اعتقاد به ظهور منجی و مصلحی جهانی ایدهای فراگیر و همگانی است. پیروان مکتبها و ادیان مختلف، ایده مهدویت به معنای مزبور را باور دارند. تفاوتی که در این باره وجود دارد، مربوط به ویژگیهای شخصی و شخصیتی مصلح جهانی است.
در تفکر اسلامی، منجی و مصلح جهانی «مهدی» نام دارد و از دودمان رسول گرامی اسلام(ص) است. از دیدگاه شیعه دوازده امامی، مهدی موعود(عج) از نسل امام حسین(ع) و یگانه فرزند امام حسن عسکری(ع) است که در نیمه شعبان سال 255 هـ .ق در شهر سامرا دیده به جهان گشود و چون حاکمان عباسی در پی قتل او بودند، خداوند وجود او را از دیدگان پنهان ساخت تا آخرین حجت الهی محفوظ بماند و آن گاه که شرایط ظهور و قیام او فراهم شود، قیام کند و حکومت عدل جهانی را بر پا سازد. البته جمع کثیری از دانشمندان بزرگ اهل سنت اندیشه ولادت و غیبت مهدی موعود(عج) را می پذیرند، ولی مشهور آنان بر این باورند که منجی و مصلح جهانی هنوز به دنیا نیامده و در آستانه ظهور، دیده به جهان خواهد گشود.
در این نوشتار دکترین مهدویت در سه بخش تبیین میشود:
1. جهانی بودن قیام و حکومت مهدوی؛
2. مبانی فلسفی و کلامی حکومت جهانی مهدوی؛
3. اهداف و دستاوردهای حکومت جهانی مهدوی.
اینک به تبیین محورهای یاد شده، می پردازیم:
*حکومت جهانی مهدوی
1. عقل و حکومت جهانی مهدوی:
وجود امام معصوم و تصرف او در امور جامعه بشری و مدیریت و رهبری سیاسی او مظهر و مصداق لطف الهی در مورد مکلفان می باشد. عبارت معروف خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب تجرید الاعتقاد که نوشته: وجودُه لطفٌ و تصرفه لطفٌ آخَر و عدمُه منّا.
ناظر به این مطلب است. البته همین که مکلفان معتقد باشند که امام معصوم وجود دارد؛ اگرچه او را نمی بینند، در نوع رفتار آنها مؤثر خواهد بود و آنان را به طاعت خدا نزدیک و از معصیت او دور می سازد. البته آن حضرت از وضعیت مکلفان آگاه است و اعمال خوب آنها موجب خشنودی و اعمال بد آنان موجب ناراحتی او می گردد.
از یک طرف وجود امام و رهبری او مصداق لطف الهی است و از طرفی دیگر، موضوع قاعده لطف تکلیف و مکلف است و ویژگی های جغرافیایی، تاریخی، نژادی، زبانی، مکتبی و غیره در این باره تأثیری ندارد. لذا این قاعده شامل حال همگان می شود و جامعه بشری را فرا می گیرد. بنابراین، مقتضای برهان عقلی لطف جهانی بودن حکومت مهدوی می باشد.
2. قرآن و حکومت جهانی مهدوی:
آن دسته از آیات قرآن که ناظر بر حکومت مهدوی هستند نیز بیانگر جهانی بودن آن هست:
1. «و لقد کَتَبنا فی الزبورِ من بعد الذّکرِ اَنّ الأرض یَرِثُها عبادیَ الصّالحون»، هر آینه پس از قطعی نمودن در ذکر (تورات یا قرآن) در زبور نوشتیم که صالحان وارث زمین خواهند شد. چنان که روشن است در این آیه از حکومت صالحان بر کل زمین سخن به میان آمده است.
2. «و نُریدُ أن نَمُنّ علی الذین استُضعِفُوا فی الأرض و نَجعلهُم ائمه و نجعلهم الوارثین»، اراده ما بر این تعلق گرفته است که مستضعفان در زمین را مورد امتنان و لطف خود قرار داده آنان را پیشوایان بشر و وارثان زمین قرار دهیم. در دلالت این آیه بر جهان شمولی حکومت مهدوی، هیچ تردیدی وجود ندارد.
3. «وعدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم»، خداوند خلافت بر زمین را به مؤمنان و صالحان از شما امت اسلامی وعده کرده است چنان که به پیشینیان چنین خلافتی را عطا فرمود و توانایی تحقق بخشیدن به دینی که برای آنان پسندیده است را به آنان خواهد داد. طبق روایات بسیاری از امامان معصوم? این آیه بر حکومت جهانی مهدوی تطبیق گردیده است ، و مفاد آن خلافت در کل زمین است.
4. «الذین ان مکّنّا هم فی الارض اقاموا الصلوه و آتوا الزکوه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبه الأمور»، انسانهایی که اگر به آنان در زمین مکنت و قدرت عطا کنیم نماز برپا داشته، زکات میپردازند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند، و فرجام امور از آن خداوند است. این آیه، اگرچه شامل حکومت های محدود و منطقه ای الهی هم می شود، ولی شکی نیست که مصداق کامل آن حکومت جهانی مهدوی(عج) است، بدین جهت امام باقر(ع) فرموده: این آیه مربوط به مهدی آل محمد(ص) و یاران او است؛ خداوند آنان را مالک شرق و غرب جهان میسازد، او دین را آشکار کرده و با کمک یارانش بدعت و باطل را از میان بر میدارد.
3. حکومت جهانی مهدوی در روایات:
روایات پیامبر(ص) و خاندان پاک او آشکارا بر جهانی بودن حکومت مهدوی دلالت دارند. چنان که در حدیث مشهوری که از پیامبر(ص) روایت شده فرموده است: اگر حتی جز یک روز از عمر دنیا باقی بماند خداوند مردی از خاندان مرا بر میانگیزد تا جهان (زمین) را پر از عدل و داد سازد، چنان که پیش از آن ظلم و جور فراگیر شده بود.
امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: دنیا پس از اینکه به ما پشت کرده سرانجام به سوی ما باز خواهد گشت، همان گونه که شتر چموش به سوی فرزندش باز میگردد، آنگاه آیه «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض…» را تلاوت فرمود. ابن ابی الحدید در شرح سخن امام(ع) گفته است، به اعتقاد اصحاب ما این سخن امام ظهور و قیام امامی را وعده میدهد که مالک زمین شده و بر همه سرزمینها استیلا مییابد.
امام باقر(ع) نیز فرموده: قائم(مهدی موعود(عج)) از خاندان ماست، نصرت خداوند او را تأیید میکند و با ایجاد رعب در دل دشمنان از نصرت الهی بهرهمند میشود، همه زمین در اختیار او قرار میگیرد و گنجینهها و اندوختهها بر او آشکار میشود، حکمرانی او شرق و غرب را در بر میگیرد، خداوند به واسطه او دین خود را بر همه ادیان مسلط و نمایان میگرداند هر چند مشرکان خوش ندارند.
روایات در این باره بسیار است، ولی به نمونهای یاد شده بسنده میکنیم.
*مبانی حکومت جهانی مهدوی
مقصود از این مبانی، مقدمات و مقومات فکری و اعتقادی حکومت جهانی مهدوی است، یعنی تصویر و تصدیق حکومت جهانی، متوقف بر تصویر و تصدیق آنهاست. این مبانی عبارت اند از:
1. خدا پرستی: از آنجا که حکومت جهانی مهدوی حکومتی است الهی نخستین مبنا و شالوده فکری و عقیدتی آن خداپرستی است، یعنی تصویر حکومت جهانی مهدوی ـ آن گونه که در شریعت اسلامی ترسیم شده ـ در گرو اعتقاد به وجود خداوند و پرستش او است. کسی که خدا را انکار کند و او را نپرستد، نمیتواند به حکومت جهانی مهدوی معتقد شود، به عبارت دیگر: نخستین گام تئوریک برای قبول حکومت جهانی مهدوی نفی ماتریالیسم و پذیرش جهانبینی الهی و توحیدی است.
2. عدالت خواهی و تعالی جویی انسان: اندیشه حکومت جهانی مهدوی که پرچمدار عدالت و تعالی انسانی در سطح جهانی است، بر این اصل استوار است که انسان فطرتاً عدالت خواه و تعالی جو است. اگرچه تاریخ بشر کارنامه درخشانی در این باره نداشته و همواره ستم گری و تباهی گرایی قدرت طلبان و سلطه گران راه را بر بسط عدالت و تعالی جوامع بشری بسته و عدالت خواهی و تعالی جویی قربانیان بی شماری داده است، ولی تمایل به عدالت و عشق به فضیلت هیچ گاه از زندگی بشر به کلی رخت بر نبسته و همواره انسان های برجسته و بی شماری در این راه فداکاری کرده اند. امروز نیز چراغ عدالت هم چنان پرفروغ است، منتها در طول تاریخ انسان های شیطان سیرت با استفاده از جهالت و اهرم های شیطانی دیگر مانع بسط و گسترش چنین روحیه و اندیشه ای در جهان شده و اجازه نداده اند این تمایل و اندیشه به صورت یک عزم جهانی نمایان شود، لذا این پدیده فرخنده در آینده تاریخ رخ خواهد داد و زمینه حکومت جهانی مهدوی فراهم خواهد شد.
3. اسلام و خاتمیت: حکومت جهانی مهدوی حکومتی اسلامی است، بر این اساس، دومین مبنای فکری و تصدیقی آن پذیرش اسلام به عنوان آخرین شریعت آسمانی است.
4. جهان شمولی اسلام: شریعت اسلام، علاوه بر اینکه آخرین شریعت الهی هست، آیینی است همگانی و جهانشمول و چنان که برخی پنداشتهاند، تنها به جامعه عرب اختصاص ندارد. دلایل جهانشمولی اسلام در کتابهای کلام و تفسیر تبیین شده است.
5. اسلام و حکومت: حکومت یکی از ارکان شریعت اسلام است، این گونه نیست که اسلام صرفاً به مسایل اعتقادی، اخلاقی و اخروی پرداخته باشد، بلکه به حیات مادی و دنیوی بشر نیز اهتمام ورزیده و تحقق امنیت و عدالت را در جامعه بشری از اهداف بزرگ خود قرار داده است. البته این مسأله اختصاص به اسلام ندارد، بلکه همه شریعتهای آسمانی دارای چنین ویژگیای بودهاند. این مطلب از آیات مربوط به نبوت عامه به روشنی به دست میآید، زیرا در این آیات از داوری در اختلافات میان مردم و برپایی قسط در جامعه به عنوان اهداف عمومی پیامبران یاد شده است. اصولاً بخش عظیمی از احکام اسلام به گونهای است که بدون تشکیل حکومت اسلامی زمینه اجرای آنها به نحو مطلوب فراهم نخواهد شد.
بنابراین، یکی از مبانی نظری حکومت جهانی مهدوی نفی نظریه سکولاریسم و جداسازی حکومت از دین است. لذا آنان که به سکولاریسم اعتقاد دارند نمی توانند حکومت جهانی مهدوی را قبول و باور داشته باشند. در این جا، سکولارهای مسلمان با انبوه روایاتی روبرو خواهند شد که از حکومت جهانی مهدوی سخن به میان آورده و از عدالت و امنیت جهانی و عمران سرزمین ها به عنوان دست آوردهای بزرگ آن یاد کرده اند. بدون شک این روایات اندیشه سکولاریسم را، به ویژه در مسئله مهدویت، مردود می سازند.
6. حکومت ولایی: حکومت جهانی مهدوی حکومتی ولایی است، حکومت ولایی ریشه در ولایت و مشیت خداوند دارد و مشروعیت حکومت از ولایت و مشیت خداوند سرچشمه می گیرد، برخلاف حکومت های امروزی بشر که منشأ مشروعیت آنها خدایی نیست، حال یا نژاد و وراثت است، مانند حکومت های سلطنتی، یا غلبه و استیلای نظامی است، مانند حکومت های کودتایی، یا رأی و خواست اکثریت افراد یک جامعه است مانند حکومت های دموکراتیک. منطق حکومت ولایی این است که هیچ کس بدون رضایت دیگران حق تصرف در امور دیگران را ندارد، و از طرفی معمولاً رضایت همگانی برای دخالت فرد یا افرادی در سرنوشت آنها حاصل نمی شود.
براین اساس، هیچ یک از حکومتهای بشری از مشروعیت دینی برخوردار نیستند، اما حکومت ولایی که از ولایت و مشیت خداوند سرچشمه می گیرد، از چنین مشروعیتی برخوردار است، زیرا خداوند، آفریدگار و مالک انسان و جهان است و بالذات حق تصرف در امور بندگان خود را دارد، و از طرفی، افعال الهی ـ اعم از تکوینی و تشریعی ـ بر مبنای علم و حکمت و رحمت استوار است و هیچ گونه عیب و نقصی در آن راه ندارد. بر این اساس اگر کسی را به عنوان پیشوای دینی و دنیوی مردم برگزیند، از مشروعیت دینی برخوردار خواهد بود. البته، اعمال رهبری سیاسی و اجتماعی بدون مقبولیت مردم امکان پذیر نیست، از این رو تحقق یافتن حاکمیت سیاسی پیامبران و امامان منوط به آمادگی و پذیرش جامعه بوده که این شرط در مواردی تحقق یافته، و در موارد بسیاری نیز تحقق نیافته است. بدون شک شرط مزبور در حکومت جهانی مهدوی به شکل ایده آل تحقق خواهد یافت و در نتیجه مشروعیت الهی آن با مقبولیت عمومی بشر هم آهنگ خواهد شد.
البته، شرط ولایی بودن با شرطهای پیشین این تفاوت را دارد که اگر کسی به حکومت ولایی هم اعتقاد نداشته باشد ولی حکومت اسلامی را به رهبری حضرت مهدی(عج) بپذیرد میتواند به حکومت جهانی مهدوی اعتقاد داشته باشد، هر چند مبنای مشروعیت آن را خواست مردم بداند، چون پیش فرض حکومت جهانی مهدوی این است که حداقل، عموم مستضعفان جهان رهبری آن پیشوای دادگستر را خواهند پذیرفت و از او حمایت خواهند کرد. از دیدگاه این افراد مقبولیت عمومی حکومت مهدوی تأمین کننده مشروعیت دینی آن هم خواهد بود، ولی مطابق نظریه ولایی بودن حکومت، مشروعیت دینی و مقبولیت مردمی دو مقوله جدا از یک دیگر است.
7. امامت معصوم: حکومت جهانی مهدوی براساس دیدگاه شیعه، توسط آخرین امام معصوم تحقق خواهد یافت، لذا امامت معصوم نیز یکی از مبانی این حکومت به شمار می رود. روشن است که این شرط از دیدگاه مذاهب غیرشیعی لازم نمی باشد. اما از آنجا که به مقتضای دلایل عقلی و نقلی مذهب شیعه اثنا عشری کامل ترین مذهب اسلامی است، اندیشه مهدویت در کامل ترین شکل آن در این مذهب تبلور یافته است.
دستاوردهای حکومت جهانی مهدوی
دستاوردهای حکومت جهانی مهدوی با آرمانهای آن برابر است، زیرا عموم انسانها آرزوی تحقق آن را دارند و نمونه اعلای حکومتهایی است که تمام پیامبران الهی و عدالت خواهان جهان در پی برپایی آن بودند، ولی در مقیاس جهانی جامه عمل بر تن نکرده است؛ به هر حال حکومت جهانی مهدوی حکومتی است که تجلی کامل مشیت الهی در قالب حکومت ولایی در زندگی بشری است. بنابراین، در باره حکومت جهانی مهدوی می توان گفت آن چه همه حکومت های خوب دارند و یا باید داشته باشند، این حکومت به تنهایی در بردارد. از این روی، حکومت جهانی مهدوی فصلی از کتاب تاریخ سیاسی، عقیدتی، اخلاقی، عرفانی و اجتماعی بشر را رقم خواهد زد که عصاره همه مکارم و فضایل انسانی است.
این حکومت از یک سو نقطه پایان حیات بشری در سرای دنیا و مطلع زندگی اخروی خواهد بود و آن چه در این حکومت در حد ظرفیت دنیا تبلور خواهد یافت حاکمیت، علم، قدرت، حکمت، عدالت، رحمت الهی در زندگی انسان است و مستکبران مستوجب قهر الهی میشوند. از سوی دیگر، مستضعفان طعم شیرین عدالت و رحمت را در همه ابعاد زندگی اجتماعی خواهند چشید، چنان که مجموعه حیات بشری نشان گر علم، قدرت، حکمت و رحمت خداوندی خواهد بود. در چنین شرایطی نظام زندگی اجتماعی بشر بر حقیقت استوار خواهد گردید و ستم گری، جهالت و امثال آن ریشه کن خواهد شد.
ما در اینجا با الهامگیری از آیات و روایات نمونههایی از دستاوردهای حکومت جهانی مهدوی را بازگو میکنیم، چون آگاهی از این دست آوردها و توجه به آنها میتواند زمینه سنجش حکومت جهانی مهدوی را با حکومتهای دیگر که فیلسوفان و سیاستمداران غربی تحت عنوان «جهانی سازی» از آن یاد میکنند فراهم میسازد:
1. جهانشمولی یکتاپرستی و اسلام
پیامبران الهی از آدم تا خاتم منادیان توحید و یکتاپرستی بودهاند: «و لقد بعثنا فی کل امهٍ رسولاً ان اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت»، هر آینه در میان هر امتی پیامبری را برگزیدیم تا آنان را به پرستش خداوند و دوری از طاغوت دعوت کند.
نهضتهای پیامبران با توحید آغاز شده و نخستین شعار و پیام آنان این بوده: «اعبدوالله ما لکم من اله غیره».
پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز در نخستین شعار و پیام خود به مردم فرمود: «قولوا لاالهالاالله تفلحوا». اما در طول تاریخ بشر پیوسته طاغوتیان در برابر پیامبران ایستادند و از تحقق این آرمان الهی در شکل جهانی و همگانی آن جلوگیری کردند، اما این آرمان در حکومت جهانی مهدوی واقعیت خواهد یافت. «هوالذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لوکره المشرکون»، اوست خدایی که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان غالب و نمایان سازد اگرچه مشرکان آن را نپسندند.
در احادیث متعددی که از طریق شیعه و اهل سنت روایت شده آمده است که آیه یاد شده ناظر به ظهور مهدی موعود(عج) و هنگامی است که حضرت عیسی(ع) از آسمان به زمین فرو میآید. در آن زمان هیچ آیینی جز اسلام رسمیت نخواهد داشت. سیوطی از جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده که گفته است: این آیه تحقق نمییابد مگر هنگامی که یهودی و نصرانی پیرو هیچ آیین آسمانیای جز اسلام نخواهد بود و این زمانی است که عیسی بن مریم از آسمان نازل میشود.
شیخ صدوق از ابوبصیر روایت کرده که گفت: امام صادق(ع) درباره آیه یاد شده فرمود: تأویل این آیه هنوز تحقق نیافته و تا وقتی قائم ما خروج ننماید تأویل آن تحقق نخواهد یافت، هنگامی که او قیام کند هر کافر و مشرکی از قیام او ناخشنود خواهد بود، طبرسی از امام باقر(ع) روایت کرده که فرمود: این آیه هنگام خروج مهدی آل محمد(ص) تحقق خواهد یافت، در آن زمان هیچ کس باقی نخواهد ماند مگر اینکه به پیامبر اسلام(ص) ایمان می آورد.
در اینجا یادآوری دو نکته لازم است:
الف) گرچه آیینهای یهود و مسیحیت نیز به عنوان ادیان ابراهیمی و توحیدی شناخته میشوند، ولی با توجه به عقاید آنان درباره عزیر و مسیح علیه السلام و نیز درباره احبار و رهبان و نظایر آن این ادیان توحیدی خالص نیستند. و یگانه آیین توحیدی خالص آیین اسلام است، از این رو، در حکومت جهانی مهدوی توحید با معیار اسلامی آن در جهان گسترش خواهد یافت و در نتیجه آن چه به عنوان دین رسمی پذیرفته می شود تنها دین اسلام است.
ب) غلبه و ظهور دین اسلام بر ادیان دیگر دو جلوه دارد. یکی از نظر منطق و استدلال، و دیگری از نظر حاکمیت سیاسی. آن چه تا کنون تحقق نیافته و با قیام امام عصر(عج) تحقق خواهد یافت، نوع دوم است اما نوع نخست از آغاز ظهور اسلام پیوسته محقق بوده و خواهد بود. «أفغیر دین الله یَبغُونَ و لَهُ أسلم مَن فی السموات والأرض طوعاً و کرهاً»، آیا جز دین خداوند را بر میگزینند در حالی که همه کسانی که در آسمانها و زمین هستند از روی رضایت یا کراهت تسلیم او شدهاند.
در تأویل این آیه از امامان معصوم روایت شده که مقصود از اسلام توحید و یکتاپرستی است، و تحقق آن به صورت جهانی و همگانی در زمان ظهور و قیام مهدی موعود(عج) تحقق خواهد یافت. عیاشی از امام صادق(ع) روایت کرده که پس از تلاوت این آیه فرمود: هنگامی که قائم(عج) قیام کند سرزمینی یافت نخواهد شد مگر آنکه در آن به یگانگی خداوند و نبوت پیامبر اسلام گواهی داده خواهد شد.
از امام کاظم(ع) هم روایت شده که فرمود: این آیه ناظر به قیام قائم(عج) است. در آن هنگام پیروان همه مذاهب یا از روی رضایت یا کراهت آیین اسلام را خواهند پذیرفت.
2. گسترش فضایل و ارزشهای دینی
حکومت جهانی مهدوی نمونهای ایده آل از یک حکومت دینی است، طبیعی است که آن چه برای یک حکومت دینی اولویت دارد توسعه و تعمیق باورها و رفتارهای دینی مردم است. البته این کار نیازمند برنامه ریزی جامع است تا مسایل رفاهی و نیازهای طبیعی و دنیوی بشر را هم در برداشته باشد. چنان که پس از این بیان خواهد شد. این مسایل در حکومت جهانی مهدوی جایگاه خاص خود را دارند. اما اینک سخن از دست آوردهای حکومت جهانی مهدوی است که یکی از آنها گسترش فضایل و ارزشهای دینی در گستره جهانی است.
یکی از مهمترین ارکان تحقق این آرمان این است که دولت مردان و کارگزاران حکومت مهدوی از شایستهترین انسان ها و دیندارترین آنها خواهند بود: «اِنّ الأرض یرثُها عبادی الصالحون»، صالحان وارثان زمین خواهند شد، «الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوه و آتوا الزکوه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر»، آنان کسانی اند که نماز بر پا می دارند، زکات میدهند، امر به معروف و نهی از منکر میکنند.
درباره یاران حضرت مهدی(عج) که در حقیقت عناصر اصلی حکومت مهدوی است، روایت شده است که مصادیق آیه کریمه «یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتی الله بقوم یحبهم و یحبونه اذلّه علی المؤمنین اعزه علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لایخافون لومه لائم ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء والله واسع علیم» است، این آیه کریمه از انسانهایی خبر میدهد که خداوند آنان را در آینده پدید خواهد آورد، خداوند آنان را دوست میدارد و آنان نیز خداوند را دوست میدارند، در برابر مؤمنان اظهار ذلت میکنند و با کافران با عزت برخورد میکنند، در راه خدا جهاد کرده و از ملامت ملامتگران نمیهراسند. این ویژگیها جلوههایی از فضل خداوند است که بر اساس مشیت حکیمانهاش به افراد میدهد.
بیشک هر گاه رهبران سیاسی جامعه انسان هایی پارسا و متدین باشند، جامعه به سوی پارسایی و دینداری گرایش خواهد داشت. چنان که گفته شده است: «الناس علی دین ملوکهم». لذا با توجه به این عوامل جامعه در عصر حکومت مهدوی جامعهای است که به احکام، فضایل و ارزشهای دینی اهتمام میورزد و مردم را به عبادات اسلامی سوق میدهد. چنان که از امیرالمؤمنین(ع) درباره دوران حضرت مهدی(عج) چنین روایت شده: «و یقبل الناس علی العبادات والشرع والدیانه والصلوه فی الجماعات و تؤدی الأمانات»، مردم به عبادات و اهتمام به شرع و دینداری و نمازهای جماعت روی میآورند و امانتها به صاحبانشان بازگردانده میشود.
3. برچیده شدن بساط محرمات الهی
این دستاورد در حقیقت متمم و مکمل دست آورد پیشین و ملازم با آن است، زیرا هنگامی که در جامعه جهانی فرهنگ فضایل و ارزش های دینی حاکم گردد زمینهای برای ظهور گناه و ناپاکی باقی نخواهد ماند، و از طرف دیگر بدون برچیده شدن بساط ناپاکیها و محرمات الهی فرهنگ فضایل و ارزش های دینی حاکم نخواهد شد. چنان که امیرالمؤمنین(ع) در حدیث مذکور فرموده است: «و یذهب الزنا و شرب الخمر و یذهب الربا»، در عصر حکومت مهدوی بساط زنا، شراب خواری و رباخواری برچیده خواهد شد.
4. جهانشمولی عدالت و مساوات
جهانشمولی عدالت و برابری در حکومت مهدوی از چنان جایگاه بالا و والایی برخوردار است که به عنوان بیت الغزل مهدویت در تفکر اسلامی به شمار میرود و در احادیث مهدویت به عنوان برجستهترین آرمان قیام مهدی(عج) مطرح شده است. این برجستگی از یک سو، به دلیل جایگاه ویژه ای است که عدالت و مساوات در جهانبینی توحیدی دارد و از سوی دیگر تمام ارزشها را در بردارد. اگر عدالت در عرصههای مختلف فردی و اجتماعی انسان تحقق یابد، چیزی جز توحید و ملکات انسانی تحقق نخواهد یافت. البته، این نکته را نباید فرو گذاشت که عدالت آنگاه که با مقوله حکومت همراه شود، پیش از هر چیز به عدالت اجتماعی مانند اقتصادی، حقوقی، سیاسی و… نظر دارد و ناظر به مسایل اعتقادی و اخلاق فردی نیست. امیرالمؤمنین(ع) در این باره فرموده: «إنّ افضل قره عین الولاه استقامه العدل فی البلاد»، بهترین چشم روشنی برای حاکمان این است که در سرزمینهای تحت حکومت آنان عدالت بر پا شود، این مسأله به شکل کامل در حکومت جهانی مهدوی تحقق خواهد یافت.
ابوسعید خدری از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده که فرمود: شما را به مهدی بشارت می دهم. او زمین را آکنده از عدالت خواهد کرد آن گونه که پیش از او پر از ظلم و ستم شده بود، لذا اهل آسمانها و زمین از او راضی خواهند بود. او اموال را به طور یکسان میان مردم تقسیم میکند. مقصود از اموال در این روایت، اموال عمومی و اموال متعلق به عموم مردم است. در چنین اموالی همه افراد به طور یکسان سهم دارند و تفاوتهای قومی، نژادی، مقامی، مالی و غیره ملاک امتیاز در سهم بیشتر نخواهد بود، نه ثروتمند میتواند مدعی سهم بیشتر شود و نه فقیر. آری، در شریعت اسلامی برای فقیران حقوق مالی ویژهای در اموال ثروتمندان در نظر گرفته شده است که هر گاه ثروتمندان آن حقوق را بپردازند، مشکل اقتصادی مستمندان هم حل خواهد شد.
البته در حکومت مهدوی، هم اموال عمومی به طور یکسان در میان مردم تقسیم میشود و هم سهم ویژه مستمندان از اموال ثروتمندان دریافت و به آنان پرداخت میشود.
5. فراگیری امنیت
امنیت یکی از مقولههایی است که پیوسته مورد توجه حاکمان و سیاستمداران بوده است. لذا یکی از آرمانهای حکومت مهدوی برقراری امنیت در جامعه است. به گونهای که جان، مال و حیثیت افراد جامعه از تجاوز دیگران در امان باشد. در جامعهای که امنیت برقرار نباشد زندگی تلخ و ناگوار خواهد بود. رسالت حکومت جهانی تحقق امنیت برای همه شهروندان، به ویژه مظلومان و مستضعفان است، زیرا آنان بیشتر در معرض ناامنیاند. بدین جهت امیرالمؤمنین(ع) یکی از آرمانهای حکومت اسلامی و علوی را ایجاد امنیت مظلومان میداند: «فیأمن المظلومون من عبادک»، در حدیثی آمده است: «اذا قام القائم(عج) حکم بالعدل و ارتفعَ الجورَ و آمنت به السبلَ»، هنگامی که قائم(عج) قیام کند براساس عدالت، داوری میکند و بساط ستمگری برچیده خواهد شد و به واسطه او راهها امنیت خواهد داشت.
در حدیث دیگری از امام باقر(ع) روایت شده که فرمود: امنیت در عصر حکومت مهدوی(عج) به گونهای است که پیرزنی میتواند از مشرق به سوی مغرب سفر کند و هیچ کس به او آزاری نرساند.
6. توسعه عمران و آبادانی
یکی از اهداف حکومتهای دینی و رسالت های حاکمان الهی آباد کردن و عمران سرزمین ها و مناطق مسکونی بوده است. این مسأله از دیدگاه قرآن کریم یکی از رسالتهای آدمیان است، چون خداوند این کره خاکی را مهد آسایش و آرامش بشر قرار داده است، بر همین اساس امیرالمؤمنین(ع) در آغاز عهدنامه خود به مالک اشتر از او خواسته است تا به عمران و آبادانی سرزمین های الهی تحت حکومت خود بپردازد: «عماره بلادها».
این دستاورد حکومت جهانی در روایات متعددی که شیعه و اهل سنت روایت کردهاند آمده است؛ مانند:
الف. اِنّه یبلغ سلطانه المشرق والمغرب و تظهر له الکنوز ولایبقی فی الارض خراب الا یعمّر، حکومت مهدی موعود(عج) شرق و غرب عالم را فرا میگیرد و گنجهای نهفته در زمین برای او آشکار میشود، و هیچ جای ویرانی در زمین باقی نمیماند و همه آنها آباد میشود.
ب. یبلغ سلطانه المشرق و المغرب، و یظهر الله عزوجل به دینه علی الدین کله و لوکره المشرکون، فلا یبقی فی الارض خراب الا قد عمّر، فرمان روایی مهدی موعود(عج) شرق و غرب عالم را در بر میگیرد، خداوند به واسطه او دین خود را بر همه ادیان غالب میکند و در زمین خرابهای باقی نمیماند و همگی آباد می شود.
نکته شایان ذکر اینکه آبادانی زمین دو جلوه دارد: جلوه مادی و جلوه معنوی. در جهانبینی توحیدی عمران و آبادانی زمین در شکل ایدهآل آن در گرو تحقق هر دو جلوه است. اصولاً آبادانی مادی اگر با آبادانی و اصلاح معنوی همراه نباشد، آبادانی نخواهد بود، زیرا آبادانی حیات انسانی آنگاه تحقق می یابد که حیات معقول او آباد باشد و آبادانی مادی و جسمانی در خدمت حیات معقول او قرار گیرد. لذا در حدیث پیشین جمله “فلا یبقی فی الارض خراب الا قد عمّر” بر حاکمیت فرهنگ توحیدی اسلام بر مشرق و غرب متفرع گردیده است و این تفریع بیان گر دو نکته است:
الف: جامعه توحیدی و اسلامی باید به مسأله آبادانی و عمران سرزمینها اهتمام ورزد.
ب: عمران و آبادانی واقعی در گرو حاکمیت فرهنگ توحیدی و اسلامی در جوامع بشری است.
از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که خداوند در شب معراج به من فرمود: به واسطه قائم از خاندان تو زمین خود را با تسبیح و تهلیل و تقدیس و تکبیر و تمجید خود آباد میسازم و زمین را از دشمنان پاک میسازم و دوستان خود را وارث آن میگردانم.
7. رفاه عمومی
در جهانبینی توحیدی فقر و تهی دستی امر نامطلوبی است. بدین جهت یکی از رسالتهای مهم پیامبران الهی مبارزه با پدیده فقر و تهی دستی بوده است. لذا در شرایع آسمانی برای حل این معضل اجتماعی راه کارهایی اندیشیده شده است که کاملترین آن در شریعت اسلام است. خداوند بر قریش منت میگذارد که به واسطه قرار دادن خانه کعبه در شهر مکه آنان را از دو خطر ناامنی و فقر نجات داده است زیرا آنان از طریق تجارت به سرزمین های دیگر معیشت خود را تأمین میکردند و به دلیل احترام خانه کعبه راهزنان متعرض آنها نمیشدند و اینک مقتضای شکر این دو نعمت این است که خداوند را عبادت کنند. «فلیعبدوا ربّ هذا البیت الذی اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف».
با این حال فقر و تهی دستی یکی از معضلات ناگوار بشر بوده است و با همه کوشش ها و تدبیرهایی که انجام گرفته به صورت مطلق ریشه کن نشده و هیچ گاه رفاه عمومی فراهم نگردیده است. امروزه نیز سازمان ها و نهادهای گوناگونی به نام مبارزه با فقر و تهی دستی وجود دارند و تلاش هایی نیز می کنند، ولی متأسفانه آمار تهی دستان و حتی کسانی که به سبب فقر و بیچارگی به کام مرگ می روند، روز به روز بالا می رود. اما در حکومت جهانی مهدوی فقر و تهی دستی به کلی ریشه کن خواهد شد و رفاه عمومی تحقق خواهد یافت.
از پیامبر گرامی(ص) روایت شده که فرمود: در دوران حکومت مهدوی مردم به گونهای از نعمتهای الهی بهرهمند میشوند که در تاریخ بشر بیسابقه بوده است، در آن دوران زمین همه خوردنیهای خود را در اختیار بشر قرار میدهد و اموال روی هم انباشته خواهد بود. به گونهای که افراد به سهولت از آن بهرهمند میشوند.
در حدیثی از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: در عصر حکومت مهدوی زمین گنجهای خود را آشکار خواهد کرد و مردم آنها را مشاهده میکنند و از نظر معیشت به گونهای هستند که فردی در طلب یافتن شخصی بر میآید که از مال خود به او انعام کند و زکات مالش را به او بپردازد، ولی پیدا نمیکند، زیرا مردم به آنچه خداوند به آنها روزی داده از دیگران بی نیاز هستند.
ابوسعید خدری از پیامبر(ص) روایت کرده که فرمود: عدالت مهدوی شامل عموم مردم می شود و در نتیجه فقر و نیازمندی از جامعه بشری رخت بر می بندد لذا هنگامی که فردی از طرف حضرت مهدی(عج) اعلان میکند که اگر کسی به مال و ثروت احتیاج دارد برخیزد، تنها یک نفر قیام می کند. امام(ع) او را نزد مسئول بیتالمال میفرستد تا اموالی را به وی عطا کند، خزانهدار جامه او را پر از مال و ثروت میکند، در این هنگام آن فرد از کرده خود پشیمان میشود و با خود میگوید من آزمندترین فرد امت پیامبر(ص) بودم که چنین درخواستی کردم و اموال را به مسئول بیت المال باز می گرداند، ولی او آن را نمیپذیرد و میگوید: آنچه را بخشیدیم باز نمیستانیم.
در این باره سه نکته قابل توجه است:
1. یکی از عوامل رفاه عمومی در حکومت جهانی مهدوی تلاش و برنامه ریزی عالمانه در جهت آباد ساختن زمین است. آنگاه که دستگاه حکومتی همه توان و تلاش خود را به صورت درست و با نیّت خالص در جهت عمران و آبادانی سرزمین ها به کار گیرد و همه افراد جامعه به تلاش مخلصانه و مدبرانه اقدام کنند، میزان تولید و درآمد ملی هم افزایش خواهد یافت. و رفاه عمومی و همگانی ایجاد خواهد شد.
2. افزایش تولید و سرمایه های ملّی به خودی خود رفاه عمومی را به دنبال نخواهد داشت، بلکه در پرتو عدالت اجتماعی حاصل می شود، یعنی از یک طرف فرصت ها و امکانات به صورت عادلانه در اختیار آحاد جامعه قرار خواهد گرفت و از سوی دیگر نظام عادلانه توزیع، مانع سودجویی دلالان و انگل های جامعه از حاصل دست رنج تولیدکنندگان می شود. بدین جهت در سخن پیامبر(ص) بی نیازی مالی افراد در حکومت مهدوی بر حاکمیت و بسط عدالت در جامعه متفرع شده است.
3. در سایه رشد معنوی افراد، صفات رذیلهای چون بخل، رانت خواری، حرص و آز از جامعه رخت بر میبندد و انسانها در پی مال اندوزی از هر طریق و به هر کیفیت نمی باشند، از این روی وقتی اعلان می شود که هر کس به مال نیاز دارد اظهار کند تنها یک نفر بر میخیزد و سرانجام از کار خود پشیمان می شود.
8. دوستی خالصانه
آنگاه زندگی اجتماعی لذت بخش و آکنده از صفا و صمیمیت است که افراد جامعه در ارتباط اجتماعی و خانوادگی خود به یک دیگر مهر بورزند و رابطه آنان بر اساس صداقت، محبت و دوستی خالصانه باشد؛ بدبینی، بدگمانی، حسادت، بخل، کینه و دیگر اوصاف رذیله از دل های آنان زدوده شود. هرگاه این صفات ناپسند از میان آدمیان رخت بر بندد و صفات پسندیده جایگزین آنها شود زندگی، سعادتمندانهای خواهند داشت. لذا آنچه زندگی اخروی مؤمنان و پارسایان را بهشتی میسازد، محبتورزی و دوستی خالصانه میان آنان است، قرآن کریم در این باره میفرماید: «و نزعنا ما فی صدورهم من غلّ اخوانا علی سرر متقابلین»، کینهها و حسادتها را از دلهای آنان میزداییم در نتیجه آنان در بهشت بر تختهایی رو در روی یک دیگر میآرمند.
همه پیامبران الهی پیام آوران و پرچمداران محبت و دوستی خالصانه و بی شائبه بودند و توانستند در زمان خود با توجه به شرایط موجود به صورت نسبی به این هدف دست یازند، اما شکل ایده آل و همه جانبه آن در حکومت مهدوی تحقق خواهد یافت. حدیث ذیل در باره برقراری رابطه دوستی خالصانه در عصر مهدی موعودعجل الله فرجه اشریف است که بسیار در خور توجه می باشد:
به امام باقر علیه السلام گفته شد: اصحاب ما در کوفه بسیارند اگر آنان را به قیام فرمان دهی، اطاعت خواهند کرد. امام(ع) فرمود: آیا رابطه آنان با یک دیگر بدین گونه است که یکی از آنان بدون اجازه از دیگری اندوخته مالی او را به اندازه نیاز خود بردارد؟ آن فرد پاسخ داد: خیر. امام علیه السلام فرمود: آنان که نسبت به مال خود بخل می ورزند، در مورد خون خویش بخیل تر خواهند بود. آن گاه افزود: این وضعیت ادامه خواهد داشت تا این که قائم ماعجل الله فرجه اشریف قیام کند، در آن زمان دوستی خالصانه میان مردم برقرار خواهد شد؛ به گونه ای که فردی از اندوخته برادر دینی اش آنچه را که نیاز دارد بدون این که منعی در میان باشد، بر میدارد.
9. رهایی بشریت از آتش فتنههای شیطانی
واژه فتنه در اصل به معنای آزمودن است چنان که در قرآن کریم و روایات در موارد متعددی به این معنا به کار رفته است. گاهی به ناملایمات و شداید نیز از آن جهت که وسیله آزمایش افراداست، فتنه گفته می شود، لذا در بعضی موارد مال و فرزند نیز فتنه نامیده شده است. از سوی دیگر، فاعل فتنه اگر خداوند باشد قطعاً حکیمانه و پسندیده خواهد بود، ولی هرگاه از بشر سر زند میتواند ناپسند و مذموم باشد، چنان که کاربردهای قرآنی آن درباره انسان ناظر به معنای نکوهیده آن است.
در هر حال، فتنههای نکوهیده آدمیان ریشه در خصلتهای نفسانی و شیطانی آنان دارد. خودخواهی، حسادت، افزون طلبی، انتقام جویی کینه توزانه و نظایر آن ریشه های روانی و نفسانی فتنهها و آشوبهاست که به صورت آشکار و پنهان فضای زندگی اجتماعی را مکدّر و آشفته میسازند. حال یکی از دستاوردهای حکومت جهانی مهدوی این خواهد بود که فتنهگریها از میان میرود و دلها با یک دیگر مهربان شده، صمیمیت و همدلی فضای زندگی اجتماعی را عطرآگین و مبارک میسازد؛ در حدیث نقل شده که امیرالمؤمنین(ع) فرموده: از پیامبر(ص) پرسیدم: آیا مهدی موعود(عج) از خاندان ما است یا از خاندان دیگر؟ پیامبر(ص) فرمود: از خاندان ماست و همان گونه که دین اسلام با ما آغاز گردید با ما نیز پایان می یابد، و همان طور که امت ما از شرک رهایی یافت از فتنه ها نیز نجات می یابد و چنان که به واسطه ما عداوت های ناشی از فرهنگ جاهلی به الفت و هم دلی مبدل شد، دلهای آنان پس از عداوتهای ناشی از فتنه نیز به وسیله ما به یکدیگر مهربان خواهد شد و فتنهگریها شکل اخوت دینی به خود خواهند گرفت.
از قرار گرفتن لفظ فتنه با شرک در کنار هم میتوان گفت که مقصود از فتنه در این حدیث، نفاق و دیگر خصلتهای شیطانی و نفسانی است که بسیاری از انسان های یکتاپرست به آنها آلوده است، این صفات نکوهیده منشأ رفتارهای غیرانسانی و غیراخلاقی گشته و انسان را از حیات طیبه بیبهره یا کمبهره میسازند. در جامعه مهدوی این رذایل شیطانی یا به کلی از بین میروند یا به حداقل کاهش می یابند و در نتیجه مردم از موهبت حیات طیبه الهی به طور کامل بهرهمند میشوند.
10 . تکامل عقول
در جهانبینی توحیدی عقل جایگاهی بس بالا و والا دارد. عاقلان نیز از حرمت و کرامت ویژه ای برخوردارند. یکی از امتیازات پیامبران الهی برتری عقلی آنان بر دیگران بوده است، آنان در پرتو عقل توانستند بشر را در جهت سعادت دنیوی و اخروی هدایت کنند، در احادیث آمده است که انجام فرایض دینی به تنهایی نشان گر کمال و تعالی شخصیت انسان نیست، بلکه کمال عقل است که نشان دهنده تکامل شخصیت انسان است. البته، مقصود از عقل آن است که انسان را به خداشناسی، خداپرستی و جلب نعمت های الهی سوق دهد.
به عبارت دیگر: آنچه در ستایش عقل آمده عقل قدسی است که در حوزه نظر، انسان را به معرفت درست خداوند رهنمون بوده و در حوزه عمل او را به تسلیم در برابر اوامر و نواهی الهی بر میانگیزد. در طول تاریخ در پرتو هدایتهای پیامبران و حکیمان الهی، انسان های بسیاری از موهبت کمال عقلی برخوردار شدند، اما بسیار اندک بودند. اما در حکومت مهدوی این پدیده مبارک گسترش خواهد یافت و عموم بندگان خدا را شامل خواهد شد. چنان که از امام باقر(ع) روایت شده که فرمود: «اذا قام قائمنا وضع یده علی رؤس العباد فجمع به عقولهم وکملت به احلامهم»، هنگامی که قائم ما قیام کند دست خود را بر سر بندگان خدا مینهد به واسطه آن عقول آنان به کمال میرسد.
لذا در پرتو تعالیم و ارشادهای حکیمانه امام عصر(عج) و آمادگی بشر برای بهرهمندی از تعالیم الهی همگان از دانایی و حکمت در حد بالایی برخوردار خواهند شد، و هیچ گونه سخنی یا رفتار جاهلانه و سفیهانهای نخواهند داشت.
11. تکامل علوم
علم و دانش یکی از مکارم و مفاخر انسانی است. حضرت آدم(ع) به دلیل این که از موهبت علم الاسماء بهرهمند بود، مسجود فرشتگان گردید. طبق احادیث اسلامی، مرکّب دانشمندان بر خون شهیدان برتری دارد. اگر مؤمن غیردانشمند از درجه ای از کمال معنوی برخوردار است، مؤمن دانشمند دارای درجاتی از کمال معنوی خواهد بود.
علم و دانش انواع و مراتب بسیاری دارد و جز پیامبران و اولیای خاص خداوند که از علوم مختلف و مراتب آن بهره مند بوده اند (البته با توجه به اصل تفاضل میان آنان) اکثریت انسان ها تنها در زمینه هایی خاص و به صورت محدود به آن دست یافته اند. یکی از دست آوردهای حکومت مهدوی این است که علم و دانش در همه ابعاد آن گسترش یافته و افراد جامعه از کامل ترین مواهب علمی برخوردار خواهد گردید. از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود:
علم از بیست و هفت حرف تشکیل شده است، مجموع علومی که پیامبران آورده اند دو حرف از این حروف بیست و هفت گانه بوده است و هنگامی که قائم ماعجل الله فرجه اشریف قیام کند بیست و پنج حرف دیگر را در میان مردم منتشر خواهد ساخت و در نتیجه علوم به طور کامل در اختیار بشر قرار خواهد گرفت.
12. محو بدعتها و احیای سنتها
سنت عبارت است از: آنچه پیامبر گرامی اسلام(ص) به عنوان راه و رسم زندگی مطلوب و تبیین قرآن کریم به امت اسلامی آموخت.
پیامبر(ص) برای حفظ و فهم کتاب و سنت، امت اسلامی را به صورت مؤکد به پیروی از عترت خویش توصیه کرد، اما آنها به این سفارش به طور شایسته عمل نکردند و در نتیجه بدعتهایی در حوزه تفکر اسلامی پدید آمد. ولی اساس نامه و منشور حکومت جهانی مهدوی چیزی جز کتاب و سنت در شکل اصیل و صحیح آن نخواهد بود. از آنجا که مهدی موعود(عج) وارث علوم نبوی است، بدعتها و سنتها را به خوبی میشناسد. قبل از هر چیز بدعتها را از دامن فرهنگ و تفکر اسلامی میزداید و سنتهایی که متروک و مهجور ماندهاند احیا و اجرا می کند. امام باقر(ع) در این باره فرموده است: «اذا قام القائم لایترک بدعه الاّ ازالها، و لاسنّه الا أقامها»، هنگامی که قائم(عج) قیام کند بدعت ها را زایل میسازد و سنتها را بر پا میدارد.
این موارد دوازده گانه نمونههایی از مهمترین دستاوردهای حکومت جهانی مهدوی است که مجموعه آنها جامعهای آرمانی و ایدهآل تشکیل می دهد و حیات طیبه قرآنی را به عنوان عالیترین ارمغان، به جامعه انسانی عرضه میکند، چنین جامعهای است که مطلوب و محبوب بشریت است، به همین سبب حکومت جهانی مهدوی با استقبال عمومی مواجه خواهد شد و جز مستکبران که حیات شیطانی خود را در چنین جامعه ای در خطر میبینند با آن مخالفت نخواهند کرد؛ گرچه آنان نیز گرفتار خشم تودههای عدالتجو، تعالیخواه و آرمان طلب خواهند شد.
حجتالاسلام علی ربانی گلپایگانی (استاد کلام حوزه علمیه قم)