نویسنده: حمیده فیض آبادی/ حسین پناهیچ
اعجازعلمی قرآن به معنی مسائل علمی مطرح شده در قرآن است که دارای تمام ویژگی های معجزه باشد. با توجه به این تعریف، ازآن که مسائل علمی توسط بشر قابل رد اثبات است، پی بردن به آن ها جنبه فوق بشری ندارد و معجزه به شمارنمی رود. آن چه از یک کتاب آسمانی انتظار می رود ارائه برنامه ای هدایتی برای زندگی است نه بیان مسائل علمی. مگرآن جا که طرح این مسائل در خدمت این هدف باشد. بر همین اساس، قرآن برای توجه دادن انسان به عظمت کتاب آسمانی، بعضی مسائل علمی را درلابه لای آیات و سوره ها ی خود بیان کرده که بشر مدت ها بعد از نزول قرآن به آن ها پی برده است.
اعجاز قرآن از نظرعلوم روز
با آن که مردم عرب در زمان پیامبر اسلام(ص) حتی ازعلوم زمان خود بی بهره بودند و دانشمندان آن زمان نیز در اثر نداشتن وسائل علمی امروز به خرافات عجیبی مبتلا بوده اند.
مثلاً اعتقاد آن ها درباره کره زمین این بود که زمین در مرکز معینی ایستاده و افلاک هفت گانه گرد او می چرخند و یا زمین غیر کروی است و هیچ گونه حرکت وضعی و انتقالی ندارد، درچنین شرایطی اگر پیامبر اسلام(ص) می خواست قرآن را از جانب خود تدوین کند طبعاً باید طبق آن چه در میان مردم معمولی یا نهایت دانشمندان آن زمان شایع بوده بنویسد نه آن که مطالبی بر خلاف دانشمندان آن روز و موافق علم امروز در کلمات و عبارات قرآن بیاورد که دانشمندان امروز انگشت حیرت به دهان بگیرند.
ما دراین جا می خواهیم به یاری پروردگار می خواهیم چند نمونه از آن چه در بین مردم آن زمان شایع بوده و قرآن برخلاف آن ها و طبق علم روز سخن گفته است برای اثبات اعجاز قرآن بیان نمائیم.
اعجازعلمی قرآن
همان گونه که یادآور شدیم، «اعجازعلمی قرآن» مربوط به اشاراتی است که از گوشه های سخن حق تعالی نمودارگشته و هدف اصلی نبوده است، زیرا قرآن کتاب هدایت است و هدف اصلی آن جهت بخشیدن به زندگی انسان و آموختن راه سعادت به او است ازاین رو اگر گاه در قرآن به برخی اشارات علمی بر می خوریم، ازآن جهت است که این سخن از منبع سرشارعلم و حکمت الهی نشأت گرفته و از سرچشمه علم بی پایان حکایت دارد:
قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِی یعْلَمُ السِّرَّ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (فرقان/6)
«بگو: آن را کسی نازل ساخته است که راز نهان ها را در آسمان ها و زمین می داند»
واین یک امرطبیعی است که هر دانشمندی هر چند درغیررشته تخصصی خود سخن گوید، از لابه لای گفته هایش گاه تعابیری ادا می شود که حاکی از دانش و رشته تخصصی وی می باشد همانند آن که فقیهی درباره یک موضوع معمولی سخن گوید، کسانی که با فقاهت آشنایی دارند از تعابیر وی در می یابند که صاحب سخن، فقیه می باشد، گرچه آن فقیه نخواسته تا فقاهت خود را در سخنان خود بنمایاند هم چنین است اشارات علمی قرآن که تراوش گونه است و هدف اصلی کلام را تشکیل نمی دهد -چند تذکر: پیش ازآن که نمونه هایی از این اشارات علمی ارائه گردد، ضرورت است که چند نکته تذکر داده شود:
1-نکته اول: برخی را گمان برآن است که قرآن مشتمل بر تمامی اصول و مبانی علوم طبیعی و ریاضی و فلکی و حتی رشته های صنعتی واکتشافات علمی و غیره می باشد و چیزی ازعلوم و دانستنی ها را فرو گذار نکرده است و خلاصه قرآن علاوه بر یک کتاب تشریعی کتاب علمی نیز به شمار می رود برای اثبات این پندار افسانه وار، خواسته اند دلایلی از خود قرآن ارائه دهند، از جمله آیه:
وَنَزَّلْنَا عَلَیکَ الْکِتَابَ تِبْیانًا لِکُلِّ شَیءٍ (نحل/89)
«قرآن را بر تو فرستادیم تا بیان گر همه چیز باشد.»
… فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیءٍ… (انعام/38)
«درکتاب- قرآن- بیان هیچ چیزی را فروگذار نکردیم.»
وَلَا رَطْبٍ وَلَا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ (انعام/59)
«هیچ خشک و تری نیست مگر آن که در کتابی آشکار [ثبت] است.»
درحدیثی از عبداللّه بن مسعود آمده: «من اراد علم الاولین و الاخرین فلیتدبرالقرآن، هرکه علوم گذشتگان و آیندگان را خواهان باشد، همانا در قرآن تعمق نماید».
اگراین گمان از جانب برخی سرشناسان مطرح نگردیده یا به آنان نسبت داده نشده بود، متعرض آن نگردیده در صدد نقد آن بر نمی آمدیم، زیرا سستی دلایل آن آشکار است.
اولین سؤال که متوجه صاحبان این پندار می شود آن است که از کجا و چگونه این همه علوم و صنایع و اکتشافات روزافزون از قرآن استنباط شده ، چرا پیشینیان به آن پی نبرده و متأخرین نیز به آن توجهی ندارند؟!
دیگرآن که آیات مورد استناد با مطلب مورد ادعا بیگانه است زیرا آیه سوره نحل در رابطه با بیان فراگیراحکام شریعت است آیه در صدد اتمام حجت برکافران است که روز رستاخیز هر پیامبری با عنوان شاهد بر رفتار امت های خود برانگیخته می شود و پیامبر اسلام نیز شاهد براین امت می باشد، زیرا کتاب و شریعتی که به دست او فرستاده شده کامل بوده و همه چیز درآن بیان شده است.
وَ جِئْنَا بِکَ شَهِیدًا عَلَى هَؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَیکَ الْکِتَابَ تِبْیانًا لِکُلِّ شَیءٍ وَهُدًى وَرَحْمَهً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ (نحل/89)
«و ما برتو این قرآن عظیم را فرستادیم تا حقیقت هرچیز را روشن کند (و راه دین حق را از راه های باطل بنماید) و برای مسلمین هدایت و رحمت و بشارت باشد.»
یعنی جای نقص و کاستی در بیان وظایف و تکالیف شرعی باقی نگذاردیم، تا هدایت و رحمت و بشارتی باشد برای مسلمانان لذا با ملاحظه شأن نزول و مخاطبین مورد نظرآیه و نیز صدر و ذیل آیه، به خوبی روشن است که مقصود از «تبیانا لکل شئ» همان فراگیری و جامعیت احکام شرع است.
اصولاً شعاع دایره مفهوم هرکلام، با ملاحظه جایگاهی که گوینده درآن قرار گرفته، مشخص می گردد مثلاً محمد بن زکریا که کتاب «من لا یحضره الطبیب» را نگاشت و یادآور شد که تمامی آن چه مورد نیاز است دراین کتاب فراهم ساخته است، از جایگاه یک پزشک عالی مقام سخن گفته است، لذا مقصود وی از تمامی نیازها، در چارچوب نیازهای پزشکی است برهمین شیوه مرحوم صدوق کتاب «من لا یحضره الفقیه» را تالیف نمود، تا مجموع نیازهای در محدوده فقاهت را عرضه کند هم چنین است آن گاه که خداوند برکرسی تشریع نشسته، در رابطه با کتب و شرایع نازل شده بر پیامبران، چنین تعبیری ایفاد کند که صرفاً به جامعیت جنبه های تشریعی نظر دارد!
همین گونه است آیه:
مَّا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیءٍ (انعام/38)
«ما در کتاب آفرینش بیان هیچ چیز را فروگذارنکردیم»
اگر مقصود از«کتاب» قرآن باشد در صورتی که ظاهرآیه چیز دیگر است و مقصود از کتاب، کتاب تکوین و در رابطه با علم ازلی الهی است آیه چنین است:
وَمَا مِنْ دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا طَائِرٍ یطِیرُ بِجَنَاحَیهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثَالُکُمْ مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ یحْشَرُونَ (انعام/38)
«محققاً بدانید که هر جنبنده در زمین و هر پرنده ای که به دو بال در هوا پرواز می کند همگی طایفه ای مانند شما نوع بشر هستند ما در کتاب آفرینش بیان هیچ چیز را فرو گذار نکردیم آنگاه همه به سوی پروردگار خود محشور می شوند.»
یعنی ما همه موجودات و آفریده ها را زیر نظر داریم و هیچ چیز بیرون از علم ازلی ما نیست و سرانجام همه موجودات به سوی خدا است.
وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیبِ لَا یعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَیعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَهٍ إِلَّا یعْلَمُهَا وَلَا حَبَّهٍ فِی ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ (انعام/59)
«و کلید خزائن غیبت نزد خداست کسی جز خدا برآن آگاه نیست و نیز آنچه در خشکی و دریاست همه را می داند و هیچ برگی از درخت نیفتد مگرآن که او آگاهست وهیچ دانه در زیر تاریکی های زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آن که در کتاب مبین (و قرآن عظیم) مسطور است.»
در این جهت روشن تر است، که همه موجودات و رفتار و کردارشان در علم ازلی الهی ثبت و ضبط است و حضور بالفعل دارد.
و اما حدیث ابن مسعود، صرفا در رابطه با علومی است که وی با آن آشنایی داشته و آن، علوم و معارف دینی است و مقصود از اولین و آخرین، سابقین ولاحقین انبیا و شرایع آنان می باشد، که تمام آن چه درآن ها آمده در قرآن فراهم است.
2-دومین نکته: آن که به کارگیری ابزار علمی برای فهم معانی قرآنی، کاری بس دشوار و ظریف است، زیرا علم حالت ثابت ندارد و با پیشرفت زمان گسترش و دگرگونی پیدا می کند و چه بسا یک نظریه علمی- چه رسد به فرضیه- که روزگاری حالت قطعیت به خود گرفته باشد، روز دیگرهم چون سرابی نقش بر آب، محو و نابود گردد لذا اگر مفاهیم قرآنی را با ابزار ناپایدار علمی تفسیر و توجیه کنیم، به معانی قرآن که حالت ثبات و واقعیتی استوار دارند، تزلزل بخشیده و آن را نااستوار می سازیم خلاصه، گره زدن فرآورده های دانش با قرآن، کار صحیحی به نظر نمی رسد.
آری اگر دانشمندی با ابراز علمی که در اختیار دارد و قطعیت آن برایش روشن است، توانست از برخی ابهامات قرآنی- که در همین اشاره ها نمودار است- پرده بردارد، کاری پسندیده است مشروط بر آن که با کلمه «شاید» نظرخود را آغاز کند و بگوید: شاید– یا به احتمال قوی– مقصود آیه چنین باشد، تا اگردرآن نظریه علمی تحولی ایجاد گردد، به قرآن صدمه ای وارد نشود، صرفاً گفته شود که تفسیر او اشتباه بوده است.
3-نکته سوم: آیا تحدی- که نمایانگراعجاز قرآن است- جنبه علمی قرآن را نیز شامل می شود؟
بدین معنا که قرآن آن گاه که تحدی نموده و هم آورد طلبیده، آیا به این گونه اشارات علمی نیزنظر داشته است؟
یا آن که براثرپیشرفت علم و پی بردن به برخی از اسرارعلمی که قرآن به آن ها اشارتی دارد، گوشه ای از اعجاز این کتاب آسمانی روشن شده است به عبارتی دیگر پس ازآن که دانشمندان با ابزار علمی که تاکنون حالت ابهام داشته، پرده بردارند و در نتیجه به گوشه ای ازاحاطه صاحب سخن(پروردگار) پی ببرند ودریابند که چنین سخنی یا اشارتی درآن روزگار، جز از پروردگارجهان امکان صدور نداشته و بدین جهت مسأله اعجاز علمی قرآن مطرح گردیده است!.
برخی برهمین عقیده اند، که این گونه اشارات علمی دلیل اعجاز می تواند باشد ولی تحدی به آن صورت نگرفته است، چون روی سخن درآیات تحدی با کسانی است که هرگز با این گونه علوم آشنایی نداشته اند براین مبنا قرآن در جهت علمی همانند دیگر کتب آسمانی است، که صورت تحدی به خود نگرفته اند، گرچه اشارات علمی دلیل اعجازمی توانند باشند.
ولی این طرز تفکرازآن جا نشأت گرفته که گمان برده اند روی سخن درآیات تحدی تنها با عرب معاصر نزول قرآن بوده است،در حالی که قرآن مرحله به مرحله از محدوده زمانی عصرخویش فراتررفته ودامنه تحدی را گسترش داده است، نه تنها عرب بلکه تمامی بشریت را برای ابدیت به هم آوردی فرا خوانده است.
یکی ازآیات تحدی که در سوره بقره است و پس ازظهورو گسترش اسلام در مدینه نازل گشته، تمامی مردم را مورد خطاب قرار داده است، پس ازخطاب:
یا أَیهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (بقره/21)
«ای مردم خدایی را پرستید که آفریننده ی شماست و آنان که پیش از شما بودند، باشد که(به طاعت و معرفت او) پارسا و منزه شود.»
با فاصله یک آیه می فرماید:
وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ (بقره/23)
«و اگرشما را شکی است در قرآنی که ما بر محمد(ص) بنده ی خود فرستادیم پس بیاورید یک سوره به مثل آن و بخوانید گواهان خود را(و از بزرگان و فصحا هر که را کمک خواهید) به جز خدا اگر راست می گویید(که این کلام مخلوق است نه وحی خدا).»
همه مردم مخاطب قرار گرفته اند، تا چنان چه تردیدی در رابطه با صحت وحی قرآنی در دل هایشان راه یافته، آزمایش کنند آیا می توانند حتی یک سوره همانند قرآن بیاورند؟
هرگزنتوانسته و نخواهند توانست.
آیه:
قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ یأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا یأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا (اسرا/88)
«بگو ای پیغمبرکه اگر جن وانس متفق شوند مع مانند این قرآن کتابی بیاورند هرگز نتوانند هرچند همه پشتیبان یک دیگر باشند.»
آب پاکی را بر دست همه ریخته، تمامی انس وجن را به نحو جمعی- که عموم افرادی و زمانی هر دو را شامل می شود- مورد تحدی قرار داده است و اعلام کرده که اگر همه انسان ها و پریان پشت در پشت هم بکوشند تا هم چون قرآنی بیاورند نخواهند توانست.
اکنون می پرسیم که این گونه گسترش در دامنه تحدی- که همه انسانها را درهمه سطوح و در طول زمان شامل گردیده است- آیا نمی تواند دلیل آن باشد که همه جوانب اعجاز قرآنی، هرکدام به فراخور حال مخاطب خاص خود، مورد تحدی قرار گرفته باشند؟
به سادگی نمی توان ازکناراین احتمال گذشت یا آن را نادیده گرفت!
قرآن گنجینه ای است سرشار از مسائل و مفاهیم گوناگون که ازقدیم الایام توجه بسیاری از اندیشمندان و صاحب نظران را به خود جلب کرده است. درباره اعجاب و اعجاز این کتاب مقدس گفتنی های بسیاری گفته اند و در مورد قدرت خارق العاده قرآن همین نکته بس که چگونه اعراب بادیه نشین دوره جاهلیت را به ملتی بدل کرد که صلای ایمان و وحدت و تمدن در جهان در دادند.
20 درصد آیات قرآن به مباحث مختلف علمی اختصاص دارد
براساس گزارش عرب آنلاین در قرآن کریم ضمن توجه ویژه به رابطه علم و دین، این دو راه های دستیابی به حق معرفی شده اند، درقرآن کریم چنان به علم توجه شده که20 در صد آیات آن مربوط به تمام علوم موجود درجهان است.
به گزارش خبرنگار گروه دین و اندیشه”مهر”براساس گزارش سایت عرب آنلاین در قرآن کریم اخباری معنی بر اعجاز علمی قرآن وجود دارد که گذشت زمان پرده از ابهامات آن بر داشته است.
در زمان پیامبراکرم نه دلیل عدم فهم این اخبار قادربه درک آن نبودند و اینک با گذشت زمان حقایق علمی موجود در قرآن قابل بحث و بررسی است.
یکی ازحقایق علمی موجود در قرآن که امروزه قابل فهم است، وجود و نفس انسان است.
این کتاب آسمانی با توجه به معانی وحی و آیات قرآن بر معجزه و علمی بودن قرآن تأکید دارد.
بسیاری ازآیات به نفس انسان اشاره می کند که اگر خود خواهان تغییر و بهبود زندگی اجتماعی و دینی باشند به آن ها داده خواهد شد. در این کتاب و درآیات سوره نمل آیه 92 یا سوره فصلت آیه 53 آمده است.
وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِینَ (نمل/92)
«و نیز مأمورم که قرآن را به حکم وظیفه رسالت تلاوت کنم پس هرکس هدایت یافت به نفع خود هدایت یافته و هرکس گمراه شد به زیان اوست و بگو که من جزآن که از پیامبرانی هستم که برای ترسانیدن خلق آمده ام وظیفه ی دیگرندارم.»
وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنْذِرِینَ (فصلت/53)
«ما آیات قدرت و حکمت خود را در آفاق جهان و نفوس بندگان کاملاًهویدا و روشن می گردانیم تا ظاهرو آشکار شود که (خدا و قیامت و رسالتش هم) برحق است آیا ای رسول (همین حقیقت که) خدا برهمه موجودات عالم پیدا و گواه است کفایت از برهان نمی کند.»
… إِنَّ اللَّهَ لَا یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یغَیرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ… (رعد/11)
«خدا قومی را تغییر نمی دهد، مگرآن که نفسشان تغییر کند.»
در این کتاب آسمانی به رابطه علم و دین توجه زیادی شده است به طوری که این رابطه را دوستانه بیان می کند و وسعت دید قرآن را نشان می دهد. درقرآن آمده است دین و علم مقصدی واحد دارند و معرفت و مکارم اخلاقی را در برمی گیرند.
در عصر حاضر که هر چیزی به ضرر و هلاکت بشراست، اشاعه سخن یا تصویر یا خبری که درقرآن آمده است در رهایی انسان و نجات او بسیار تأثیر گذاری خواهد بود و عقل سلیم آن را قبول می کند و نفس پاک و طاهرازآن بهره می برد.
علم و دین راه های دستیابی به حق هستند و اگر چه اساتیدی با آن اختلاف نظر دارند و یا گاهی با آن به مخالفت برخاسته اند، اما همکاری و تعاون این دو مقوله به منظور بالا بردن سطح علمی و اخلاقی انسان و هم چنین رساندن انسان به بالاترین مرتبه تقوی بسیار لازم و ضروری به نظر می رسد.
از مسائل مهمی که در قرآن بسیار برآن تأکید شده است “غلو” است. در گذشته زیاده روی و غلو در دین بسیار وجود داشت و عاقبت کسانی که به این امر اقدام می کردند را نابودی و هلاکت برشمرد. در حدیثی پیامبراکرم(ص) می گوید:” از غلو در دین برحذر باشید، کسانی که قبل از شما به این امراقدام کردند، هلاک شدند.”
به گزارش مهر محققان و پژوهشگران قرآن بحث های قرآن را به صورت علمی، دقیق و عمیق بررسی کردند و آماری نسبی از بحث های علمی که در قرآن وجود داشت، گرفتند تا جایی که این تحقیقات تمامی علوم موجود در جهان را در بر می گیرد.
در این کتاب آسمانی20 درصد آیات مربوط به مباحث علمی است که مجموعاً1200 آیه در آن مورد بررسی قرار می گیرد : علوم پزشکی 416 آیه، فیزیک138 آیه، نجوم و ستاره شناسی105 آیه، جغرافیا 98 آیه، کشاورزی 89آیه، ریاضیات 79 آیه، زمین شناسی 69 آیه، علوم دریایی و رودخانه ای 35 آیه، وسایل نقلیه 28 آیه، اصل انسان و بقیه مخلوقات 27 آیه، هندسه 12 آیه،شیمی 12 آیه، زبان حیوانات 8 آیه و بیش از 20 آیه که همه علوم مذکور را در بر می گیرد و حدود 170 آیه به موضوعات علمی فراوانی اشاره می کند که درآن دو علم یا بیش تر ذکر شده است. مانند دو آیه که در ذیل آمده است.
إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا ینْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِنْ کُلِّ دَابَّهٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَینَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ (بقره/164)
«محققاً درخلقت آسمان ها و زمین و رفت و آمد شب و روز و کشتی ها که به روی آب برای انتفاع خلق به حرکتند و آب بارانی را که خدا ازبالا فروفرستاد تا به آن آب زمین را بعد از مردن(و نابود شدن گیاه آن) زنده کرد و سبزو خرم گردانید و در پراکندن انواع حیوانات در زمین و در وزیدن بادها به هر طرف و در خلقت ابر که فیمابین زمین و آسمان مسخر است در همه این امور ادله ای واضح بر علم و قدرت آفریننده است برای عاقلان»
یا أَیهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَهٍ مُخَلَّقَهٍ وَغَیرِمُخَلَّقَهٍ لِنُبَینَ لَکُمْ وَنُقِرُّ فِی الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَمِنْکُمْ مَنْ یتَوَفَّى وَمِنْکُمْ مَنْ یرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیلَا یعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَهً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَیهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ (حج/5)
«ای مردم اگر شما در روز قیامت و قدرت خدا بر بعث مردگان شک و ریبی دارید (برای رفع شک خود بدین دلیل توجه کنید و) بدانید که ما شما را نخست ازخاک آفریدیم آنگاه از آب نطفه، آنگاه از خون بسته آنگاه از پاره ی گوشت تمام و ناتمام دراین انتقال و تحولات قدرت خود را بر شما آشکار سازیم و از نطفه ها آنچه را مشیت ما تعلق گیرد در رحم ها قرار دهیم تا به وقتی معین طفلی(چون گوهر) از(صدف) رحم بیرون آریم تا زیست کرده و به حد بلوغ و کمال برسد و برخی از شما در این بین بمیرد و برخی به سن پیری و دوران ضعف و ناتوانی رسد تا آن جا که پس از دانش و هوش خرف شود و هیچ فهم نکند(دلیل دیگر از ادله ی قدرت خدا بر معاد آن که) زمین را بنگری وقتی خشک بی گیاه باشد آنگاه باران برآن فروباریم تا سبز و خرم شود و نمو کند و ازهر نوع گیاه زیبا برویاند.»
در قرآن حدود 70 آیه وجود دارد که به فراگیری علم و دانش و هم چنین تشویق دانشمندان می پردازد. به طور مثال آیات یک تا 5 سوره علق به آموزش و خواندن تشویق می کند.
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ* خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ* اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ* الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ*عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ یعْلَمْ (علق/1-5)
«قرآن را به نام پروردگارت که خدای آفریننده است قرائت کن- آن که آدمی را از خون بسته بیافرید- بخوان و پروردگارت کریم تراست- آن خدایی که بشر را علم نوشتن به قلم آموخت- و به او آنچه را که نمی دانست تعلیم داد.»
این محققان بررسی کرده اند که به منظور تحکیم و همبستگی ایمان به خدا رابطه علم و ایمان آیات بسیاری است که از میان 92درصد آیات، ایمان به خدا 740 آیه، ایمان به روز قیامت 120 آیه، ایمان به ملائکه 42 آیه، ایمان به کتاب های آسمانی 53 آیه، ایمان به پیامبران و انبیاء 100 آیه و ایمان به قضا و قدرالهی 30 آیه است. معجزه بودن قرآن به منظور نشان دادن برهان علمی موجود در قرآن به طور کامل در این کتاب آسمانی آورده شده است.
منبع: فیض آبادی، حمیده/ پناهی، حسین، نجوم در قرآن، تهران: فیض دانش، چاپ دوازدهم، (1389).