نویسنده: دکتر فتح الله نجارزادگان (محمدی)
(قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلاَّ… ) (1)
[شیطان] گفت: پس به عزتت سوگند که همگی را از راه بدر می برم جز….
دشمنی که گرفتار هزاران آلودگی است، و با سینه ای پرکینه به مصاف ما آمده، جز کینه توزی و تزریق آلودگی به جان ما چه هدفی می تواند داشته باشد؟
مگر دشمن، جز دشمنی به چیزی می اندیشد؟ او خود با گستاخی تمام و با سوگند به عزت خداوند، از مقصد پلیدش پرده برداشته، می گوید:
(قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ * إِلاَّ عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ… ) (2)
[شیطان] گفت: پس به عزتت سوگند که همگی را از راه بدر می برم، مگر آن بندگان پاکدل تو را.
بنابراین آیه، دشمن در پی اغوای همه ی آدمیان، جز مخلصان است؛ اغوا به معنای گمراهی توأم با هلاکت و خسارت است؛ (3) یعنی هدف دشمن، چیزی جز به بی راهه بردن انسان و نابودی و خسارتش نیست و این هدف اصلی و اساسی است که بقیه ی اهداف را هم تحت پوشش خود قرار می دهد. و اینک هدف های ابتدایی، متوسط و نهایی را با استمداد از آیات و روایات ملاحظه فرمایید:
دشمن می کوشد تا به گوهر جان آدمی دستبرد زند (4) و سرمایه های گرانبهایش را به نابودی کشد تا خسارت جبران ناپذیر به بار آورد. (5)
دشمن می خواهد انسان را با آرزوهایش سرگرم کند (6) و با وعده های دروغین و فرمان های مرموز فریب دهد (7) تا از مقصد اصلی اش بازماند و آن گاه این وامانده ی راه و بی پناه سرگردان در بی راهه های دوردست (8) در پوسته ای از پندارها و توهم ها گرفتار شده، هرگز به بازگشت و نجاتش نیندیشد (9) تا به آتش درآید. (10)
او می خواهد راه راست را بر انسان ببندد. (11) او که خود رسواست با تمام توان می کوشد تا آدمی را بی آبرو ورسوا و خوار و بی مقدار (12) کند.
او می خواهد یاد خدا را از صفحه ی دل و صحنه ی زندگی آدمیان به کلی پاک کند (13) و آنان را از درگاه خدا ناامید گرداند (14) تا با قطع ارتباط شان با پروردگار مهربان، بی پناه شده، طعمه ی دام او شوند. او که خود مطرود و ملعون است؛ (15) برای طرد و لعن انسان ها نقشه می کشد. (16)
او می خواهد در بین انسان ها، تخم کینه بکارد (17) تا از یکدیگر دل زده شده، صفوف شان بشکند. (18) و هر کدام به راهی روند؛ آن گاه سهمیه ی خود را از میان آنان برگیرد. (19)
او می خواهد بر کارهای نیک انسان ها دست درازی کند و با شگردهای گوناگون از جمله عُجب، (20) منت، ریا و… دست آوردهای نورانی شان را بی فروغ کند. (21)
او در نهایت بر ولایت بر جان می اندیشد و همواره نقشه می کشد (22) که قلب را به تصرف خود درآورد تا از آدمی تنها لاشه ای انسان نما باقی ماند که تمام تار و پودش شیطانی و نیرویی جان بر کف و فداکار (23) در خدمت حزب شیطان، (24) باشد و برای اجرای کینه توزی های بی پایان ابلیس بزرگ همواره آماده باشد.
پی نوشت ها :
1. ص (38) آیه های 82 – 83.
2. ص (38) آیه های 82 – 83.
3. المیزان، ج 5، ص 39.
4. نهج البلاغه، نامه ی 17.
5. نساء (4) آیه ی 120.
6. همان، آیه ی 119.
7. همان، آیه ی 120؛ بقره (2) آیه ی 268؛ لقمان (31) آیه ی 33؛ فاطر (35) آیه ی 6.
8. نساء (4) آیه ی 60؛ نهج البلاغه، نامه ی 48.
9. زخرف (43) آیه ی 40.
10. لقمان (31) آیه ی 21؛ امیرمؤمنان، امام علی (علیه السلام) نیز می فرماید: «وَ النّارُ غایَه المُفَرِّطین…»؛ آتش، پایانه ی واماندگان و مقصّران است. (نهج البلاغه، خطبه ی 157).
11. نمل (27) آیه ی 24؛ زخرف (43) آیه ی 63.
12. فرقان (25) آیه ی 29.
13. مجادله (58) آیه ی 19.
14. اصول کافی، ج 2، ص 488.
15. حجر (15) آیه ی 25؛ ص (38) آیه ی 78.
16. هود (11) آیه ی 18؛ رعد (13) آیه ی 25.
17. مائده (5) آیه ی 91.
18. یوسف (12) آیه ی 100.
19. نهج البلاغه، خطبه ی 127.
20. همان، خطبه ی 53.
21. در فصل «کمینگاه های حساس و گلوگاه های خطر» از منبع این مقاله، شرح بیشتری را در این باره ملاحظه خواهید کرد.
22. نحل (16) آیه ی 63.
23. نهج البلاغه، خطبه ی 192.
24. مجادله (58) آیه ی 19.
منبع مقاله :
نجارزادگان، فتح الله؛ (1381)، مصاف بی پایان با شیطان، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، چاپ پنجم.