دستورات مربی هستی، مانند برخی از بازیکنان فوتبال می شویم و به خاطر درک ناقص از دستورات اسلام یا فراموشی و خود خواهی و منفعت طلبی و حرص و دنیا خواهی و اختلافات جناحی
یا خود را فراتر از دستورات دین دیدن و دانستن، دستورات حیاتبخش اسلام را اجرا می نماییم. بدیهی است همانطور که عدم اجرای دستورات مربی دانا و تکنیکی موجب شکست تیم می شود. اجرا ننمودن دستورات مربی هستی هم در نهایت منجر به شکست انسان در زندگی و دینداری می گردد.
نکته هفدهم: ثمره تلاش تیم یازده نفره
قَد أفلحَ مَن زَکّاهَا* وَ قد خابَ من دسّاهَا. (شمس: 9-10)
رستگار گردید کسی که توانست خود را بسازد و نفس خود را تزکیه نماید و زیان دید کسی که نتواند بر هوای نفس غالب شود.
پس از اتمام زمان بازی و تلاش یازده نفر در زمین بازی پیروزی و یا شکست تیمها مشخص می شود تیمی که تمرین و تلاش بیشتری داشته پیروز می شود.
خداوند که ما را به زمین مسابقه بزرگ فرستاده در سوره شمس یازده قسم خورده که انسانها سرانجام از این زمین به دو شکل پیروز یا شکست خورد خارج می شوند. که شکست یا پیروزی نتیجه تلاش خود انسانها است اگر انسانها تمرین تزکیه داشتند پیروزند و گرنه شکست خواهند خورد.
نکته هیجدهم: ناامیدی ممنوع
یَا عِبادیَ الّذینَ أسرَفُوا عَلَی أنفُسِهِم لا تَقنَطُوا مِن رَحمَهِ اللهِ. (زمر:53)
امید به پیروزی از عوامل پیروزی یک تیم است بارها در مسابقات مختلف فوتبال مشاهده شده است که یک تیم دو گل از تیم مقابل دریافت نموده اما با روحیه و با امید به بازی ادامه داده و نه تنها دو گل خورده را جبران نموده بلکه با یک یا دو گل از تیم حریف جلو افتاده است و ناامیدی به خود را نداده است.
در طول زندگانی انسان نیز گاهی بر اثر غفلتها، شیطان این دشمن شماره یک بشر گلهای گناه را وارد دروازه قلب و جان انسان می نماید. داور هستی می فرماید هر چند گناه نموده اید اما از بخشش و رحمت من ناامید نباشید شما اگر توبه واقعی نمایید من شما را می بخشم.
نکته نوزدهم: اندازه ها
زمین بازی و طول و عرض و ارتفاع دروازه ها محاسبه شده است و دارای اندازه های مختص به خود می باشد هیچکس نمی پرسد چرا طول دروازه هفت متر است اگر هم سؤال نماید می گویند اینها از مقررات فیفا می باشد. هیچگونه اعتراضی دراین زمینه ها نیست. اما جالب است که برخی از انسانها به اندازه هایی که داور هستی برای برخی عبادات مشخص نموده اند اعتراض دارند می گویند چرا نماز صبح دو رکعت است چرا در تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) کلمه «الله اکبر» سی و چهار مرتبه و «الحمدلله» و «سبحان الله» باید هر کدام سی و سه مرتبه بیان شود و یا چرا خمس یک پنجم اموال است در جواب این افراد باید گفت اینها از مقررات بین المللی دین است.
نکته بیستم: گل دقیقه نود
بارها در مسابقات مختلف فوتبال مشاهده نموده ایم که سرنوشت بازی دقیقه های آخر مشخص شده است و دقیقه آخر تیم برنده را بازنده و تیم بازنده را برنده نموده است.
همین حالت در زندگی انسان ممکن است اتفاق بیفتد گاهی عملکرد فردی به گونه ای است که تا آخرهای عمر اهل بهشت است اما روزهای آخر عملی انجام می دهد که صد درصد چرخش ایجاد شده نتیجه عکس می شود. بدیهی است
عکس این حالت هم ممکن است اتفاق بیفتد و انسانی که تا نزدیکهای جهنم رفته عملی انجام دهد و از اهالی بهشت بشود. به دو حدیث جالب در رابطه با این نکته توجه نماییم.
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) می فرماید: ای بسا فاصله شما با بهشت و جهنم به اندازه زمان دوشیدن یک گوسفند باشد ودر همین فاصله کاری کنید که نتیجه عوض شود.
حضرت علی (ع)می فرماید:
کَم مِن دَنَف قَد نَجا وَ کَم مِن صحیح قد هوی. (نهج البلاغه)
چه بسیار انسانهای بیماری (بیماری روحی بی دینی) که نجات یافتند و انسانهای سالمی که هلاک شدند.
نکته بیست و یکم: سه عامل مهم پیروزی
در موفقیت یک تیم عوامل متعددی دخالت دارند می توان از مهمترین آنها به سه عامل و فاکتور مربی دروازبان و بازیکنان تیم اعم از مدافعان و مهاجمان اشاره نمود این سه عامل نقش کلیدی در موفقیت تیم دارد و موجبات نجات تیم از شکست را فراهم می نمایند.
در زندگی دینی انسان نیز عوامل متعددی در موفقیت و سعادت او مؤثرند. سه عامل کلیدی و تعیین کننده می باشند. حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و اله) این سه عامل را اینگونه معرفی می نمایند.
ثَلاثُ مُنجِیات و َثلاثُ مُهلِکات فَالمُنجِیاتُ العَدلِ فِی الرِّضا وَالغَضَبِ وَالقَصدُ فِی الغِنی وَ الفقرِ وَ خشیهِ اللهِ فی السّرِّ وَالعلانِیَهِ.
سه عامل نجات بخش و سه عامل هلاک کننده انسان می باشند اما سه عامل نجات بخش عبارتند از:
الف. عدالت در هر حال عدالتی فراگیر و همه جانبه چه انسان خشنود از شخص و مطلبی باشد و چه عصبانی و نگران باشد.
اگر در همه حال انسان از خط مسقیم عدالت منحرف نشود می توان گفت یک سوم راه نجات را یافته است.
ب. قصد و میانه روی در هزینه ها انسان بکوشد چه در زمان فراوانی و ثروت و چه در زمان کمبود و فقر در مسائل ضروری برای خرج و هزینه ها میانه رو باشد افراد زیادی را اطرافمان می بینیم که در اوج ثروت دیگر حسابی برای هزینه ها ندارند و گاه هزینه هایی غیر ضروری می نمایند طولی نمی کشد که به فقر و نداری می افتند.
ج. ترس و خشیت از خدا در آشکار و نهان البته این ترس از خدا به معنای وحشت از خدا نیست ترس از خدا همانند ترس انسانی از انسان دیگر نیست ترس از خدا به معنای حفظ حریم الهی است به معنای ترس از مجازات الهی برای اعمال خلاف و غیر شرعی و غیر انسانی است.
به هر حال انسانهایی که چه در جمع و عیان و چه در تنهایی و پنهان بدانند خداوند مراقب آنان است «اَلَم یَعلَم بِاَنَّ اللهَ یَری» (علق: 14) به خود اجازه نافرمانی از فرمان الهی و ارتکاب گناه را نمی دهند و همین ترک گناه و یا آلوده نشدن به آن از موجبات رهایی و نجات انسان می باشد.
نکته بیست و دوم: غم ها و شادی ها
بارها در مسابقات مختلف شادی و غم اعضاء و طرفداران تیمها مشاهده می شود. می بینیم که با به ثمر رساندن گل شادی و با دریافت گل غم ایجاد می شود آری بازیکنان با به ثمر رساندن، گل اعضای تیم و طرفدارانشان را شاد
می نمایند و با از دست دادن یا دریافت گل خشم و عصبانیت و ناراحتی را در طرفداران خود بوجود می آورند.
طبق احادیث و روایات مؤمنان می توانند با اعمال خوب و نیک و صالح خود خداوند و پیامبر و ائمه اطهار را شاد می نمایند و یا با اعمال بد آن بزرگواران را غمناک نمایند. در حدیثی از پیشوای ششم حضرت امام صادق(ع)می خوانیم که فرمودند:
چرا شما پیامبرتان را ناراحت می نمایید پرسیدند چگونه ما پیامبر (صلی الله علیه و آله ) را ناراحت می نماییم در حالی که پیامبر را ندیده ایم؟ امام فرمودند: مگر نمی دانید که اعمال شما بر پیامبر ( صلی الله علیه و آله) عرضه می شود ایشان اعمال شما را مشاهده می نمایند از اعمال خوب شما شاد و از اعمال زشت شما ناراحت می شوند.
نکته بیست و سوم: ورود بازیکن ذخیره به بازی
می دانیم که بازیکن ذخیره مستقیم از نیمکت ذخیره ها به زمین بازی نمی آید بلکه مقداری دور زمین می دود و خود را گرم می نماید. تا با آمادگی بییشتر وارد زمین شود.
برخی از عبادات نیز آن گونه مقدماتی دارد که انسان با آمادگی بیشتر وارد عبادت شود به طور مثال برای ورود به ماه مبارک رمضان، روزه آخر ماه شعبان مستحب است یا برای ورود به نماز بیان اذان و اقامه مستحب است.
در روایات نسبت پاداش نمازی که برای آن اذان و اقامه گفته اند به نمازی که بدون اذان و اقامه شده است را نسبت دریا به قطره می دانند.
نکته بیست و چهارم: مانند توپ بازی
در جلد چهارم کتاب جالب حکایتهای شنیدنی استاد اشتهاردی داستانی به این مضمون می باشد. ابوسفیان پدر معاویه در سال هفتم هجرت در جریان فتح مکه در ظاهر مسلمان شد ولی تا آخر عمر، درون و باطنی ناپاک داشت و نسبت به خاندان رسالت عداوتی سخت و عمیق داشت که گاهی آن را آشکار می نمود.
هنگامی که عثمان خلیفه سوم به حکومت رسید چون ابوسفیان و عثمان از بنی امیه بودند ابوسفیان با کمال بی شرمی به عثمان گفت: اکنون خلافت به دست ما افتاده و بنی امیه باید خلافت و حکومت را مانند توپ بازی در دست بچه ها بین خود نگه دارند تا برای همیشه توپ در دست ما باشد و بعد ادامه داد به خدا قسم نه بهشتی در کار است و نه دوزخی!!!
عثمان گفت: از من دور شو! ابوسفیان گفت: آیا کسی حرفهای ما را شنید؟ زبیر در آنجا بود و گفت: من حرفهای شما را شنیدم ولی مطمئن باشید که آنها را می پوشانم.
متأسفانه امروز مشاهده می شود کارکنان برخی از ادارات دولتی مراجعان را چون توپ فوتبال به یکدیگر پاس می دهند.
نکته بیست و پنجم: پنالتی(1)
بارها مشاهده نموده ایم که دو تیم در وقت بازی و وقت اضافه نتوانسته اند پیروزی را بدست آورند و نتیجه بازی باید با ضربات پنالتی مشخص شود. به عبارت دیگر تمام تلاشهای یکصد و بیست دقیقه ای بازی با ضربات پنالتی که
در چند دقیقه انجام می شود برابر است در بین عبادات هم گاهی عبادتی کوتاه (از نظر زمان عبادت) چند برابر عبادتی زیاد (از نظر زمان) ارزش و اهمیت دارد که به چند نمونه از آنها اشاره می شود.
الف. بیان تسبیحات حضرت زهرا(سلام الله علیها)[الله اکبر (سی و چهار مرتبه)، الحمدلله (سی و سه مرتبه)، سبحان الله (سی و سه مرتبه)] از نظر زمان عبادت کوتاه اما از نظر پاداش بیشتر از هزار رکعت نماز مستحبی پاداش دارد.
امام صادق (ع) می فرمایند بیان تسبیحات مادرم حضرت زهرا (سلام الله علیها) بعد از نماز برای من از اقامه هزار رکعت نماز مستحبی محبوب تر می باشد.
ب. پاداش اقامه نمازهای واجب همراه جماعت بسیار بسیار بیشتر از اقامه آنها به صورت غیر جماعت می باشد. در رساله ها آمده پاداش یک رکعت نماز جماعت که از ده نفر و بیشتر شرکت کننده داشته باشد را نمی توان محاسبه نمود.
ج. پاداش اندکی وقت صرف نمودن برای حل مشکل یک نفر از پاداش حج مستحبی اگر بیشتر نباشد برابری می نماید.
د. پاداش نگاه محبت آمیز به چهره پدر و مادر و نیکی به آنها گاهی از عبادتهای طولانی بیشتر می باشد.
ه. پاداش چند دقیقه تفکر گاهی از یک عمر عبادت افزون تر می باشد.
نکته بیست و ششم: پنالتی (2)
این آخرین ضربه پنالتی است که چنانچه به گل تبدیل شود تیم قهرمان جهان می شود و جام را تصاحب می نماید به پاداش بسیاری می رسد. مربی ماهرترین بازیکن پنالتی زن را پشت توپ می فرستد و بازیکن که حساسیت ضربه خود را درک نموده و تمام توان و تکنیک و زیرکی توپ را وارد دروازه می نماید غریو شادی از بازیکنان و طرفدارانشان بلند می شد چون می دانستند به امتیاز و پاداش زیادی رسیده اند.
صفحه دیگر، آخرین سلام نمازگزار است اگر نماز در صف جماعتی که بیشتر از ده نفر حضور داشته باشند برگزار شود نمازگزار می داند با بیان آخرین سلام نماز «السلام علیکم و رحمه الله و برکاته» به امتیاز و پاداش بسیار بسیار زیادی می رسد آنچنان پاداشی که با هیچ رایانه ای قابل محاسبه نیست گفته اند اگر تمام درختان قلم شود و دریاها مرکب بشود و جن و انس نویسنده نمی توانند ثواب یک رکعت نماز جماعت را بنویسند. راستی آیا می شود محاسبه نمود که از تمام درختان دنیا چند قلم ساخته می شود؟ تا چه رسد به اینکه با این قلمهای زیاد چه عددی را می توان نوشت؟!!
نکته بیست و هفتم: استپ سینه
یکی از دلایل موفقیت برخی از بازیکنان توانایی آنان در نگهداری توپ بوسیله سینه «استپ سینه» می باشد. در زندگی اجتماعی نیز یکی از دلایل موفقیت برخی از انسانها استپ سینه می باشد یعنی فرد بتواند اسرار خود و دیگران را در سینه خود حفظ نمایند در احادیث نورانی اسلام می خوانیم که «سِرُّکَ اَسیرُک» اسرار تو اسیر تو هستند اما وقتی این اسرار را بیان نمودی تو اسیر اسرارت هستی، برای اینکه جامعه به رشد خود ادامه دهد لازم است افراد جامعه اسرار یکدیگر را حفظ نمایند.
افرادی که رازدار نیستند و استپ سینه رازداری ندارند آرام آرام اعتماد خود را از دست می دهند و دیگر نمی توانند به اهداف خود برسند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید:
صَدرُ المؤمِنِ صندُوقُ سِرُّهُ.
سینه مؤمن محل امن نگهداری رازهاست.
نکته بیست و هشتم: پیراهن تیم
هر تیمی برای خود پیراهن و لباسی با رنگ مخصوص دارد. عضو یک تیم باید تمام شرایط باشگاه و تیم را دارا باشد تا بتواند پیراهن آن تیم را بپوشد. بدیهی است که بازیکن فقط با پوشیدن پیراهن یک تیم عضو آن تیم نمی شود. پیراهن و لباس تنها کسی را بازیکن و یا عضو تیم نمی نماید.
آزمونهای مختلف و مشکلی را بازیکن چه قبل از عضویت یک تیم چه پس از آن باید با موفقیت پشت سر بگذارد تا شایستگی و لیاقت ماندن در تیم را داشته باشد.
برای باقی ماندن در باشگاه ایمان و مسلمانی نیز باید امتحانات و ابتلائات سختی را با موفقیت پشت سر نهاد خداوند حکیم در قرآن کریم می فرمایند ما از مؤمنان آزمونهای مختلفی می گیریم. برخی از این آزمونها عبارتند از:
وَ لَنَبلُوَنَّکم بِشَی ء من الخوفِ وَالجُوع وَ نقص من الاموال وَ الانفسِ وَ الَّثَمراتِ… .(بقره: 155)
آزمون جنگ و ترس آزمون گرسنگی و کمبودها، آزمون از دست دادن عزیزان و… .
اگر انسانی در این آزمونها موفق باشد شایستگی پیراهن ایمان که لباس تقوا نام دارد را پیدا می نماید و کسانی که دارای چنین لباسی باشند به بهشت و رضوان الهی وارد می شوند.
نکته بیست و نهم: استفاده از موقعیتها و فرصتها
بازیکنان موفق کسانی هستند که از فرصتها و موقعیتهایی که در زمین بازی برای آنان پیش می آید استفاده نمایند افسوس و ندامت شدید نتیجه از دست دادن چنین موقعیتهایی است که می توانستند از آن استفاده نمایند و توپ را وارد دروازه، حریف نمایند.
اما می دانیم که افسوس و ندامت چیزی را تغییر نمی دهد و گاهی موجب زیان هم می باشد در طول عمر یک انسان خداوند نیز چنین موقعیتهایی را برای او پیش می آورد تا انسان از آنها استفاده نماید و بتواند غنچه های عبودیت و معرفت را در دروازه قلب خود شکوفا نماید و به ثمر برساند.
این فرصتها چون نسیم آرام بخش در زندگی انسان می وزد این انسان است که باید خود را در مسیر آن قرار دهد. «الا وَ اِنَّ فی اَیّامِ دَهرِکُم نَفَخاتٌ الا فَتعرضوا لَها» روزها و شبهای جمعه ماه های رجب و شعبان و رمضان اعیاد مختلف اسلامی از بارزترین این ایام و موقعیتها می باشند. سعی نماییم از این فرصتها استفاده نماییم که بنابر فرمایش حضرت علی (ع)فرصتها چون ابرها در گذرند. آری فرصتها چون ابرها بی سرو صدا و بی اجازه از دست می روند و زمان بازگشت آنها نامعلوم می باشد.
منبع :فاتحی محمد / فوتبال زندگی / انتشارات زمزم هدایت /چاپ اول : 1386