-«امام سجاد(علیه السلام)هرگاه در میان راه به کلوخی بر می خورد، از مرکب پیاده می شد و آن را از راه دور می کرد».(1)
امام باقر(علیه السلام):
-«اثر سجده در تمام مواضع هفت گانه او نمایان بود. به این سبب، سجاد نامیده شد».(2)
-«امام سجاد(علیه السلام) مانند کسی نماز به جای می آورد که آخرین نماز خود را به جا می آورد. او چنین می دید که پس از آن هیچ گاه نماز نمی گزارد».(3)
امام صادق(علیه السلام):
-«روز قیامت، منادی ندا می دهد: «زیور عبادت کنندگان کجاست؟» گویا علی بن حسین (علیه السلام) را می بینم که میان صف ها با ابهت گام بر می دارد».(4)
-«علی بن حسین(علیه السلام)دارایی خود را دوباره در راه خدا تقسیم کرد».(5)
-«امام سجاد(علیه السلام)هرگاه به نماز می ایستاد، همچون تنه درختی بود که چیزی از آن نمی جنبید، مگر آنچه باد می جنباند».(6)
-«علی بن حسین(علیه السلام)، خوش صداترین مردم در قرائت قرآن بود».(7)
-«هشدار که منفورترین مردم نزد خداوند کسی است که سیره امامی را برگزیند، ولی از کارهای او پیروی نکند».(8)
-«خودداری از آزار رساندن، نشانه کمال خرد و مایه آسایش دو گیتی است».(9)
-«صدقه پیش از اینکه به دست نیازمند برسد، در دست خداوند قرار می گیرد».(10)
-«مؤمن سکوت می کند تا سالم بماند و سخن می گوید تا سود برد».(11)
-«از قدرت خدا بر خویش بترس و از نزدیکی اش به خود شرمگین باش».(12)
-«فرمان خدا و اطاعت او و طاعت از کسی که او طاعتش را واجب کرده است، بر همه چیز مقدم بدارید».(13)
-«مؤمن از دعای خود یکی از سه نتیجه را می گیرد: یا برایش ذخیره می شود، یا در دنیا برآورده می شود و یا بلایی که می خواسته به او برسد، از او بر گردانده می شود».(14)
-«من دوست دارم که در کار پیوسته باشم، اگر چه اندک باشد».(15)
-«هم نشین با صالحان، به سوی صلاح رهنمون می شود».(16)
-«هر کس مردم را به دلیل چیزی که درآنان هست، وانهد، او را به دلیل چیزی که در او نیست، وا می نهند».(17)
-«نگاه مؤمن به چهره برادر مؤمن خود، از روی دوستی و محبت، عبادت است». (18)
-«آخرین سفارش حضرت خضر به موسی این بود: هرگز کسی را به سبب گناهش خوار نکن».(19)
-«همه خوبی ها را در بریدن طمع از آنچه در دست مردم هست، دیدم».(20)
-«وای به حال کسی که یکانش (گناهان) بر ده گانش (نیکی ها) چیره شود».(21)
-اگر آنچه بین مشرق و مغرب هست از بین برود، پس از آنکه قرآن با من باشد، بیمی به خود راه نخواهم داد».(22)
پی نوشت :
1-مجلسی، بحارالانوار، ج75، ص 50.
2-همان،ج46،ص6.
3-همان،ص 79.
4-محمد مهدی ری شهری، میزان الحکمه، ح1131.
5-مناقب آل ابی طالب، ج3، ص294.
6-کلینی، الکافی، ج2، صص 300.
7-همان، ص 615.
8-الکافی، ج8، ص234.
9-حرانی، تحف العقول، ص 283.
10-محمد بن فهد حلی، عده الداعی، ص 59.
11-الکافی، ج2، ص231.
12-بحارالانوار، ج78، ص 160.
13-تحف العقول، ص 254.
14-همان، ص 280.
15-حر عاملی، وسائل الشیعه، ج4،ص 92.
16-بحارالانوار، ج78، ص 304.
17-همان،ج75،ص261.
18-تحف العقول، ص 282.
19-صدوق، خصال، ص 111.
20-بحارالانوار، ج78، ص 136.
21-همان، ج71،ص243.
22-همان، ج46،ص107.
منبع:اشارات، شماره 123