اصولاً وقتی بحث تغذیه را در مسیر کاهش وزن مطرح میکنیم، هدفمان این است که بتوانیم راه و روش درست و اصولی غذا خوردن را به مردم آموزش بدهیم. به عبارت سادهتر، هدف از رژیم دادن به افراد، اصلاح الگوی تغذیهای آنهاست.
بنابراین وقتی فردی برای اولین بار به منظور پایین آوردن وزنش به ما مراجعه میکند، ابتدا شرح حال کاملی از الگوی غذایی او میگیریم تا متوجه شویم که او چه غذاهایی میخورد و سپس بر اساس الگوی غذایی و سفره خانواده خود فرد، برایش برنامه غذایی در نظر میگیریم. البته، یک برنامه منطقی که بتواند به کاهش وزن او هم کمک کند.
حالا سوالی که در اینجا برای خیلیها پیش میآید این است که وقتی برای اولین بار به یک متخصص تغذیه مراجعه میکنند، رژیمی از او میگیرند که تقریباً شبیه به رژیم دوست، همکار یا یکی از اعضای خانوادهشان است.
با این حساب، آیا افراد میتوانند بدون مراجعه به متخصص تغذیه هم از رژیم غذایی همدیگر استفاده کنند و نتیجه دلخواهشان را هم بگیرند؟ پاسخ، بدون تردید «خیر» است! چرا؟ جواب این سوال را میتوان با یک مثال ساده و عینی به راحتی بیان کرد.
رژیمها انحصاریاند!
شما فرض کنید که چند نفر هستید و همگی قصد دارید که برای رفتن به یک میهمانی عروسی یا حتی عزا پیش خیاط بروید و سفارش لباس بدهید. به طور حتم همه شما پارچههایی با رنگ تیره را برای مراسم عزا و پارچههایی با رنگهای روشنتر را برای مراسم عروسی انتخاب میکنید. حالا بعضیها ترجیح میدهند که لباسشان کوتاهتر دوخته شود و بعضیها دوست دارند که لباس بلند بدوزند و از طرف دیگر برخی از افراد قدشان کوتاهتر است و لاغرتر هستند و عده دیگری، چاقتر یا بلندتر هستند.
اگر شما قدتان بلند باشد و لاغر اندام هم باشید، باز هم میتوانید لباس دوستتان که قدش کوتاه و چاق است را برای میهمانی عروسی امانت بگیرید و به تن کنید؟ مسلماً نه. اگرچه ممکن است رنگ و مدل لباس دوستتان برای عروسی مناسب باشد اما آن لباس فقط برای او دوخته شده و امکان دارد وقتی شما آن را به تن میکنید، ظاهر خیلی بدی پیدا کنید. با این مثال ساده حتماً متوجه شدید که یک متخصص تغذیه، رژیم غذایی هر فرد را بر اساس نیازهای او و تنها برای خودش در نظر میگیرد و همانطور که افرادی با سایزها و سلیقههای مختلف نمیتوانند لباس یکدیگر را به امانت بگیرند، نمیتوانند رژیمشان را هم با یکدیگر به اشتراک بگذارند.
رژیم بر اساس سفره غذایی
ما از فردی که برای نخستین بار به ما مراجعه میکند، میپرسیم که چه خوراکیهایی در سفره غذایی خانواده آنها جای دارد تا متوجه شویم که او اهل غذاهای سنتی است یا فرنگی!
سپس در بدو ورود و آغاز برنامه رژیمدرمانی، برای اینکه فرد از رژیم خسته یا دلزده نشود، حدود 60 تا 70 درصد از خوراکیهایی که خودش میخورد را در برنامه غذاییاش میگنجانیم. حالا اینکه خیلیها میبینند تقریباً اولین برنامه رژیمی که از متخصص تغذیهشان میگیرند با دوست یا همکارشان یکجور است به خاطر این است که معمولاً مردم ما غذاهای یکسانی در طول روز میخورند.
مثلاً اگر شما به چند تا از دوستانتان بگویید که فردا همراه خودشان یک خوراکی برای صبحانه بیاورند، به احتمال زیاد بیشتر آنها لقمه نان و پنیر میآورند و شاید تنها یکی، دو نفر شیر و غلات صبحانه یا یک ظرف حلیم را با خودشان بیاورند. پس میبینید که این تشابه اولیه رژیمها به خاطر تشابه در نوع غذاهایی است که ما میخوریم.
اما به طور کلی کسی حق الگوبرداری از رژیم دیگری را ندارد. چون همانطور که گفتم، رژیم هر فرد بر اساس سلیقه و خواست خودش برنامهریزی شده و ممکن است افراد دیگر، سلیقههای غذایی متفاوتتری را نسبت به او داشته باشند و با الگوبرداری از رژیم دیگران، خیلی زود خسته شوند و اصلاً قید پایین آوردن وزنشان را بزنند. بگذارید این مسأله را هم با یک مثال ساده برایتان باز کنم. فرض کنید که شما برای رژیم گرفتن و پایین آوردن وزنتان به یک متخصص تغذیه مراجعه کردهاید و او هم با پرسیدن سوالاتی متوجه شده که شما به ماکارونی بیشتر از نان یا برنج علاقه دارید و به همین خاطر و برای علاقهمند کردن شما به رژیمتان تا جایی که اجازه داشته، ماکارونی را به جای برنج یا نان در رژیمتان به عنوان منبع کربوهیدرات گنجانده است. حالا اگر دوست شما که از ماکارونی متنفر است، بخواهد عین برنامه رژیم شما را انجام دهد به طور حتم ظرف مدت بسیار کوتاهی از این رژیم بدش میآید و تازه شاکی هم میشود که این دیگر چه رژیمی است!
از طرف دیگر، ممکن است در آغاز رژیم، ما به فردی که روزانه 2200 کیلوکالری انرژی لازم دارد، یک رژیم 1200 کیلوکالری بدهیم، به فردی که نیازمند 2000 کالری است، رژیم 1200 کالری بدهیم و به فردی که 1800 کیلوکالری هم در روز نیاز دارد، باز هم یک رژیم 1200کیلوکالری بدهیم. هر 3 این افراد، وقتی رژیمشان را با هم مقایسه میکنند، میبینند که رژیم، یکسان است اما نمیدانند که پشت پرده چیز دیگری است و ما توقع نتایج یکسان را از رژیم آنها نداریم. هرچند که ورودی کالری همه این افراد یکی است. در حقیقت، ما توقع داریم که نفر اول یک کیلوگرم، نفر دوم 800 گرم و نفر سوم 600 گرم وزن کم کند، چون نیازهای روزانه آنها به انرژی متفاوت است. این هم مثال دیگری بود تا شما خوب متوجه این موضوع بشوید که رژیم هر فرد مانند لباس تن، فقط و فقط مناسب خود اوست!
رژیم من مال خودم، رژیم تو مال تو
فلسفه رژیم گرفتن
در حقیقت در رژیم دادن، غلطهای خود فرد گرفته میشود و رژیم بر اساس نیازها و سلیقههای وی تنظیم میشود. البته ناگفته نماند که افراد میتوانند الگوی درست غذا خوردن را به تمام اطرافیانشان یاد بدهند و آن را در جامعه رایج کنند اما کسی نمیتواند رژیمش را با دیگران به اشتراک بگذارد.
به طور کلی، نگاه به سختی کشیدن کوتاه مدت برای کم کردن وزن، یک نگاه اشتباه است و کسی که میخواهد وزنش را پایین بیاورد و همیشه هم سالم باشد، باید این نگاه را تغییر دهد و الگوی غذاییاش را تصحیح کند و با درست غذا خوردن، یک عمر با وزن مناسب و بدنی سالم زندگی کند نه اینکه مدام در پی کاهش وزن با رژیمهای غیراصولی باشد.
منبع:تبیان