از ضروریات زندگی و از جمله اصول پذیرفته شده عقل، «اصل برنامه ریزی» است.در سایه این اصل انسانها به اهداف خویش دست یافته و از مسیر پرفراز و نشیب زندگی بسلامت می گذرند.
اسلام بعنوان ارائه کننده کاملترین برنامه برای هدایت بشر همواره بر این اصل تأکید نموده است تا آنجا که امیر المؤمنین (ع) می فرماید:
ای مردم دنیائی که در آن تدبیر نیست خیری ندارد.
در روایات اسلامی ضمن تأکید برنامه ریزی روزانه، اوقات روزانه یک مسلمان بدینگونه تقسیم شده اند.
1 ـ اختصاص قسمتی از روز برای کار و تأمین معاش، کما اینکه در روایت است «ساعه لامر المعاش» (1)
2 ـ اختصاص قسمتی از روز برای عبادت کما اینکه می خوانیم «ساعه لمناجات الله» (2).
3 ـ اختصاص قسمتی از روز برای معاشرت کما اینکه می خوانیم «و ساعه لمعاشره الاخوان» (3).
4 ـ اختصاص قسمتی از روز برای استراحت و تفریح کما اینکه می خوانیم «و ساعه تخلون فیها للذاتکم فی غیر محرم» (4).
بر اساس متون اسلامی که بخشی از آنها در بالا آمد این بخش در چهار فصل کار، عبادت، معاشرت، تفریح و استراحت، تنظیم شده است.
نکته اگر چه محاسبه در برخی روایات بعنوان یک قسمت از هر روز در روایات آمده است.ولی ما آنرا در بخش دوم مطرح نموده ایم.
فصل اول
کسب و کار
کسب و کار بعنوان عملی برای تأمین معاش انسان، قسمتی از اوقات او را به خود اختصاص می دهد؛ در این باب ما به تبیین مطالب زیر می پردازیم:
1 ـ اهمیت و ارزش کسب و کار در اسلام
کار، برای تأمین معاش خانواده، از نظر اسلام دارای اهمیت فراوان است.امام صادق (ع) در این زمینه می فرماید:
ای هشام! آنگاه که می بینی دو گروه آماده جنگند از تلاش و کوشش جهت کسب روزی حلال در آن روز دست بر مدار (5).همچنین پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «کسب روزی حلال بر هر مرد و زن واجب است» (6).
خداوند به انسانهائی که در راه تأمین معاش خانواده زحمت می کشند وعده آمرزش داده است .پیامبر اکرم (ص) می فرماید:
هر کس که شب را در حالیکه در کسب رزق حلال رنجیده و خسته شده است بخوابد، در حالی که مشمول آمرزش خداوند است خوابیده است (7).
در روایات بسیاری آمده است: کسی که برای کسب معاش خانواده زحمت می کشد در اجر همانند مجاهد فی سبیل الله قلمداد شده است.
امام موسی کاظم (ع) می فرماید: کسی که برای کسب روزی حلال تلاش کند، تا بدان وسیله مخارج خود و خانواده اش را تأمین سازد، مانند کسی است که در راه خدا جهاد می نماید (8).
از امام صادق (ع) نقل است که فرمودند: آنگاه که مردی تنگدست است و برای تأمین خوراک خود و خانواده اش کار کند و از طلب حرام اجتناب نماید، مانند رزمنده ایست که در راه خدا جهاد می کند (9).
کار و فعالیت برای کسب روزی حلال در زندگی معصومین و ائمه (ع) جایگاه ویژه ای داشته است به طوری که در زندگی همه آنها صحنه هائی از فعالیت و تلاش برای تأمین معاش به چشم می خورد.امام کاظم (ع) در این زمینه می فرماید:
پیامبر خدا و امیر مؤمنان، و پدران بزرگوارم کسانی بودند که با دست های خود کار می کردند؛ و کار و کارگری از سیره پیامبر، رسولان و صالحین است (10).
ناقل می گوید: امام صادق (ع) را دیدم در حالیکه بیل به دست و لباس خشنی بر تن داشت و به کار در مزرعه مشغول بود و همچنان عرق از کمر آن حضرت سرازیر می شد؛ خدمت آن حضرت عرض کردم: جانم فدای شما بیل را به من بدهید تا برایتان کار کنم؛ حضرت فرمود: من دوست دارم مرد زیر گرمای خورشید در تحصیل روزی، آزار و سختی ببیند (11).
در روایتی از ابن عباس، برای پیامبران اشتغالاتی ذکر شده است که نشان می دهد، کار و فعالیت در زندگی آنها قسم مهمی بوده است، در این روایت، شغل حضرت آدم (ع)، کشاورزی؛ شغل حضرت ادریس، خیاطی؛ شغل حضرت هود، بازرگانی؛ شغل حضرت سلیمان، حصیربافی؛ و…معرفی شده است.
2 ـ فوائد کسب و کار
کسب و کار علاوه بر تأمین معاش فوائد دیگری نیز دارد که ما با استفاده از روایات به بعضی از آنها اشاره می نمائیم.
آرامش روحی
علی (ع) از قول پیامبر (ص) می فرماید: انسان اگر به تأمین بودن نیازش مطمئن باشد آرام گیرد (12).
و امام صادق (ع) می فرماید: کسی که از کار عاری ندارد زحمتش کاهش یابد، خیالش آسوده گردد و خانواده اش متنعم گردند (13).
ـ آمرزش خداوند
امام صادق (ع) به نقل از پیامبر (ص) می فرمایند: هر کس شب را با خستگی ناشی از کسب و کار و روزی حلال بخوابد گناهان او آمرزیده شود (14).
ـ محبت خدا و بی نیازشدن از دیگران
امام علی (ع) می فرماید: به سوی تجارت بدوید که شما را از دیگران بی نیاز می کند و خداوند کاسب درستکار را دوست دارد (15).
ـ حفظ دین
امام صادق (ع) می فرماید: از کسب حلال دست نکش؛ زیرا که ترا در دین داری ات کمک می کند (16).
ـ نجات از آتش دوزخ
پیغمبر گرامی اسلام (ص) می فرمایند: هر کس از بازوی خود امرار معاش کند، به سرعت برق جهنده از پل صراط خواهد گذشت (17).
در سیره رسول اکرم (ص) می خوانیم، انس بن مالک گوید: پس از آنکه رسول اکرم از جنگ تبوک بازگشت، سعد انصاری به استقبال آن حضرت شتافت و با پیامبر اکرم (ص) دست داد و مصافحه نمود؛ پیامبر اکرم (ص) به او فرمود: چه صدمه و آسیبی به دست تو رسیده که دست زبر و خشن شده است؟
سعد عرض کرد: ای رسول خدا با طناب و بیل کار می کنم و درآمدی برای معاش زندگی خود و خانواده ام کسب می نمایم؛ از این رو دستم خشن شده است.
پیامبر اکرم دست سعد را بوسید و فرمود: این دستی است که آتش دوزخ با آن تماس پیدا نمی کند (18).
ـ توانایی در امر امداد و یاری مستمندان
یکی از فوائد کار این است که انسان می تواند با کسب و کار، و با دسترنج خویش در راه آبادانی اجتماع بکوشد و از دسترنج خود به ایتام و فقرا کمک نماید.
امام صادق (ع) فرمود: امام علی (ع) بیل می زد و زمین را احیا می نمود و با درآمد حاصل از دسترنج خود هزار برده را آزاد می نمود (19).
انسانی که کاری ندارد، سرمایه ای ندارد، از توفیق شرکت در مساعدتهای اجتماعی محروم است .کار، علاوه بر این، فوائد دیگری نیز دارد که در برخی روایات آمده است.
مهمترین فوائد کار در محدوده اجتماع عبارتند از: جلوگیری از تکدی، جلوگیری از دزدی و سرقت، جلوگیری از مفاسد اجتماعی، جلوگیری از طلاق و…
3 ـ عواقب بیکاری:
بیکاری، عواقب بسیار دارد، که در این بخش با توجه به روایات، گوشه ای از آنها را بیان خواهیم کرد.
ـ مبغوض شدن نزد خدا
همان گونه که کار نزد خدا محبوبیت می آورد، بیکاری مایه خشم خداست.امام باقر (ع) می فرماید : حضرت موسی بن عمران در مناجات خود با خدا عرض کرد: کدامیک از بندگان نزد تو مبغوض ترند؟ خدا فرمود: آنکس که شب مردارگونه است و روز بیکار (20).
ـ مبغوض شدن نزد پیامبر و ائمه دین
همان گونه که کار مایه جلب محبت پیامبر و امام (ع) می باشد و کار و کارگر در نظر آنها مورد احترام و ستایشند، بیکاری و شخص بیکار مورد نکوهش و بغض آنها است.
در سیره پیامبر (ص) می خوانیم، سیره رسول خدا این بود که هر گاه به مردی نگاه می کرد و حالت جسمانی او نظرش را جلب می کرد (یعنی اینکه مرد را سالم و قوی دید) سؤال می فرمود : آیا شغل و حرفه ای دارد؟ اگر در پاسخ می گفتند شغلی ندارد؛ می فرمود: از چشمم افتاد به آن حضرت عرض می شد: چگونه شخصیت او در نظر شما تنزل کرد؟ می فرمود: آنگاه که مؤمنی دارای شغل و حرفه ای نباشد، برای تأمین مخارج زندگی خود دینش را می فروشد (21).
و امام باقر (ع) می فرماید: من از مردی که نسبت به کارهای مربوط به دنیای خود تنبل و بی اعتنا باشد، متنفرم (22).
ـ مستجاب نشدن دعای بیکار
امام صادق (ع) به نقل از پیامبر اکرم (ص)، می فرماید: دعای چند دسته، مستجاب نمی شود؛ مردی که در خانه می نشیند و از خدا می خواهد به او روزی دهد، ولی به سوی کسب روزی حال، آنگونه که خدایش به او فرمان داده نمی رود.خداوند به چنین شخصی می گوید: آیا من امکانات دنیا را برای تو فراهم نکرده ام و اعضای بدن ترا سالم قرار نداده ام؟ و آیا زمین من گسترده نیست؟ پس چرا برای روزی از خانه خارج نمی شوی؟ (23)
ـ آلودگی به فساد
امیر المؤمنین (ع) می فرماید: اگر کار زحمت است، بیکاری نیز فسادآور است (24).
علاوه بر آنچه در روایات بعنوان عواقب بیکاری بیان شد، مسائلی مانند: مفاسد اجتماعی، طلاق، فقر و…را می توان از عواقب بیکاری دانست.
4 ـ زمان و ساعت کار:
در روایات زمانهایی مناسب تر، جهت انجام کار، معرفی شده اند.از جمله:
ـ صبح زود
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: صبحگاه به جستجوی روزی و تأمین نیازمندیها بروید، چون صبحگاه موجب برکت و موفقیت است (25).
و امام علی (ع) می فرماید: صبحگاه در پی روزی رفتن، روزی را افزایش می دهد (26).
امام صادق (ع) می فرماید: همان اول صبح، در پی کسب و کار و روزی حلال روانه شوید، که خداوند شما را روزی دهد و یاری رساند (27).
ـ در محل زندگی و وطن
یکی از مکانهای مناسب برای کسب و کار، در زبان روایت، وطن و محل زندگی است.امام سجاد (ع) می فرماید: یکی از خوشبختی های مرد این است که کار و کسبش، در محل و شهر خودش باشد (28).
و امام صادق (ع) می فرماید: سه چیز از خوشبختی مرد به شمار می رود.
1 ـ زنی که از او اطاعت کند.
2 ـ فرزندی که در حال حیات و بعد از مرگ در حق او احسان کند.
3 ـ شغلی که در شهر خود بدست آورد؛ تا صبحگاهان به انجام کار پردازد و چون فراغت یابد، نزد عیال خود استراحت کند (29).
ـ روزهای هفته به جز جمعه
در روایات، روز جمعه خصوصا وقت نماز جمعه، کار و کسب نهی شده است.
در قرآن می خوانیم: ای کسانی که ایمان آورده اید، هرگاه شما را برای نماز جمعه بخوانند، فی الحال به ذکر خدا بشتابید و کسب و تجارت را رها کنید، که این نماز جمعه از هر تجارتی برای شما بهتر است؛ اگر بدانید: امام صادق (ع) می فرماید: هر کس کارگری را در وقت نماز جمعه اجیر کرده، از شرکت در نماز باز دارد، گناه کرده است، و اگر او را از شرکت در نماز باز نداشت، کارگر و کارفرما، هر دو در ثواب نماز شریکند (30).
بنابر برخی از روایات، روز جمعه مسلمان می بایست خود را برای تحصیل مسائل دینی، از کار و کسب فارغ نماید.
امام صادق (ع) در روایتی از پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: أف بر مسلمانی که روز جمعه خویش را برای تفقه در دین خالی نکند (31).
در خاتمه بحث از زمان و مکان، می بایست گفت: اگر چه خداوند، روز را برای تحصیل معاش و شب را برای استراحت تعیین فرموده است، ولی در برخی موارد، کار در شب برای انسان لازم می آید که این مسئله با شئونات اسلامی منافاتی ندارد.امام صادق (ع) می فرماید: گاهی ممکن است مردم به کسب و کار در شب، نیاز داشته باشند؛ مثلا به این علت که در طول روز نمی توانند همه کارهای خود را انجام دهند؛ یا اینکه گرمای روز طاقت فرسا است و نمی توانند در روز کار کنند، لذا مردم در شب و پرتو نور ماه می توانند کارهای مختلفی انجام دهند …خداوند نور ماه را بدین جهت قرار داده است (32).
5 ـ آداب کسب و کار
در این فصل به بیان آداب کسب و کار که در روایات آمده است خواهیم پرداخت:
ـ روح معنویت در کار
این روح، انسان را از حرص، باز می دارد و او را در انجام کار به شکل صحیح و مصرف درست در آمد حاصل از کار، کمک می نماید.
در سیره امام علی (ع) می خوانیم: امام علی (ع) چون از جهاد فارغ می گشت، به تعلیم مردم و قضاوت می پرداخت و به محض اینکه ازاین امور فارغ می شد، باغی داشت که بدست خود در آن کار می کرد و در آن حال به ذکر خدا اشتغال داشت (33).
توجه به این نکته که کار و بازار، یکی از لحظاتی است که شیطان کمین نشسته، می تواند انسان را از خدایش غافل نماید، یاد خدا انسان را وا می دارد تا روح معنویت را در کار و کاسبی خود دمیده و در آن حال خود را در محضر رب الارباب احساس نماید.
ـ ندزدیدن از کار
یکی از آداب کار این است که انسان، کاری را که قبول کرده است و در قبال آن، مزدی دریافت می کند به نحو احسن انجام دهد و در همان حال، به کاری که مایه ضایع شدن حق کارفرماست، مشغول نباشد.اسحاق بن عمار گوید، از امام کاظم (ع) پرسیدم که اگر انسان اجیر دیگری باشد می تواند در همان حال برای کسی دیگر کار کند؟ امام (ع) فرمود: اگر صاحبکار به او اجازه دهد ایرادی ندارد؛ (34) به عبارت دیگر، اگر اجازه ندهد، ایراد دارد.
ـ غافل نشدن از یاد خدا، بواسطه کار
دیگر از آداب کار، این که: انسان به واسطه کار و کسب، از یاد خداوند غافل نگردد.مثلا به واسطه سرگرمی به کار، نماز اول وقتش را فراموش نکند.امام صادق (ع) در تفسیر آیه 27 از سوره نور که می فرماید: مردانی هستند که کار و کسب، آنها را از یاد خدا، غافل نمی کند .
فرموده اند: اینان، همان کسبه ای هستند که هنگام نماز، کسب و کار، آنها را از یاد خدا غافل ننماید و در انجام آن کوتاهی ننمایند (35).
پس شایسته است تا کسبه مسلمان، در اول وقت نماز، دست از کار کشیده و به اقامه نماز بپردازند .
ـ خوب انجام دادن کار
دیگر از آداب کار، این که: انسان، تا می تواند، کاری که بر عهده او گذارده شده را به بهترین شکل انجام دهد، و کوتاهی نکند.پیامبر اکرم (ص) در این زمینه می فرماید: «خداوند، آن کارگری را دوست دارد که چون کاری به وی محول شد، آنرا نیکو انجام دهد (36).
ـ پرهیز از مباهات
یکی از منهیات اسلام، مباهات است.فخر فروشی، صفت رذیله ای است که در جای جای زندگی، از جمله کار و کسب، می تواند خود را نشان دهد.لذا تأکید شده است که: شخص مسلمان، تا می تواند از فخر فروشی در کار پرهیز کند.
امام باقر (ع) می فرماید: «در کتاب علی بن الحسین (ع) در ذیل آیه «همانا اولیاء خدا نه ترسی دارند و نه اندوهی» چنین یافتم: ایمن بودن آنان به این سبب است که…، روزیهای حلال خدا را به وسیله کسب و کار بدست می آورند و روزی را برای خدا تحصیل می کنند نه برای فخر و مباهات (37).
ـ دخالت نکردن در وظایف دیگران
یکی دیگر از آداب مهم کار است و در مدیریتها مسئله بسیار بااهمیتی است.امام هادی (ع) در نامه ای به وکلای خود در بغداد، مدائن و کوفه می نویسد: ای ایوب بن نوح، به موجب این حکم، از برخورد با ابو علی، خودداری کن؛ هر دو موظفید در ناحیه خاص خویش به وظایفی که بر عهده تان گذارده شده عمل کنید، …اگر کسی وجوهی را از خارج محدوده حوزه مسئولیت تو آورد به او دستور بده به وکیل ناحیه خود بفرستد (38).
دخالت در مسئولیتهای دیگران، مایه اخلال در مجموعه و نظامهایی است که انسان در آن مشغول به کار است.
ـ تعیین اجرت کارگر قبل از شروع به کار
دیگر از آداب اخلاقی کار، این است که: قبل از کار، مزد کارگر تعیین شود.در سیره امام رضا (ع) می خوانیم: روزی، حضرت رضا (ع) غلامی را دید که با دیگر غلامان آنحضرت مشغول کار بود؛ معلوم شد که آن غلام سیاه را به کارگری گرفته اند.امام (ع) به آنها فرمود: آیا مزد این کارگر را قبل از کار تعیین کرده اید؟ عرض کردند: به هر مزدی ما راضی باشیم او هم راضی است.امام (ع) بطور شدیدی خشمگین شدند چرا که مزد کارگر را تعیین نکرده بودند (39).
ـ کسب مهارت در کار
از آدابی که مایه رونق کسب و کار نیز هست، اینکه: انسان در کار خود مهارت لازم را بدست آورد.
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: کسی که بدون آگاهی و دانش، کاری را انجام دهد فسادش بیشتر است از صلاحش (40).
و امام صادق (ع) می فرماید: هر صاحب حرفه ای را سه خصلت، ضروری است تا کسبش رونق گیرد؛ یکی از آنها تخصص و مهارت است (41).
ـ جرأت و پردلی
جرأت و پردلی، عاملی مهم برای رونق کار می باشد، و از جمله آداب کسب، خصوصا تجارت است .پیامبر اکرم (ص) می فرماید: تاجر کم جرأت، از روزی محروم است و تاجر پرجرأت روزی می یابد (42).
ـ وفای به عهد
وفای به عهد، یکی از واجبات دین اسلام است.و سفارش بسیار بر آن شده است و آنرا از علائم مؤمنان شمرده اند؛ ولی این صفت در زمینه کسب و کار، دارای اهمیت خاصی است.
امام باقر (ع) می فرماید: رسول خدا فرمودند: وای بر صنعتگران امت من از وعده خلاف و از امروز و فردا کردن (43).
ـ خوش روئی و حسن خلق
امام صادق (ع) می فرماید: اخلاق شایسته روزی را افزایش می دهد (44).و روایت شده است که: در کار و کسب خویش با اخلاق پسندیده و کارهای نیکو رفتار کن که برای دین و دنیای تو سودمند است (45).
ـ صداقت و راستگویی
امام صادق (ع) یکی از یارانش را درباره کسب و کار چنین سفارش می کند: در سخنت راستگو باش و هیچ عیبی را که در اجناس تو هست مخفی مدار و کسی که با تو انس دارد را فریب مده؛ زیرا که فریب دادن او ربا است…کاسب راستگو در قیامت در زمره سفیران بزرگوار و نیکوکار الهی، قرار دارد (46).
ـ پرهیز از کم فروشی
خداوند در قرآن مجید در آیات محدودی به گروهی خاص، با کلمه ویل، عذاب و نفرت خود را بیان نموده است؛ ویل به معنی ابراز انزجار و نفرت است و دلالت بر شدت عذاب دارد.یکی از این موارد خطاب به کم فروشان است که می فرماید:
ویل للمطففین*الذین اذ اکتالوا علی الناس یستوفون*و اذا کالوهم او وزنوهم یخسرون (47).یعنی: وای بر کم فروشان.کسانی که وقتی چون به کیل یا وزن چیزی از مردم بستانند تمام بستانند و چون چیزی بدهند در کیل و وزن کم دهند.
ـ یادگیری احکام کسب و کار و تجارت
فراگیری احکام تجارت، انسان را از افتادن در ربا و غش و سایر محرمات معاملات، باز می دارد .امام صادق (ع) می فرماید: هر کس که می خواهد تجارت و کاسبی کند، باید احکام دین را بیاموزد تا حلال و حرام را بشناسد و هر کس احکام دین را فرانگیرد و به تجارت بپردازد به شبهات گرفتار آید (48).اصبغ بن نباته می گوید: از علی (ع) شنیدم که: ای اهل تجارت، اول با احکام شرعی تجارت آشنا شوید، بعد وارد معامله گردید.و ادامه می دهد که: به خدا سوگند، در بین مردم ربا پنهان تر از حرکت مورچگان بر سنگ سخت است (49).
ـ معامله با افراد نیکوکار
امام صادق (ع) می فرماید: بجز با کسانی که در خیر و نیکی نشر و نمو کرده اند، معامله و معاشرت نکنید (50).
امام کاظم (ع) به نقل از پیامبر اکرم (ص) می فرماید: چهار چیز از سعادت انسان است، اول اینکه معاشرت کنندگان و معامله کنندگان با او افرادی نیکوکار باشند (51).
ـ رعایت حقوق بستانکار
در تحف العقول در باب حقوق بستانکار می خوانیم: و اما حق بستانکار این است که اگر داری دین او را بپردازی و او را کفایت نموده، بی نیاز سازی و او را معطل ننمائی؛ که همانا پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «معطل کردن بستانکار توسط غنی، ظلم است» و اگر نداری او را با کلامی زیبا از خود خشنود نمائی و از او مهلت بگیری… (52).
ـ آسان گرفتن به بدهکار
در این زمینه در قرآن می خوانیم:
و ان کان ذو عسره فنظره الی میسره و ان تصدقوا خیر لکم (53).
اگر بدهکار در سختی بود، پس صبر کنید تا وقت فراغ و گشاده دستی…و البته اگر صدقه بدهید برای شما بهتر است.
ـ نوشتن دین و قرض
در قرآن مجید می خوانیم:
یا ایها الذین آمنوا، اذا تداینتم بدین الی اجل مسمی فاکتبوه، و لیکتب بینکم کاتب بالعدل (54).
ای اهل ایمان وقتی که به هم دین و قرض می دهید آنرا بنویسید، پس باید شاهدی آنرا بعدل بنویسد.
ـ رعایت حق شریک
در تحف العقول می خوانیم: اما حق شریک اینکه: اگر غایب باشد کارش را بکنی و اگر حاضر است با او برابر کار کنی، و به نظر و رأی خود و بدون مشورت با او تصمیم نگیری، و مالش را نگهداری، و در آن کم یا بیش خیانت نکنی.زیرا بما رسیده است که دست خدا بر سر هر دو شریک است تا وقتی که بهم خیانت نکنند (55).
ـ پرهیز از ربا
ربا آفت بزرگ معاملات است که در اسلام بر حرمت آن تأکید بسیار شده است.
در قرآن مجید آمده است:
احل الله البیع و حرم الربوا (56)
خدا تجارت را بر شما حلال کرد ولی ربا را حرام گردانید.
و در جای دیگر می فرماید:
..اتقوا الله و ذروا ما بقی من الربوا ان کنتم مؤمنین (57).
یعنی: بپرهیزید از گناه و بترسید از خدا، و ربا را رها کنید اگر مؤمن هستید. و در جای دیگر می فرماید: آنچه خیال کردید با ربا سود برده اید سود نیست زیان است.
و ما آتیتم من ربا لیربوا فی اموال الناس فلا یربوا عند الله (58).
آنچه شما از ربا در اموال مردم بدست آورده اید، سود نیست در حقیقت نزد خدا زیان است .
ـ آسان گرفتن و مدارا کردن
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: خداوند برکت دهد بر مردی که در خرید و فروش آسان بگیرد و مدارا کند (59).
و امام علی (ع) می فرماید: از پیامبر (ص) شنیدم که فرمود: آسان گیری در معاملات یک نوع سودمندی است (60).
ـ سوء استفاده نکردن از بحرانهای اقتصادی
امام صادق (ع) به غلام خود مصادف، هزار دینار داد تا به مصر رود و تجارت کند؛ مصادف با کالائی، همراه بازرگانان، بطرف مصر به راه افتاد؛ نزدیکی های مصر به قافله ای برخورد کردند، که از مصر خارج می شد.مصادف و بازرگانان همراه وی، از اهل قافله در مورد کالائی که آنها به مصر آورده بودند، پرسیدند. (که آیا این کالا در مصر وجود دارد یا نه) آن کالا از ارزاق عمومی بود اهل قافله به آنها گفتند که این کالا در شهر مصر نایاب است .مصادف و بازرگانان با یکدیگر هم پیمان شدند که برای هر دیناری کمتر از یک دینار سود نگیرند.آنها کالاهای خود را فروختند و هنگامی که پولهای خود را گرفتند، به سوی مدینه به راه افتادند.وقتی به مدینه رسیدند، مصادف خدمت امام (ع) رسید و در حالی که دو کیسه هزار دیناری در دست داشت، به امام صادق (ع) عرض کرد.این یک کیسه سرمایه است و این کیسه دوم، سود.امام (ع) فرمودند: این سود زیاد را چگونه بدست آوردید؟ مصادف ماجرا را برای امام (ع) تعریف نمود، امام (ع) فرمود: سبحان الله…سپس آن حضرت یکی از دو کیسه را گرفت و فرمود: این سرمایه من است، و ما به اینگونه سود نیاز نداریم، ای مصادف جنگ با شمشیر از کسب روزی حلال آسانتر است (61).
خاتمه در خاتمه بحث کار، ذکر نکاتی الزامی است.
1 ـ دوری از حرص
اگر چه کار و کسب درآمد، از نظر اسلام دارای اهمیت فراوانی است، ولی حرص نیز از نظر اسلام بسیار مذموم و ناپسند است.
حرص، صفتی است که انسان را وا می دارد تا بیش از حد نیازش، به جمع مال بپردازد.این صفت، مشهورترین ویژگی دنیاطلبی است.
بدون تردید، صفتی است مهلک و کشنده که عمقی ندارد.
علی (ع) می فرماید: دو گرسنه هستند که هرگز سیر نمی شوند، طالب علم و طالب دنیا (62).
و باز از آن حضرت (ع) نقل است که: آزمند، در بند ذلت و خواری اسیر است (63).
ریشه حرص یا به علاقه شدید به دنیا بر می گردد و یا به عدم اعتماد به خدا، چون روزی دست خداوند است؛ اگر انسان به حضرت حق اعتقاد داشته باشد، دیگر حرص معنی ندارد.
در قرآن کریم می خوانیم:
ان ربک یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر انه کان بعباده خبیرا بصیرا.
همانا خداوندا، هر که را بخواهد، روزی می دهد و بر هر که بخواهد، تنگ می گیرد و خدا به بندگانش آگاه و بینا است (64).
2 ـ اشتغال به کسب حلال
در میان مکاسب، منبع درآمدهائی به چشم می خورد که از نظر اسلام جائز نیست، و مال حاصل از آن حرام است، نظیر خرید و فروش شراب، درآمد حاصل از ربا، و درآمد حاصل از خرید و فروش آنچه معامله آنها جایز نیست و…
برخی از اعمال نیز مایه بطلان و فساد کسبند، اگر چه خود کسب، سالم باشد، مثل تدلیس، غش و…
که درآمد حاصل از این معاملات نیز حرام است.
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: هر کس که از راه حرام کسب روزی و درآمد کند، خداوند او را فقیر و نیازمند گرداند (65).
3 ـ کار زن در خانه
عمده ترین فعالیت های زن، معمولا در خانه است.از نظر اسلام خانه داری زن دارای اهمیت فراوان است.
در سیره پیامبر (ص) آمده است: روزی از یاران خود پرسید: در کدام لحظه زن به خدا نزدیکتر است؟ حضرت زهرا (س) فرمود: آن لحظه ای که زن در خانه خود می ماند و به امور زندگی و تربیت فرزند می پردازد، به خدا نزدیکتر است (66).
و باز پیامبر اکرم (ص) می فرماید: ای زنان، هر یک از شما با اشتغال در خانه خویش به خواست خداوند، ثواب مجاهدین در راه خدا را دارد (67).
و امام علی (ع) کار زن در منزل را جهاد او دانسته، می فرمایند: نیک همسرداری زن جهاد اوست (68).
امام باقر (ع) درباره سیره فاطمه زهرا (س) و امام علی (ع) چنین می فرماید: علی (ع) و فاطمه (س) درباره کارهای مربوط به زندگی مشترک نزد پیامبر رفتند تا آنرا تقسیم نمایند؛ پیامبر (ص) کارهای بیرون منزل را برای علی (ع) قرار دادند و کارهای داخل خانه را برای فاطمه (س) گذاشتند (69).
و در سیره فاطمه زهرا (س) می خوانیم: فاطمه زهرا (س) که از کارهای منزل، مثل آسیاب کردن گندم، رنج بسیار دیده بود به سفارش همسر خود علی (ع) خدمت رسول اکرم (ص) می رود تا از آن حضرت خدمتکاری درخواست نماید اما پیامبر اکرم (ص) در جواب می فرماید: من نمی خواهم اجر و ثواب کارهایی را که در منزل انجام می دهی از تو گرفته شود (70).
توجه در فرمایش پیامبر (ص) به فاطمه (س) به ما می فهماند، زن در قبال کارهائی که در منزل انجام می دهد، مأمور است و مزدش را از پروردگار دریافت می کند.
در خاتمه این بحث لازم است یادآور شویم که:
1 ـ اگر چه کارهای خانه به زن واگذار شده است، ولی این بدان معنا نیست که همه کارهای خانه بر دوش زن باشد و مرد در قبال کارهای خانه، بی تفاوت.
در سیره رسول اکرم (ص) و در روایات معصومین سفارشاتی در زمینه کار مرد در خانه و کمک او به همسرش وارد شده است.از جمله: پیغمبر اکرم (ص) کار خانه می کرد و بیشتر کارش در خانه دوزندگی بود، جامه خود را می شست و گوسفندانش را می دوشید و کارهای شخصیش را خود انجام می داد (71).
2 ـ اگر چه کار اصلی زن در خانه است، ولی گاه پیش می آید که بدلائلی زن باید در اجماع حضور داشته باشد و کاری را در جامعه بدوش گیرد.
حضور زن در جامعه و فعالیتهای اجتماعی، بشرط رعایت ضوابط اسلامی، منافاتی با دستورات اسلامی نخواهد داشت.
4 ـ مسئله انتخاب شغل
اگر چه کسب و کار در نظر اسلام ضروری است، ولی از نظر اسلام همه کارها مساوی نمی باشند؛ و ارزش همه کارها برابر نیست.
از نظر اسلام اشتغال به بعضی مکاسب اگر چه حرام نیست، ولی کراهت دارد و تا جائی که امکان دارد بهتر است انسان از آن کسب ها اجتناب نماید.
در روایتی می خوانیم: اسحاق بن عمار گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: پسری دارم که می خواهم او را به کسبی بگمارم، به نظر شما چه نوع کسبی بهتر است؟ امام (ع) فرمود: او را به پنج کار مگمار…یکی از آنها اینکه، پسرت را به صرافی مسپار، چون صراف از ربا در امان نیست (72).
فصل دوم
عبادت
عبادات، اعمالی هستند که قسم عظیمی از اعمال روزانه یک فرد مسلمان را تشکیل می دهند که قرار گرفتن آنها در کنار کسب و کار به ما می فهماند که اسلام یک نگاه به دنیا دارد و یک نگاه به آخرت.و رهبانیت در اسلام هرگز راه ندارد.
4 ـ اعتدال در عبادت
میانه روی، اصل و اساس غالب اعمال است، و تقریبا در همه اعمال سفارش شده است پرهیز از افراط و تفریط مورد سفارش روایات در همه ابعاد است و از جمله عبادت.
امام علی (ع) در هنگام شهادت در ضمن وصیت، فرزندش را چنین سفارش می کند: ای پسرم، در شئون زندگی خود میانه رو باش و همچنین در عبادت کردن اعتدال را مراعات کن (73).
در سیره پیامبر (ص) می خوانیم که فرمودند:
هر عبادتی شور و هیجانی دارد که رفته رفته به سردی می گراید، پس هر آنکس که شور و هیجانش در عبادت طبق سنت من باشد در هدایت است، و هر که بر خلاف سنت من بود گمراه است، و عملش به زیان او خواهد بود، من هم نماز می خوانم و هم می خوابم گاه روزه و گاه مفطرم هم می خندم و هم می گریم پس هر که از روش من روی گردان باشد از من نیست (74).
فصل سوم
تفریح، سرگرمی، استراحت
تفریح و سرگرمی یک قسم دیگر از اعمال روزانه فرد مسلمان را تشکیل می دهند، و از آن جهت که مایه تجدید قوا، و روحیه دادن به مسلمان هستند و او را برای فعالیت بیشتر مهیا می سازند، اهمیت فراوانی دارند.
اسلام، مؤمن را دائما از کسالت و بیحالی بر حذر می دارد، و در دعای ابو حمزه ثمالی امام سجاد (ع) می فرماید: خدایا من از کسالت به تو پناه می برم.
اسلام اگر چه مؤمن را به فعالیت و کار دعوت می نماید، ولی به نیاز روحی او واقف است و از محدودیت قوای جسمانی وی اطلاع دارد، لذا او را به استفاده از تفریحات سالم، و استراحت فراخوانده است.تا راه برای فعالیت مجدد وی هموار گشته، بتواند با روحیه ای فراختر و با نشاط به فعالیت مجدد بپردازد.
خستگی، سد بزرگی بر سر راه رسیدن به آمال و آرزوهاست، و بوجود آورنده یک روحیه ناهنجار و نامتعادل است.
اگر چه تغییر نوع و روش کار، و برخی تنوعات می تواند خستگی را بزداید، ولی همیشه چنین نیست و در اینصورت بهترین وسیله، تفریح، سرگرمی، و استراحت است.
1 ـ ویژگی های تفریح سالم
با توجه به اینکه بسیاری از تفریحات، اگر چه بنظر مفرح و سرگرم کننده می آیند ولی دارای آثار سوء و منفی فراوانی هستند، لذا باید دید که یک تفریح سالم از نظر اسلام دارای چه ویژگیهائی است.برای ورود به بحث به روایتی از حضرت رضا (ع) اشاره می نمائیم:
برای نفس خود، بهره ای از نعمتهای دنیا قرار دهید و در آن وقت، آنچه را میل دارد، به او عطا کنید به شرط رعایت حلیت، حفظ شخصیت و حد اعتدال، و بدینوسیله بر امور دین قوت یابید (75).
با توجه به این روایات و برخی روایات دیگر می توان خصوصیات زیر را به عنوان ویژگی های کلی تفریح ذکر کرد.
ـ حلیت و مشروع بودن تفریح
حلیت و سلامت تفریح، اساسی ترین شرط تفریح است، بدون توجه به این شرط اگر چه ممکن است لذتی، برای فرد حاصل گردد ولی این لذت دوامی نخواهد داشت و عقوبت سخت و نتایج منفی فراوانی بدنبال خواهد داشت.
امام علی (ع) در این زمینه می فرماید: در لذتی، که مایه پشیمانی و شهوتی، که درد و اندوه را در پی دارد، خیری نیست (76).
و در جای دیگر می فرماید: شیرینی لذتها به سختی آفاتش نمی ارزد (77).
عقل به هیچ عنوان نمی تواند لذتی را که مایه بازداشتن روح از رسیدن به کمال و موجب بیماریهای روانی و جسمانی است، بپذیرد و آنها را مثبت تلقی نماید.
پرهیز از این لذتها خود مایه رشد، کمال و لذات دائمی است که اگر انسان در مقابله با این لذات آنی، اندکی صبر کند به آنها خواهد رسید، امام صادق (ع) در این زمینه می فرماید : چه بسیار صبر و بردباری یک ساعته که شادی های دراز مدت بدنبال خواهد داشت و چه بسیار لذتهای کوتاه مدت که اندوه دور و دراز در پی دارد (78).
ما در بخش آینده به نمونه ای از تفریحات مشروع اشاره خواهیم کرد.
ـ حفظ شخصیت
انسان همیشه باید به شخصیت خود توجه داشته باشد و کاری نکند تا به حریم خود لطمه ای وارد نماید، خدا انسان را خلیفه خود نامیده و در هیچ وقت شکسته شدن شخصیت انسان را نمی پذیرد، چه اینکه وقتی شخصیت آدمی شکسته شد ممکن است به هر عمل زشتی دست بزند، و خود را به هر بزهی بیالاید.
لذا یکی از خصوصیات تفریح سالم مناسب بودن آن با شخصیت انسان است.و مؤمن باید به هنگام تفریح مراقب شخصیت و وقار خود باشد.
ـ رعایت حد اعتدال
گذشته از این که رعایت حد اعتدال و میانه روی در همه ابعاد زندگی مطلوب و پسندیده است شناخت حد اعتدال که برخیها آنرا همان صراط المستقیم و تجسم آن در دنیا خوانده اند کاری بس دشوار است، و در مورد تفریح و سرگرمی، دشوارتر؛ چون نفس آدمی به تفریح شایق است و حفظ آن از افراط، کاری دشوار است.
برای رعایت اعتدال در امر تفریح و استراحت می توان از عواملی کمک جست.از جمله: از عوامل مهم در این راه این است که هر فرد استعداد و علاقه درونی خود را تشخیص دهد و به کار مورد علاقه خود بپردازد، در اینصورت با اشتیاق کامل به آن کار می پردازد و در حال خستگی و اضطرار به تفریح پرداخته، از آن کار دست می کشد، و به محض رفع خستگی دوباره به کار خواهد پرداخت.
ـ و از دیگر عوامل مهم و یا شاید مهمترین عامل برای اعتدال تفریح و استراحت، ذکر مرگ است، توجه به محدود بودن فرصت، و اینکه هر لحظه ممکن است صدای جرس برخیزد و عمر آدمی بپایان آید، انسان را وا می دارد که در صرف وقت و نیروی خود کمال دقت را داشته باشد .چنانچه امام صادق (ع) می فرماید: اگر شیطان دشمن است پس غفلت چرا؟ و اگر مردن حق است شادی چرا؟ (79)
که قطعا مراد امام از شادی، حالت فرح زیاد است که انسان را از خدا غافل نماید و به تعبیری مراد افراط در فرح و شادی است.
ـ دیگر از عوامل کنترل انسان در تفریحات، و به اعتدال کشاندن او دقت به این نکته است که عمر آدمی یکی از مسائلی است که، در روز رستاخیز در مقابل صرف آن و مورد مصرف آن مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.
توجه به این نکته انسان را وادار خواهد کرد که بیش حد ضرورت، به تفریح نپردازد.
ـ رعایت حقوق دیگران
برخیها تفریح خود را در اذیت دیگران، و تجاوز به حقوق آنها می دانند؛ باید گفت از نظر اسلام رعایت حقوق دیگران واجب است، و اذیت و آزار مردم و لو باندازه بسیار کم نیز عملی ناپسند است.بنابر این یکی از شرائط تفریح سالم این است که تجاوز به حقوق دیگران دستمایه تفریح انسان نباشد.
معمر گوید که به امام کاظم (ع) عرض کردم:
بسا با جمعی از دوستان نشسته ایم و با یکدیگر صحبت می کنیم، سخنان به شوخی می انجامد و دوستان «جک» می گویند و می خندند؟ امام فرمود: اشکالی ندارد تا… (سکوت امام) معمر گوید: من چنین فهمیدم که مراد امام آنست که تا به فحش نکشیده است ایراد ندارد (80).
واضح است که فحش در روایت بالا، که مرزی برای تفریح شناخته شده، یکی از عوامل ایذاء دیگران است.
ـ انگیزه سالم
ـ آنچه مهم است اینکه تفریح خود بخود هدف نیست و حسنی ندارد، تفریح آنگاه پسندیده است که با انگیزه تجدید قوا، و بدست آوردن نشاط برای فعالیت و تلاش صورت بگیرد، اگر تفریح هدف و غایت قرار گیرد، در حقیقت همان لهو و لعبی است که در اسلام بسیار مذموم و ناپسند است.
انسان اگر تفریحش را هم به نیت تجدید قوا برای کار و تلاش و عبادت انجام دهد، همین تفریح، خود نوعی عبادت است و دارای ارزش فراوان.
همین انگیزه سالم نیز می تواند یکی از عوامل کنترل کننده انسان در تفریحات باشد و او را در حد اعتدال نگاه دارد.
2 ـ مصادیق تفریح و سرگرمی سالم
در زیر چند نمونه از تفریحات سالم که اسلام روی آنها تأکید دارد آورده می شود.
ـ تیراندازی
تیراندازی، تفریح و سرگرمی مورد تأکید اسلام است، این تفریح جنبه آموزشی نیز دارد، و با توجه به اینکه در اسلام بر آمادگی دفاعی امت اسلامی تأکید شده است، لذا به تیر اندازی ارزش فراوانی داده شده است.
در حدیث آمده است که حضرت رسول (ص) راجع به آیه
و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه (81) بیان داشتند: مراد از «قوه» تیراندازی است (82).
در روایت، تیراندازی بعنوان موهبت و نعمتی از خدا معرفی شده است.پیامبر اکرم (ص) می فرماید : هر که تیراندازی آموخته باشد و سپس آن را از بی علاقگی رها سازد، نعمتی را کفران کرده است (83).
ـ شنا
شنا یکی از مفرحترین و مؤثرترین ورزشها است، بسیاری از بیماری های جسمی و روحی بر اثر همین ورزش و تفریح از بین می روند.
در اسلام نیز بر این ورزش و تفریح تأکید شده است.چنانچه پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «فرزندانتان را شنا و تیراندازی یاد بدهید (84).
ـ اسب سواری
سوارکاری، یکی دیگر از تفریحات مورد تأکید اسلام است.و در صدر اسلام به عنوان یکی از هنرهای رزمی مطرح بوده است.از رسول اسلام (ص) نقل است که فرمودند: اسب سواری و تیراندازی بیاموزید (85).
و در حدیث دیگری آمده است که پیامبر اکرم (ص) مسابقه اسب دوانی در مدینه اجرا نمودند و مسافت را بین حصباء یا حفیاء و مسجد بنی رزیق معین کرد و برای برنده اول، دوم و سوم یک درخت خرما جائزه قرار دادند (86).
ـ شکار
شکار تفریح خوب و سالمی است به شرط آن که در انجام آن، رعایت مسائل حکومتی و قانونی شده باشد.از امام صادق (ع) سئوال شد: اگر کسی به شکار برود و هدفش از این کار صحت مزاح و تفریح باشد، چه حکمی دارد؟
ایشان فرمودند: اشکالی ندارد مگر اینکه بنظر لهو و بیهودگی باشد (87).
ـ سفر
سفر و یا به قولی، عوض کردن آب و هوا، از تفریحات سالم و مؤثر در تجدید روحیه و آماده شدن برای فعالیت مجدد است.
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: سفر کنید تا به صحت و سلامت باشید و سفر کنید که به سود می رسید (88).
و در سیره امام صادق (ع) می خوانیم: عمرو بن حرث گوید: روزی عزم شرفیابی به حضور امام صادق (ع) را نمودم.آن حضرت را در خانه برادرش که ظاهرا بیرون شهر بود، یافتم از ایشان پرسیدم: به چه منظور اینجا آمده اید؟ فرمود: جهت تفریح و تغییر آب و هوا (89).
سفر مایه بدست آوردن آموخته های فراوان است، آشنا شدن با فرهنگ ها و آداب اجتماعی، با مسافرت بهتر و راحت تر حاصل می آید.
قرآن کریم به جنبه آموختن، در سفر اهتمام ورزیده، و در موارد فراوانی مردم را به سیر و سفر ترغیب فرموده است ولی بعد از امر به مسافرت، دستور عبرت را بعنوان فلسفه مسافرت بیان فرموده است نظیر:
در زمین مسافرت کنید و نگاه کنید که خداوند چگونه زمین و مخلوقات را آفریده است و دریابید که چگونه شما را دوباره زنده خواهد کرد (90).
ـ دیدار با دوستان
امام صادق (ع) در توصیف دیدار با دوستان می فرماید: دیدار دوستان مایه شکفتگی و انبساط روح و بارور نمودن عقل است؛ هر چند مدتی کوتاه باشد (91).
ـ مزاح، شوخی و خنده
تفریح مفیدی است، و مایه انبساط خاطر می گردد، به شرط اینکه حقوق دیگران مراعات گردد .خنده را درمان خیلی از دردها شمرده اند و مزاج با همراهی آن است که مفرح می گردد.ولی نباید غافل بود که خنده زیاد از نظر اسلام نهی شده است.پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «خنده زیاد دل را می میراند» (92).
و امام صادق (ع) می فرماید: داود پیامبر به فرزندش سلیمان فرمود: از زیاد خندیدن بپرهیز، که خنده زیاد بنده را در قیامت تهیدست می گرداند (93).
در سیره پیامبر اکرم (ص) و ائمه دین (ع)، گاه به مزاح و شوخیهایی بر می خوریم که آنها انجام داده اند.شهید ثانی در کتاب کشف الریبه از حسین بن سعید روایت کرده است که: به امام صادق (ع) عرض کردم: فدایت گردم آیا رسول خدا (ص) با کسی مزاح می کرد؟ امام (ع) فرمودند: از رأفت و مهر آن حضرت، یکی همین بود که با اصحاب خود مزاح می کرد، تا عظمت و بزرگیش دل آنها را نگیرد، که بتوانند به او نگاه کنند و حوائج خود را بازگویند.
امام (ع) ادامه دادند که: رسول خدا وقتی یکی از اصحاب را غصه دار و مغموم می دید، با مزاح کردن او را مسرور می ساخت (94).
امام باقر (ع) می فرمایند: خدای عز و جل، آنکس را که میان جمعی شوخی کند دوست دارد، در صورتی که به فحش نیانجامد (95).
با توجه به روایات گذشته می توان نتیجه گرفت که، ذم و نهی از شوخی که در برخی روایات آمده، افراط در مزاح است، که به خرد شدن انسان می انجامد.
البته می توان گفت هر تفریحی اصول و شرائط کلی تفریح سالم را داشته باشد می تواند بعنوان تفریح مورد نظر اسلام معرفی گردد، ولو اینکه ما روایتی در آن زمینه نداشته باشیم.تفریحاتی نظیر مسابقات دو، فوتبال، والیبال و…با عنایت به دارا بودن شرائط فوق، و پیراسته از آلوده گیهای جانبی، تفریحاتی مفید و مورد تأیید هستند.
و اینک به ذکر اعمالی خواهیم پرداخت که فرد مسلمان، هر روز به انجام آنها ترغیب شده است و می بایست آنها را انجام دهد.
1 ـ محاسبه و مراقبه
محاسبه این است که انسان در هر روز و شب زمانی را برای محاسبه نفس خود قرار دهد و در این زمان به سنجش اعمال خود بپردازد.اگر خود را در آن روز فرد موفقی در طاعت و عبادت دید، خود را تشویق کند؛ و اگر ناموفق یافت، خود را معاقب نماید.
مراقبه، مرحله قبل از حسابرسی است.و البته بعد از حسابرسی هم قابل تصور است.به این شکل که انسان مراقب باشد، به تصمیمی که در وقت حسابرسی و پشیمانی گرفته شده، عمل نماید.
محاسبه، عملی است که عقل و شرع بر اهمیت آن گواهی می دهند.قرآن در این زمینه می فرماید :
و لتنظر نفس ما قدمت لغد؛ باید نگاه کند هر کس، که برای فردای قیامت چه فرستاده (96).
که روشن است مراد از آیه، محاسبه است.
در آیه ای دیگر می فرماید:
فو ربک لنسئلنهم اجمعین عما کانوا یعملون
؛ قسم به خدایت که ما حتما از هر چه کرده اند سؤال خواهیم کرد (97).
توجه به این که خداوند، همه بندگان را در قیامت به حساب می کشاند، انسان را بر آن می دارد که قبل از رسیدن روز حساب، خود به حسابرسی خود بپردازد و کاستی های خود را جبران نماید .چنانچه پیامبر اکرم (ص) می فرماید: به حساب خود رسیدگی کنید.قبل از اینکه به حساب شما برسند؛ و اعمال خود را وزن کنید قبل از اینکه اعمالتان را وزن نمایند (98).
و امام کاظم (ع) می فرماید: از ما نیست کسی که خودش را هر روز محاسبه ننماید.پس اگر عمل خیری انجام داده، خدا را شکر گوید و اگر عمل زشتی انجام داده، استغفار نماید (99).
و امام سجاد (ع) می فرماید: ای فرزند آدم تو همیشه در خیری مادامی که یک نصیحتگر از درون داشته باشی و به محاسبه خود همت بگماری (100).
عمر انسان، به منزله سرمایه اوست، و دنیا بازاری است که او مشغول تجارت است، چنانچه امیر المؤمنین (ع) می فرماید: دنیا بازار و تجارتخانه بندگان شایسته خداست (101).
انسان در این بازار، سرمایه گران بهایی را می فروشد.پس شایسته است بنشیند و پیش خود بیاندیشد که این عمر گرانمایه را در چه راهی مصرف نموده، و به بهای چه کالائی پرداخته است.
2 ـ رعایت نکات بهداشتی
شاید بتوان گفت هیچ دین و آئینی باندازه اسلام در رعایت بهداشت تأکید ندارد.
در بسیاری از روایات مشاهده می نمائیم که اسلام دین نظافت و پاکیزگی معرفی شده است.از جمله پیغمبر بزرگوار اسلام می فرماید: بوسیله هر چیز پاک کننده ای که توان تحصیل آنرا دارید، خود را پاک سازید؛ چرا که خداوند متعالی، اسلام را بر اساس پاکیزگی، بنا نهاده است (102).
و خداوند، بندگان پاکیزه خود را بسیار دوست می دارد؛ چنانکه می فرماید: همانا خداوند پاکیزگان را دوست دارد (103).و مورد محبت و دوستی خدا قرار گرفتن، گوهر گرانمایه ای است که همه در راه بدست آوردنش می کوشند.
ـ مسواک زدن
مسواک زدن، به عنوان یک عمل بهداشتی، بسیار مورد تأکید اسلام است.
بطوری که پیامبر اکرم (ص) می فرماید: اگر نمی ترسیدم که بر امتم سخت بیاید، با هر وضو یک بار مسواک زدن را، واجب می گردانیدم (104).
در سیره امام سجاد (ع) می خوانیم که، حضرت هنگامی که در شب از خواب بر می خاست، ابتدا مسواک می زد و سپس وضو می گرفت و نماز می خواند (105).
و در محاسن البرقی درباره سیره حضرت رسول اکرم (ص) می خوانیم که روزی با پرخاش به اصحاب خود فرمود: چرا شما را چنین می نگرم؟ چرا با موها و دندان های کثیف نزد من آمده اید؟ چرا مسواک نمی کنید (106).
3 ـ اهتمام به امور مسلمین
یکی دیگر از وظایف روزمره مسلمان اهتمام به امور مسلمین است.
مسلمان اجازه ندارد نژاد، مرز، جغرافیا، رنگ و زبان…را بهانه قرار داده و خود را در قبال مشکلات مسلمانان، از همسایه گرفته تا مسلمانی که در فراسوی مرزهای جغرافیایی او زندگی می کند، بی مسئولیت به حساب آورد.
بی توجهی به مسائلی که بر مسلمانان می گذرد، انسان را از دایره مسلمانی خارج می کند .پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید: کسی که شب را صبح نماید و اندیشه او غیر از خدا باشد، از خدا نیست و کسی که به امور مسلمانان اهتمام نکند، پس از مسلمانان نیست (107).
و امام صادق (ع) به نقل از پیامبر اکرم (ص)، می فرماید: کسی که به امور مسلمانان اهمیت ندهد پس مسلمان نیست و کسی که بشنود مردی ندا می زند: ای مسلمانان! و او را اجابت نکند، مسلمان نیست (108).ضرورت توجه به امور مسلمین، ایجاب می کند تا مسلمانان اخبار و وقایع جهان اسلام را با جدیت دنبال کنند و در مقابل آنچه بر ایشان می گذرد، حساس باشند.تا انسان نداند در جهان اسلام چه می گذرد چگونه می تواند به امور مسلمانان اهتمام ورزد.
خیرخواهی مسلمانان، و دعا برای آنها از بی معونه ترین و کم زحمت ترین اهتمامات، به امور مسلمانان است.
امام علی (ع)، به نقل از پیامبر اکرم (ص) در ترغیب به دعا برای مؤمنین، می فرماید: کسی که هر روز، 25 مرتبه برای مؤمنین دعا کند، خدا کینه را از سینه اش بکند و او را از صالحین قرار دهد (109).
4 ـ حمد و شکر پروردگار
شکر کسی که به انسان نعمت داده است، واجب و لازم است، و هر عقل سلیم، و انسان عاقلی چنین مطلبی را اعتراف می نماید.خداوند به عنوان ولی نعمت انسان، که هر چه هست از او است، شایسته حمد و سپاس است.
از اینرو انسان مکلف است، هر روز به یاد نعمات او، زبان به شکر و سپاس بگشاید.امام صادق (ع) در سیره پیامبر اکرم (ص)، می فرماید: پیامبر اکرم (ص) هر روز 360 مرتبه خداوند را حمد می فرمود.به این بیان که: الحمد لله رب العالمین کثیرا علی کل حال (110).
5 ـ به یاد اموات بودن، خصوصا پدر و مادر
اموات به دعای خیر زندگان محتاجند، لذا از وظایف مهم هر روز انسان اینست که به یاد اموات خویش، خصوصا پدر و مادر، باشد.و از خداوند برای آنها طلب خیر و عفو نماید، و برای آنها خیرات کند.
در سیره امام صادق (ع) می خوانیم: حضرت هر شب برای فرزند مرحومش و هر روز برای پدر و مادرش دو رکعت نماز می خواند (111).
6 ـ استغفار و استعاذه
طلب عفو و بخشایش، از ایزد متعال، یکی از اعمالی است که انسان مسلمان، هر روز به آن دعوت شده است.
انسان، در طول زندگی هر لحظه احتمال دارد در گناه و معصیت، قرار گیرد، و مرتکب گناه گردد؛ لذا استغفار از گناه و طلب عفو، مایه بخشایش پروردگار، خواهد بود.
امام صادق (ع) در سیره رسول اکرم (ص) می فرماید: رسول خدا (ص) هر روز 70 مرتبه استغفار می کرد؛ بدون اینکه گناهی مرتکب گردد (112) با توجه به اینکه شایسته است تا انسان جهت فرار از دام شیطان، هر روز به خداوند متعال پناه برده و از او امداد طلبد، پیامبر اکرم (ص) می فرماید: هر کس هر روز ده مرتبه از شر شیطان به خدا پناه برد خداوند ملکی را بر آن موکول گرداند تا شیطان را از او دور کند (113).
7 ـ زیارت امام حسین (ع)
یکی از اعمالی که انسان هر روز به انجام آن سفارش شده است، زیارت امام حسین (ع) است .
امام صادق (ع) به سدید می فرماید: ای سدید، ترا چه می شود که قبر حسین (ع) را هر جمعه 5 بار و هر روز، زیارت کنی؟
سدید گفت: بین ما و قبر آن حضرت فاصله زیادی است.امام فرمود: بالای منزلت برو.به چپ و راست نگاهی کن و سپس سرت را به طرف آسمان بلند کن و سپس به قبر حسین نگاه کن و بگو :
السلام علیک یا ابا عبد الله، السلام علیک و رحمه الله و برکاته؛ که در اینصورت ثواب یک زیارت امام حسین (ع) و یک زیارت حج و عمره برای تو نوشته گردد (114).
8 ـ طلب علم
طلب علم و دانش، در اسلام دارای اهمیت فراوانی است و فضیلت عالم بر نادان از خورشیدروشن تر است.چه اینکه قرآن با استفهام انکاری می فرماید:
و هل یستوی الذین یعلمون و الذین «لا یعلمون»
؛ آیا آنها که می دانند با آنها که نمی دانند مساوی هستند (115).
و پیامبر (ص) آنرا بر هر فرد مسلمانی واجب کرده است: طلب علم و دانش بر هر مسلمانی واجب است (116).
از این رو، یکی از وظایف روزانه مسلمان طلب علم و دانش است.
امام صادق (ع) می فرماید: در مواعظی که لقمان به پسرش می نمود، یکی این بود که می فرمود : ای پسرم در روزها و شب های خود ساعاتی را برای طلب علم و دانش قرار بده (117).
9 ـ ازدیاد کار خیر و ترک گناه
انسان می بایست هر روز بر اعمال خیر بیفزاید و از گناهان خویش بکاهد.
امیر المؤمنین (ع) می فرماید: خیری در دنیا نیست مگر برای دو نفر.
اول ـ مردی که هر روز احسان و نیکی خود را زیاد کند.
دوم ـ مردی که آرزوهای خود را (گناهان خود را) به توبه جبران نماید (118).
10 ـ اهتمام به نمازهای یومیه
نماز در اسلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است و فرد مسلمان وظیفه دارد در روز، 5 وعده به نماز بایستد.اولین واجبی که در اسلام جعل شد، نماز است.در سیره پیامبر اکرم (ص) می خوانیم : حضرت محمد (ص) روز دوشنبه به نبوت رسید و امام علی (ع) روز سه شنبه با او نماز خواند (119).
از آنجائی که نماز مرز بین ایمان و کفر شناخته شده است، مسلمان مکلف است به این فریضه، اهمیت زیادی بدهد.به این صورت که آن را اول وقت بخواند، با خضوع بخواند و تا ممکن است به جماعت بخواند.علاوه بر نمازهای واجب یومیه، نماز شب از نظر اسلام، جایگاه ویژه ای دارد و بر مسلمان برای انجام دادن، در هر شب بسیار سفارش شده است.
امام عسکری (ع) در نامه ای، خطاب به علی بن بابویه می فرماید: بر تو باد نماز شب، چرا که پیامبر (ص) به علی (ع) وصیت نمود که نماز شب را برپا دارد.و کسی که نماز شب را کوچک شمارد از ما نیست.پس به وصیت من عمل کن و جمیع شیعیانم را به آن امر کن (120).
و حضرت عیسی (ع) می فرماید: خداوند مرا به 5 چیز امر کرده است:
..پنجم مداومت بر تهجد و شب زنده داری که امور مسلمان به شب زنده داری درست می شود (121).
11 ـ قرائت قرآن
قرآن معجزه جاوید پیامبر اکرم (ص) و کتاب شریعت اسلام است.محتوای آن پر است از مطالب اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی که هدایت بشر در پرتو آن حاصل خواهد شد.
الفاظ آن آمیخته است با اعجاز در بیان و بلاغت، چنین کتابی را شایسته است که مسلمان هر روز بخواند و تدبر نماید.
ابن مسعود از پیامبر اکرم نقل می کند که: هر کس حرفی از کتاب خدا را بخواند، برای او یک حسنه است و هر حسنه ای ده حسنه جواب دارد (122).
و خود قرآن در ترغیب به قراءت قرآن می فرماید:
فاقرءوا ما تیسر من القرآن
تا جائیکه می توانید قرآن را تلاوت کنید (123).
قراءت قرآن در همه ساعات پسندیده است؛ ولی نیمه های شب و بین اذان صبح و طلوع خورشید، پسندیده تر و شایسته تر است چه اینکه در قرآن می خوانیم:
و ان قرآن الفجر کان مشهودا (124) ؛ همانا قرآن صبحگاهی گواهی شده است که البته بنا به گفته مفسرین مراد از قرآن فجر، نماز صبح است.و بنا به خواندن قرآن در آن نماز و سایر نمازها از آن تعبیر به قرآن شده است .
امام صادق (ع) می فرماید: پدرم ما را جمع می کرد و به ما فرمان می داد که تا طلوع خورشید ذکر بگوئیم.و هر کس می توانست قرآن بخواند به او می فرمود قرآن بخواند و هر کس نمی توانست، به او می فرمود ذکر بگوید (125).
12 ـ طهارت و وضو
با وضو بودن، عملی است بسیار پسندیده.انس بن مالک می گوید: پیغمبر (ص) بمن فرمود: بیشتر اوقات خود را با طهارت بگذران، که این امر باعث طول عمرت شود و اگر می توانی شب و روز با طهارت باشی چنین کن (126).
13 ـ انفاق و صدقه
انفاق و صدقه، عملی است که مسلمان شایسته، روز خود را با آن آغاز می نماید.پیامبر اکرم در این زمینه می فرماید: همانا بر هر مسلمانی است که در هر روز صدقه بدهد (127).
خداوند در توصیف مؤمنین می فرماید:
و الذین فی اموالهم حق معلوم لسائل و المحروم
ـ در اموال آنها، سهم معلومی برای فقیر و محروم هست (128).
در سیره ائمه (ع) انفاق، جایگاه ویژه ای داشته است.در زندگی امام سجاد (ع) می خوانیم :
امام سجاد (ع) در شب تاریک، پول و غذا و هیزم بر دوش می کشید و بر در خانه های فقرا می رفت، در خانه را می زد و هر کس می آمد او آنچه با خود داشت به او می داد (129).
14 ـ یاد خدا و قیامت
زندگی روزمره انسانی، و اشتغالات فراوان نباید انسان را از یاد خدا و قیامت غافل نماید، غفلت از یاد خدا، مایه انحرافات بسیار است و اگر انسان لحظه ای از آن منبع فیاض غافل گردد، در دام ابلیس نفس، گرفتار خواهد شد.لذا بر مسلمان فرض است، در روز بکوشد که با خدای خود ارتباط و کلامی داشته باشد.
امام علی (ع) به کمیل بن زیاد می گوید: ای کمیل هر روز بیاد خدا باش و ذکر خدا را بگو و بر خدا توکل کن (130).
و امام صادق (ع) می فرماید: دشوارترین کارها 3 کار است.
سوم اینکه در همه حال بیاد خدا بودن؛ مقصود از یاد خدا، فقط گفتن سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر نیست، بلکه چون امری از جانب خدا به تو برسد فرمان بری، و چون به چیزی برسی که خداوند سبحان از آن نهی فرموده ترکش نمائی. (131) فریبندگی دنیا، گاه مایه غفلت از آخرت است؛ و انسان همش را در کسب دنیا قرار می دهد؛ فرد مسلمان باید بکوشد تا دنیا هم وی قرار نگیرد و از آخرت غافل نشود.
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: کسی که صبح کند و شب نماید، در حالی که بیشترین همتش آخرت است، خداوند بی نیازی را در قلب او قرار می دهد (132).
15 ـ رسیدگی به ظاهر
آراستگی ظاهر، بسیار مورد تأکید اسلام است.لباس تمیز و مرتب، موهای شانه زده و استعمال بوی خوش، از مسائلی است که در نظر اسلام جایگاه ویژه ای دارند.
در سیره پیامبر اکرم (ص) از قول امام صادق (ع) می خوانیم: رسول خدا بیش از آن مقداری که برای خوراک خرج می کرد، به عطر پول می داد (133).
و باز امام صادق (ع) می فرماید: برای رسول خدا مشکدانی بود، که بعد از هر وضو، بلافاصله آن را بدست می گرفت و خود را معطر می ساخت.و امام رضا (ع) می فرماید: برای مردم سزاوار نیست، که حتی یک روز بوی خوش را رها کند، پس اگر هر روز توانائی ندارد، یک روز در میان (134).
آنچه گذشت عناوینی بود که اعمالی را با عنوان «کل یوم» یا «کل لیله» برای مسلمان فرض نموده بود.
لازم به یادآوری است که ما در صدد استقصاء تمام موارد، نبوده ایم و به عنوان حصر، موارد فوق را معرفی نمی نمائیم.آنچه گذشت نمونه ای است از اعمالی که هر روز بر عهده انسان گذاشته شده است.
بخش سوم
اعمال خاص شب و روز جمعه
از نظر اسلام، همه زمانها و مکانها با هم در اهمیت و ارزش برابر نیستند لذا، ارزش و شأنی که مکانهائی نظیر مسجد، کربلا، کعبه و آستان مقدس اولیاء دارند با شأن مکانهای دیگر برابر نمی باشد.و به همین قیاس، ارزشی که شب قدر، شب جمعه، ماه رمضان، و…دارند با سایر زمانها برابر نیست.
بنا به اهمیت شب و روز جمعه، در اسلام اعمالی مخصوص این شبانه روز وارد شده است.از جمله :
1 ـ خواندن سوره هایی از قرآن
در شب و روز جمعه قرآئت سوره هایی از قرآن سفارش شده است؛ از جمله سوره جمعه.امام صادق (ع) می فرماید: کسی که هر شب جمعه، سوره جمعه را بخواند، کفاره بین دو جمعه اش حساب می شود (135).
2 ـ دعا
اگر چه خداوند، همیشه به بنده اش نزدیک است و دعای بنده اش را می شنود، ولی در شب و روز جمعه دعا و نیایش اهمیت فوق العاده ای دارد و استجابت نزدیک تر است.
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: همانا در روز جمعه، ساعتی است که هیچ چیز، بین دعا و استجابت آن، حائل نیست (136).
حضرت زهرا (س) در رابطه با دعای روز جمعه، از رسول گرامی اسلام، نقل فرمودند: در روز جمعه ساعتی است که هر خواسته ای، در آن ساعت به اجابت می رسد.پرسیدم کدام ساعت؟ فرمود : آنگاه که نصف قرص خورشید در افق پنهان شود.از آن پس حضرت زهرا (س) در این ساعت غروب جمعه، دردعای خیر مسلمانان همت می نمود (137).
3 ـ خوشحال کردن اهل خانه
در فرهنگ اسلامی، جمعه روز عید است.و چون روز تعطیل نیز می باشد، و مرد خانه در منزل است، معمولا بزم خانه ها گرم است.لذا از نظر اسلام مرد خانه موظف است با خرید مقداری میوه و شیرینی، …اهل خانه خود را شاد گرداند و بزم خانواده خود را گرم تر نماید.
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: در هر روز جمعه، مقداری میوه برای اهل خود بخرید، تا اینکه بواسطه جمعه خوشحال شوند (138).
4 ـ اهمیت به واجبات و محرمات
همان طور که گذشت، جمعه در قاموس اسلام، لفظ ویژه ای است و شأنی رفیع دارد، لذا گناه در این شب و روز بسیار قبیح است و ثواب در این شبانه روز اجری مضاعف دارد.
از امام صادق (ع) وارد شده است: امام در مورد مردی که می خواست، کار خیری مثل صدقه و …انجام دهد فرمودند: مستحب است این کار را روز جمعه انجام دهد؛ چرا که اجر عمل روز جمعه مضاعف و دو برابر است (139).
و در مقابل امام صادق (ع) می فرماید: شب جمعه، از گناهان دوری گزینید، چرا که بدی و خوبی در آن مضاعف است و کسی که شب جمعه معصیت الهی را ترک نماید، خداوند گذشته اش را می آمرزد (140).
خصوصا باید توجه داشت که اعمال انسان، در روز جمعه یا به نقلی شب جمعه، بر پیامبر اکرم (ص) عرضه می گردد؛ لذا باید متوجه بود که مایه نگرانی و ناراحتی پیامبر را فراهم نیاورد .
پیامبر (ص) به علی (ع) می فرماید: ای علی…همانا اعمال شیعیان تو، در هر جمعه بر من عرضه می گردد؛ پس به عمل خوب آنها، خوشحال می شوم و برای سیئات آنها، طلب آمرزش می نمایم (141).
5 ـ نماز جعفر بن ابی طالب
این نماز، دارای اهمیت فراوان و فوق العاده ای است.
و بین عامه و خاصه، دارای شهرت و ارزش است.پیامبر آنرا بسیار دوست می داشت و به جعفر بن ابی طالب از باب کرامت و محبت آموخت.
بهترین اوقات جهت ادای نماز جعفر، روز جمعه است، آنگاه که خورشید بالا آمده باشد.پیامبر (ص) به جعفر فرمود: اگر هر روز آنرا انجام دهی، برای تو از دنیا و آنچه در آن است بهتر است و اگر یک روز در میان آنرا انجام دهی، خداوند گناهان روز وسط را می آمرزد؛ یا هر جمعه ای، یا هر ماهی یا هر سالی آنرا انجام دهی خداوند گناهان ترا در بین دو نماز خواهد بخشید (142).
6 ـ صلوات بر پیامبر
یکی از اعمال پسندیده شب و روز جمعه، صلوات بر پیامبر اکرم (ص) است.پیامبر اکرم (ص) می فرماید: شب غراء و روز از هر، بسیار بر من صلوات بفرستید.
(از آن حضرت پرسیدند شب غراء و روز ازهر چیست؟) فرمودند: شب غراء، شب جمعه است و روز ازهر، روز جمعه.در این شب و روز، خداوند افراد زیادی را از آتش دوزخ نجات می دهد (143).
7 ـ بهداشت و نظافت
جمعه، روز نظافت و بهداشت است و در روایات اسلامی، در رابطه با نظافت و بهداشت در روز جمعه، تأکیداتی، وارد شده است.
امام باقر (ع) می فرماید:
غسل روز جمعه را رها نکن، چرا که سنت است و مستحب، و بوی خوش استعمال کن و بهترین لباست را بپوش (144).
و در سیره رسول خدا (ص) می خوانیم: پیامبر اکرم (ص) در روز جمعه حتما از عطر استفاده می کرد و هر گاه عطرش تمام می شد به بعضی از همسرانش مراجعه می نمود و از عطر مخصوص او می گرفت و به صورتش می زد و خوشبو می کرد (145).گرفتن ناخن، استحمام، کوتاه کردن مو و نظافت در منزل، …مسائلی است که در روایات اسلامی در روز جمعه، مورد تأکید قرار گرفته اند.
8 ـ نماز جمعه
نماز جمعه، نمازی است سیاسی ـ عبادی، که دارای اهمیت فراوانی است.در قرآن می خوانیم
و اذا نودی للصلاه من یوم الجمعه فاسعوا الی ذکر الله و ذرو البیع
ـ وقتی که ندا داده شد برای نماز جمعه در روز جمعه، بطرف نماز و ذکر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها نمائید (146).
9 ـ زیارت اهل قبور
آنان که از این دنیا رفته اند و دستشان از اعمال خیر کوتاه است، چشم به بازماندگان خود دارند، خیرات بازماندگان برای آنان، نسیم رحمت است.پس سزاوار است که بازماندگان، همیشه به یاد رفتگان خود باشند، خصوصا در شب و روز جمعه که ثواب اعمال، مضاعف است.
عبد الله بن سنان می گوید: از امام باقر (ع) از زیارت قبور سؤال نمودم، حضرت فرمود: روزهای جمعه به زیارت قبرها بروید؛ چرا که اگر کسی از آنها در تنگی و سختی است به این وسیله به او وسعت و گشایش نصیب شود (147).
پدر و مادر در این میان شایسته تر به زیارتند.
پیغمبر اکرم (ص) می فرماید: کسی که در هر جمعه به زیارت قبر پدر و مادرش برود، گناهانش آمرزیده می شود و برای او نیکی نوشته می شود.
زیارت قبور از این نظر که انسان را بیاد مرگ می اندازد نیز دارای ارزش و اهمیت است.
10 ـ غسل روز جمعه
امام باقر (ع) به زراره می فرماید: ای زراره، غسل روز جمعه را رها نکن چون که سنت است و مستحب (148).
پیامبر اکرم در وصیتش به امام علی (ع) می فرماید: پس در هر جمعه غسل کن ولو اینکه پول غذایت را آب بخری چرا که هیچ مستحبی برتر از آن نیست (149).
11 ـ عیادت
عیادت، از حقوق مسلمان بر برادر دینی اوست، و جایگاه خاصی دارد.پیامبر اسلام (ص) می فرماید : هر مسلمانی، سی حق بر برادر مسلمان خود دارد که باید آنها را ادا نماید یا طلب بخشش کند…یکی از آن حقوق عیادت کردن از اوست در حال بیماری (150).
در سیره امام علی (ع) می خوانیم که در چند مکان به خاطر احترام و ارزش با پای برهنه می رفته اند یکی از آن جاها عیادت بیمار بود.
12 ـ تفقه در امر دین
یکی از وظایف روز جمعه، تفقه در امر دین است.
امام صادق (ع) می فرماید: أف بر مسلمانی که جمعه خود را قرار نمی دهد برای تفقه و یادگیری امر دینش (151).
آنچه گذشت، برخی از اعمالی است که در روایات اسلامی، برای روز جمعه، معرفی شده اند.البته همه اعمال نیست؛ چون ما در صدد استقصاء تمام موارد، نبوده ایم.
خاتمه:
در خاتمه، ذکر نکته ای را ضروری می دانیم و آن اینکه همه موارد و آدابی که شمرده شده است، در سه بخش از این مقاله، سعی شده است اصل ادب بودن آنها و تعیین آنها برای هر روز یا روز جمعه، با استفاده از روایات باشد؛ مواردی بنظر می رسد که برای هر روز یا روز جمعه مقبول و پسندیده باشند وشرع هم با آنها مخالفتی ندارد ولی چون مبنای کار ما استفاده از روایات بوده است، از آوردن آنها اجتناب کرده ایم.
پی نوشت ها :
1 و 2 و 3 و 4 ـ بحار الانوار، ج 78، ص .346
5 ـ وسائل الشیعه، ج 17، ص 26، باب 5، روایت .21891
6 ـ بحار الانوار، ج 103، ابواب المکاسب، باب 1، ص 9، حدیث .35
7 ـ بحار الانوار، ج 103، ص 2 و 3، باب 1، روایت 6
8 ـ کافی، ج 5، ص 88، حدیث .3
9 ـ کافی، ج 5، ص 88، حدیث .13
10 ـ من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص .98
11 ـ بحار، ج 47، ص 57، روایت 101، باب .4
12ـ فروع کافی، ج 5، کتاب المعیشه، ص .89
13 ـ بحار الانوار، ج 103، ابواب المکاسب، باب 1، ص 7، حدیث .28
14 ـ همان، ص 2، حدیث .1
15 ـ وسائل الشیعه، ج 17، باب 1، ص 11، روایت .21848
16 ـ بحار الانوار، ج 103، ابواب المکاسب، باب 1، ص 5، حدیث .18
17 ـ المصدر، ص 9، حدیث .39
18 ـ 25 اصل، ص 404، از اسد الغابه، ج 2، ص .369
19 ـ معارف و معاریف، ج 4، ص .1830
20 ـ معارف و معاریف، ص 436، به نقل از، بحار، ج 13، ص .354
21 ـ بحار الانوار، ج ج 103، ص 9، روایت 38، باب .1
22 ـ فروع کافی، ج 5، ص 85، روایت .4
23 ـ بحار الانوار، ج 103، باب 1، از ابواب المکاسب، ص 3، حدیث .5
24 ـ بحار الانوار، ج 77، ص 419 (معارف و معاریف، ص 446) .
25 ـ کنز العمال، ج 4، ص 27، حدیث .252
26 ـ بحار الانوار، ج 103، کتاب المکاسب، باب 1، ص 5، حدیث .15
27 ـ وسائل، ج 17، ابواب مقدمات تجاره، باب 4، ص 22، حدیث .8
28 ـ فروع کافی، ج 5، حدیث 1، ص .257
29 ـ المصدر، ص 258، حدیث .2
30 ـ التهذیب، ج 7، ص 211، باب 12، روایت .13
31 ـ بحار الانوار، ج 1، ص 176، باب 1، روایت .44
32 ـ بحار الأنوار، ج 58، ص 175، باب 9، روایت .35
33 ـ معارف و معاریف، ص .1848
34 ـ وسائل الشیعه، کتاب الاجاره، باب 9، حدیث .1
35 ـ کافی، ج 5، ص 154، باب آداب التجاره حدیث .21
36 ـ معارف و معاریف، ج 4، ص .1831
37 ـ معارف و معاریف، ص .1848
38 ـ سیره پیشوایان، پیشوائی، ص .575
39 ـ 25 اصل، ص 129، ج 5، ص .288
40 ـ کافی، ج 1، ص 42، روایت .3
41 ـ بحار الانوار، ج 78، ص 236، روایت .107
42 ـ نهج الفصاحه، ابوالقاسم پاینده، ص 240، حدیث .1199
43 ـ وسائل الشیعه، ج 17، ص 420، باب 25، روایت .22892
44 ـ بحار الانوار، ج 71، ص 396، باب 92، روایت .77
45 ـ بحار الانوار، ج 103، ابواب التجارت و البیوع، باب 1، ص 100، حدیث .40
46 ـ المصدر، ابواب التجارات، باب 1، ص 101، حدیث .43
47 ـ سوره مطففین، 1 ـ .2
48 ـ وسائل الشیعه، ابواب آداب التجاره، باب 1، حدیث …4
49 ـ کافی، ج 5، ص 150، حدیث .1
50 ـ کافی، ج 5، ص 158، حدیث .5
51 ـ بحار الانوار، ج 103، ابواب المکاسب، باب 17، ص 89، حدیث .17
52 ـ تحف العقول، ص .275
53 ـ بقره/ .280
54 ـ بقره/ .282
55 ـ تحف العقول، ص .273
56 ـ بقره/ .275
57 ـ بقره/ .278
58 ـ روم/ .39
59 ـ المصدر، باب 42، حدیث .1
60 ـ الوسائل، ابواب آداب التجاره، باب 4، حدیث .4
61 ـ بحار الانوار، ج 47، ص 59، حدیث .111
62 ـ نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص 1296، حکمت .449
63 ـ نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص 1186، حکمت .217
64 ـ اسراء/ .30
65 ـ بحار الانوار، ج 103، ابواب المکاسب، باب 1، حدیث 17، ص .5
66 ـ نهج الحیاه، ص 164، نقل از راوندی، ص .14
67 ـ نهج الفصاحه، ابو القاسم پاینده، ص 592، حدیث .2892
68 ـ بحار الانوار، ج 103، ص 247، باب 4، روایت .28
69 ـ بحار الانوار، ج 43، ص 81، روایت 1، باب .4
70 ـ بحار الانوار، ج 43، ص 85، روایت 8، باب .4
71 ـ معارف و معاریف، ص .1831
72 ـ بحار الانوار، ج 93، به نقل از معارف و معاریف، ص .1850
73 ـ بحار الانوار، ج 78، ص .10
74 ـ بحار الانوار، نقل از معارف و معاریف، ص .1494
75 ـ بحار الانوار، ج 75، ص .346
76 و 77 ـ میزان الحکمه، ج 10، ص 376 و 380 و .381
78 ـ معارف و معاریف، ص .1944
79 ـ معارف و معاریف، ص .1290
80 ـ معارف و معاریف، ص .1348
81 ـ ترجمه «و آماده کنید در مقابل دشمنان آنچه می توانید از قوه و نیرو»
82 ـ بحار الانوار، ج 19، ص 185، روایت 40، باب .8
83 ـ کنز العمال، حدیث .10847
84 ـ کنز العمال، حدیث .45342
85 ـ میزان الحکمه، ج 4، ص 183، ح 7465 و .7469
86 ـ معارف و معاریف، ص .1196
87 ـ معارف و معاریف، ص .1336
88 ـ معارف و معاریف، ص .1228
89 ـ بحار الانوار، ج 69، ص .5
90ـ عنکبوت/ .20
91 ـ بحار الانوار، ج 74، ص .353
92 و 93 ـ معارف و معاریف، ص .891
94 ـ سنن النبی، ص .60
95 ـ کافی، ج 4، ص .486
96 ـ جامع السعاده، ج 3، ص .91
97 ـ بحار الانوار، ج 1، ص 152، حدیث 30، این روایت در برخی اسناد به امام علی نسبت داده شده است.
98 ـ میزان الحکمه، ج 1، ص .618
99 ـ نهج البلاغه، حکمت .131
100 ـ کنز العمال، ص 212، حدیث .26002
101 ـ بقره/ .222
102 ـ بحار الانوار، ج 76، ص 137، روایت 48، باب .18
103 ـ بحار الانوار، ج 46، ص 98، باب 5، روایت .86
104 ـ محاسن البرقی، ص .561
105 ـ بحار الانوار، ج 77، ص 164، حدیث .1
106 ـ بحار الانوار، ج 74، ص 339، حدیث .120
107 ـ مستدرک الوسائل، ج 5، ص 246، باب .41
108 ـ بحار الانوار، ج 78، ص 10، حدیث .19
109 ـ بحار الانوار، ج 82، ص 63، حدیث 5، باب .14
110 ـ بحار الانوار، ج 16، ص 258، ح .41
111 ـ مستدرک الوسائل، ج 5، ص 376، باب .40
112 ـ مستدرک الوسائل، ج 1، ص 306، باب .46
113 ـ زمر/ .9
114 ـ میزان الحکمه، ج 6، ص 463، ح .13445
115 ـ بحار الانوار، ج 1، ص 169، حدیث .19
116 ـ بحار الانوار، ج 78، ص 225، حدیث 95، در روایت دیگری به ترک گناه تصریح شده است .
117 ـ الاستیناف فی معرفه الاصحاب، ج 3، ص .32
118 ـ مستدرک الوسائل، ج 3، ص 64، باب .41
119 ـ مستدرک الوسائل، ج 6، باب 33، ص 338، حدیث .6948
120 ـ الاتقان سیوطی، ج 1، ص .226
121 ـ مذمل: .20
122 ـ اسراء: .78
123 ـ بحار الانوار، ج 46، ص 297، باب 6، روایت .29
124 ـ بحار الانوار، ج 69، ص 369، از معارف و معاریف، ص .1457
125 ـ بحار الانوار، ج 75، ص 50، حدیث .4
126 ـ معارج، ص .25
127 ـ بحار الانوار، ج 46، ص 62، روایت 19، باب …5
128 ـ بحار الانوار، ج 77، ص 414، حدیث .38
129 ـ خصال، ص .149
130 ـ بحار الانوار، ج 77، ص 153، حدیث .1
131 ـ سنن النبی، ص .97
132 ـ بحار الانوار، ج 76، ص .140
133 ـ بحار الانوار، ج 89، ص 362، حدیث .45
134 ـ مستدرک الوسائل، ج 6، باب 23، ص .69
135 ـ معانی الاخبار، ص .113
136 ـ مستدرک الوسائل، ج 6، ص 42، باب .42
137 ـ بحار الانوار، ج 59، ص 33، حدیث .5
138 ـ مستدرک الوسائل، ج 6، ص .73
139 ـ بحار الانوار، ج 39، ص 308، حدیث .124
140 ـ بحار الانوار، ج 18، ص .421
141 ـ مستدرک الوسائل، ج 6، ص 70، باب .35
142 ـ بحار الانوار، ج 89، ص 351، حدیث .29
143 ـ 25 اصل، ص 288، از فروع کافی، ج 6، ص .511
144 ـ جمعه: .9
145 ـ بحار الانوار، ج 6، ص 256، حدیث .88
146 ـ بحار الانوار، ج 89، ص .351
147 ـ بحار الانوار، ج 81، ص 129، حدیث .18
148 ـ وسائل الشیعه، ج 8، ص .550
149 ـ بحار الانوار، ج 1، ص 176، باب 1، روایت 44.
منبع: www.hawzah.net