انسان کمال طلب است. کمال طلب بودن به این معناست که دوست دارد در همهچیز، بهترینها را داشته باشد. بهترین خانه، بهترین همسر، بهترین شغل، بهترین موقعیت اجتماعی، بهترین فرزند، بهترین همسایه، بهترین موبایل، بهترین پدر و مادر، بهترین دوست، بهترین ماشین، بهترین تفریح و…
البته انسانها در کمال طلبی خود، تفاوتهای بسیار زیادی با یکدیگر دارند که به دلیل تفاوت ارزشگذاریِ آنها روی خواستههایشان است. مثلاً برخی ارزشِ داشتنِ یک موبایل را بیشتر از حفظِ آبرو میدانند و حاضر میشوند با گدایی و تکدیگری پول جمع کنند برای برآورده کردن حس کمال طلبیشان در داشتن بهترین موبایل. برای برخی دیگر داشتنِ بهترین شغل از همهچیز مهمتر است و در این راه، بهراحتی زیرآب دوستان و اطرافیانشان را میزنند و حتی پول خرج میکنند برای رسیدن به کمال در شغل. بعضیها فقط به تفریحشان اهمیت میدهند و حاضرند برای خوشگذرانی، قید پدر و مادر و همسر و فرزند و شغل و موقعیت اجتماعیشان را بزنند ولی حسِ کمال طلبیشان در داشتن بهترین تفریح، برآورده شود؛ و همینطور است حکایت کسانی که دزدی میکنند برای پولدار شدن و پول خرج میکنند برای داشتن بهترین همسر و از خوشیِ همسرشان میزنند برای داشتن بهترین سِمت و مقام و…
اما انسانهایی هستند که اینگونه مسائل ظاهری، حسِ کمال طلبیشان را برآورده نمیکند. همسر و فرزند و خانه و ماشین و موبایل و شغل را مهم میدانند؛ ولی نه بهعنوان اولویت اول. کمال طلبیشان، رسیدن به بهترین و کاملترین دین و آیین است و برای برآورده کردنِ این حس، حاضرند هر تلاشی که لازم است انجام دهند و از هر آنچه مانعش میشود، گذر کنند.
اما کدام دین و آیین است که تمامی مصلحتها را در نظر گرفته باشد و برای تمامی امور زندگی چه مسائل مهم و چه مسائل معمولی، دستورالعمل و راهکار ارائه داده باشد و در کنار زندگی فردی و خانوادگی، به امور جامعه و حکومت نیز توجه داشته باشد؟
حضرت فاطمه زهرا (س) در خطبهٔ فدکیهٔ خود، حکمتِ آموزههایی را میگوید که مربوط به کاملترین و بهترین دین است و برای تمامی ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی زندگی انسانها دستورات دقیقی دارد. حکمتهای ارزشمندی که اگر کسی به آنها دقت کند، متوجه تفاوت دین اسلام با باقی ادیان دروغین که هدفشان چیزی جز کسب منافع مادی و یا سیاسی توسط گروه خاصی نیست، خواهد شد.
خطبه فدکیه:
وَ الصَّبْرَ مَعُونَهً عَلَى اسْتِیجَابِ الْأَجْرِ وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَهً لِلْعَامَّهِ وَ بِرَّ الْوَالِدَیْنِ وِقَایَهً مِنَ السُّخْطِ وَ صِلَهَ الْأَرْحَامِ مَنْسَأَهً فِی الْعُمُرِ وَ مَنْمَاهً لِلْعَدَدِ وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ وَ الْوَفَاءَ بِالنَّذْرِ تَعْرِیضاً لِلْمَغْفِرَهِ وَ تَوْفِیَهَ الْمَکَایِیلِ وَ الْمَوَازِینِ تَغْیِیراً لِلْبَخْسِ؛[1]
و صبر را برای کمک در به دست آوردن پاداش؛ و امربهمعروف را برای مصلحت جامعه؛ و نیکی به پدر و مادر را برای رهایی از غضب الهی؛ و صلهٔ ارحام را برای طولانی شدن عمر و افزایش جمعیت؛ و قصاص را وسیلهٔ حفظ حرمت خونها؛ و وفای به نذر را برای در معرض مغفرت الهی قرار گرفتن؛ و دقت در کیل و وزن را برای رفع کمفروشی مقرر فرمود.
پینوشت:
[1] طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج 1، ص: 99.