گفتگو
اولین نکته اینست که قرآن کریم، موعود آخرالزمان را به عنوان یک نتیجه قطعى و یقینى معرفى مى کند. در آیه شریفه «و نرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم وارثین » (1) و همچنین و آیه دیگر از سوره نور، ملاحظه مى کنید که از این موضوع به عنوان یک اراده الهى با کمال قاطعیت و حتمیت یاد شده است و یا در آیه شریفه «وعدالله الذین امنوامنکم و عملوالصالحات لیستخلفنهم فى الارض کمااستخلف الذین من قبلهم…»، (2) از آن به عنوان یک وعده الهى ذکر شده است و این یکى از ویژگیهاى خاص قرآن کریم است. در واقع، آیات فوق، رابطه بین «موعود آخرالزمان » و «بینش توحیدى » را بیان مى کند و بر حتمیت و قطعیت آن تاکید دارد.
نکته دوم در این باره آنست که، قرآن کریم، ظهور آن منجى موعود را با آرزوها و فطرت حق طلبانه و عدالتخواهانه بشر پیوند زده است. بدان معنى که با توجه به استضعاف بشر، وعده خداوند، حاکمیت دادن صالحان و مستضعفان بر پهنه زمین است.
در طول تاریخ، انسان همیشه در آرزوى تحقق یک حکومت صالح و دور از ظلم و بى عدالتى بوده است. قرآن حکیم در معرفى حکومت حضرت مهدى ،علیه السلام، و موعود آخرالزمان، روى این خواست فطرى انسان انگشت گذاشته است. باید توجه داشت که همه قیامهایى که علیه ستمکاران صورت گرفته، بر اساس همین خواست فطرى بشر بوده است اما، متاسفانه این تمنا تحقق نیافته است.
در آیات قرآن اشاره شده که مهدى موعود، کسى است که بر مستضعفین منت مى نهد و آنها را نجات مى بخشد و پیشواى جامعه بشرى قرار مى دهد.
در آیه، «و لقد کتبنا فى الزبور من بعدالذکر ان الارض یرثها عبادى الصالحون » (3) پایان سعادتمندانه حیات انسان، همراه با حاکمیت صالحان بر کره زمین است
موعود: آیا قرآن این امر را مختص مسلمین اعلام مى کند؟
محمدى عراقى: خیر، قرآن بر این نکته تاکید مى ورزد که اعتقاد به موعود آخرالزمان، تنها به شیعیان و مسلمانان اختصاص ندارد. بلکه، تمام پیامبران گذشته، بشارت فرارسیدنش را داده اند. چنانکه در آیه شریفه، «و لقد کتبنا فى الزبور… » ذکر شده است.
چنانکه مى دانید، زبور کتاب دینى حضرت داوود ،علیه السلام، است. قرآن ما را آگاه مى سازد که در زبور، وعده فرارسیدن موعود داده شده است و این خود یکى از نکات ظریف و تبلیغى قرآن است.
نکته دیگر اینکه، اصولا قرآن با آوردن تمثیلهایى از امم گذشته، سنت اصلاح گرایى و تغییر و تحول را یک «سنت الهى » و «قانون آسمانى » معرفى مى کند و از امم پیشین نیز در این باره مثال مى آورد.در همان سوره مبارک نور، آیه 55، قرآن مجید براى آنکه، حالت استبعادى و بعید دانستن ظهور موعود را از ذهن انسان دور کند، مى فرماید: «کمااستخلف الذین من قبلهم…» یعنى این وعده الهى، یک سنت است، چنانکه قبلا هم بوده. مثلا در امت موسى ،علیه السلام، هم بوده و این خداوند است که جایگزینى حکومتى و نظامى به جاى حکومتى دیگر را وعده داده است. لذا، آن خداوندى که مدبر انسان و جهان است، قادر است روزى وعده ظهور موعود و منجى آخرالزمان را محقق سازد.
موعود: صرف نظر از بیانات کلى، آیا به صورت واضح تر و مشخص تر قرآن به امر ظهور موعود اشاره دارد؟
محمدى عراقى: بله، در قرآن، اشارات بسیارى آمده که ائمه معصومین ، علیهم السلام، در روایات خود، آن اشارات را صریحا مرتبط با موضوع موعود آخرالزمان دانسته اند.
موعود: لطفا نمونه هایى را ذکر بفرمایید.
محمدى عراقى: خداوند با بیانى تمثیلى به این موضوع اشاره دارد و قرآن مى فرماید:
«ان عده الشهور عندالله اثناعشر شهرا» (4)
خداوند در این آیه اشاره به ماههاى دوازده گانه دارد، و بیان مى کند که نزد خداوند تعداد ماهها دوازده تا است. روایات این آیه را تفسیر نموده اند و منظور از ماههاى دوازده گانه را وجود و حضور دوازده امام در میان انسانها دانسته اند که طبق همان روایات، آخرین آنها، حضرت مهدى، علیه السلام، است.
بعضى از علماى گذشته، درباره آیاتى که مرتبط با موضوع موعود آخرالزمان است کتب مفصلى نوشته اند. ذکر آیات مرتبط با این موضوع بحث مفصلى مى طلبد که ما را از موضوع این گفتگو دور مى سازد.نکته دیگرى که قرآن بدان متذکر است، آنست که منجى و موعود، به مثابه مشعل امید در جامعه و قلب انسانها معرفى شده است. چنانکه ایشان را به عنوان «بقیه الله » (5) معرفى مى نماید.این مطلب خود نکته ظریف و روانى در امر تبلیغ و تعلیم و تربیت است ، چون انسان به امید دلبسته است و با امید زنده است و سخت ترین بحران براى انسان آنست که به ورطه یاس و ناامیدى بیفتد. از همین رو، قرآن، نقطه روشن و امیدبخش را در دل انسان، موعود آخرالزمان معرفى مى کند.
موعود: اجازه بدهید بپرسیم اصولا انسان چه وقت و یا به چه دلیل به ورطه پوچى و یاس مى افتد؟
محمدى عراقى: از قرآن چنین استنباط مى شود که، انسان موجودى است که همواره مى خواهد رابطه اى با جهان بى نهایت و ماوراءالطبیعه داشته باشد و این ارتباط نیازمند وسیله و اسبابى است تا امکان این ارتباط را فراهم مى سازد. این ارتباط به دلیل ضعف و ناتوانى انسان معمولى، از طریق امامت و ولایت ممکن مى شود. چنانچه انسان، احساس کند که هیچ رابطه اى با آن عالم ماورایى ندارد و یا معلق مانده، دچار پوچى مى شود و احساس مى کند به بن بست رسیده است. این نیز از همان شعله هاى درونى انسان است و از نشانه هاى وجود فطرت الهى در کالبد آدمى بهمان سان که در عصر کنونى، در قرنى که ظاهرا متمدن ترین مردمان زندگى مى کنند، این بیمارى به جان انسان افتاده است که آدمیان احساس مى کنند با ابدیت ارتباط ندارند.
این نکته، یکى از وجوه مهم تبلیغى قرآن است. امامت، تجلى عینى ارتباط انسان با خداست، ارتباط انسان با ماوراءالطبیعه .
موعود: ویژگیهاى تبلیغى اهل بیت ، علیهم السلام، دراین باره چگونه است؟
محمدى عراقى: روایات اسلامى و احادیث اهل بیت ،علیهم السلام، درباره موعود آخرالزمان بسیارند، اما یکى از مهمترین ویژگیهاى این روایات تکیه بر موضوع «عدالت » است. چه، روایاتى که از پیامبر اکرم ، صلى الله علیه وآله، در این باره رسیده همه ، مورد تاکید اکثر فرق شیعه و سنى است. شاید معروفترین آنها، حدیث معروف عدل است که مى فرمایند:
«یملاالله به الارض عدلا قسطا کما ملئت جورا و ظلما»
خداوند زمین را از قسط و عدل پر مى سازد پس از آنکه از ظلم و جور پر شده باشد. (6)
اگر توجه کنیم درمى یابیم که همین موضوع «عدل » هم که در روایات ائمه بر آن تکیه کرده اند، بر اساس نوعى آرمانخواهى است و متکى بر بینش عدالتخواهانه بشر است.انسان به طور طبیعى از ظلم و ستم بیزار و جوینده عدالت است. بنابراین، همیشه در انتظار روزى به سرمى برد که عدالت حقیقى برقرار شود. موعود آخرالزمان، به عنوان تجسم این آرزوى بشر، معرفى شده است. به این معنى که روزى فرا مى رسد که تمام ستمهاى تاریخى، تبعیضها و ظلمها پایان مى پذیرد و عدالت به دست مهدى،علیه السلام، برقرار مى شود، آن هم یک عدالت جهانى و فراگیر و نه محدود و منطقه اى.یکى دیگر از وجوه بیانات اهل بیت در این باره، برانگیختن «احساس شوق و اشتیاق » انسان است براى آنکه منتظر باشد.
به حدیث معروفى که از منابع معتبر ذکر شده اشاره مى کنم; نبى اکرم، صلى الله علیه وآله، فرمودند:
«افضل اعمال امتى انتظارالفرج »
بالاترین عبادت امت من انتظار فرج است. (7)
این حدیث معتبر به عبارتى یک نوع تربیت عملى است براى ما که همواره حالت اشتیاق و انتظار داشته باشیم. چنین انسانى هیچ گاه و هیچ زمانى حتى اگر در سخت ترین شراط تاریخى باشد ، احساس ناامیدى نمى کند و همیشه نورامید در دلش روشن است و این اشتیاق و انتظار ، او را در برابر شرایط دشوار مقاوم مى کند.
نکته سومى که در بیانات اهل بیت، علیهم السلام، درباره حضرت مهدى، علیه السلام، مشاهده مى شود، توجه به موضوع «آمادگى براى ظهور» است و احساس حضورى دائمى و واقعى در نسبت با امام عصر، علیه السلام، زیرا ایشان به عنوان یک انسان الهى ، همواره ناظر و شاهد اعمال ما هستند و همه افعال ما ، در مقابل چشم ایشان حاضر است.باید توجه داشت که این حضور و نظارت حضرت، ریشه قرآنى نیز دارد. نکته مهمى که در مبحث مربوط به ویژگى امام قابل بحث است و ضمنا مطابق با باور ما، منطبق با آیات سوره مبارک قدر نیز هست این است که ، در شب قدر همه آنچه را که انسان انجام مى دهد و نامه اعمالش به حضور امام زمان ، علیه السلام، تقدیم مى شود. در روایات دیگر هم به این نکته توجه شده که انسان مؤمن به امامت و ولایت ، همواره باید، حضور دائمى ایشان را احساس کند و بداند که هر اندازه که این احساس حضور بیشتر باشد، تاثیر آن هم در زندگیش بیشتر مى شود.
موعود: در تبلیغ موضوع مهدویت و انتظار، چه نکاتى را مى بایست مورد توجه قرار داد؟
محمدى عراقى: در این باره هم هیچ راهنمایى بهتر از روایات و آیات نیستند. بى گمان باید دید که پیامبر اکرم ، صلى الله و علیه و آله، و ائمه اطهار ، علیهم السلام، چگونه آن حضرت را معرفى نموده اند.
یکى از مسائل مهم ، در معرفى امام عصر، علیه السلام ، معرفى ایشان به عنوان شخصیتى فراگیر است به گونه اى که فراتر از هر مذهب و ملیتى براى مردم کل جهان مطرح هستند و قیامشان جهانى است.قرآن ایشان را به عنوان منجى و ذخیره الهى همه انسانهاى مستضعف در سرتاسر جهان معرفى مى کند.
خداوند تنها بر مؤمنین ، مسلمین و یا شیعیان منت نگذاشته است بلکه مى فرماید:
«و نرید ان نمن على الذین استضعفوا…» همچنین در آیات و روایات، همه پیامبران الهى به عنوان بشارت دهنده ظهور حضرت معرفى شده اند چنانکه در منابع فرهنگى همه ملتهاى منتشر در جهان نشانه هاى موعود آخرالزمان و اعتقاد به منجى و مصلح جهانى دیده مى شود.
اما تفاوت مهمى که بین اعتقاد ویژه مکتب تشیع و سایر فرق و مذاهب وجود دارد آن است که، تمام ویژگیهاى شخصى آن حضرت به همراه نام پدر، مادر، زمان تولد و ….ذکر شده است . همین نوع معرفى، مانع سوءاستفاده مى شود. از همین رو، ما هم ناگزیر، مى بایست در معرفى چهره نورانى امام زمان، علیه السلام، از همان سیره نبى اکرم ، صلى الله و علیه و آله، و ائمه معصومین ،علیهم السلام، تبعیت کنیم. ضمن اینکه، باید از بروز هر نوع خرافه و انحراف هم جلوگیرى کنیم. متاسفانه اینکه گاهى در جامعه مسایل نادرستى درباره ارتباط با آن حضرت مطرح مى شود که ممکن است با شان و ساحت مقدس امام زمان ناسازگار باشد، پس باید بشدت مراقبت کرد و از طرح این مباحث پرهیز داشت.
نکته دیگرى که به نظر مى رسد قابل توجه باشد، بهره گیرى از ادعیه است.ادعیه اى که درباره امام زمان ، علیه السلام، وارد شده بسیار سازنده است. شاید رایج ترین آنها همان «دعاى ندبه » باشد که به صورت سنتى رایج در روزهاى جمعه خوانده مى شود. زیارتهاى بسیارى درباره حضرت وارد شده که سازنده است که باید از این متون دست نخورده و ادعیه و زیارت استفاده کرد.ابزارهاى هنرى نیز در کار تبلیغ نقش مهم و مؤثرى دارند، به تصویر کشیدن چهره سرخورده بشر امروز که على رغم همه پیشرفتهاى ظاهرى در امر اقتصاد و تکنولوژى، دچار بحرانهاى روحى و روانى شده بروشنى این پیام را منتقل مى سازد که عصر توسعه تکنولوژى و عصر علم و فن آورى، همراه با بحرانهاى روحى و روانى بوده که اعتقاد به مهدویت و موعود آخرالزمان به عنوان نسخه شفابخش مى تواند به همه سؤالهاى پنهان و آشکار انسان امروز جواب دهد و همه دردهاى بى درمان او را درمان کند. این سرگشتگى را به بهترین شکل به وسیله ابزار هنرى مى توان نشان داد و تشنگى و نیاز او را به معنویت و مهدویت مى توان به تصویر کشید. یعنى، تصویرسازى از آینده اى امیدبخش و درخشان در برابر پلیدیها و سیاهیهایى که امروزه این کره خاکى را در خود فرو برده است.
موعود: در این باره چه وظایفى را متوجه سازمانهاى فرهنگى کشور مى دانید؟ و عملکرد آنان را چگونه ارزیابى مى کنید؟
محمدى عراقى: قدیمى ترین مرکز فرهنگى و تربیتى حوزه هاى علمیه اند، اکثر قریب به اتفاق کتابهایى هم که درباره مهدى موعود، علیه السلام، نوشته شده توسط نخبگان و برجستگان همین نوع مراکز و حوزه هاى علمیه شیعه عرضه شده است. بى گمان نیاز به انجام کارهاى بیشتر و آثار متعدد وجود دارد.
پس از حوزه هاى علمیه، دستگاههاى تعلیم و تربیتى رسمى کشورند که نسل نو را مى پرورند. مدارس مى توانند نقش مهمى دراین باره داشته باشند بویژه، مربیان و معلمان مهمترین رسالت را در معرفى درست امام عصر، علیه السلام، به نوجوانان برعهده دارند و بموازات آنها کتابهاى درسى اند. این کتب مؤثرترین وسیله براى پرداختن به این موضوع و انتقال اعتقادى عمیق به همراه امید در روح و جان جوانان و نوجوانان اند.پس از اینها نوبت به سازمانهاى فرهنگى و هنرى مى رسد. مانند رسانه ها و در راس آنها صدا و سیماست که با گستردگى و نفوذى که دارد مى تواند بیشترین نقش را در تبلیغ موضوع مهدویت و ترویج اعتقاد درست به امام عصر ایفا کند.مطبوعات در مرحله بعدى مى توانند رسالت خود را به بهترین وجه انجام دهند. بى گمان اهل منبر، شاعران، نقاشان و سایر هنرمندان و سخنوران مى توانند در حفظ ارتباط و تعمیق و تلطیف این اعتقاد نقش مهمى داشته باشند.
البته، چنانکه اشاره شد، به برکت پیروزى انقلاب اسلامى و بخصوص در دوران دفاع مقدس یکى از مهمترین ارزشهاى معنوى و اخلاقى و اعتقادى که در جامعه زنده و بارور شد; اعتقاد به مهدویت و امام زمان، علیه السلام، و همچنین ارتباط معنوى با ایشان بود. بخصوص در مناجاتها و وصیت نامه هاى رزمندگان، و در حالات عرفانى ویژه اى که در جبهه ها بروز داشت و حتى خاطرات شیرینشان نشانه هاى ارتباط معنوى با حضرت دیده مى شد که مى بایست آنها را حفظ کرد و به عنوان امانت به نسلهاى آینده سپرد.
والسلام
پى نوشتها:
1. سوره قصص (28)، آیه 5.
2. سوره نور (46)، آیه 55.
3. سوره انبیاء (21)، آیه 105.
4. سوره توبه (9)، آیه 36.
5. سوره هود (11)، آیه 86 ، «بقیه الله خیرلکم ان کنتم مؤمنین ».
6.مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج 51، ص 73، ج 18.
7. مجلسى، محمدباقر، همان، ج 52، ص 128، ح 21.