16 ماه پس از هجرت،در نیمه رجب، پیامبراسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ در مسجد «بنی سلمه» (واقع در یک کیلومتری شمال مسجد احزاب) با جمعی از مسلمین، نماز ظهر را اقامه می کردند، پس از دو رکعت، جبرئیل آیه شریفه: قَدْنَری تَقَلُّبَ وجهک فی السَّماء فَلَنُوللیَنَّکَ قِبْلَهً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ المَسجِد ِالحَرامِ وَ حَیْثُ ما کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ…( 139 سوره بقره) را نازل کرد،پیامبراکرم(ص) در حال نماز به طرف کعبه برگشت و دو رکعت بعد را به طرف کعبه خواند، اقتدا کنندگان نیز متابعت کردند، و آن مسجد، بهنام «مسجد ذو قبلَتَین» معروف گردید.
پس از این ماجرا، این بار یهودیان از هر سو، به این قانون تغییر قبله اعتراض کردند، و از این جهت بر ضدّ اسلام به تبلیغ پرداختند. در این شرئط، بین آنها و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ توافق شد که این مسئله در یک جلسه بحث آزاد، مطرح گردد.
جمعی از یهود در آن جلسه شرکت کردند، و پس از برقراری جلسه، نخست یهود سخن را به دست گرفته و به صورت سؤال چنین گفتند:
«شما بیش از یک سال که به مدینه آمدهاید به سمت بیتالمقدّس، نماز میخواندید ولی اکنون از آن منحرف شده و به سمت کعبه نماز میخوانید لطفاً بفرمائید، نمازهائی که به سوی بیتالمقدّس میخواندید، درست بوده یا باطل بوده است؟
اگر درست بود، قهراً عمل دوّم شما باطل است و اگر باطل بود، ما چگونه به اعمال دیگر شما (که در حال تغییر است) اطمینان پیدا کنیم، که همچون قبله فعلی شما، باطل نباشد؟!
پیامبر: هر دو قبله، هر کدام در جای خود درست و حق بوده در این چند ماه، نماز خواندن به سمت بیتالمقدّس حق بود، اینک ما از طرف خدا مأمور شدیم که خانه کعبه را قبله خود قرار دهیم.
وَلِلّهِ الْمَشْرِقُ وَالّمَغْرِبُ فَاَیْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ اِنَّ الله واسِعٌ عَلیِمٌ:
«مشرق و مغرب از آن خداست و به هر سو رو کنید خدا آنجا است خداوند بینیاز و دانا است» (سوره بقره، آیه 115)
جمعیّت یهود: ای محمّد! آیا برای خدا «بداء» حاصل شد (یعنی موضوعی برای او در سابق مخفی بود و اکنون آشکار شد، و از دستور قبل پشیمان شده و دستور دیگری داد).
و بر این اساس، قبله جدید معیّن کرد؟ اگر چنین بگوئی خدا را همچون یک انسان نادان و پشیمان شده فرض کردهای؟!
پیامبر: «بَداء» (به این معنی) از برای خدا نیست، خدا آگاه و قادر مطلق است، خطائی از او سر نمیزند که بعد پشیمان گردد و تجدید نظر کند، و هیچ چیزی مانع سر راه او نیست، تا به خاطر آن، وقتها را عوض بدل نماید.
از شما می پرسم: «آیا انسان بیمار، سالم نمیشود و یا انسان سالم رنجور و بیمار نمیگردد، و یا زنده، نمیمیرد و زمستان، تابستان نمیشود؟ آیا خداوند که اینگونه امور را تبدیل به امور دیگر میکند، برایش «بَداء» حاصل میشود؟!»
جمعیّت یهود: نه در این امور «بَداء» نیست.
پیامبر: تغییر قبله نیز، از همین قبیل است، خداوند در هر زمان برحسب مصالح بندگان، دستور خاصّی دارد، هر کس اطاعت کند، پاداش میبرد وگرنه مجازات خواهد شد، نباید باصلاح و تدبیر خدا مخالفت کرد.
پیامبر اسلام(ص) با جمعی از یهود