حضرت زهرا (علیها السّلام) خطاب به گروهی از زنان که به عیادت او رفته بودند، فرمودند:
اَصبَحتُ وَاللهِ عائِفهً لِدُنیا کُنَّ، قالِیهً لِرِجالِکُنَّ، لَفَظتُهُم بَعدَ اَن عَجَمتُهُم، و شَنَأتُهُم بَعدَ اَن سَبَرتُهُم، فَقُبحاً لِفلُولِ الحَدِّ وَ خَوَرِ القَناهِ وَ خَطَلِ الرّأیِ؛
به خدا قسم صبح کرده ام در حالی که از دنیای شما بیزارم، از دست مردانتان خشمگین و ناراضی ام. پس از سنجش، آنان را پس زدم و پس از آزمودن از ایشان خسته و ملول شدم. چه زشت است کند شدن تیزی و بُرش و سستی نیزه و آشتفتگی اندیشه.
معانی الاخبار، ص 304
شرح حدیث:
انتظار می رفت امت پیامبر، پس از آن همه هدایت ها، نصیحت ها، ارشادها، توصیه ها و نشان دادن راه درست و هشدار دادن از بیراهه ها سخن او را آویزه ی گوش سازند و چراغ راه.
اما… دریغا که آن همه سخن و توصیه را فراموش کردند یا خود را به فراموشی زدند و خاطر عزیز دختر پیامبر و عترت رسول را آزردند تا حدی که وقتی جمعی از زنان به عیادت آن بانوی بزرگ رفتند، زبان به اعتراض و نکوهش گشود و از این که حق اهل بیت رعایت نشد و حرمت پیامبر را پاس نداشتند، گلایه کرد.
چنین بود که زهرای اطهر علیه السّلام ناخشنودی خود را هم از این دنیای دون و بی وفا، هم از دنیا طلبان سست عهد، ابراز می کند و می فرماید که آن قوم پس از پیامبر خدا امتحان خوبی ندادند.
حضرت آنان را آزمود و از عملکردشان به ستوه آمد. مثل خوراک تلخی که انسان به دهان می برد، اما آن را به بیرون می افکند، آنان تلخ بودند و کام اهل بیت را تلخ کردند و در امتحان «مودّت ذی القربی» مردود شدند.
این یعنی کند شدن شمشیر برّان و سست شدن نیزه و آشفته شدن فکر و فهم!
منبع: حکمت های فاطمی (ترجمه و توضیح چهل حدیث از حضرت فاطمه علیها السّلام)، جواد محدثی