نویسنده: طیبه مروت
اعتلای شریعت مقدس اسلام و مکتب تشیع و ادامه نهضت اصلاحی پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، مهمترین دغدغه و محور مبارزات فکری و فرهنگی و جهاد و انقلاب ائمه معصومین(علیهم السلام) بوده است. انحرافهای به وجود آمده در جریانهای فکری موجود، ظهور و بروز جریانهای کلامی منحرف با تکیه بر علوم وارداتی از جهان بیگانه، بخصوص مسیحیت و تلاش حکام و خلفای جامعه اسلامی در دامن زدن به این اتفاقها، نتایج ناخوشایندی برای جهان اسلام-اعم از طبقه نخبه و توده مردم-به همراه داشت.
بر این اساس و بنا به حکم الهی در اثبات و تثبیت وظیفه امامان(علیهم السّلام) در قبال جامعه و لزوم هدایت فکری آنان، هر یک از آن بزرگواران بنا به مصلحتهای موجود و شرایط زمانی، دست به اقدامهای سازنده ای در جامعه می زدند. نگاهی گذرا به زندگی امامان شیعه(علیهم السّلام) و بررسی حیات آنان، مبین این مطلب خواهد بود که هر یک از ایشان، بنا به دلایل کاملا منطقی و در راستای مصلحت دین خدا و مسلمانان قدم برداشته اند و لذا تفاوتهای موجود در شیوه مبارزاتی آنان، در اصل قضیه که همان هدایت افکار عمومی و به دست گرفتن و رهنمون شدن طبقه نخبه جامعه است، تاثیری نخواهد گذاشت. چنانچه سکوت 25 ساله امیرالمومنین(علیه السّلام) به همان دلیلی صورت گرفت که قبول خلافت از ناحیه ایشان محقق شد.
این مفهوم، در صلح مصلحتی امام حسن(علیه السّلام) نیز مصداق عینی یافت و جهاد و مبارزه امام حسین(علیه السّلام) برای احیای دوباره شریعت مقدس اسلام، با همان هدفی شکل گرفت که کلاسهای درس امام سجاد(علیه السّلام) برگزار گردید و دعاهای ایشان که بعد معرفتی آن تنها بخشی از ویژگیهای آن ادعیه است، از ایشان صادر شد.
بی شک، هر یک از اقدامهای مذکور از ناحیه ائمه معصومین(علیهم السّلام)، با همان هدف اصلاح گرانه و در مسیر حرکت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم )، انجام گرفت. امام باقر(علیه السّلام)، پس از یک دوره اختناق شدید که پیشوای چهارم(علیه السّلام) آن را تجربه کرده بودند، در شرایطی به امامت رسیدند که زمزمه های اختلاف در دربار امویان به گوش می رسید و سیل نارضایتی مردم از حکومت آنان، زمینه انحطاط و سقوط خلافت آنان را مهیا می ساخت.
در چنین شرایطی و نیز به دلیل گسترش مرزهای جغرافیایی جهان اسلام و همسایگی با کشورهایی که پیرو سایر ادیان بودند، زمینه ورود افکار التقاطی از ماورای مرزهای اسلامی فراهم شده بود. موج گسترده این تفکرات که گهگاه با جاذبه هایی چون جدید بودن و ایجاد تحرک فکری در جامعه همراه بود، باعث شد تا شبهه ها و شبهه افکنی ها به فضای فرهنگی و فکری جامعه وارد شود.
خلفای وقت نیز که این انحراف فکری را در راستای دستیابی به اهداف خود و دور ماندن مردم از اصل دین می دیدند، از ورود این تفکرات استقبال می کردند. حمایت دولت از انحراف فکری جامعه، اولین افقهای شکل گیری فرق کلامی منبعث از فلسفه یونان را در بین مسلمانان گشود.
با توجه به دو مقدمه یاد شده، شرایط عصر امام باقر(علیه السّلام) تا حدودی روشن می شود و با توجه به همان اصل مذکور در خصوص وظیفه امام مسلمین، باقر العلوم(علیه السّلام) وظیفه خطیر خویش را در قبال پدیده های علمی و فرهنگی جامعه ترسیم نمودند. نکته قابل توجه اینکه، بررسی، تحلیل و پاسخگویی به شبهه های فرق کلامی منحط، هیچ گاه به معنای مقابله با ورود افکار و آرای جدید به فضای فکری جامعه نیست و اقدامهای ائمه معصومین(علیهم السّلام) -بخصوص صادقین(علیهم السّلام) -اقدام حذفی در قبال این شبهات نبوده است، بلکه بررسی مناظرات آن بزرگواران، اثباتی عمل کردن ایشان را در برابر این شبهه ها و شبهه افکنان اثبات می نماید.
مساله دیگری که در دوران امامت باقرالعلوم(علیه السّلام) قابل توجه است، رقابت فرق کلامی منحط با مکتب اهل بیت(علیهم السّلام) است. این رقابت، در بیرون مرزهای معرفتی اسلام، شکل گرفته بود و مقابله با آن در جهت پاسخگویی به شبهه های وارده، به یک انسجام فکری درونی و رهبری مقتدرانه فرهنگی نیاز داشت که وجود پنجمین امام شیعه که نوید حضورش در این برهه زمانی توسط پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) داده شده بود، توانست خلا فکری -فرهنگی جامعه را در این عرصه پر کند.
از طرف دیگر، جریانهای انحرافی که در حوزه تشیع رخ می داد، آسیب و مانع جدی در درون مکتب اهل بیت(علیهم السّلام) محسوب می شد. گر چه برخی از این جریانها با تدابیر امامان معصوم(علیهم السّلام) در همان ابتدای شکل گیری، از ادامه راه باز ماندند؛ اما حرکتهای منفعلانه آنان در مقابله با تشیع راستین و ناب، در همان مقاطع کوتاه زمانی باعث ایجاد خللها و ضربه هایی به بدنه فکری جامعه شیعی شد که حضور به موقع امام باقر(علیه السّلام) و امام صادق(علیه السّلام) مانع گسترش و استحکام پایه های فکری و اجتماعی آن فرق شد.
علاوه بر جریانهای فکری و معرفتی مذکور که حذف یا اصلاح آن، نیروی فراوانی را می طلبید؛ وجود جریان قدرتمند سیاسی که به انحرافهای فکری مذکور دامن می زد، در برابر ایشان قرار گرفت. بنی امیه گرچه در دوران امام باقر(علیه السّلام) از قدرت سیاسی چندانی برخوردار نبود، اما از یک طرف با دامن زدن به انحرافهای عقیدتی و از طرف دیگر با سختگیری های سیاسی علیه ایشان، عرصه را بر انجام فعالیتهای امام(علیه السّلام) تنگ کرده بود.
با توجه به آنچه بیان شد، عرصه فعالیت علمی و مبارزات سیاسی-فرهنگی امام باقر(علیه السّلام) بر ما روشن می گردد. شرایط زمانی امامت باقرالعلوم(علیه السّلام) و اقدامهای بی نظیر ایشان، مبین این نکته است که ایشان نقطه عطفی در تحول تاریخ تشیع است. این امام همام، علاوه بر مبارزات فکری با انحرافهای موجود، منشا بسیاری از علوم و مبدع بسیاری از حرکتهای موثر علمی در جامعه شیعی پس از خود است.
آنچه بر اهمیت تلاشهای پیشوای پنجم شیعیان می افزاید، استفاده بهینه از فطرت سیاسی به وجود آمده در آستانه انتقال قدرت و تبدیل جریان سیاسی کشور اسلامی است. ایشان با بهره گیری از فرصت به وجود آمده، توانستند فضای تشکیل اولین هسته های علمی شیعه را ترسیم و زمینه تاسیس اولین دانشگاه شیعی را فراهم آورند که در دوره امام صادق(علیه السّلام) به اوج خود رسید و ثمرات بی شماری برای جهان اسلام بر جای گذاشت.
شایان ذکر است، آنچه به عنوان فطرت سیاسی در دوره امامت امام باقر(علیه السّلام) و امام صادق(علیه السّلام) عنوان می شود، به معنای آسودگی مطلق ایشان از خفقان سیاسی عصر خویش نبوده است. امام باقر(علیه السّلام) برای سپردن میراث غنی مکتب اهل بیت(علیهم السّلام) به نسلهای پس از خود، با دو رویکرد به مبارزه پرداختند؛ اولین مبارزه ایشان، مقاومت در برابر موج خزنده افکار وارداتی و عقاید منحط داخلی و اثبات حقانیت تفکر ناب شیعی و تثبیت آن در جامعه بوده است و مرحله بعدی که به نوعی زنجیره همان مرحله اول مبارزات ایشان است، ایستادگی در برابر مروجان اصلی این تفکرات بود که این جریانهای سیاسی و فکری را هدایت می کردند، مقاومت در برابر دستگاه خلافت باید عالمانه و اندیشمندانه می بود که این خواسته به خوبی در آن زمان محقق شد. فراهم آوردن مقدمات تاسیس اولین دانشگاه بزرگ اسلامی، تشکیل اولین کرسیهای نظریه پردازی، تربیت شاگردانی که هر یک به نوبه خود از چهره های علمی جهان اسلام به شمار می روند، نقل بیشترین روایت و حدیث از ایشان توسط راویان حدیث و تشکیل جلسات مناظره کلامی با صاحبان فکر و اصحاب معرفت و تدریس علوم جدید به همراه علوم اسلامی، از جمله اقدامهایی است که در تبیین حرکتهای علمی-فرهنگی و سیاسی امام باقر(علیه السّلام) می توان از آنها نام برد.
وجود نورانی امام باقر(علیه السّلام) و حرکت در دو مسیر سرنوشت ساز با یک هدف مشخص، و به تصویر کشیدن چهره واقعی اسلام در برابر تهاجمهای فرهنگی و سیاسی دشمنان، زمینه ساز شهادت ایشان شد، حال آن که جریان نوینی که ایشان در حوزه فکر و معرفت اسلامی به روی جهانیان گشود، چون چشمه ای جوشان تاکنون ادامه داشته و هر روز بر لزوم بهره گیری از سیره باقرالعلوم (علیه السّلام) در مبارزه با تهاجمهای گسترده فرهنگی غرب علیه اسلام و شبهه افکنی های معاندان و مخالفان، افزوده می شود.
منبع: www.bashgah, net