وَ ألبِسْنِی زِینَهَ المُتّقینَ فی… تَرکِ التَّعیِیر.[۱]
سخن درباره روش برخورد با انسانهای گنهکار بود. دو روش بیان شد: یکی مهربانی به استثنای مواردی که اجرای حدّ در کار است یا گنهکار معاند است؛ دوم سپاسگزاری از خدا که به انسان توفیق پاکدامنی داده است؛ سوم شکر خدا بر ستّاری اوست.
بخشی از خطبه ۱۴۰ نهج البلاغه را در جلسات قبل خواندیم، امیر المؤمنین (علیه السّلام) در ادامه این خطبه به این مطلب اشاره نموده و میفرماید:
فکیفَ بالعائبِ الذی عابَ أخاهُ و عَیَّرَهُ بِبَلواهُ؟! أما ذَکَرَ مَوضِعَ سَترِ اللَّهِ علَیهِ مِن ذُنوبِهِ ممّا هُو أعظَمُ مِن الذَّنبِ الذی عابَهُ بهِ؟! و کیفَ یَذُمُّهُ بذَنبٍ قد رَکِبَ مِثلَهُ؟! فإن لم یَکُنْ رَکِبَ ذلکَ الذَّنبَ بعَینِهِ فَقد عَصَى اللَّهَ فیما سِواهُ مِمّا هو أعظَمُ مِنهُ. و ایمُ اللَّهِ، لَئن لم یَکُن عَصاهُ فِی الکبیرِ و عَصاهُ فِی الصغیرِ لَجَراءَتُهُ على عَیبِ الناسِ أکبَرُ![۲]
چگونه از برادر خویش عیبجویى مىکند و او را به گناهش سرزنش مىنماید؟ مگر به یاد نمىآورد مقام ستّارى خدا را که گناه او را پوشاند، گناهى که بزرگتر از گناه آنبرادرى است که او را بدان سرزنش مىکند! چگونه او را به خاطر گناهى نکوهش مىکند که خودش چونان گناهى را مرتکب شده است؟ و اگر عین آن گناه را نکرده باشد، بیگمان با گناهى بزرگتر از آن، خدا را نافرمانى کرده است. به خدا سوگند که اگر با گناه بزرگى خدا را نافرمانى نکرده، و در گناه کوچکى او را نافرمانى کرده باشد، بیگمان همین گستاخى او در عیبگویى از مردم بزرگترین گناه است!
بنا بر این، سومین وظیفه ما در برخورد با افراد گنهکار این است که مقام ستاری خدا را به یاد آوریم که اگر این کار را انجام دهیم، خدا نیز عیبهای ما را میپوشاند، چنانکه شخصی به پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) عرض کرد: میخواهم خدا عیبهایم را بپوشاند، حضرت فرمود:
استُرْ عُیوبَ إخوانِکَ یَستُرِ اللَّهُ عَلَیکَ عُیوبَکَ.[۳]
عیبهاى برادرانت را بپوشان تا خداوند، عیبهاى تو را بپوشاند.
[۱] الصحیفه السجّادیّه، الدعاء ۲۰.
[۲] نهجالبلاغه، الخطبه ۱۴۰.
[۳] کنز العمّال، متقی هندی، ج۱۶ ص۱۲۹ ح۴۴۱۵۴.
منبع : پایگاه آیت الله ری شهری