علایم غیرحتمی، با ظهور ارتباط استلزامی ندارند، زیرا ممکن است برخی از آنها اصلا واقع نشود ولی ظهور تحقق یابد. و احتمال دارد برخی از نشانهها حادث شود ولی ظهور توأم و همزمان با آنها شکل نگیرد و بدین بیان که: این نشانهها، بیانگر ظرف تحقق ظهور باشند، مانند اینکه گفته شود: نامه رسان هنگامی میآید که هوا صاف باشد. منظور این است که نامه رسان در زمان نامساعد بودن هوا نخواهد آمد، نه این که هر وقت هوا صاف بود او میآید. در باب علایم ظهور نیز مراد این است که حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ در غیر این اوضاع ظهور نخواهد فرمود، نه این که هر وقت این اوضاع پدیدار شد، حضرتش باید ظهور کند.
از مباحث یاد شده بر میآید که فساد و… شرط ظهور نبوده بلکه نشانههای ظهور هستند.
– از جمله علائم غیر حتمی ظهور، گسترش و فراگیر شدن فساد می باشد.
همانگونه که ذکر شد فساد و… شرط ظهور مصلح کل نیستند تا با دامن زدن به آن، تحقق ظهور را شتاب بخشیم. فساد و اصلاح، دو نقطه مقابل و ضد یکدیگرند و ایجاد فساد، تناسبی با تحقق اصلاح و ظهور مصلح کل ندارد. به صراحت قرآن، یکی از اهداف آمدن انبیا و فرستادن کتابهای آسمانی، رساندن مردم به این سطح از رشد و فرهنگ و تعالی است که خود با اختیار، قسط و عدل را بر پادارند.
بنابراین، مهمترین وظیفه ما در دوران غیبت، رسیدن خود و رساندن دیگران بدین فرهنگ است تا با آمادگی کامل، به پا دارنده عدل و دادگستر گیتی را پذیرا شویم. شناخت صحیح دین و امام زمان و اهداف او و هماهنگی با آن اهداف، از وظایف این دوران پرخطر است.
از سوی دیگر آن چه که در روایات درباره تکلیف شیعیان در عصر غیبت و اقدامات برای نزدیکی ظهور آمده است بیانگر پرهیزگاری و تهذیب نفس در این عصر است.
در روایت است که: هر کس دوست دارد از اصحاب حضرت باشد، باید منتظر باشد و در این حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید، در حالی که منتظر است.[1]
با توجه به چنین روایاتی روشن است که از جمله چیزهایی که موجب فراهم آمدن زمینههای ظهور است پرهیزکاری و تقوا است نه فساد و تباهی.
– یکی دیگر از علائمی که در روایات به آن اشاره و تاکید شده است، تعطیلی امر به معروف و نهی از منکر در جهان و خصوصاً در بین مسلمین می باشد. به جهت تاثیری که این دو فریضه مهم در اجتماع و فرد دارد و به عنوان علل سازنده و محرک مهم اجتماعی تلقی می شوند، در مکتب انسان ساز اسلام به آن زیاد تاکید شده است. ولی با کمتر تاملی می توان تعطیلی این فریضه را تصدیق کرد. متاسفانه امروزه کمتر کسی پیدا می شود که به تعطیلی معروف و زیر پا گذاشته شدن ارزش های الهی و ترویج منکرات، حساسیت نشان دهد و به وظیفه الهی خود عمل کند.
– علامت دیگر که به عنوان علامت آخر الزمان در روایات وارد شده است، ترویج ربا خواری می باشد. از پیامبر بزرگ اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ وارد شده است که «در آخر الزمان نزول و ربا آشکار شده و همه ربا می خورند و اگر کسی هم ربا نخورد و ایمانش قوی باشد غبار ربا به او می رسد.» زمانی بود که قبح ربا بقدری زیاد بود و مردم به قدری به این عمل که موجب مختل شدن تولید و اقتصاد می شود، حساس بودند و آن را زشت و عامل به آن را فردی پلید می دانستند، دیگر کسی جرات نمی کرد به سراغ این عمل برود. و اگر کسی هم پیدا می شد که ربا خواری بکند، در بین مردم انگشت نما و از اجتماع رانده می شد. ولی متاسفانه امروز قبح این عمل برداشته شده و عده ای زیاد آشکارا به ربا خواری مشغولند. و تحت عنوان های ساختگی به ترویج این عمل زشت و حرام می پردازند[2].
– علامت دیگر، قطع رحم می باشد. در حدیث شریفی از پیامبر وارد شده است که «در آخر الزمان قطع رحم شایع گردیده و مردم به خاطر طعام دادن بر هم منّت گذارند، آنگاه که بزرگترها بر کوچکترها محبت نکنند و حیای کوچکترها بسیار کم شود.»
– یکی دیگر از علائم این است که پدران فرائض مذهبی و دینی را به فرزندان خود یاد ندهند و به فکر یادگیری فرائض الهی و مسائل دینی از ناحیه فرزندان خود نباشند. و در روایت آمده است که پدران به این قانع هستند که فرزندان آنها متاع ناچیزی از دنیا بدست آورند.
– و در روایتی امام صادق ـ علیهالسّلام ـ به یکی از یاران خود نشانه های ظهور را چنین برمی شمرد:
1. هرگاه دیدی که حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند. 2. و دیدی که: ظلم و ستم فراگیر شده است. 3. و دیدی که: قرآن فرسوده و بدعتهائی از روی هوا و هوس،در مفاهیم آن آمده است. 4. و دیدی که: دین خدا (عملاً) توخالی شده، همانند ظرفی که آن را واژگون سازند. 5. و دیدی که: طرفداران و اهل باطل بر اهل حق پیشی گرفتهاند. 6. و دیدی که: کارهای بد آشکار شده و از آن نهی نمیشود و بدکاران بازخواست نمیشوند. 7. و دیدی که: مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا کنند. 8. و دیدی که: افراد (به ظاهر) با ایمان سکوت کرده و سخنشان را نمیپذیرند. 9. و دیدی که: شخص بدکار دروغ گوید: و کسی دروغ و نسبت ناروای او را رد نمیکند. 10. و دیدی که: بچهها، به بزرگان احترام نمیگذارند. 11. و دیدی که: قطع پیوند خویشاوندی شود. 12. و دیدی که: بدکار را ستایش کنند و او شاد شود و سخن بدش به او برنگردد. 13. و دیدی که: نوجوانان پسر، همان کنند که زنان میکنند. 14. و دیدی که: زنان با زنان ازدواج کنند. 15. و دیدی که: انسانها اموال خود را در غیر اطاعت خدا مصرف میکنند و کسی مانع نمیشود. 16. و دیدی که: افراد با دیدن کار و تلاش نامناسب مؤمنین، به خدا پناه میبرند. 17. و دیدی که: مدّاحی دروغین از اشخاص، زیاد شود. 18. و دیدی که: همسایه همسایه خود را اذیت میکند و از آن جلوگیری نمیشود. 19. و دیدی که: کافر به خاطر سختی مؤمن، شاد است. 20. و دیدی که: شراب را آشکار میآشامند و برای نوشیدن آن کنار هم مینشینند و از خداوند متعال نمیترسند. 21. و دیدی که: کسی که امر به معروف میکند خوار و ذلیل است. 22. و دیدی که: آدم بدکار در آنچه آن را خداوند دوست ندارد، نیرومند و مورد ستایش است. 23. و دیدی که: اهل قرآن و دوستان آنها خوارند. 24. و دیدی که: راه نیک بسته و راه بد باز است. 25. و دیدی که: خانه کعبه تعطیل شده و به تعطیلی آن دستور داده میشود. 26. و دیدی که: انسان به زبان میگوید ولی عمل نمیکند. 27. و دیدی که: مؤمن، خوار و ذلیل شمرده میشود. 28. و دیدی که: بدعت و زنا آشکار شود. 29. و دیدی که: مردم به شهادت و گواهی ناحق اعتماد کنند. 30. و دیدی که: حلال، حرام شود و حرام، حلال گردد. 31. و دیدی که: دین براساس میل اشخاص معنی شود و کتاب خدا و احکام آن تعطیل گردد. 32. و دیدی که: جرأت بر گناه آشکار شود و دیگر کسی برای انجام آن منتظر تاریکی شب نگردد. 33. و دیدی که: مؤمن نتواند نهی از منکر کند مگر در قلبش. 34. و دیدی که: ثروت بسیار زیاد در راه خشم خدا خرج گردد. 35. و دیدی که: سردمداران به کافران نزدیک شوند و از نیکوکاران دور شوند. 36. و دیدی که: والیان در قضاوت رشوه بگیرند. 37. و دیدی که: پستهای مهمّ والیان براساس مزایده است نه بر اساس شایستگی. 38. و دیدی که: مردم را از روی تهمت و یا سوءظن بشکند. 39. و دیدی که: مرد به خاطر همبستری با همسران خود مورد سرزنش قرار گیرد. 40. و دیدی که: زن بر شوهر خود مسلط شود و کارهایی که مورد خشنودی شوهر نیست انجام میدهد و به شوهرش خرجی میدهد. 41. و دیدی که: سوگندهای دروغ به خدا بسیار گردد. 42. و دیدی که: مشروبات الکلی بطور آشکار بدون مانع خرید و فروش میشود. 43. و دیدی که: آشکار قماربازی شود. 44. و دیدی که: مردم محترم توسط کسی که مردم از سلطنتش ترس دارند، خوار شوند. 45. و دیدی که: نزدیکترین مردم به فرمانداران، آنانی هستند که به ناسزاگویی به ما خانواده عصمت ـ علیهمالسّلام ـ ستایش شوند. 46. و دیدی که: هرکس ما را دوست دارد او را دروغگو خوانده و گواهیاش را قبول نمیکنند. 47. و دیدی که: در گفتن سخن باطل و دروغ بر همدیگر رقابت کنند. 48. و دیدی که: شنیدن سخن حق بر مردم سنگین است ولی شنیدن باطل برایشان آسان است. 49. و دیدی که: همسایه از ترس زبان به همسایه احترام میکند. 50. و دیدی که: حدود الهی تعطیل شود و طبق هوا و هوس عمل شود. 51. و دیدی که: مسجدها طلاکاری (زینت داده) شود. 52. و دیدی که: راستگوترین مردم نزد آنها مفتریان درغگو است. 53. و دیدی که: بدکاری آشکار شده و برای سخنچینی کوشش میشود. 54. و دیدی که: ستم و تجاوز شایع شده است. 55. و دیدی که: غیبت، سخن خوش آنها شود و بعضی بعض دیگر را به آن بشارت کنند. 56. و دیدی که: صبح و جهاد برای خدا نیست. 57. و دیدی که: سلطان به خاطر کافر، شخص مؤمن را خوار کند. 58. و دیدی که: خرابی بیشتر از آبادی است. 59. و دیدی که: معاش انسان از کمفروشی به دست میآید. 60. و دیدی که: خونریزی آسان گردد. 61. و دیدی که: مرد به خاطر دنیایش ریاست میکند. 62. و دیدی که: نماز را سبک شمارند. 63. و دیدی که: انسان ثروت زیادی جمع کرده، ولی از آغاز آن تا آخر، زکاتش را نداده است. 64. و دیدی که: قبر مردهها را بشکافند و آنها را اذیت کنند.[1] . غیبت نعمانی، ص 106.
[2] . بحارالانوار، ج52 ص65 – نگرشی بر اخبار و علائم ظهور حضرت مهدی (عج) ، ص 64 .
@#@ 65. و دیدی که: هرج و مرج بسیار است. 66. و دیدی که: مرد روز خود را با مستی به شب میرساند، و شب خود را نیز به همین منوال به صبح برساند و هیچ اهمیّتی به برنامه مردم ندهد. 67. و دیدی که با حیوانات آمیزش میشود. 68. و دیدی که مردم به مسجد (محل نماز) میرود وقتی برمیگردد لباس در بدن ندارد، (لباس را دزدیدهاند). 69. و دیدی که: حیوانات همدیگر را بدرند. 70. و دیدی که: دلهای مردم سخت و دیدگانشان خشک و یاد خدا برایشان گران است. 71. و دیدی که: بر سر کسبهای حرام آشکار را رقابت کنند. 72. و دیدی که: نمازخوان برای خودنمایی نماز میخواند. 73. و دیدی که: فقیه برای دین خدا فقیه نمیآموزد و طالب حرام ستایش و احترام میگردد. 74. و دیدی که: مردم در اطراف قدرتمندانند. 75. و دیدی که: طالب حلال، مذمت و سرزنش میشود و طالب حرام، ستایش و احترام میگردد. 76. و دیدی که: در مکه و مدینه کارهایی میکنند که خدا دوست ندارد و کسی از آن جلوگیری نمیکنند و هیچکس بین آنها و کارهای بدشان مانع نمیشود. 77. و دیدی که: آلات موسیقی و لهو در مدینه و مکه آشکار گردد. 78. و دیدی که مرد سخن حق گوید و امر به معروف و نهی از منکر کند، ولی دیگران او را از این کار برحذر میدارند. 79. و دیدی که: مردم به همدیگر نگاه میکنند، و از مردم بدکار پیروی نمایند. 80. و دیدی که: راه نیک خالی و راه رونده ندارند. 81. و دیدی که: مرده را مسخره کنند و کسی برای او اندهگین نشود. 82. و دیدی که: سال به سال بدعت و بدیها بیشتر شود. 83. و دیدی که: مردم و جمیعتها جز از سرمایهداران پیروی نکنند. 84. و دیدی که: به فقیر چیزی را دهند که برایش بخندند، ولی در راه غیر خدا ترحّم است. 85. و دیدی که: علائم آسمانی آشکار شود و کسی از آن نگران نشود. 86. و دیدی که: مردم مانند حیوانات در انظار یکدیگر عمل جنسی به جای میآورند و کسی از ترس مردم از آنها جلوگیری نمیکند. 87. و دیدی که: انسان در راه غیر خدا بسیار خرج کند، ولی در راه خدا از اندک هم مضایقه دارد. 88. و دیدی که: حقوق پدر و مادر رواج دارد و فرزندان هیچ احترام برای آنها قایل نیستند بلکه نزد فرزند از همه بدترند. 89. و دیدی که: زنها بر مسند حکومت بنشینند و هیچ کاری جز خواسته آنها پیش نرود. 90. و دیدی که: پسر به پدر نسبت دروغ بدهد، و پدر و مادرش را نفرین کند و از مرگشان شاد گردد. 91. و دیدی که: اگر روزی بر مردی بگذرد، ولی او در آن گناه بزرگی مانند بدکاری، کمفروشی و زشتی انجام نداده ناراحت است. 92. و دیدی که: قدرتمندان غذای عموم مردم را احتکار کنند. 93. و دیدی که: اموال حق خویشان پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ (خمس) در راه باطل تقسیم گردد و با آن قماربازی و شرابخواری شود. 94. و دیدی که: به وسیله شراب بیمار را مداوا و برای بهبودی آن تجویز کنند. 95. و دیدی که: در امر به معروف و نهی از منکر و ترک دین بیتفاوت و یکسانند. 96. و دیدی که: سر و صدای منافقان برپا، امّا صدای حقطلبان خاموش است. 97. و دیدی که: برای اذان نماز مزد میگیرند. 98. و دیدی که: مسجدها پر است از کسانی که از خدا نترسند و غیبت هم نمایند. 99. و دیدی که: خورندگان اموال یتیمان ستوده شوند. 100. و دیدی که: قاضیان برخلاف دستور خداوند قضاوت کنند. 101. و دیدی که: استانداران از روی طمع، خائنان را امین خود قرار دهند. 102. و دیدی که: فرمانروایان، میراث مستضعفان را در اختیار بدکاران از خدا بیخبر قرار دهند. 103. و دیدی که: بر روی منبرها از پرهیزکاری سخن میگویند، ولی گویندگان آن پرهیزکار نیستند. 104. و دیدی که: صدقه را با وساطت دیگران، بدون رضای خداوند و به خاطر درخواست مردم بدهند. 105. و دیدی که: وقت (اول) نمازها را سبک بشمارند. 106. و دیدی که: هم و هدف مردم شکم و شهوتشان است. 107. و دیدی که: دنیا به آنها روی کرده است. 108. و دیدی که: نشانههای برجسته حق ویران شده است؛ در این وقت خود را حفظ کن و از خداوند بخواه که از خطرات گناه نجاتت بدهد.[1][1] . محمد باقر مجلسی، بحارالانوار ، ج 52، ص 256.