نویسنده : سارا جمالآبادی
فرمول موفقیت در روابط عاطفی
میخواهید رضایت را در روابط عاطفیتان تجربه کنید؟ چقدر این تجربه برایتان اهمیت دارد؟ اگر فکر میکنید این تجربه در زندگی شما تاثیر چندانی ندارد، سخت در اشتباهید. داشتن رضایت و احساس خوشحالی از حضور افراد در زندگی ما میتواند انرژیمان را برای انجام کارهای دیگر مضاعف کند و موفقیتهای شغلی، تحصیلی و حتی اقتصادی را برایمان در پی داشته باشد.اگر فکر میکنید به دست آوردن این نوع موفقیت فرمول و دستورالعمل و راه ندارد و کاملا شانسی و تصادفی است، باز هم در اشتباه هستید چرا که به دست آوردن موفقیت عاطفی دور از دسترس نیست و برخلاف بقیه موفقیتها همه افراد با هر موقعیت اجتماعی و شغلی و اقتصادی میتوانند آن را به دست بیاورند. البته اگر بعضی تواناییها را داشته باشند. در ادامه شرایط یک فرد موفق در روابط عاطفی و بعد راهکارهایی برای ایجاد زمینه موفقیت را با هم دوره میکنیم که میخوانید:
خودتان را دوست داشته باشید
من مطمئن هستم که این جمله را قبلا بارها و بارها شنیدهاید اما به کار نبستهاید، در حالی که اگر دنبال موفقیت عاطفی هستید، اول از همه باید از عشق به خودتان شروع کنید. شما قبل از اینکه بهترین آدم زندگی فرد دیگری باشید، باید مهمترین، به فکرترین و بهترین آدم برای خودتان باشید. باید از لحاظ فیزیکی بیشترین مراقبتها را از خودتان بکنید. در بهترین وضعیت جسمی قرار بگیرید. اگر کمبود وزن یا افزایش وزن دارید، راه چاره را پیدا کنید. به دنبال هدفهای واقعی زندگی خودتان بگردید و آن هدف را با جدیت دنبال کنید. خود را بیچاره و محتاج به دیگران نشان ندهید. اعتماد به نفس داشته باشید و بدانید این نوع شخصیت است که برای دیگران جذاب و دوستداشتنی است نه کسی که برای رفع نیازهایش به دنبال دیگران است، سر و شکل مناسبی ندارد و زندگی بیهدفی را سپری میکند.
به طرف مقابل اهمیت بدهید
این نکته خیلی مهم است که شما به نیازهای معقول اطرافیانتان دقت داشته باشید و این موضوع تنها شامل حال روزهای اول آشنایی ما با همدیگر نمیشود. اگر میخواهید هر روز با طلوع خورشید عشق هم خانه شما را روشن کند، تازگی عشق را با توجه به نیازهای آن که دوستش دارید حفظ کنید. با چشمهای باز و گوشهای شنوا کنار هم زندگی کنید تا ببینید که طرف مقابل تان هر روز شادتر میشود یا غمگینتر! بشنوید که از چه احساسی رضایت دارد و از چه احساسی ناخوشنودی و نارضایتی. این اصل را فراموش نکنید که همه آدمها آرزو دارند همیشه در چشم طرف مقابل مهم و ارزشمند باشند و هیچ چیزی این نیاز ما را برطرف نمیکند جز چشمی که ما را میبیند و گوشی که ما را میشنود!
توقعتان را مشخص کنید
البته شما نمیخواهید و نمیتوانید تنها نگهدارنده و محافظ روابطتان باشید و به قول روانشناسها تنها «دهنده» باشید؛ بلکه همه ما همانطور که احتیاج به عشق ورزیدن داریم احتیاج به مورد عشق قرار گرفتن هم داریم، همانطور که برای طرف مقابل ارزش قایل میشویم و وقت میگذاریم، احتیاج داریم او هم برای ما وقت بگذارد، پس در قدم بعدی خواستههایتان را با هم در میان بگذارید و مطمئن باشید اگر در یک رابطه – هر رابطه عاطفی از زن و شوهری گرفته تا مادر و دختر و پسر و پدر- اگر هر دو طرف برای هم ارزش قایل باشند و بخواهند عشق و دوستی در میانشان وجود داشته باشد، رعایت خواستهای هم را میکنند و پیششرط این رعایت، آگاهی داشتن از نیازهای همدیگر است.
چگونه انتظار دارید وقتی طرف مقابلتان نمیداند که تا چه اندازه از سرگرم بودن او با روزنامه در تمام طول روز عصبانی هستید، تغییر رفتار بدهد؟ یا وقتی که از طرز لباس پوشیدن او احساس ناراحتی میکنید و به جای اینکه صادقانه با او حرف بزنید، بهانهجویی میکنید. یادتان باشد این صداقت است که در روابط شادی میآورد.
عشق را به زبان بیاورید
هرچند این ضربالمثل حقیقت دارد که «دوصد گفته چون نیمکردار نیست» اما کلمهها نیز میتوانند ضمیر شما را روشنتر، صریحتر و قابل درکتر بازگو کنند. یک جمله ساده مثل من تو را دوست دارم یا تو معنای دنیا برای من هستی میتواند راه طولانی را با کمترین انرژی برای شما طی کند، بدون آنکه سندی را به نام طرف مقابل بزنید، هدیهای بزرگ برای او بخرید در عین حال احساس خود را به او نشان میدهید.
قدردانیتان را نشان بدهید
اجازه بدهید اطرافیانتان بدانند شما از چه چیزی ناراحت میشوید، از چه چیزی خوشحال میشوید، چه چیزی را دوست دارید و چه را نمیپسندید و این دو حس را همزمان با هم نشان بدهید. آن هم با ابراز احساسات، با تحسین و قدردانی از طرف مقابل وقتی کاری را برای شما انجام دهد و اگر نگاهی به گذشته و روزهای اول آشناییتان داشته باشید، میبینید این همان کاری بوده که انجام میدادید، شما آن روزها بیشتر با «کلمات» از همدیگر قدردانی میکردید. کمک کنید طرف مقابلتان ظرفیتهای مثبت خود را بشناسد، از سلیقهاش تعریف کنید. وقتی خسته از سر کار برمیگردد، به او خسته نباشید بگویید و …
داشتههایتان را به مشارکت بگذارید
دوست داشتنیها، چیزهایی که شما را منزجر میکنند، رویاها، هدفها، موفقیتها، اشتباهها یا هر چیز دیگری را که درونتان وجود دارد با طرف مقابلتان در میان بگذارید، البته اگر میخواهید او را شریک خواستهها و آینده خود بکنید. مهمتر از آن او را در چیزهایی با خود شریک کنید که دیگران را راهی به آنها نیست. این شراکت به شرط دو طرفه بودن، احساس نزدیکی را بین شما بیشتر میکند.
همراهیاش کنید
خیلی روشن است که در زمانهای سخت مثل وقتی که کارمان را از دست میدهیم یا کسی که دوستش داریم میمیرد، از اطرافیان حمایت بیشتری میبینیم اما اگر شما میخواهید روابط عاطفی موفقتری داشته باشید، باید این همراهی را زمانی که زندگی طرف مقابلتان با تغییرات کوچک هم روبهرو میشود، حفظ کنید مثل وقتی که او سر کار با کسی بحث کرده، یک درگیری لفظی، پاس نشدن چک و… منتظر یک بیماری سخت یا ناراحتی بزرگ نباشید. گوشهایتان را برای شنیدن غصهها و غمهایش باز کنید.
زنگ تفریح خصوصی
مهم نیست چهقدر سرتان شلوغ است یا بیپول هستید؛ مهم این است که خودتان را متقاعد کنید حتما در هفته یا ماه زمانی را به کسی که دوستش دارید اختصاص بدهید؛ آن هم نه در قالب یک گروه دوستانه و خانواده، بلکه در قالبی که او حس کند صرفا وقتتان را به او اختصاص دادهاید. این فضا برای شما امکان شناخت بیشتر از همدیگر را فراهم میکند. میتوانید تجربیات و قصدهای تازهای که از سر گذراندهاید را با هم در میان بگذارید و از با هم بودن لذت ببرید.
منبع:www.salamat.com