نویسنده: محمدعلی رضایی اصفهانی(1)
تعبیر «نُزِلَت» که در روایات تفسیری ذیل آیات مهدویت آمده- گاهی به معنای تطبیق آیه بر مورد غیر شأن نزول، گاهی به معنای تأویل و بطن آیه و گاهی نیز به معنای تفسیر آیه است.
روایات تفسیری مهدویت در ذیل سیصد و بیست و چهار آیه آمده است. این آیات را می توان چهار دسته کرد: آیاتی که تفسیر آن در مورد مهدویت است، مثل: آیات اظهار دین(توبه/33) و آیه رفع فتنه از جهان(انفال/ 39)؛ آیاتی که بر اساس روایات تفسیری، بر مهدویت تطبیق شده است، مثل: ایام الله(ابراهیم/5) و بقیه الله(هود/ 86)؛ آیاتی که تأویل و بطن آن در مورد مهدویت است، مثل حروف مقطعه حم، عسق(شوری/1 و 2)؛ آیاتی که بر اساس احادیث تفسیری، مرتبط با مهدویت است، مثل: تشبیه جریان مهدویت به جریان طالوت و جالوت(بقره/249).
از بررسی آیات و روایات این نتیجه به دست می آید که آیات و روایات تفسیری مهدویت دلالت و اعتبار یکسانی ندارند و گاه به موضوع های مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و تاریخی مهدویت اشاره دارند.
طرح مسئله
آینده روشن بشریت در پرتو منجی آخرالزمان از موضوعاتی است که در ادیان الهی مطرح بوده است.(بنگرید به: کتاب مقدس، 1987 و 1932م، مزامیر، مزمور 37،ش 9-18 و مزمور 96، ش10- 13؛ ملحقات عهد جدید، نامه دوم به پولوس، باب سوم؛ اوپانیشادها(کتاب مقدس هندوها)، 737؛ کتاب جاماسب(زرتشتی ها)، نامه 121).
مسئله مهدویت در اسلام نیز در روایات شیعه و سنی آمده است(مجلسی، 1385: 13)حتی در برخی روایات نام و مشخصات مهدی آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم آمده است(صافی گلپایگانی، 1419) البته در قرآن کریم نام «مهدی»(محمد بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف) به صورت صریح نیامده است؛ بلکه نام هیچ کدام از امامان علیهما السلام به خاطر حکمت های خاصی بیان نشده است، از جمله اینکه:
اولاً، قرآن در پی نام بردن از صحابه و بستگان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نبوده؛ مگر در موارد استثنائی، مثل داستان زید(احزاب/ 37) و ابولهب(مسد/1) که برای بیان مطلبی( همچون حکم ازدواج زید و نفرین بر ابولهب) نام آنها ضرورت داشت که بیاید، از این رو در موارد متعددی، مطلب مربوط به زنان پیامبر و منافقان در قرآن آمده است؛ ولی نامی از آنها برده نشده است. (سوره تحریم، منافقین و…).
ثانیاً، نام بردن از افراد، موجب انگیزش حبّ و بغض ها و زمینه ساز تحریف قرآن می شود.
ثالثاً، امام صادق علیه السلام در پاسخ به دلیل نیامدن نام امام علی و اهل بیت علیهم السلام در قرآن، به نماز اشاره کرد که حکم آن در قرآن نازل شده، ولی از سه یا چهار رکعت بودن آن نامی به میان نیامده است تا خود رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برای آنان تفسیر کند(فیض کاشانی، 1365: 2/ باب30).ولی در احادیث و تفاسیر، سیصد و بیست و چهار آیه مرتبط با وجود مقدس امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف شمرده شده است که البته دلالت های آنها و نیز اعتبار احادیث تفسیری آنها یکسان نیست.
در این نوشتار می خواهیم این آیات را بیان و دسته بندی و شیوه های برداشت از آنها را بررسی کنیم.
در این راستا به روایت های ذیل آیات اشاره و بعد از بیان فهرست کلی آیات، برخی از مهم ترین آنها را در هر دسته بررسی می کنیم.
الف) مفهوم شناسی
* 1.قرآن:
مقصود از قرآن کتاب آسمانی مسلمانان است که شش هزار و دویست آیه دارد و به صورت متواتر از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به ما رسیده و تحریف نشده است و در عصر کنونی بیشتر با قرائت حفص از عاصم منتشر می شود.
* 2. مهدویت:
مقصود اعتقاد به منجی است که در آخرالزمان ظهور می کند و بشر را نجات می دهد. این منجی در ادیان الهی و اسلام مطرح شده و در شیعه با نام محمد بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف و لقب هایی مثل«مهدی آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم» به عنوان دوازدهمین امام معصوم علیهم السلام مشخص شده است.
* 3. تفسیر:
در اصل به معنای کشف و پرده برداری است و در اینجا به کشف معانی واژه ها و جمله های قرآن و توضیح مقاصد و اهداف آنهاست. به عبارت دیگر، تبیین مراد استعمالی آیات و آشکار کردن مراد جدّی آن بر اساس قواعد ادبیات عرب و اصول عقلایی محاوره موردنظر است.(2)
*4 . تأویل:
در اصل به معنای بازگشت دادن است و گاهی به معنای توجیه متشابه، و معنای خلاف ظاهر لفظ می آید که به وسیله قرینه حاصل می شود( برای واژه تأویل بیش از ده معنای استعمالی بیان شده است که در اینجا دو معنایی که در متن مقصود ماست، بیان شد(بنگرید به: راغب اصفهانی، 1332: ماده اول؛ طبرسی، 1395: 3/ 13؛ سیوطی، 1407: 2/ 192؛ ذهبی، بی تا: 1/ 13؛ معرفت، 1428: 3/ 28)همان طور که گاهی به معنای باطن نیز می آید( معرفت، 1428: 3/ 28؛ همو، 1425: 1/ 21) البته در قرآن گاهی به معنای تعبیر خواب(یوسف/6) و تحقق خارجی عینی مطلب(یوسف/100؛ اعراف/ 53) نیز می آید.
* 5. بطن:
در اصل به معنای پوشیده و غیرظاهر است و در اینجا مقصود معنایی از قرآن است که از ظاهر کلام به دست نمی آید و گاهی در احادیث بیان شده است.(مجلسی، 1385: 92/ 97)برخی صاحب نظران آن را به معنای قاعده کلی، برگرفته از آیه می دانند که با الغای خصوصیت به دست می آید.(معرفت، 1383: 1/ 30؛ همو، 1425: 1/ 21).
برای واژه «بطن»معانی دیگری نیز بیان شده است، ولی ما در اینجا معنایی را بیان کردیم که در متن مقصود ماست.(بنگرید به: طباطبایی، 1393: 3/ 65-44؛ شاکر، 1382: بحث بطن؛ رضایی اصفهانی، 1387: مبحث بطن).
* 6. تطبیق(جری):
در اصل به معنای انطباق یک مفهوم عام و کلی بر فرد خاص و جزئی است، مثل وقتی که «انسان» را بر «عباس» اطلاق و تطبیق می کنیم. از این شیوه در روایات تفسیری استفاده شده و در برخی احادیث نیز بدان اشاره شده است. امام محمدباقر علیه السلام در این زمینه فرمودند:
ظهره تنزیله و بطنه تأویله منه ما قد مضی و منه مالم یکن یجری کما یجری الشمس و القمر(مجلسی، 1385: 92/ 97).
گاهی هم از آن با عنوان قاعده «جری و تطبیق» یاد می شود.(طباطبایی، 1393: 1/ 41).
* 7. واژه «نُزلت»:
در اصل به معنای نزول آیات قرآن در مورد حادثه یا واقعه خاص است و بیشتر در مورد شأن نزول های قرآن به کار می رود؛ هرچند که گاهی در مورد قصه های گذشته و بیان حکم و تکلیف شرعی دائمی نیز می آید(معرفت، 1428: 1/ 254؛ بحرانی، 1344: 1/ 31 و 32) این واژه در احادیث تفسیری مهدویت در چند معنا به کار می رود:
یک. به معنای تطبیق یک آیه خاص بر غیر شأن نزول آن: در حدیث، آیه ای بر یکی از مسائل مهدویت تطبیق و از تعبیر« نزلت»استفاده می شود. برای مثال : در مورد آیه «أمّن یُجیبُ المضطرَّ إذا دعاهُ و یَکشِفُ السؤءَ و یجْعلکمْ خُلفاء الارضِ أ إلهُ معَ الله قلیلاً ما تذّکرون؛(نمل/62) بلکه آیا( معبودان شما بهترند یا )کسی را که درمانده، هنگامی که او را می خواند، اجابت می کند و(گرفتاری) بدی را برطرف می سازد و شما را جانشینان(خود یا گذشتگان در)زمین قرار می دهد؟ آیا معبودی با خداست؟! چه اندک متذکر می شوید»، از امام باقر علیه السلام نقل شده است:« نزلت فی القائم…»(مفید، 1413: 328؛ مجلسی، 1385: 2/ 369)؛ در حالی که آیه مطلق است و شامل هر فرد مضطر می شود؛ ولی در روایت بر یکی از مصادیق کامل یا مصداق اکمل تطبیق شده است.
دو. گاهی تعبیر نُزلت به معنای تأویل و بطن آیه به کار می رود. برای مثال در مورد آیه «قُل أراَیتُم إنْ اصبحَ ماوُکم غوراً فَمنْ یأتیکُم بِماء معین؛(ملک/30)بگو: آیا به نظر شما، اگر آب(سرزمین)شما[ در زمین] فرو رود، پس چه کسی آب روانی برای شما می آورد؟!»امام باقر علیه السلام فرمود:
هذه نزلت فی القائم یقول: إن أصبح إمامکم غائباً لا تدرون این هو فمن یأتیکم بإمام ظاهر یأتیکم باخبار السماء و الارض و حلال الله و حرامه؟ ثم قال علیه السلام: و الله ما جاء تأویل هذه الآیه و لابُد ان یجئی تأویلها.(صدوق، 1395: 1/ 325؛ مجلسی، 1385: 51/ 52).
در حالی که ذیل حدیث سخن از تأویل(و بطن)آیه است؛ اما در صدر حدیث تعبیر «نزلت» به کار رفته است، پس مقصود از نزول در اینجا بیان بطن و تأویل آیه است.
سه. واژه «نُزلت» گاهی به معنای تفسیر آیه می آید؛ همان گونه که در مورد آیه پنجاه و پنج سوره نور:« وَعَدُ الله الذینَ آمنوا مِنکُم و عمِلوا الصّالحات لیَسْتَخْلِفنّهم فی الارض؛ خدا به کسانی از شما را که ایمان آورده و [کارهای]شایسته انجام داده اند، وعده داده است که قطعاً آنان را در زمین جانشین خواهد کرد»، از امام صادق علیه السلام نقل شده است:« نزلت فی القائم و اصحابه»(مفید، 1413: 247) که تنها تفسیر آیه مربوط به امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و یاران ایشان است.
ب) پیشینه
در مورد آیات مهدویت در منابع تفسیری و حدیثی شیعه و اهل سنت مطلبی آمده است، از تفاسیر اهل سنت می توان به تفسیر قرآن کریم ابن کثیر(774ق)(ابن کثیر، 2000: 2/ 615 و…)و از تفاسیر شیعه: تفسیر مجمع البیان، تفسیر عیاشی، تفسیر نورالثقلین، تفسیر البرهان، تفسیر صافی، المیزان فی تفسیر القرآن، تفسیر نمونه، تفسیر قرآن مهر، و… اشاره کرد. بعد از این تفاسیر کتاب ها و مقاله های مستقل متعددی در این مورد نوشته شده است.(3)
ج) فهرست اجمالی آیات مهدویت
در مجامع حدیثی سیصد و بیست و چهار آیه قرآن با احادیث مربوط ذکر شده که مرتبط با مهدویت است.(4)
البته باید گفت که ارزش و دلالت این آیات با مباحث مهدویت یکسان نیست.(بنگرید به: الهیئه العلمیه من مؤسسه المعارف الاسلامیه، 1428: الجزءالسابع، و کتب تفسیر روایی، مثل البرهان، نورالثقلین، صافی، نمونه و…)
یادآوری:
در برخی مجامع روایی و تفاسیر قرآن، آیات دیگری را مربوط به مباحث مهدویت دانسته اند؛ ولی با بررسی های به عمل آمده روشن شد که برخی از این موارد از معصومان علیهم السلام نقل نشده یا نسبت دادن آنها به معصومان علیهم السلام مشکوک است.
برای مثال ذیل حج/60(ابن کثیر، 2000: 2/ 87؛ الهیئه العلمیه…، 1428: 7/ 383) و صف/13(ابن کثیر، 2000: 2/ 366، الهیئه العلمیه…، 1428: 7/ 603)، تفسیر قمی آیه ها را مربوط به مهدویت دانسته است؛ در حالی که به ظاهر، تعبیر از صاحب تفسیر است نه امام معصوم و در یونس/ 50(ابن کثیر، 2000: 1/ 312؛ الهیئه العلمیه…، 1428: 7/ 246)، از ابوالجارود نقل شده است که معتبر نیست. در طه/113-110(قمی، 1404: 2/ 65؛ الهیئه العلمیه…، 1428: 7/ 350)، عنکبوت/ 10(قمی، 1404: 2/ 149؛ الهیئه العلمیه…، 1428: 7/ 467) و جن/ 26(قمی، 1404: 2/ 391؛ الهیئه العلمیه…، 1428: 7/ 619) با تعبیر«قال» نقل شده و استناد آن به معصوم روشن نیست. در کتب معجم الاحادیث المهدی، آنها را در ردیف آیات مفسر ذکر کرده است. برخی روایات مهدویت نیز از ابن عباس نقل شده است، مثلاً در مورد آیه 59 سوره نمل از ابن عباس حکایت شده است که اهل بیت علیهم السلام صفوه الله هستند(الهیئه العلمیه…، 1428: 7/ 435).
عجیب اینکه برخی موارد از کعب الاحبار نقل شده است که از ناقلان اسرائیلیات بود و روایات او نزد شیعه و سنی بی اعتبار است. برای مثال ذیل آیه55 سوره آل عمران (الهیئه العلمیه…، 1428: 7/ 78) و ذیل آیه 47 سوره حج(همان: 381؛ صدوق، 1416: 2/ 474 و 475)از کعب الاحبار روایتی نقل شده؛ در حالی که به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز نسبت داده نشده است. روشن است که نقل این اخبار، ضعیف و مرسل موجب وهن آیات مهدویت می شود؛ از این رو ما این آیات را در فهرست آیات مهدویت ذکر نکردیم.
د)تقسیم بندی آیات مهدویت
آیات مهدویت از منظرهای مختلف قابل تقسیم بندی است. می توان آنها را از منظر روش شناختی، موضوعی، تاریخی و… دسته بندی کرد؛ اما توجه ما در این نوشتار «روش شناسی فهم آیات با توجه به روایات تفسیری»است؛ یعنی به این آیات و روایات از دیدگاه روش ها و قواعد تفسیری نظر می کنیم.
تقسیم های مختلفی در مبحث مبانی، قواعد و روش های فهم و تفسیر قرآن صورت گرفته است(ر.ک به: رضایی اصفهانی، 1385) که براساس آنها می توان روایات تفسیری را دسته بندی کرد؛ از جمله اینکه یک دسته از روایات تفسیری، مصادیق آیه را بیان می کند و دسته دیگر تأویل و بطن و دسته سوم تفسیر آیه را روشن می سازد. این تقسیم بندی ها در روایات تفسیری آیات مهدویت نیز جاری است.
1. تفسیر آیات در مورد مهدویت
برخی احادیث تفسیری که ذیل آیات مهدویت نقل شده است، مفاهیم و مقاصد آیات را توضیح می دهد؛ یعنی به نوعی تفسیر اصطلاحی آیه را بیان می کند در اینجا به برخی از مهم ترین این آیات اشاره می شود:
یک. آیات اظهار(تسلط دین اسلام بر ادیان الهی)
منظور آن دسته از آیاتی است که تسلط نهایی دین اسلام بر ادیان الهی را نوید می دهند؛ ولی هنوز تحقق نیافته است و تنها تفسیر آن در مورد مهدویت صادق است. این آیات با تعابیر مشابه در چند سوره تکرار شده است.
هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ .(توبه/33؛ صف/9).
او کسی است که فرستاده اش را با هدایت و دین حق فرستاد، تا آن را بر همه دین[ها] پیروز گرداند؛ و گرچه مشرکان ناخشنود باشند.
هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیداً .(فتح/ 28)
او کسی است که فرستاده اش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه دین[ها] پیروز گرداند؛ و گواهی خدا کافی است.
از امام صادق علیه السلام در مورد آیه 33 توبه و 9 صف نقل شده است که فرمود:
اذا خرج القائم لم یبق مشرک بالله العظیم و لا کافر الا کره خروجه لو کان فی بطن صخره لقالت الصخره یا مؤمن فی مشرک فاکسرنی و اقتله.(کوفی، 1410: 184؛ عیاشی، بی تا: 2/ 87، ح52).
هنگامی که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام کنند، هیچ مشرک به خدای بزرگ و کافری نمی ماند؛ مگر آنکه از قیام امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ناراحت است. و اگر بر فرض در دل سنگی مخفی شوند، آن سنگ ندا می دهد که ای مؤمنان مشرکی اینجاست، مرا بشکنید و او را بکشید.
در برخی احادیث از امام صادق علیه السلام حکایت شده است که در مورد آیه فرمود:
و الله ما نزل تأویلها بعد، قلت: جعلت فداک و متی ینزل تأویلها؟ قال: حین یقوم القائم إن شاءالله…(ابن حجام، 1420: 3/ 382، ح434).
به خدا سوگند که تفسیر این آیه هنوز نیامده است. پرسیدم: فدایت شوم تفسیر آیه چه موقع تحقق می یابد. فرمود: هنگامی که قائم ما قیام کند ان شاء الله…
واژه «تأویل» در این روایت به معنای تحقق خارجی عینی است، پس مفاد آیات پیشین در مورد«پیروزی نهایی اسلام بر تمام ادیان از صدر اسلام تاکنون» تحقق نیافته است، پس مقصود آیه، زمان امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است که دین اسلام به دست او بر همه ادیان پیروز می شود؛ بنابراین تفسیر آیه( نه تأویل اصطلاحی به معنای باطن یا معنای خلاف ظاهر آیه) و مقصود آیه، زمان امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
مشابه روایت فعلی از اهل سنت نیز حکایت شده است، از این رو برخی مفسران اهل سنت تحقق آیه را هنگام خروج مهدی دانسته اند.(5)
دو. آیه رفع فتنه از جهان
وَ قَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَهٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (انفال/ 39).
و با آن(کافر)ان پیکار کنید، تا آشوبگری باقی نماند، و دین یکسره از آن خدا باشد؛ و اگر آنان(به کفر) پایان دادند، پس در واقع خدا به آنچه انجام می دهند، بیناست.
از امام صادق علیه السلام در مورد این آیه پرسش شد، فرمود:
إنّه لم یجیء تأویل هذه الآیه و لو قد قام قائمنا بعده سیری من یدرکه ما یکون من تأویل هذه الآیه و لیبلغن دین محمد صلی الله علیه و آله و سلم ما بلغ اللیل، حتی لا یکون شرک علی ظهر الارض کما قال الله.(عیاشی، بی تا: 2/ 56، ح48؛ طبرسی، 1395: 3/ 543)در حقیقت تأویل این آیه هنوز نیامده است و اگر قائم ما قیام کند، بعد از آن است که هر کس او را درک کند، تأویل این آیه را می بیند و دین محمد صلی الله علیه و آله و سلم به نهایت می رسد تا اینکه شرک بر روی زمین نخواهد بود؛ همان گونه که خدا فرموده است.
واژه «تأویل» در این روایت نیز به معنای تحقق عینی خارجی است(نه تأویل اصطلاحی به معنی باطن یا خلاف ظاهر آیه)و روشن است که از صدر اسلام تاکنون فتنه ها کم و بیش وجود داشته و دین اسلام بر جهان مسلط نشده است و این مطلب که تفسیر آیه است، در زمان امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف تحقق می یابد.
آلوسی از مفسران بزرگ اهل سنت نیز ذیل آیه اشاره می کند که تأویل آیه هنوز محقق نشده است و تأویل آن هنگام ظهور مهدی خواهد آمد که بر روی زمین هیچ مشرکی نخواهد ماند(آلوسی، 1405: 9/ 174).
سه. وعده حکومت بندگان صالح و مؤمنان نیکوکار بر زمین
وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ (انبیاء/105).
و به یقین، در زبور بعد از آگاه کننده(تورات) نوشتیم که بندگان شایسته ام، آن زمین را به ارث خواهند برد.
از امام باقر علیه السلام حکایت شده است:
الکتب کلّها ذکر، و ان الارض یرثها عبادی الصالحون. قال: القائم عجل الله تعالی فرجه الشریف و اصحابه.(طبرسی، 1395: 4/ 66؛ کاشانی، 1346: 6/ 125؛ صافی گلپایگانی، 1377: 159؛ مجلسی، 1385: 9/ 126).
همه کتاب های آسمانی مصداق ذکرند و مقصود از این آیه، امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و یاران حضرت است.
آلوسی بعد از ذکر اقوال در مورد آیه، به این نتیجه می رسد که وراثت زمین و لوازم آن برای صالحان، در مورد مؤمنان و در عصر حضرت مهدی و نزول حضرت عیسی است.(آلوسی، 1405: 17/ 95) البته این وعده الهی در زبور داود در کتاب مقدس فعلی نیز آمده است:
زیرا که شریران منقطع می شوند و اما متوکلان به خداوند، وارث زمین خواهند شد. (کتاب مقدس، عهد عتیق، زبور داود، مزمور37، جمله 9 و 10)
صالحان وارث زمین خواهند بود…(همان: جمله 29)
در قرآن کریم آمده است:
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لاَ یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً.(نور/ 55)
خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و[ کارهای] شایسته انجام داده اند، وعده داده است که قطعاً آنان را در زمین جانشین خواهد کرد؛ همان گونه که کسانی را که پیش از آنان بودند، جانشین کرد و مسلماً، دینشان را که برای آنان پسندیده است، به نفعشان مستقر خواهد کرد؛ و البته بعد از ترسشان، (وضعیت) آنان را به آرامش مبدّل می کند؛ در حالی که مرا می پرستند[ و] هیچ چیز را شریک من نخواهند ساخت.
از امام صادق علیه السلام حکایت شده است که در مورد آیه فرمود:« نزلت فی القائم و اصحابه»(مفید، 1413: 247؛ مجلسی، 1385: 51/ 58).
این آیه در مورد امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و یاران او آمده است؛ البته مقصود از نزول در این گونه احادیث، همان تفسیر است؛ نه شأن نزول اصطلاحی آیه.
از اهل سنت، ابن کثیر در ذیل آیه با ذکر روایتی که تعداد سرپرستان امت را دوازده نفر معرفی می کند، مهدی موعود را یکی از این خلفای عادل معرفی می کند که جهان را از عدل پر خواهد کرد.(ابن کثیر، 2000: 2/ 615).
روشن است که این وعده الهی که در کتاب های آسمانی پیشین و قرآن آمده است و نیز وعده الهی در مورد جانشینی مؤمنان نیکوکار بر همه زمین و حصول امنیت کامل، هنوز تحقق نیافته است و بر اساس روایات تنها در زمان امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف تحقق می یابد.
چهار. قیام امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از نشانه های رستاخیز
فَهَلْ ینظرونَ إلا السّاعه أن تأتیهُم بغتَهً فَقَدْ جاءَ اشراطُها فأنّی لهُم إذا جاءتهُم ذکراهم.(محمد/18)
و آیا انتظاری جز(آمدن) ساعت(رستاخیز) دارند که ناگهان به سراغشان می آید؟ پس به یقین، نشانه های آن آمده است: هنگامی که(قیامت)به سراغ آنان می آید، پس کجا یادآوری شان برای آنان(سود) دارد؟
از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حکایت شده است:
اگر از دنیا یک روز باقی نمانده باشد، خدا آن روز را طولانی می کند تا مردی از اهل بیت مرا برانگیزد تا زمین را از عدل و داد پر کند؛ همان گونه که از ظلم و جور پر شده بود.(حویزی، 1383: 3/ 466).
مشابه این حدیث از امام علی علیه السلام حکایت شده است.(صافی گلپایگانی، 1377: 223)
این آیه در مورد نشانه های رستاخیز است. مفسران شیعه و اهل سنت در تفسیر«اشراط الساعه» نشانه های متعددی را ذکر کرده اند، از جمله«بعثت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، شق القمر، دخان و…»(ر.ک به: سیوطی، 1403: 7/ 489-467؛ ابن جوزی، 1380: 7/ 190؛ صادقی تهرانی، 1408: 26/ 109 و 110؛ مکارم شیرازی، 1364: 21/ 449)؛ ولی برخی مفسران شیعه و اهل سنت ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را یکی از نشانه های رستاخیز شمرده اند(صادقی تهرانی، 1408: 26/ 110؛ مکارم شیرازی، 1364: 21/ 449) و روایات مهدویت را ذیل آیه فوق آورده اند.(سیوطی، 1403: 7/ 482، حدود بیست روایت)
از جمله روایاتی که اهل سنت ذکر کرده اند، احادیثی است که مضمون آن شبیه روایت فوق از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است:
عن ابن مسعود، قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : لا تذهب الدنیا او لا تنقضی الدنیا حتی یملک العرب رجل من اهل بیت یواطئی إسمه إسمی.(ابن حنبل، 1415: 1/ 376؛ ترمذی، 1421: 4/ ح223؛ حاکم نیشابوری، 1411: 4/ 442).
این گونه احادیث نشانه های رستاخیز را توضیح می دهند و نوعی تفسیر آیه به شمار می آیند.
2. تطبیق آیات بر مهدویت
در بسیاری از احادیثی که ذیل آیات مهدویت آمده اند، آیه ها بر مصداق یا مصداق اکمل در مسائل مهدویت تطبیق شده اند که در اینجا به برخی موارد اشاره می شود:
یک. روز قیام امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف از مصادیق غیب و ایام الله
الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ (بقره/3).
(همان) کسانی که به غیب ایمان می آورند.
ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ (ابراهیم/ 5).
روزهای خدا را به آنان یادآوری نما.
عن امیرالمؤمنین علیه السلام: الغیب یوم الرجعه و یوم القیامه و یوم القائم و هی ایام آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم و الیها اشاره بقوله:« ذکّرهم بایام الله»(صدوق، 1395: 2/ 340؛ حافظ برسی، 1255: 253).
از امام علی علیه السلام نقل شده است:غیب همان روز رجعت و قیامت و روز امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است و آنها روزهای آل محمد است که در آیه« یادآوری روزهای خدا» به آنها اشاره شده است.
واژه «غیب» به معنای چیزی است که از حس پوشیده و پنهان است؛ ولی در این روایت به مصادیق آن اشاره شده است که روز رجعت، قیامت و ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ البته غیب در تفاسیر قرآن بر مصادیق دیگر مثل«خدا»، «وحی» و«بهشت و جهنم» نیز تطبیق شده است.(طبرسی، 1395: 1/ 121؛ حویزی، 1383: 1/ 31؛ مکارم شیرازی، 1364: 7/ 72؛ طبری، 1393: 1/ 163).
فخر رازی به شیعه اشکال می کند که آنان می گویند مقصود آیه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ ولی تخصیص مطلق دلیل، باطل است(رازی، 1411: 2/ 28)ولی فخر توجه نکرده است که این روایات از باب تعیین مصداق است، نه تخصیص.
دو. جاری بودن پرستش خدای ابراهیم علیه السلام در مورد امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
أَمْ کُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِیهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی قَالُوا نَعْبُدُ إلهَکَ وَ إِلهَ آبَائِکَ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ إِلهاً وَاحِداً وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (بقره/ 133).
آیا هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید، (شما)شاهد بودید؟! وقتی که به پسرانش گفت:« پس از من چه چیز را می پرستید؟»گفتند: معبود تو و معبود نیاکانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را، معبود یگانه را می پرستیم و ما تنها تسلیم او هستیم.
در حدیثی نقل شده است که از امام باقر علیه السلام از تفسیر آیه پرسیدند، حضرت فرمود:« جرت فی القائم؛ این آیه در مورد قائم جاری است.»(عیاشی، بی تا: 1/ 61؛ فیض کاشانی، 1402: 1/ 192؛ طباطبایی، 1393؛ 1/ 309).
این حدیث به صورت روشن به قاعده جری و تطبیق اشاره دارد؛ یعنی همان گونه که فرزندان حضرت یعقوب علیه السلام موحد بودند و خدای ابراهیم علیه السلام، اسماعیل و اسحاق را می پرستیدند و به فرزندان خود سفارش می کردند و از آنان پرسش می کردند( و تعهد می گرفتند)، امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز همین گونه رفتار می کند، یا اینکه یکی از مصادیق تسلیم شدگان در برابر خدای متعال(مسلمون)امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
سه. امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، بقیه الله
بَقِیَّهُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ وَ مَا أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ .(هود/ 86)
ذخیره الهی برای شما بهتر است؛ اگر مؤمن باشید؛ و من بر شما نگهبان نیستم.
در حدیثی از امام باقر علیه السلام حکایت شده است که امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف هنگام ظهور به کعبه تکیه می دهد و سیصد و سیزده یار او گرد می آیند و اولین جمله ای که می فرماید، این است:
بقیت الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین، ثم یقول: انا بقیه الله فی ارضه و خلیفته و حجته علیکم فلا یُسلم علیه مسلم الا قال: السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه… (صدوق، 1395: 330؛ اربلی، 1381: 3/ 324).
«ذخیره الهی برای شما بهتر است، اگر مؤمن باشید»، من ذخیره الهی در زمین و جانشین الهی و حجت او بر شما هستم، پس هیچ کس بر او سلام نمی کند؛ مگر اینکه می گوید: سلام بر تو ای ذخیره الهی در زمین.
روشن است که اصل این آیه کلام حضرت شعیب علیه السلام است(هود/ 87-84) ولی حضرت شعیب علیه السلام یک قاعده کلی را بیان می کند که «ذخیره الهی(مثل پیامبران الهی) برای شما بهتر است؛ اگر مؤمن باشید»؛ ولی طبق این حدیث، امام باقر علیه السلام مفهوم کلی آیه را بر مصداق خاص یا مصداق کامل آن(امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف) تطبیق کرد.
چهار. مضطر بودن امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف
أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِیلاً مَا تَذَکَّرُونَ .(نمل/ 62)
بلکه آیا(معبودان شما بهترند یا) کسی که درمانده را، به هنگامی که او را می خواند، اجابت می کند و(گرفتاری) بد را برطرف می سازد و شما را جانشینان (خود یا گذشتگان در) زمین قرار می دهد؟! آیا معبودی با خداست؟! چه اندک متذکر می شوید.
عن الصادق علیه السلام: نزلت فی القائم من آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم، هو والله المضطرّ اذا صلی فی المقام رکعتین و دعا الله فاجا به و یکشف السوء و یجعله خلیفه فی الارض.(فیض کاشانی، 1402: 4/ 71؛ بحرانی، 1334: 3/ 208؛ مجلسی، 1385: 51/ 48).
در احادیث متعددی از امام باقر( مجلسی، 1385: 51/ 59) و امام صادق علیه السلام حکایت شده است که این آیه در مورد قائم آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم است: هنگامی که ظهور می کند و نزد مقام (نزدیک کعبه) دو رکعت نماز می گذارد و دعا و تضرّع می کند و خدا دعای او می پذیرد و مشکل برطرف می گردد و ایشان(ظهور می کند و)خلیفه الهی در زمین می شود(فیض، 1402: 4/ 71؛ بحرانی، 1334: 3/ 208؛ مجلسی، 1385: 51/ 48).
واژه نزول در این احادیث به معنای تعیین مصداق است؛ نه شأن نزول اصطلاحی؛ یعنی مفهوم مضطرّ شامل هر شخصی می شود که در اثر مشکل ها دچار اضطرار شود و امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف یکی از مصادیق کامل مضطر در زمان غیبت است.
آیات و روایات متعدد دیگر نیز در این باره وجود دارد از جمله:
1. ذیل آیه«أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ؛(حج/39)به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده است، رخصت(جهاد)داده شد، به خاطر اینکه آنان مورد ستم واقع شده اند» که به مظلومان اجازه جنگ می دهد، این آیه در حدیثی از امام باقر علیه السلام بر امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و یاران او تطبیق شده است.(مجلسی، 1385: 24/ 227).
2. امام باقر علیه السلام ذیل آیه 200 آل عمران، تعبیر«رابطوا» را بر ارتباط با امام منتظر تطبیق کرد.(مفید، 1413: 27؛ بحرانی، 1334: 1/ 334).
3. ذیل آیه «فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ ؛(مائده/ 54) و خدا در آینده گروهی را می آورد که آنان را دوست دارد و آنان(نیز) او را دوست دارند» امام علی علیه السلام آیه را بر مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تطبیق کرد.(قندوزی، 1308: 3/ 337)
4. ذیل آیه « فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ ؛(طه/135) پس انتظار بکشید که بزودی خواهید دانست چه کسی اهل راه درست است» امام کاظم علیه السلام «صراط سویّ» را بر امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف تطبیق کرد.(بحرانی، 1334: 3/ 50؛ مجلسی، 1385: 24/ 150)
5. ذیل آیه« وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ؛(قصص/5) و می خواهیم بر کسانی که در زمین مستضعف شده بودند، منت نهیم و آنان را پیشوایان(زمین) گردانیم، و آنان را وارثان(آن)قرار دهیم». در احادیث متعددی از امام باقر و امام صادق علیهما السلام حکایت شده است که ائمه معصومین علیهم السلام «مستضعفون» اند و آیه، مربوط به صاحب الامر است که در آخرالزمان ظاهر و بر جباران پیروز می شود و جهان را از عدل و داد پر می کند(بحرانی، 1334: 3/ 220؛ طوسی، بی تا: 184).
روشن است که این گونه احادیث مصداق این آیه را برمی شمارد و از باب جری و تطبیق است وگرنه اصل آیه در مورد پیروزی بنی اسرائیل بر فرعونیان است؛ اما واژه «تردید» که به صورت مضارع آمده است و اراده مستمر الهی را بیان می کند، بیان نوعی سنت الهی است که در طول تاریخ جاری بوده است و در هر عصری مصداق جدیدی دارد و قیام امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف از مصادیق کامل آیه است.
3. تأویل و بطن آیات در مورد مهدویت
برخی روایات تفسیری که ذیل آیات مهدویت نقل شده است، به تأویل آیات اشاره می کند؛ البته تأویل به معنای اعم که شامل بطن و معنای خلاف ظاهر آیه نیز می شود. در اینجا به چند مورد مهم اشاره می شود.
یک. تأویل حروف مقطعه در مورد مهدویت
حم* عسق(شوری/1و 2)
روایات متعددی در منابع شیعه و سنی در مورد دو آیه فوق نقل شده و تأویل این آیات را مربوط به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دانسته اند( مجلسی، 1385: 60/ 119 و 92/ 376؛ ثعلبی، بی تا: 8/ 303).
از امام باقر علیه السلام نقل شده است که آیه اشاره به سال های امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف یا حوادث زمان حضرت و هنگام خروج ایشان در مکه است(قمی، 1404: 2/ 267؛ حسینی استرآبادی، 1409: 2/ 542؛ بحرانی، 1334: 4/ 115).
در مورد تفسیر حروف مقطعه، دیدگاه های مختلفی بین مفسران قرآن وجود دارد و روایات متعددی نیز نقل شده است، از جمله اینکه این حروف رمزی بین خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است، یا اینکه مربوط به تحدّی قرآن است که قرآن به وسیله همین حروف الفبای معمولی ساخته شده؛ ولی معجزه است و…(طباطبایی، 1393: ج1؛ مکارم شیرازی، 1364: ج1؛ رضایی اصفهانی، 1387: ج1، ذیل آیه اول سوره بقره).
دو. باطن حق و باطل
در برخی احادیث تفسیری آیات مهدویت، به صورت صریح از باطن آیات سخن گفته است، از جمله در مورد آیات زیر که ظاهر آن در مورد جنگ بدر است که به مسلمانان وعده داده شد که یا بر لشکر مشرکان مکه پیروز می شوند یا بر کاروان تجارتی آنها غلبه می کنند
وَ إِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّهَا لَکُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذَاتِ الشَّوْکَهِ تَکُونُ لَکُمْ وَ یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَ یَقْطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ * لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ (انفال/ 7و 8).
و (به یاد آورید) هنگامی که خدا به شما، یکی از دو گروه[ کاروان تجاری قریش، یا لشکر آنان] را وعده داد که آن برای شما باشد؛ و آرزو می کردید که [گروه] غیرمسلح برای شما باشد؛ ولی خدا می خواهد حق را با کلماتش(وعده هایش)تثبیت کند و دنباله کافران را قطع سازد، تا حق را تثبیت کند و باطل را نابود گرداند؛ وگرچه خلاف کاران ناخشنود باشند.
در احادیث از امام صادق علیه السلام در مورد تفسیر این آیه پرسش شد، فرمود:
تفسیرها فی الباطن یرید الله فإنه شیئی یریده و لم یفعله بعد، و اما قوله:« یحقّ الحق بکلماته» فإنه یعنی یحق حق آل محمد و اما قوله:« بکلماته» قال: کلماته فی الباطن علی علیه السلام هو کلمه الله فی الباطن و اما قوله:« و یقطع دابر الکافرین» فهم بنوامیه هم الکافرون یقطع الله دابرهم و اما قوله:« لیحق الحق» فإنه یعنی لیحق حق آل محمد حین یقول القائم و اما قوله:« و یبطل الباطل» یعنی القائم، فإذا قام یبطل باطل بنی امیه و ذلک قوله:« لیحق الحق و یبطل الباطل و لو کره المجرمون»(عیاشی، بی تا: 2/ 50؛ مجلسی، 1385: 24/ 178).
تفسیر این آیه را خدا در باطن اراده کرده است که آن چیزی است که اراده شده، ولی هنوز انجام نداده است. پس مقصود از «تحقق حق با کلمات الهی»، یعنی حق آل محمد. و اما مقصود از «کلمات» کلمات الهی در باطن است. علی کلمه الله در باطن است و اما مقصود از «قطع دنباله کافران»، بنی امیه است که کافرند و خدا دنباله آنان را قطع می کند. و اما مقصود از «تحقق حق»، یعنی حق آل محمد هنگام قیام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف تحقق می یابد، اما مقصود از «ابطال باطل»؛ یعنی هنگامی که قائم قیام می کند، باطل بنی امیه را باطل می سازد و این مقصود خدا در آیه «لیحق الحقّ و یبطل الباطل و لو کره المجرمون» است.
سه. باطن آیات پیروزی روم و ایران
الم * غُلِبَتِ الرُّومُ * فِی أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ* فِی بِضْعِ سِنِینَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ * بِنَصْرِ اللَّهِ یَنْصُرُ مَنْ یَشَاءُ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ.(روم/ 1-5)
الف، لام، میم(سپاه)روم در نزدیک ترین سرزمین شکست خورد؛ ولی آنان بعد از شکستشان در [ظرف] چند سال به زودی پیروز خواهند شد، کار[ها] قبل از (آن شکست) و بعد از (این پیروزی)، فقط از آن خداست؛ و در آن روز، مؤمنان از یاری الهی( و پیروزی دیگری)شاد می شوند. (خدا)هرکس را بخواهد و(شایسته بداند)یاری می رساند؛ و او شکست ناپذیر[و] مهرورز است.
در برخی احادیث حکایت شده است که امام صادق علیه السلام در مورد ذیل آیه « و یومئذ یفرح المومنون» فرمود:« عند قیام قائم». (حسینی استرآبادی، 1409: 1/ 434؛ مجلسی، 1385: 31/ 516). ایشان در جای دیگری فرمودند:« فی قبورهم بقیام القائم»(طبری، 1383: 248؛ بحرانی، 1334: 3/ 258).
چهار. رجعت باطن آیه
إِنَّ الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرَادُّکَ إِلَى مَعَادٍ قُلْ رَبِّی أَعْلَمُ مَنْ جَاءَ بِالْهُدَى وَ مَنْ هُوَ فِی ضَلاَلٍ مُبِینٍ .(قصص/ 85)
قطعاً کسی که قرآن را بر تو واجب کرد، تو را به سوی بازگشتگاه(مکه) بازمی گرداند. بگو: پروردگار من داناتر است به کسی که هدایت آورده و به کسی که وی در گمراهی آشکار است.
در روایتی از امام باقر علیه السلام حکایت شده است که فرمود:
خدا رحمت کند جابر را که علم او به جایی رسیده بود که تأویل این آیه را می دانست که رجعت است(مجلسی، 1385: 22/ 99؛ بحرانی، 1334: 3/ 239).
در این گونه روایات، مقصود از باطن، می تواند همان معنایی باشد که علامه محمدهادی معرفت در معنای بطن فرمود که با انجام چهار مرحله( به دست آوردن هدف آیه، الغای خصوصیت از آیه، استنباط قاعده کلی از آیه و تطبیق آیه بر مصادیق جدید در هر عصر) صورت می گیرد.(معرفت، 1383: 1/ 29)
مثلاً در روایت دوم از شأن نزول آیه که مسئله جنگ بدر است، الغای خصوصیت شده و یک قاعده کلی به دست آمده مبنی بر اینکه، اراده الهی بر تحقق حق با کلمات الهی و قطع دنباله کافران است. آنگاه این مطلب بر مصداق کامل آن در زمان امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف تطبیق شده است. تعبیر« یرید» که مضارع است و دلالت بر استمرار اراده خدا به صورت سنت الهی دارد، می تواند قرینه این تفسیر باطنی آیه باشد.
در روایت سوم هم که در مورد جنگ ایران و روم است، الغای خصوصیت شده و با اخذ قاعده کلی برای خوشحالی مؤمنان بعد از پیروزی، بر خوشحالی مؤمنان هنگام قیام امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و پیروزی یاران او تطبیق شده است.
در مورد روایت چهارم نیز که بعد از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از مکه به مدینه، بازگشت دوباره ایشان را به مکه وعده می دهد، الغای خصوصیت شده و با اخذ قاعده کلی، بر بازگشت مؤمنان در رجعت تطبیق شده است.
4. آیات مرتبط با مهدویت
مقصود آیاتی است که در احادیث با مسائل و موضوعات مهدویت به گونه ای مرتبط شده است؛ اما از نوع تفسیر، تطبیق و تأویل نیست. در اینجا به برخی از آنها اشاره می شود:
یک. تشبیه جریان مهدوی
برخی از احادیثی که ذیل آیات مرتبط با مهدویت مطرح کرده اند، نوعی تشبیه و مثال را بیان می کند. برای نمونه در خصوص آیه 249 از سوره بقره از امام صادق علیه السلام حکایت شده است:
إنّ اصحاب طالوت ابتلوا بالنهر الذی قال الله تعالی «مُبْتلیکم بنهرٍ» و إنّ اصحاب القائم یبتلون بمثل ذلک.(مفید، 1413: 330؛ مجلسی، 1385: 52/ 332).
یاران طالوت با (آب خوردن از) نهر آب امتحان شدند؛ همان گونه که خدا فرمود:« شما را نهری آزمایش می کنیم» و یاران قائم نیز به مانند آن آزمایش می شوند.
و در مورد آیه «یسئَلونکَ عن السّاعه؛(اعراف/ 87)درباره ساعت[قیامت] از تو می پرسند»، در روایتی از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم حکایت شده است که مثال او(مهدی) مثل ساعت(رستاخیز) است که ناگهان می رسد.(خزارقمی، 1401: 248).
دو.قرآن قرائت قرآن
در برخی احادیث ذیل آیات مهدویت، آثار قرائت قرآن بیان شده است؛ مثلاً از امام صادق علیه السلام حکایت شده است که هر کس سوره بنی اسرائیل(اسراء) را در هر شب جمعه قرائت کند، نمی میرد تا اینکه قائم را درک کند و از اصحاب حضرت خواهد بود.(عیاشی، بی تا: 2/ 276)
در برخی دیگر از احادیث، آیاتی که امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف قرائت می کنند، بیان شده است، از جمله ذیل آیه « فَفَرَرْتُ منکُمْ لمّا خِفتُکم؛(شعراء/21) و هنگامی که از شما ترسیدم، از بین شما فرار کردم»، از امام صادق علیه السلام حکایت شده است که هنگامی که قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام می کند، این آیه را تلاوت می کند(مفید، 1413: 179).
این گونه احادیث هر چند با موضوع کلی مهدویت و امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف مرتبط اند؛ اما تفسیر، تطبیق یا تأویل آیات به شمار نمی آیند؛ ولی در کتاب هایی که آیات تفسیری مهدویت را ذکر کرده اند، آمده اند(الهیئه العلمیه…، 1428: 7/ 68، 315 و 432).
نتیجه
آیات زیادی در قرآن کریم هست که بر اساس روایات پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام، به ابعاد مختلف مهدویت اشاره دارند. این احادیث گاهی به تفسیر یا تأویل یا بطن یا مصادیق آیات اشاره دارند و از نظر موضوع نیز به موضوع های سیاسی، اقتصادی، نظامی و تاریخی متعدد اشاره دارند.
پینوشتها:
1. دانشیار گروه قرآن و حدیث جامعه المصطفی العلمیه. rezaee@quransc.com
تاریخ دریافت: 13/ 4/ 89
تاریخ تأیید: 25/ 6/ 89
2.در مورد تفسیر، معانی لغوی و اصطلاحی متعددی بیان شده است. در اینجا سخن لغوی ها و برخی ارباب تفسیر و صاحب نظران بیان شد( بنگرید به: راغب اصفهانی، 1332؛ طباطبایی، 1393: 1/ 4؛ سیوطی، 1407: 2/ 192؛ طبرسی، 1395: 1/ 13؛ نگارنده، 1385: 23؛ همو، 1383: 39-35؛ بابایی و دیگران، بی تا).
3. از جمله:
-المحجه فیما نزل فی القائم الحجه، سید هاشم بحرانی( 1107ق)، مهدی حائری قزوینی، با عنوان سیمای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در قرآن، تهران، 1374، آفاق. در این کتاب 120 آیه به ترتیب نزول و روایات آنها جمع آوری شده است.
– معجم احادیث الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، مؤسسه المعارف الاسلامیه، الجزء السابع، الآیات المفسر، تحت اشراف شیخ علی الکورانی، 1411ق، جامع ترین کتاب در این زمینه است که بیش از 300 آیه را جمع کرده است، ولی آیه 18 سوره محمد را ذکر نکرده است.
– موسوعه المصطفی و العتره، ج16، (المهدی المنتظر)، حسین شاکری، نشر الهادی، 1420ق.
– سیمای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در آیینه قرآن، علی اکبر مهدی پور.
– الامام المهدی فی القرآن و السنه، سعید ابومعاشر، 1422ق، مشهد، آستان قدس رضوی. در این کتاب آیات مهدویت طبق سوره ها تا آخر قرآن با روایات آمده است.
-امام مهدی از دیدگاه قرآن و عترت و علائم بعد از ظهور، محمدباقر مجلسی(1037)، قم، قلم، ترجمه علی دوانی، گزیده کتاب مهدی موعود( جلد 13 بحار).
-المهدی فی القرآن (موعود قرآن): سیدصادق حسینی شیرازی، مؤسسه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، تهران، 1360، فارسی و عربی. در این کتاب 190 آیه در مورد امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف از منابع اهل سنت نقل شده است.
-حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از دیدگاه قرآن و عترت، محمود شریعت زاده خراسانی، 1379، قم، دارالصادقین، مجموعه آیات قرآن درباره مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف با روایات آمده است.
-ملاحم القرآن، ابراهیم انصاری زنجانی، 1400ق، مؤلف. این کتاب پیش گویی های قرآن و روایات در مورد نشانه های ظهور است.
-طریق الی المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف المنتظر، سید ایوب، بیروت، الغدیر، 1998م، آینده و ظهور مهدی و اخبار غیبی قرآن در این مورد بررسی شده است.
-سوره والعصر، حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است، عباس راسخی نجفی، قم، قیام، 1372.
-المهدی الموعود فی القرآن الکریم، محمدحسین رضوی، دارالهادی، 2001م.
– پور پنهان در افق قرآن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، جعفر شیخ الاسلامی، تهران، یکان، 1378.
-غریب غیب در قرآن، محمدحسین صفاخواه، تهران، آمه.
-اثبات مهدویت از دیدگاه قرآن، علی صفایی کاشانی، تهران، مفید،، 1376.
-القرآن یتحدث عن الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، مهدی حسن علاء الدین، بیروت، دارالاسلامیه.
-ثوره المواطئین للمهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، مهدی حمدفتلاوی، بیروت، دارالبلاغه، 1993م.
-مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در قرآن، رضا فیروز، تهران، رایحه، 1378.
-مهدویت از نظر قرآن و عترت، خیرالله مردانی، تهران، آیین جعفری، 1401ق.
-چهل حدیث در پرتو چهل آیه در فضایل حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، معاونت امور فرهنگی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1378.
-سیمای مهدویت در قرآن، محمدجواد مولوی نیا، قم، امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف، 1381.
-الآیات الباهره فی بقیه العتره الطاهره او تفسیر آیات القرآن فی المهدی صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، سید داود میرصابری، تهران، بعثت، 1402ق.
-مهدی در قرآن، محمد عابدین زاده، تهران، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف موعود، 1380.
-سیمای نورانی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در قرآن و نهج البلاغه، عباس کمساری، قم، مؤسسه فرهنگی معاد، 1381.
-سیمای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در قرآن، سید جواد رضوی، بوشهر، موعود اسلام، 1382.
-بحارالانوار، علامه مجلسی، ج13، به فارسی ترجمه شده و بسیاری از آیات و روایات مهدویت را جمع آوری کرده است.
در ضمن لوح فشرده«کتاب شناسی منابع اسلامی درباره امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف» و لوح فشرده« در آینه قلم» محصول پایگاه اطلاع رسانی پارسا، با هشت هزار جلد مأخذ، شامل کتاب، مقاله و پایان نامه در این زمینه راه گشاست. لوح فشرده«نورالولایه» نیز که متن کامل صد و بیست و شش جلد کتاب از منابع مهم مهدویت را گردآوری کرده، قابل استفاده است.
4.فهرست آیاتی که در احادیث مرتبط با مهدویت معرفی شده بدین قرار است:
حمد/ 7-1؛ بقره/ 3، 37، 114 و 115، 133، 148، 155، 157، 210، 243، 249، 259، 261، 269؛ آل عمران/ 37، 46، 81، 83، 97، 125، 140، 142، 144، 200؛ نساء/ 59، 69، 77، 130، 159؛ مائده/ 3، 12، 14، 20، 54، 118؛ انعام/ 2، 37، 44و 45، 65، 158؛ اعراف/ 46، 53، 71، 96، 128، 156، 157، 159، 172، 181، 187؛ انفال/ 7 و 8، 39، 75؛ توبه/ 3، 16، 34-32، 36، 52، 111، 119؛ یونس/ 24، 35، 39، 50، 98؛ هود/ 8، 18، 80، 83، 86، 110؛ یوسف/ 110؛ رعد/ 7، 13، 29؛ ابراهیم/ 5، 28، 45، 46؛ حجر/16 و 17، 38-36، 75 و 76؛ نحل/ 1، 22، 33، 34، 40-38؛ اسراء/ 7-5، 33، 71 و 72؛ کهف/ 47، 98؛ مریم/ 37، 54، 75، 76؛ طه/ 115، 123 و 124، 135؛ انبیاء/ 12 و 13، 35، 73، 95، 105؛ حج/39، 41، 47، 65؛ مؤمنون/ 1، 101؛ نور/ 35، 53، 55؛ فرقان/ 11، 26، 54، 76-63؛ شعراء/4، 21، 207؛ روم/ 5-1؛ لقمان/ 20؛ سجده/21، 29، 30؛ احزاب/ 11، 61، 62؛ سبأ/ 18، 28، 51؛ فاطر/41؛ یس/ 30، 33، 52؛ صافات/ 83و 84؛ ص/ 17؛ زمر/ 69؛ غافر/11، 51؛ فصلت/ 30، 34، 53؛ شوری/ 1، 2، 18، 20، 23، 24، 41 و 42، 45؛ زخرف/ 28، 61، 66؛ دخان/ 3 و4؛ محمد/ 4، 17 و 18؛ فتح/ 25؛ ق/ 41 و 42؛ ذاریات/22؛ طور/1-3، 47؛ نجم/ 53؛ قمر/ 1، 6؛ الرحمن/ 41؛ واقعه/ 10 و 11؛ حدید/16و 17، 19؛ صف/ 8 و9؛ تغابن/12؛ ملک/30؛ قلم/ 15؛ معارج/ 1و 2، 44؛ جن/ 16، 24؛ مدثر/1 و2، 4، 16-8، 19 و20، 40، 48؛ نازعات/12-14؛ عبس/17، 23؛ تکویر/15 و 16؛ انشقاق/19؛ بروج/1؛ طارق/15-17؛ غاشیه/1-4؛ فجر/1-4؛ شمس/ 1-15؛ لیل/1-21؛ قدر/ 1-5؛ بینه/5؛ تکاثر/3 و 4، 8؛ عصر/1-3.
5. قال السدی: و ذلک عند خروج المهدی.(ثعلبی، 1422: 5/ 36؛ رازی، 1411: 16/ 40؛ قرطبی، 1405: 8/ 121؛ ثعلبی، نسخه خطی: 5/ 305) و مشابه این روایت از ابی سعید الخدری از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است.(میبدی، 1376: 4/ 119).
منابع و مآخذ تحقیق:
1. آلوسی، ابوالفضل شهاب الدین سید محمود، 1405ق، روح المعانی فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ4.
2. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، 1379ق، المناقب آل ابی طالب علیه السلام، قم، علامه.
3. ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی، 1380، تفسیر زاد المسیر فی علم تفسیر، بیروت، دارالکتاب العربی.
4. ابن حجام، محمد بن عباس، 1420ق، تأویل ما نزل من القرآن الکریم فی النبی و آله صلی الله علیهم، قم، دفتر نشر الهادی.
5. ابن حنبل، احمد، 1415، مسند احمد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، الطبعه الثالثه.
6. ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، 2000م، تفسیر ابن کثیر، بیروت، مؤسسه الرساله.
7.اربلی، علی بن عیسی، 1381ق، کشف الغمه فی معرفه الائمه علیهم السلام، تبریز، مکتبه بنی هاشمی.
8. بابایی، علی اکبر و دیگران، 1385، روش شناسی تفسیر قرآن، تهران، سمت.
9.البحرانی، سیدهاشم الحسینی، 1334، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، دارالکتب العلمیه.
10. ترمذی، محمد بن عیسی، 1421ق، الجامع الصحیح(سنن الترمذی)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
11. ثعلبی نیشابوری، ابوسحاق احمد بن محمد بن ابراهیم، بی تا، الکشف و البیان فی تفسیر القرآن(تفسیر ثعلبی)، [نسخه خطی]، قرن پنجم.
12.__، 1422ق، الکشف و البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاءالتراث العربی.
13. حافظ برسی، رجب بن محمد، 1255ق، مشارق الانوار الیقین، [نسخه خطی].
14. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، 1411ق، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دارالکتب العلمیه.
15. حسینی استرآبادی، سید شرف الدین علی، 1409ق، تأویل الآیات الظاهره فی فضائل العتره الطاهره، قم، مؤسسه نشر الاسلام، وابسته به جامعه مدرسین قم.
16. حویزی عروسی، عبدعلی بن جمعه، 1383ق، نورالثقلین، قم، المطبعه العلمیه، الطبعه الثانیه.
17.خزار قمی، علی بن محمد، 1401ق، کفایه الاثر، قم، بیدار.
18. ذهبی، محمدحسین، بی تا، التفسیر و المفسرون، بیروت، دارالارقم.
19.رازی، فخرالدین، 1411ق/ 1990م، تفسیر کبیر(مفاتیح الغیب)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
20. راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد، 1332، مفردات الفاظ القرآن، تهران، المکتبه الرضویه.
21. رضایی اصفهانی، محمدعلی، 1383، درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، تهران، اسوه، چ2.
22.__، 1385، منطق تفسیر قرآن(2): روش ها و گرایش های تفسیر قرآن، قم، نشر جامعه المصطفی صلی الله علیه و آله و سلم العالمیه.
23.__، 1387، تفسیر قرآن مهر، قم، پژوهش های تفسیر و علوم قرآن.
24.سیوطی، جلال الدین، 1407ق، الاتقان فی علوم القرآن، بیروت، دارالکتب العلمیه.
25. شاکر، محمدکاظم، 1382، مبانی و روش های تفسیری، قم، جامعه المصطفی العالمیه.
26. صادقی تهرانی، محمد، 1408ق، الفرقان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات فرهنگ اسلامی، الطبعه الثالثه.
27. صادقی، مصطفی، 1403ق، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت، دارالفکر.
28.__، 1382، «الفتن ابن حماد، قدیمی ترین کتاب در مهدویت»، آینه پژوهش، ش84.
29. صافی گلپایگانی، لطف الله، 1377 /1419ق، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر عجل الله تعالی فرجه الشریف، قم، مؤسسه السیده المعصومه علیها السلام.
30.صدوق، ابوجعفر محمد بن علی، 1395ق، کمال الدین و تمام النعمه، قم، دارالکتب الاسلامیه، چ2.
31.__، 1416ق، الخصال، قم، جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه.
32.طباطبایی، سید محمدحسین، 1393ق، المیزان، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان.
33.طبرسی، امین الاسلام ابوعلی الفضل بن الحسن، 1395ق، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، المکتبه الاسلامیه، الطبعه الخامسه.
34.طبری آملی مازندرانی، 1393ق، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفه.
35.__، 1383(افست حیدریه نجف)، دلائل الامامه، قم، دارالذخائر للمطبوعات.
36. طوسی، محمد بن حسن، بی تا، الغیبه، بی جا، بی نا.
37. عیاشی، محمد بن مسعود بن عیاشی السلمی، بی تا، کتاب التفسیر، تهران، المکتبه العلمیه الاسلامیه.
38.فیض کاشانی، محمدمحسن، 1402ق، تفسیر صافی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، الطبعه الثانیه.
39.__، 1365، وافی، اصفهان، مکتب الامام امیرالمؤمنین علی علیه السلام العامه.
40. قرطبی، 1405ق، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، الطبعه الثانیه.
41.قمی، علی بن ابراهیم، 1404ق، تفسیر علی بن ابراهیم القمی، قم، مؤسسه دارالکتاب، چ3.
42.قندوزی، سلیمان بن ابراهیم حسینی بلخی، 1308ق، ینابیع الموده، [چاپ سنگی]، طهران، بی نا.
43. کاشانی، ملا فتح الله، 1346، تفسیر منهج الصادقین، تهران، کتابفروشی اسلامیه.
44. کتاب مقدس، (شامل تورات و انجیل و کتاب های مقدس یهودیان و مسیحیان)، تهران، انجمن کتاب مقدس ایران.
45. کوفی، فرات بن ابراهیم، 1410ق، تفسیر فرات الکوفی، تهران، مؤسسه چاپ و نشر وابسته به وزارت ارشاد اسلامی.
46. مجلسی، علامه محمدتقی، 1385، بحارالانوار، تهران، المکتبه الاسلامیه.
47. معرفت، محمدهادی، 1379، التفسیر و المفسرون، قم، مؤسسه التمهید.
48.__، 1383، التفسیر الاثری الجامع، قم، مؤسسه التمهید.
49.__، 1417ق، التمهید فی علوم القرآن، قم، مؤسسه النشر الاسلامی.
50. مفید، محمد بن محمد بن نعمان، 1413ق، الغیبه( اربع رسلات فی الغیبه)، قم، کنگره جهانی هزاره مفید، قم، چ2.
51. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، 1364، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
52. میبدی، احمد بن محمد، 1376، کشف الاسرار و عده الابرار(تفسیر خواجه عبدالله انصاری)، تهران، امیرکبیر.
53. الهیئه العلمیه فی مؤسسه المعارف الاسلامیه، 1428ق، معجم احادیث الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه مسجد جمکران.
منبع مقاله: فصلنامه مطالعات تفسیری سال اول، زمستان 1389، شماره4 صفحات 130-105.