نویسنده: آمنه ساعدی
مشخصات کتابشناختی:
میترا فرخ نژاد، اشارات و شواهد علمی در قرآن کریم، مشهد، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد و انتشارات سخن گستر، 1390.
***
کتاب حاضر در چهار بخش علمی تدوین گردیده است. ابتدا با توجه به گستردگی و جمع آوری اطلاعات در بخش ژئومورفولوژی به بررسی اشکال و پیکرشناسی زمین در ارتباط با آیات موضوعی قرآن اشاره گردیده که شامل آیاتی با موضوع ژئومورفولوژی می باشد، بخش دوم کتاب آیاتی را که در ارتباط با مسائل هیدرولوژی است، مورد مطالعه قرار داده و اختصاص به بررسی مسائل آب شناسی در قرآن کریم دارد. در این بخش حوضه های آبریز شاخه های انشعاب رود سفره های زیرزمینی و انواع چشمه ها از زبان قرآن بسیار زیبا به تصویر کشیده و در بخش سوم شرایط اقلیمی کره زمین را از باب قرآن ترسیم نموده و مناظر آب و هوایی و دلایل ایجاد شرایط جوی متفاوت را بیان می کند. آخرین بخش کتاب به خاک شناسی با اصطلاح پدولوژی اختصاص یافته که در این بخش اشارات کاملاً مختصری به پراکندگی جغرافیای خاک ها نموده است.
قرآن کریم و اشارات ژئومورفولوژی
ایجاد شرایط زیست در زمین: « وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتَاعٌ إِلَى حِینٍ » (بقره/36) ؛ «و فرمودیم: فرود آیید، در حالی که بعضی از شما دشمن یکدیگرید و برای شما در زمین قرارگاه و تا چندی برخورداری خواهد بود. » لغت شناسی: «مستقر به فتح قاف قرارگاه ثابت، جای گرفته، آرامگاه، مکان یا زمان قرار گرفتن و آرام یافتن. (فقط در همین آیه بعد از کلمه ارض قرار گرفته، ولی در آیه 64 سوره غافر کلمه قرار بعد از کلمه ارض واقع شده و به معنی قرارگاه می باشد) استقرار: پابرجا شدن، آرام گرفتن، ثابت و برقرار ماندن. »
تفسیر قرآنی:
« وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ: موضع استقراره، او استقرار. این جمله بیان تعلق اراده خدا است به این که بشر در زمین سکونت نماید. مستقر به صورت مفعول به معنی مصدر یا اسم مکان می باشد و متاع نیز اسم مصدر و معنی آسایش و زندگی است الی حین اسم و صفت از ماده حان به معنی هنگام و تنوین آن عوض از مضاف الیه است. »
اشارات و شواهد علمی:
«زمین حدود 4/6 میلیارد سال پیش، هنگامی شکل گرفت که توده گاز بین ستاره ای به نام سحابی خورشیدی از هم پاشید و پیش ستاره ها و منظومه شمسی به وجود آمد. تقریباً دو میلیارد سال پس از آن حیات در زمین شروع شده و از آن زمان تاکنون این کره را به طور اساسی تحت تأثیر خود دارد. از زمان پیدایش حیات تاکنون بسیاری از انواع موجودات زنده شکل یافته، شکوفا شده و مرده اند و فقط فسیل هایی از آن ها بر جای مانده، به طوری که از روی آن می توان جایگاه هر یک را در تاریخ معین نمود نیروهای تکاملی در چندین میلیون سال پیش صحنه را برای غلبه نهایی انسان بر کره زمین آماده کرده اند» . «شرایط مساعد در سرتاسر کره زمین به ندرت زمینه را جهت افزایش نوع بشر آماده کرد وجود منبع و معادن ارزشمندی چون جنگل ها، آب ها، منابع زیرزمینی( نفت، گاز، آب های زیرزمینی) خاک و انواع گونه های زیستی گیاهی و جانوری مناسب ترین شرایط را جهت گسترش گونه انسان در روی کره زمین ایجاد کرده و انسان نیز به تعقیب نیازمندی هایش به دنبال شناخت محیطی که در روی آن ساکن بوده رفته و حداکثر بهره برداری را از آن کرده است. زمین یکی از 90 سیاره اصلی متراکم منظومه شمسی است که با داشتن حرارت متوسط 10 درجه بالای صفر و مواد شیمیایی لازم برای زندگی حیات زنده مناسب و مساعد می باشد. کره ماه دارای وزن مخصوص متوسط 3/33 و درجه حرارت متوسط 10 درجه بالای صفر بوده، ولی تغییر درجه حرارت از 170- تا 100+ درجه و فقدان اتمسفر، محیط نامساعدی برای موجودات زنده می باشد. به طور کلی می توان گفت که در منظومه شمسی، زمین تنها سیاره ای است که دارای خواص لازم برای حیات بوده و این که در زمین موادی مانند منیزیم، آهن، اکسیژن فراوان یافت می شود. بسیار حائز اهمیت است. » به عنوان نمونه های دیگری در این زمینه می توان گفت«دمای سیاره عطارد در قسمت رو به خورشید 450درجه سانتی گراد بالای صفر و در قسمت تاریک 170درجه زیر صفر است و هرگونه امکان حیات در آن متصور نیست. هم چنین باید به طوفان های سیاره مشتری اشاره کنیم با سرعتی معادل 540 کیلومتر در ساعت هرگونه استقرار سکونت گاه های انسانی و تأسیسات صنعتی و اقدام به کشاورزی را غیرممکن می سازد. » «نخست آیه از خود زمین شروع کرده می فرماید ما زمین را گسترش دادیم«مد» به معنی گسترده ساختن و بسط دادن است و به احتمال قوی این جا اشاره به سر برآوردن خشکی های زمین از زیر آب است، زیرا می دانیم در آغاز تمام سطح کره زمین بر اثر باران های سیلابی زیر آب پنهان بود و سالیان درازی بر این منوال گذشت باران های سیلابی فرو نشسته اند آب ها در گودال های زمین جای گرفته اند و خشکی ها به تدریج از زیر آب نمایان گشته اند این همان چیزی است که در روایات اسلامی به عنوان دحوالارض معروف شده است و از آن جا که آفرینش کوه ها با فواید زیادی که دارند یکی از نشانه های توحید است که به ذکر آن پرداخته و اضافه می کنند، ما در زمین کوه های مستقر و ثابتی انداختیم و در مورد کوه ها با این که می دانیم کوه ها همان چین خوردگی های زمین هستند که بر اثر سرد شدن تدریجی پیوسته زمین و یا به خاطر مواد آتشفشانی به وجود آمده اند، ممکن است از این نظر باشد که القاء به معنی ایجاد نیز آمده است. در زبان روزمره خود نیز می گوییم که ما برای فلان زمین طرحی ریختیم و چند اطاق در آن انداختیم یعنی بنا کردیم و ایجاد نمودیم به هر حال این کوه ها علاوه بر اینکه از ریشه به هم پیوسته اند و هم چون زرهی زمین را در برابر فشار درونی از لرزش ها حفظ می کنند و علاوه بر این که قدرت توفان ها را درهم شکسته و وزش باد نسیم را به دقت کنترل می نماید، محل خوبی برای ذخیره آب ها به صورت برف و یا چشمه ها می باشند. به خصوص تکیه روی کلمه رواسی جمع راسیه به معنی ثابت و پابرجا اشاره لطیفی است، به آنچه در بالا بیان کردیم که آن ها هم خودشان ثابت اند و هم مایه ثبات پیوسته زمین و زندگی انسان ها می باشند.
کاهش حجم زمین
لغت شناسی:
« نقض: کم کردن و کم شدن» «النقصان: آن مقدار از چیزی که کم شود» . «نقصها من اطراف ها(الطراف) خیمه و خرگاه چرمین، که اطرافش بریده می شود» واژه نقص 10 بار در قرآن آورده شده، اما فقط در دو مورد رعد/ 61- انبیا/44 اشاره به کم کردن و کاهش زمین دارد، که البته در انبیاء/ 44 اشاره می کند که از اطراف زمین کم می کنیم(مرگ و میر انسان) پس در واقع فقط یک آیه است که اشاره به کاهش حجم زمین دارد. »
تفسیر قرآنی:
« این آیه برای عبرت آموزی همان مشرکان و کافران عصر پیامبر است که خدا به آنان وعده عذاب داده و اینک به آنان گوشزد می کند که به سرنوشت جامعه های پیشین و اقوام گذشته توجه کند، که چگونه خداوند بر آن ها عذاب نازل کرد و آنان را از میان برد؟ چون اخبار بعضی از اقوام گذشته به گوش مشرکان مکه هم رسیده بود، می فرماید: آیا آن ها ندیده اند که ما سراغ زمین می آییم و از اطراف آن می کاهیم؟ این جمله کنایه از نابودی اقوام کافر است که بلای الهی از اطراف و از هر سو آنان را فرا می گیرد و منظور از زمین سرزمین آن اقوام است. بعضی از مفسران گفته اند که منظور از زمین، سرزمین مکه است و مراد از این جمله این است که فتوحات اسلامی تا اطراف مکه رسید و بالاخره خود مکه هم فتح شد، ولی نمی توان این وجه را قبول کرد، چون آیه در مکه نازل شده و موردخطاب آن مشرکان مکه است و نمی توان آن را مربوط به دوران مدینه دانست. در برخی از روایات هم آمده که منظور از این جمله مرگ دانشمندان و علمای یک جامعه است و این شاید بدان جهت باشد که با مرگ و زوال یک جامعه، دانشمندان و حتی صلحای آن هم از میان می روند و چون دانشمندان افراد شاخصی هستند، در این روایات مورد توجه قرار گرفته اند» .
اشارات و شواهد علمی:
مضارع بودن فعل ننقصها، دلالت بر استمرار این فعل دارد. برخی از دانشمندان در تفسیر آیه مزبور به فرسایش سطح زمین توسط آب های روان و کاهش ارتفاع قله ها و یا فرسایش مناطق ساحلی به وسیله امواج دریا و یا فرورفتگی های قطبین زمین در اثر گردش وضعی زمین اشاره می کنند. بعضی از فرضیه هایی که در این زمینه وجود دارد، فرضیه انقباض زمین است که به معنای تراکم فشردگی زمین بوده و در اواسط قرن نوزدهم شایع گردیده است. «طبق این فرضیه که موافق نظریه لاپلاس نیز می باشد، زمین توده ای گداخته بوده است و روی آن از پوسته ای پوشیده شده است، اما هسته زمین هنوز هم حرارت خود را بر اثر تشعشع، در فضای بین سیاره ای از دست می دهد. مشاهداتی که در معدن ها و چاه ها انجام گرفته است، نشان می دهد به نسبتی که در درون زمین به طرف مرکز آن پایین برویم، به طبقاتی برمی خوریم که بیش از پیش گرم می باشند و همان طور که می دانیم، فوران های آتشفشانی نیز مؤید وجود حرارت های زیاد، در اعماق زمین هستند و نشان می دهند که در اعماق زمین، مواد هنوز به حالت مذاهب است. پس به این ترتیب، درون زمین حرارت خود را از دست می دهد و در نتیجه، باید مانند تمام اجسامی که سرد می شوند، متراکم و منقبض گردد. بر اثر این انقباض، پوسته زمین برای این هسته منقبض شده، گشاد می شود و باید چین و چروک پیدا کند. مانند چین و چروک های سطح یک سیب زمینی که در موقع خشکیدن، یعنی هنگامی که قسمت درونی آن آب خود را از دست می دهد و حجمش کم می گردد، در سطحش می شود. »
قرآن کریم و اشارات اقلیمی
سیستم چرخشی بادها:
لغت شناسی«تصریف: تصرف صرف دگرگون شدن، زیر و رو شدن» «تصرف: تصرفا- حال و روزگار برگشته و دگرگون شده» «این واژه فقط در قرآن 2 بار به معنی گردش باد آورده شده است. جاثیه/5 و بقره/164 به گردش بادها اشاره دارد. » «ریح: مصدر باد، بوی هر چیز» این واژه با سایر مشتقاتش 29 بار در قرآن کریم آمده است و در همه جا به معنی باد آمده است.
تفسیر قرآنی:
« مردم از قدیم الایام در وزیدن باد، حرکت و جریان افقی را فهمیده اند، ولی وزیدن باد دایره ای است. مثلاً در بادهای محلی وقتی آفتاب به سطح دریا و خشکی می تابد، زمین زودتر از دریا گرم و هوای آن منبسط شده به بالا می رود و از طرف بالا هوای خشکی به طرف دریا رفته، جای خالی آن را پر می کند. آن گاه به سطح دریا نزدیک شده سرد می شود و به طرف خشکی می وزد که سطح آب دیرتر از خشکی سرد می شود. به این ترتیب ملاحظه می شود که وزش باد دایره ای است نه افقی. این مطلب در بادهای مهاجر و توفان ها نیز به همین نحو است و بر ارباب اطلاع پوشیده نیست. این جاست که به یکی از حقایق قرآن پی می بریم و این که قرآن درباره وزش باد کلمه تصریف را به کار برده همان گرداندن و دایره ای بودن است. مانند بقره/ 164 و جاثیه/ 5» . «مراد از رزقی که خدای تعالی از آسمان نازل می کند باران است و اگر باران رازق نامیده از باب نامیدن سبب به اسم مسبب است و این گونه نام گذاری ها مجازی و شایع است و نیز ممکن است به این جهت باشد که باران نیز رزق است، چون همه آب های زمین از باران است منظور کلمه سماء بالای سر و یا ابر است. چون ابر را هم مجازاً آسمان می گویند. و منظور از احیای زمین بعد از مردنش زنده کردن گیاهان و درختانی است که در زمستان می میرند. تعبیر از آن به زنده کردن بعد از موت، خالی از اشاره به مسئله معاد نیست. تصریف الریاح یعنی گرداندن بادها، فایده های عمومی بسیاری نهفته است و از همه فایده هایش عمومی تر حکمت دادن ابرها به نقاط مختلف جهان و یکی دیگر تلقیح گیاهان و دفع عفونت ها و بوهای بد است» .
اشارات و شواهد علمی:
1. بادها در چرخش هستند: « بادها در اطراف زمین همان طور که آیه مطرح کرده در واقع در یک سیستم جهانی در چرخش می باشد. آن ها هوای گرم را از مناطق استوایی به نواحی قطبی و هوای سرد را از نواحی قطبی به مناطق استوایی منتقل می کنند که به این ترتیب به دمای هوا توازن و تعادل می بخشد. در قطب ها هوای سرد پایین می آید و به طرف نواحی استوایی حرکت می کند و در مناطق استوایی هوای گرم را به سمت قطب ها می برد. چرخش بادها چه استدلالی را در بردارد؟ چیزی که ما امروزه می دانیم این است که چرخش بادها و وزیدن آن ها برخلاف هم دیگر، باعث می شود که ویرانی به بار نیاید اگر بادها فقط در یک جهت می وزیدند همه چیز ویران می شد. » «باد عبارت است از حرکت هوا که معمولاً نتیجه افقی این حرکت اندازه گیری می شود قسمت مهمی از مجموع مکانیزم ترمودینامیک جو برای انتقال گرما، رطوبت و سایر کمیت های جوی از یک ناحیه به ناحیه دیگر به کار گرفته می شود حرکات افقی در تکوین و تشکیل ابر، بارندگی، توفان ها و غیره فوق العاده مهم است. [آیه فوق به چرخش بادها اشاره نموده است و تأکید دارد که بادها در ضمن گردش، کل زمین را طی کرده و ابرها را جا به جا می نمایند]. این مسئله در علم هواشناسی به اثبات رسیده و برای گردش عمومی هوا مدل های علمی گوناگونی ارایه گردیده از قبیل: 1. مدل سلول هدلی 2. مدل سلول فرل 3. مدل رزبای.
مدل سلول هدلی:
گردش هوا را بین استوا و قطب نشان می دهد؛ مدل سلول فرل: گردش عمومی هوا که سلول غیرمستقیم فرل را در منطقه معتدل نشان می دهد؛ مدل سلول رزبای: مدل فرل بعدها توسط دانشمندان اصلاح گردید به این صورت که بادهای جنوب غربی حاصل از سلول فرل، هوای گرم عرض های پایین را در سطح زمین به طرف عرض های بالا هدایت می کنند و سلول قطبی حاصل از فرابار حرارتی نیز هوای سرد عرض های جغرافیایی بالا را به طرف عرض های پایین می کشاند. در مرز بین این دو توده هوا جبهه قطبی تشکیل می شود، به این ترتیب نظریه جبهه قطبی ارایه شد. کارل رزبای با توجه به ثابت بودن اندازه حرکت زاویه ای مطلق و اصل چرخندگی اظهار داشت که بادهای غربی حالت موجی دارند و بادهای سلول فرل از طریق این موج های بادهای غربی، سلول هدلی و سلول قطبی را به هم مربوط می کنند. هم چنین بنا بر نظریه رزبای، سلول فرل در تمام دو نیمکره ثابت نیست، بلکه به دلیل عملکرد این موج ها تغییرات مداری قابل ملاحظه ای پیدا می کند. یکی دیگر از اصولی که می توان چرخش بادها را اثبات کرد اصل چرخندگی است. «چرخندگی عبارت است از چرخش بردار سرعت یعنی گردش یک سطح به دور یک محور، مقدار چرخندگی که در جهت محور گردش عمل می کند برابر است با دو برابر برآیند سرعت زاویه ای، به عبارت دیگر چرخندگی یک توده هوا عبارت است از چرخش آن توده هوا به دور محوری عمود بر سطح زمین. اگر توده هوا در محل استوا به دور چنین محوری بچرخد هیچ چرخشی به دور محور زمین نخواهد داشت، زیرا صفحه گردش آن در این حالت با محور زمین موازی است. اما در مدارهای بالاتر از استوا صفحه گردش توده های هوا با محور زمین زاویه می سازد و در نتیجه آن ها ضمن گردش به دور خود به دور زمین نیز می چرخند. به طوری که در نهایت در قطب محور گردش توده هوا مفروض درست در امتداد محور زمین قرار گرفته و محور گردش توده هوا بر محور گردش زمین منعکس می شود. اگر جهت گردش توده هوا موافق با جهت گردش زمین باشد با جهت گردش محور زمین باشد آن را گردش آنتی سیکلونی یا مثبت و در صورتی که مخالف با جهت گردش محور زمین باشد آن را گردش آنتی سیکلونی یا منفی می نامند. » یکی دیگر از نمونه های حرکت چرخشی بادها را می توان در دریای مازندران و خلیج فارس مشاهده نمود. در دریای مازندران یک سیستم چرخشی باد وجود دارد که در جهت عکس عقربه های ساعت حرکت می کند. به همین دلیل است که افرادی که در ساحل این دریا شنا می کنند، پس از مدتی متوجه می شوند از نقطه ای که وارد آب شده اند، دور شده اند.
فرآیند تشکیل بارش
لغت شناسی:
« ریح: باد؛ بین یدی: پیش رو؛ اَقلّت: برداشت؛ بین یدی رَحمه: پیشاپیش رحمت او. سَحاباً ثِقالاً: تا آنگاه که ابرهای گران و آبدار را بردارند. » تفسیر قرآنی: « و اوست که بادها را پیش از رحمت خود باران و برف، بشارت دهنده می فرستد تا مردم با آمدن باران و برف شاد شوند. چون بادها حرکت کرده و ابرهای سنگین از باران را بلند کرده اند آن ها را به طرف بلد میت برانیم و به آن جا از آن ابرها نازل می کنیم و به سبب آن هر قسم میوه جات از زمین خارج می سازیم، مانند زنده کردن زمین مرده و خارج کردن انواع میوه جات از آن.
اشارات و شواهد علمی:
«بارش زمانی اتفاق می افتد که هوای مرطوب و عامل صعود هر دو با هم در منطقه ای وجود داشته باشد. به عبارت دیگر هوای مرطوب باید تا ارتفاع معینی بالا رود تا بر اثر سرد شدن بی رویه به نقطه اشباع برسد و در مرحله بعد ابر بارش را پدید آورد. عدم وجود هر یک از این دو عامل مانع وقوع بارش می شود[ آیه فوق اشاره به این موضوع دارد که ابرها به وسیله بادها جابجا می شوند و عامل صعود را ایجاد می کنند و به دنبال آن بارش رخ می دهد. نیز اشاره شده که بادها ابرهای سنگین را بردارند. احتمالاً منظور از ابرهای سنگین همان ابرهای باران آور هستند که طی جابه جایی در اتمسفر و جو بالا بارور و سنگین شده اند و باعث بارش و انتقال از منطقه ای به منطقه دیگر می شوند. این موضوع را می توان با سه عامل مهم چرخندگی، هم رفت و ناهمواری در صعود و ایجاد بارش انطباق داد]. ژنرنت بیان کرد که وزش چرخندگی مثبت رابطه مستقیم با هم گرایی توده هوا در نزدیک سطح زمین و حرکت صعودی هوا دارد که خود به بارش شدید می انجامد. رایل و دیگران از این اصل برای پیش بینی بارش استفاده کردند، کلاین شدت بارش زمستانی را در زیر منطقه وزش چرخندگی مطالعه کرد و نتیجه گرفت که حداکثر بارندگی در زیر منطقه وزش چرخندگی مثبت موج های بادهای غربی به وقوع می پیوندد. هم رفت توده هوا در مقیاس های محلی و در نتیجه ناپایداری صورت می گیرد وسعت مکانی عمل کرد این عامل خیلی کوچک تر از عامل چرخندگی است، اما در صورت مساعد بودن شرایط، رگبارهایی شدید به وجود می آید. هم رفت در داخل یک توده هوا عمل می کند تا پایداری هم رفتی موقعی حاصل می شود که توده هوا در یک سطح معین، گرم تر از هوای مجاور خود بشود. ناهمواری سطح زمین در واقع عامل صعود نیست، بلکه مانع حرکت افقی توده هواست و توده هوا را وامی دارد که از روی دامنه به طرف قله کوه حرکت کند و از آن بگذرد. با استقرار سیستم فشار در یک منطقه ممکن است بادها به اجبار از دامنه کوه بالا روند که ضمن این حرکت دمای توده هوا کاهش می یابد. بنابراین زمانی فرا می رسد که بر اثر کاهش دما، گنجایش نگه داری رطوبت هوا از میزان رطوبت موجود کم تر می گردد و در نتیجه تراکم آغاز و ابر و باران ایجاد می شود. [ در آیه فوق یک بار اشاره به بادها و یک بار اشاره به ابرهای سنگین گردیده که هر دو ایجاد بارش می نماید]. از نظر کانون تشکیل بارش را به دو دسته تقسیم می کنند: 1. بارش هایی که حاصل مستقیم ابرهای مختلف هستند و به آن ها بارش های ابری می گویند؛ 2. بارش هایی که از تراکم و یا تصعید در سطح عوارض مختلف زمین به وجود می آیند و به بارش های غیرابری موسوم اند» . در ادامه، آیه اشاره به این موضوع دارد که بارش و ایجاد آب باعث رشد گیاهان می شود.
بارش و نقش کوه ها
لغت شناسی:
« فُراتاً: فرات- بسیار گوارا» . «این واژه سه بار در قرآن کریم آورده شده است و در هر سه مورد به معنی آب شیرین و گوارا دلالت دارد. فرقان/ 53- فاطر/12 و مرسلات/ 27» ؛«شمخ: بلند شدن، شامخ- بلند جمع آن شامخات مانند مرسلات/27) . «این واژه فقط یک بار در قرآن آمده است در همین آیه. »
تفسیر قرآنی:
« در آن کوه های ثابت و استوار و بلند قرار دادیم. این کوه ها که سر به آسمان کشیده و ریشه های آن به یکدیگر پیوسته است از یک سو هم چون زرهی زمین را دربرگرفته، زمین را در برابر فشار داخلی و فشارهای ناشی از جزر و مد خارجی حفظ می کند، از سوی دیگر جلوی اصطکاک قشر هوا با زمین را می گیرد و پنجه در هوا انداخته و آن را با خود به گردش در می آورد و از سوی سوم توفان ها و بادهای عظیم را کنترل می کند و به این ترتیب از جهت های مختلف به اهل زمین آرامش می بخشد. درست است که تمام آب های گوارا از باران است، ولی کوه ها مهم ترین نقش را در آن ایفا می کنند، بسیاری از چشمه ها از کوه ها می جوشد و سرچشمه بسیاری از نهرها و شط های عظیم از برف های متراکمی است که بر قله های کوه ها می نشیند. مهم ترین ذخایر آبی انسان ها را تشکیل می دهد. قله کوه ها به خاطر دوری از سطح زمین همیشه سرد است و می توان ذخایر برف را سالیان دراز در خود جای دهد تا به تدریج در پرتو آفتاب آب شود و به صورت نهرها جریان یابد. »
اشارات و شواهد علمی:
تأکید آیه مربوطه به نقش کوه ها در تأمین آب به چند لحاظ در خور توجه است: 1. یکی این که ارتفاعات منشأ بارش های اورو گرافیک هستند که در مقایسه با دو نوع دیگر بارندگی یعنی بارش های کانوکشنال و سیکلونیک از مزایای چندی برخوردار است. یکی از این مزایا، این است که برخلاف بارش های کانوکشنال و سیکلونیک که اغلب رگباری و شدید هستند، بارش های کوهستانی(اوروگرافیک) شدت کم تری دارند، بنابراین در زمینه فرسایش خاک و ایجاد سیلاب های شدید و ناگهانی، آسیب های کم تری وارد می سازند؛ 2. یکی دیگر از مزایای ارتفاعات، آن است که این امکان را فراهم می کند که بخشی از نزولات جوّی به صورت برف در ارتفاعات باقی بماند و به تدریج با ذوب شدن آن ها در دسترس قرار گیرد و مردم شهرها و روستاها و ساکنان مزارع و باغات را بهره سازد؛ 3. از مزایای دیگر بارش های کوهستانی، انتقال تدریجی ذوبابه برف ها به سفره های زیرزمینی است که به صورت چشمه و از طریق حفر چاه و قنات، مورد استفاده قرار می گیرد. آب زیرزمینی، چون در زیرسطح زمین قرار دارد، از بسیاری آلودگی ها مصون و محفوظ است و برای شُرب، در صورتی که املاح آن زیاد نباشد، بسیار مطلوب و مناسب است. یک منبع آب سطحی، طبق معمول، باید در یک زمان و مکان مشخصی جمع آوری و مهار شود، برای این که به ظرفیت کامل برسد، حتی ممکن است به چندین سال وقت نیاز داشته باشد، در حالی که آب زیرزمینی، اغلب می تواند در هر نقطه و در هر زمان که به آن نیاز باشد، با حفر چاه استحصال گردد و توسعه آن، سریع تر از آن چه که انتظار می رود انجام شده و امکان بهره برداری از آن با هزینه ای که برای ساختن یک مخزن جمع آوری آب سطحی نیاز است، همراه نیست. مخازن آب سطحی، مقدار زیادی از زمین ها را که ممکن است زمین های زراعی نیز باشند، تحت پوشش خود قرار می دهد. به علاوه در زمان های گرم سال، مقادیر زیادی از آب خود را در اثر تبخیر از دست می دهد. در حالی که آب زیرزمینی، محل تجمعش در زیرزمین است و به هیچ وجه از دمای هوا متأثر نمی شود؛ 4. یکی دیگر از مزایای ارتفاعات آن است که از طریق هدایت ابرها به طبقات فوقانی جوّ زمین و تسهیل امر بارندگی، آب شیرین در دسترس انسان ها قرار می دهد و ما می دانیم که از کل آب های جهان تنها 5/2 درصد را آب های شیرین تشکیل می دهند و 97% از آن ها، آب اقیانوس ها و دریاهاست که به علت وجود املاح فراوان و شوری زیاد نه تنها برای آشامیدن، بلکه قابل استفاده در کشاورزی و صنعت هم نیستند. شوری آب دریاها و اقیانوس ها به علت وجود بیش از 27 گرم کلرورسدیم در هر لیتر می باشد که شیرین نمودن آن از طریق کارخانه های آب شیرین کن نیز پرهزینه است، جز در موارد استثنایی و اضطراری، مقرون به صرفه نمی باشد. علت شوری آب اقیانوس ها، علاوه بر تبخیر، رودخانه ها هستند. رودخانه ها مقادیر زیادی مواد جامد به صورت بار معلق و بار بستر و مقداری هم به صورت بار محلول، به دریاها و اقیانوس ها حمل می نمایند. بار محلول چیزی جز نمک های حل شده در آب رودخانه ها و یا جریان های زیرزمینی نیست که آب در حین عبور از روی زمین، آن ها را با خود حمل می نماید. در این صورت واضح است که هر چه از عمر دریاها و اقیانوس ها بیشتر می گذرد، بر درجه شوری آب آن ها افزوده می گردد. به همین دلیل است که برخی از دانشمندان سعی می کنند عمر زمین را بر اساس میزان غلظت املاح محلول در آب اقیانوس ها تعیین نمایند. بنابراین ملاحظه می شود استفاده از کلمه«فرات» به معنی آب گوارا در جایی که سخن از کوه ها و این نکات، تنها از طریق نگرش علمی به آیات قرآن میسر می باشد. این جا باید به نکته دیگری که در آیه مربوطه وجود دارد اشاره کنیم و آن هم به کار بردن صفت«شامخات» برای کوه هاست و ما می دانیم که کوه ها زمانی نقش مؤثر در تحقق بارش های اوروگرافیک دارند که دارای ارتفاع مناسبی باشند. ارتفاعی که بتواند ابرها را به طبقات فوقانی جوّ یعنی به جایی که به دلیل کاهش درجه حرارت هوا، امکان اشباع ابرها میسر شود، برساند، امری که کوه های کم ارتفاع از انجام آن عاجزاند. «دانشمندان هواشناس بیان کرده اند که درشت ترین باران ها بر روی بلندترین قله ها فرود آیند و هر چه از ارتفاع قله کوه ها کم شود باران در آن جا کم تر می شود» .
قرآن کریم و اشارات هیدرولوژی
ذخایر آب های زیرزمینی: لغت شناسی: غوراً[غور]: جای پست و گود؛ ماء مَعین: آب روشن و روان.
تفسیر قرآنی:
می دانیم زمین از دو قشر مختلف تشکیل شده: «قشر نفوذپذیر» که آب را در خود فرو می برد و در زیر آن«قشر نفوذناپذیر» است که آب را آن جا نگاه می دارد، تمام چشمه ها، چاه ها، قنات ها از برکت این ترکیب خاص به وجود آمده، زیرا اگر تمام روی زمین تا اعماق زیاد قشر نفوذپذیر بود آب ها چنان در زمین فرو می رفتند که هرگز دست کسی به دامانشان نمی رسید، اگر همه نفوذناپذیر بودند آب ها روی زمین می ایستادند و تبدیل به یک باتلاق می شدند یا به زودی به دریاها می ریختند و به این ترتیب تمام ذخایر زیرزمینی آب از دست می رفت این نمونه کوچکی از رحمت عام خداست که مرگ و حیات انسان سخت با آن گره خورده است «معین» از ماده«معن» (بر وزن طعن) به معنی جریان آب است، و گاه گفته اند از «عین» گرفته شده، و میم آن زائده است، لذا بعضی از مفسران«معین» را به معنی آبی گرفته اند که با چشم دیده می شود هرچند جاری نباشد، ولی بیشتر آن را به همان معنی آب جاری تفسیر کرده اند، گرچه آب نوشیدنی منحصر به آب جاری نیست، ولی بدون شک آب های جاری بهترین نوع آن ها محسوب می شوند، خواه به صورت چشمه ها باشد یا نهرها و یا قنات و چاه های جوشان.
اشارات و شواهد علمی:
منابع آب های زیرزمینی از جمله نعمت های خدای متعال است که به دلیل امکان انتقال آن به نقاط مختلف و استمرار بهره برداری از آن در طول سال از اهمیت فراوانی برخوردار است. به مدد همین آب های زیرزمینی است که واحه ها و باغات در دل صحراها به وجود آمده اند و در نقاط پای کوهی، سکونت گاه های شهری و روستایی شکل گرفته اند و از طریق حفر قنات، آب را تا مسافت های دور دست منتقل نموده اند. به عنوان مثال می باید به قنات اشاره کنیم که طبق تحقیقات به عمل آمده به وسیله ایرانی ها اختراع شده و در حدود از هزاره چهارم قبل از میلاد(که مقارن شروع مرحله شهرنشینی است) برای انتقال آب مورد استفاده قرار داشته است. در مورد آب های زیرزمینی، باید به این حقیقت نیز اشاره کنیم که در مناطق خشک و نیمه خشک جهان، آن جا که رودخانه های دایمی وجود ندارد و ریزش های جوّی نیز اندک است، همین منابع زیرزمینی، بوده اند که امکان استقرار سکونت گاه های انسانی و ایجاد کشت و زرع و حیات و حرکت را فراهم آورده اند نکته ای که در آیه مزبور حائز اهمیت است این که، بهره برداری از منابع آب های زیرزمینی یا آکیفرها حاصل مکانیسمی است که طی آن، نزولات جوّی به تبعیت از نیروی جاذبه، ابتدا در زمین نفوذ کرده و سپس طبق حکمت و مصلحت الهی، به طور مجدد به سطح زمین برگشت می نماید تا مانند سایر نعمت های الهی، خود را در معرض استفاده انسان ها قرار دهد. علت این که نزولات جوّی تا اعماق زمین فرو نمی روند و از دسترس انسان ها خارج نمی شوند، ساخت و بافت لایه های زمین و وجود فضاهای خالی در لا به لای آن ها می باشد. در حقیقت شرط لازم و کافی برای ایجاد آب زیرزمینی، وجود فضاهای خالی است. در سازنده ای که در آن ها فضاهای خالی وجود ندارد و یا مقدار آن اندک است، آب خانه یا مخزن آب زیرزمینی تشکیل نخواهد شد. «فضاهای خالی را از نظر شکل به شرح زیر می توان تقسیم کرد: فضاهای خالی بین دانه ای:
این فضاهای خالی در میان دانه های رسوب به نسبت گرد به وجود می آیند. مؤثرترین نوع این قبیل فضاهای خالی، آن هایی هستند که بین رسوبات آبرفتی در آب خانه دشت ها، یافت می شوند. این فضاها، حجم قابل توجهی از آب های زیرزمینی را در خود جای می دهند. هر قدر رسوبات دانه ریزتر باشند، حجم فضاهای خالی کل در آن ها بیشتر است؛ فضاهای خالی درزی: این نوع فضاها، در سازنده ای سخت به وجود می آیند، مانند درزها و شکاف ها، گسل ها. این قبیل فضاهای خالی، آن هایی هستند که بین رسوبات آبرفتی در آب خانه دشت ها، یافت می شوند. این فضاها، حجم قابل توجهی از آب های زیرزمینی را در خود جای می دهند. هر قدر رسوبات دانه ریزتر باشند، حجم فضاهای خالی کل در آن ها بیشتر است؛ فضاهای خالی کاردستی: این قبیل فضاهای خالی در سازنده ای سخت کارستی شونده، در اثر خورده شدن سنگ آهک توسط آب نافذ، ایجاد می شوند، مانند: انواع مختلف فضاهای خالی موجود در مناطق کارستی» . ذرات آب موجود در لا به لای رسوبات و درزها و شکاف ها و گسل های موجود در سنگ ها، از طریق نیروی مویینگی، به سطح زمین می آیند. بنابراین آیه مزبور، توجه انسان ها را به این نکته معطوف می نماید که سفره های زیرزمیآب از جمله آیات رحمت الهی است و حاصل مکانیسم حاصل از فضاهای خالی بین رسوبات و درزها و شکاف های سنگ ها و وجود لایه های نفوذناپذیری است که سنگ کف را تشکیل داده و همه این عوامل دست به دست هم داده اند تا نزولات جوّی- اعم از بار زندگی و یا ذوبابه های برف های قلل بلند کوهستان ها، به قعر زمین فرو نروند و در دسترس انسان قرار گیرند.
قرآن کریم و اشارات پدولوژی
لغت شناسی: « بَلَد الطیب: سرزمین پاک» ؛«بَلَد: سرزمین. این واژه 19 بار در قرآن آورده شده. این واژه فقط در دو آیه به پاک بودن زمین اشاره دارد سبا/15 و اعراف/ 58؛ خَبُثَ: پلید شد، ناپاک است. این واژه به همراه سایر مشتقاتش 15 بار آورده شده و فقط یک بار آن هم در آیه اعراف/ 58 اشاره به موضوع فوق کرده است؛ نَکِد: بی فایده، پست. این واژه فقط در قرآن آمده است به معنی ناپاکی و پست.
تفسیر قرآنی:
« هر چه زمین پاک باشد و در او اشجار نیک و دانه های زیبا غرس و کشت کنند و دست تربیت در آن ها بیشتر کار کند، گل های معطر و اشجار خرم و فواکه لذیذه به عمل می آورد» .
«سرزمین شیرین و پاکیزه گیاهان پربرکت و مفید و سودمند به اذن پروردگار از آن می روید، اما سرزمین های شوره زار و خبیث و زشت چیزی جز گیاهان ناچیز و کم ارزش ندارد» . معنای کلمه: (طیب) این جا این است: آن زمین لیاقت و آمادگی دارد که از باران رحمت خدا استفاده کند و به اجازه خدا محصول و گیاه مطبوع و فراوانی تحویل دهد. شاید منظور از کلمه(بِإذنِ رَبّه) این باشد که این گیاه با این که از زمین می روید، عبادت دیگر: با این که زمین آن را تحویل می دهد باز هم به اجازه خدا می باشد. نه این که این کار، کار طبیعت باشد. چنان که کفار می گویند: منظور از جمله: (والّذی خَبُثَ لا یخرُجُ الا نَکداً) این است: با این که باران رحمت خدا یک نوع است و طبق قاعده در هر جا که فرو ریزد باید گل و گیاه و میوه جات و… ببار آید بنابراین زمین شوره زار غیر از گیاه اندک و بی نتیجه چیزی تحویل نمی دهد. شاید معنای جمله: (کَذلکَ نُصرّفُ الایاتَ لِقومٍ یشکُرون) که ترجمه شد این باشد: ما آیات خود را این طور شرح و بسط می دهیم تا آن افرادی که ضمیر و قلب و فکرشان لیاقت دارد از آن ها برخوردار و در نتیجه سپاسگزار باشند.
اشارات و شواهد علمی:
احتمال داده می شود منظور آیه از زمین پاک و ناپاک حاصل خیزی و فقر خاک باشد به طوری که اشاره شده زمین پاک و حاصل خیز گیاهان و محصولات خوبی را پرورش می دهد و زمین و خاک های فقیر یا شور و عاری از منابع معدنی و آلی نمی توانند بستر مناسبی برای پرورش گیاهان باشد. «خاک های اسیدی قهوه ای رنگ واقع در حاشیه زمین های مرتفع دارای حاصل خیزی زیر متوسط هستند و شامل خاک های پودسل(که پتانسیل بالاتری دارند) و خاک های قهوه ای رنگ و آهکی می باشند. این خاک ها بر روی زمین های رسوبی و پیت که به مقدار کافی زهکشی شده، توسعه یافته و نوع خاک کشاورزی بهتری را به وجود می آورند. علاوه بر این، خاک های آتشفشانی با زهکشی خوب حاصلخیزتر از سایر انواع خاک هایی هستند که در ارتفاعات قرار داشته و دارای اقلیم مرطوب می باشند» .
از آن جا که سنگ یکی از مهم ترین عوامل تشکیل دهنده خاک محسوب می شود در خاصیت های آن بسیار مؤثر است. به عنوان مثال خاکی که از سنگ ماسه به وجود می آید از لحاظ مواد غذایی فقیرتر از خاکی است که از سنگ آذرین تشکیل می شود. خاک حاصله از سنگ گرانیت به طور عموم از نوع شن و لیمون و اغلب از لحاظ کلسیم فقیر است در صورتی که خاکی که از سنگ بازالت به وجود می آید چسبنده و از لحاظ«باز» قوی است. یکی دیگر از عواملی که در مرغوبیت و عدم مرغوبیت خاک مؤثر است وجود عناصر تشکیل دهنده خاک است. عناصری مانند کلسیم، پتاسیم، ازت، منیزیم از جمله عناصر ضروری برای خاک به شمار می رود و حاصل خیزی و مرغوبیت آن را موجب می شود، لیکن در عوض، افزایش بیش از حدّ برخی از این عناصر مثل روی(Zn) ، مس(Cu) ، کبالت(Co) و مولیبدن(Mo) موجب نامرغوبی خاک و مسمومیت گیاهان می شود، بنابراین وجود عناصر مزبور اگرچه ضروری می باشد و نقش حیاتی دارد لیکن خارج شدن آن ها از حدّ اعتدالی که خداوند مقرر فرموده، موجب می شود تأثیرهای نامطلوبی بر جای بگذارد. مبادله یون های خاک نیز از جمله عوامل تعیین کننده درجه مرغوبیت خاک هاست. «مبادله یونی خاک، یکی از مهم ترین خاصیت های خاک به شمار می رود، زیرا کاتیون های قابل تبادل، در بافت خاک، مقدار هوا و آب خاک، فعالیت حیاتی و واکنش خاک و هم چنین در پدیده های ساختمانی و تکاملی (تشکیل تیپ های مختلف) بسیار مؤثر است، نقش بسیار مهمی را ایفا می کند. یون هایی مانند کلسیم(ca++) و منیزیم(MG++) که نسبت به سدیم(NA+)) پوسته آبی نازک تر و ظرفیت بیشتری دارد یا، سبب بهبودی فیزیکی و شیمیایی خاک ها می گردد، برعکس سدیم باعث نامرغوبی آن می شود. »
نتیجه و ارزیابی
تحلیل و تفسیر علمی قرآن کریم برای اولین بار توسط غزالی در کتاب احیاء العلوم مطرح گردید و در عصر جدید هم زمان با پیشرفت های علمی، توسط افرادی مانند طنطاوی جوهری (متولد 1862) در تفسیر الجواهر فی تفسیر القرآن دنبال گردیده است. نگرش علمی به آیات قرآنی، با نظرات موافق و مخالف چندی مواجه بوده است، لیکن آنچه که مخالفت های بیشتری را برانگیخته است، افراط در پیوند آیات قرآن با نظریات و قوانین علمی می باشد. برخی از محققان معتقدند همه حقایق علمی از علوم طبیعی، ریاضی، نجوم و غیره در قرآن موجود است و در این زمینه به آیات چندی اسناد می جویند مانند آیه زیر: «وَ لاَ رَطْبٍ وَ لاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ » (انعام/ 59) (هیچ خشک و تری نیست مگر آن که در کتابی آشکار) ثبت است. پاسخ های متعددی به این گونه ادعاها داده شده است. از جمله این که گفته اند«تردیدی نیست که آیاتی از قرآن کریم به مسائل هستی شناختی و علوم طبیعی اشاره دارد اما باید دانست قرآن کریم کتابی کامل در هدایت و تربیت انسان است و در راستای تحقق این هدف از اهرم های مختلف بهره گرفته است که یکی از این ابزار دعوت مردم به تفکر و تعمق در درون و پیرامون خویش است… اگر کسانی تصور کنند اشارات علمی قرآن به خودی خود موردنظر است و قرآن کتابی علمی است، سخت در اشتباه اند» . به رغم مخالفت های شدید با این طرز فکر که قرآن به عنوان کتابی علمی و آن هم حاوی همه علوم بشری معرفی شود، در عین حال بسیاری از صاحب نظران و قرآن پژوهان، تفسیر علمی قرآن را پذیرفته اند. البته این پذیرش مشروط به شرایطی است که به طور خلاصه می توان بدین شرح برشمرد: الف) قبول کنیم که قرآن کتاب علمی نیست؛ ب) قبول کنیم که نباید مسائل علمی را بر آیات قرآن تحمیل نماییم؛ ج) قبول کنیم که علم به مفهوم امروز آن که همان علم تجربی است، که در معرض تغییر و تحول است. «چه بسا یک نظریه علمی- چه رسد به فرضیه- که روزگاری حالت قطعیت به خود گرفته باشد، روز دیگر هم چون سرابی نقش بر آب، محو و نابود گردد. امروزه علم به مفهوم Science با همه کاستی هایش بر همه عرصه های فکری و مراکز دانشگاهی و کانون های تحقیقاتی حکومت می کند. بدیهی است کتاب آسمانی بزرگ ترین مکتب الهی که حوزه شمول آن تمامی مناطق سیاره زمین است می باید این توانایی را داشته باشد که به نیاز بخشی از مخاطبان خود که برای پذیرش هر امری، مهر تأیید علم را خواستار هستند پاسخ گوید، هرچند ایمان به آیات قرآن مراتبی دارد که برای اهل ایمان واقعی نیاز به استدلال های علمی ندارد. به نظر می رسد با توجه به حاکمیت روحیه علمی در زمان ما، نیاز به بهره گیری از یافته های جدید علمی برای تفسیر برخی از آیات نورانی قرآن کریم، ضرورتی انکارناپذیر به شمار می رود. اگر در گذشته، آیه مبارکه«وَ السَّمَاءَ بَنَیْنَاهَا بِأَیْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ » (ذاریات/47) را این گونه تفسیر می کردند که مراد از گسترش آسمان، گسترش رزق(و یا به قول برخی مفسران، به معنای بی نیازی خداوند) می باشد، امروزه طبقه تحصیل کرده و دانشگاهی و اهل تحقیق و پژوهش که از نظریه «جهان در حال گسترش» آگاهی دارند و می دانند حتی ستارگانی که در یک کهکشان قرار دارند به سرعت از مرکز کهکشان دور می شوند، نمی دانند نظر مفسران متقدم را در مورد این گونه آیات بپذیرند. امروزه حتی در غرب هم نگاه علمی به مبانی و اعتقادات دینی در دهه های اخیر به سرعت رو به گسترش نهاده است، به طوری که به عنوان نمونه در آمریکا تا دهه 1970 در مراکز علمی، مباحث دینی جایی نداشته است، لیکن از این زمان به بعد این گونه مباحث به دانشگاه ها و مراکز علمی راه یافته و تا دهه 1990 بیش از دویست دانشگاه، دروس پیرامون موضوع علم و دین را ارائه نموده اند. بنابراین، تفسیر قرآن کریم با زبان علم روز، از ضرورت های زمان ما به شمار می آید که البته باید با رعایت احتیاط و بدون آسیب های احتمالی صورت پذیرد و این اثر نیز گامی است در این زمینه که در چارچوب جغرافیای طبیعی و با استناد به منابع تفسیری و یافته های علمی صورت گرفته است. محتوای کتاب حاضر بر اساس تقسیمات رایج در جغرافیای طبیعی صورت گرفته است که به ترتیب عبارت اند از: ژئومورفولوژی به معنای مطالعه اشکال و انواع ناهمواری های سطح زمین؛ کلیماتولوژی یا اقلیم شناسی علم بررسی آب و هوای سطح کره زمین؛ هیدرولوژی مطالعه علمی آب های سطح زمین و زیرزمین و گردش آب در طبیعت؛ پدولوژی مطالعه علمی مورفولوژی، ترکیب و توزیع فضائی انواع خاک و موارد استفاده آن ها بنابراین به غیر از بخش مربوط ارایه شده در این اثر به چهار بخش کلی تقسیم شده است. در هر بخش، آیات مرتبط با موضوع گزینش شده و هر آیه در سه مرحله مورد بررسی قرار گرفته است. در مرحله اول، بحث کوتاهی در ارتباط با لغت شناسی ارایه گردیده و در مرحله بعدی با مراجعه با تفاسیر موجود، گزیده هایی از نظر مفسران انتخاب شده است. در مرحله سوم به تفسیر علمی آیات مربوطه، با مراجعه به نظریه ها و یافته های علمی موجود، مبادرت گردیده است. در این مرحله بدون تردید، آن چه بیان می شود جنبه احتمالی دارد و بدون تردید، علم در مسیر تکاملی خود ممکن است در آینده، برداشت های متفاوتی از آیات نورانی قرآن کریم را پیش روی ما قرار دهد.
منبع مقاله: دین، شماره 187