نویسنده:دکتر محمد ربانی
3.جانوران آیات الهی
از دید انسان موحد، اجزای جهان هستی جلوههایی از قدرت، حکمت و جمال الهی هستند. حیوانات مختلف با گستردگی و تنوع اعجابآور، همهی نشانهها و آیات آفرینش الهی هستند و به قول شیخ اجل سعدی شیرین سخن:
به جهان خرم از آنم که جهان خرم ازوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم ازوست
خداوند متعال از انسان میخواهد به این جلوههای آفرینش با چشم بصیرت بنگرد و از صنع به صانع پی ببرد. انسان طالب کمال و جویای حقیقت که حجابهای نفسانی دیدگان، دل او را نابینا نکرده باشد با دیدن آیات الهی به یاد او میافتد و ایمانش قوت و جلا مییابد (9).
در قرآن کریم در آیات متعددی از حیوانات به عنوان آیات الهی نام برده شده است که آنها را می توان به دو دسته تقسیم کرد:
-حیوانات به طور عام به عنوان آیات الهی:
“وَ فِی خَلْقِکُمْ وَ مَا یَبُثُّ مِن دَابَّهًٍْ آیَاتٌ لِّقَوْمٍ یُوقِنُونَ” (آیه 4/ جاثیه).
و در خلقت شما آدمیان و انواع بیشمار حیوانات که روی زمین پراکندهاند، نشانههایی برای اهل یقین آشکار است.
و نیز آیات 164/ بقره، 18 -10/ نحل، 29/ شوری و 67 -66/ نحل.
-ذکر حیوانات به طور خاص:
به عنوان مثال، در آیهی 73/ اعراف ناقه صالح به عنوان آیتی الهی نام برده است “هَذِهِ نَاقَهًُْ اللّهِ لَکُمْ” آیه … و نیزپ آیات 77/ اعراف، 59/ اسراء، 31 -27/ قمر، 14 -11/ شمس و 159 -154/ شعراء
آشنایی با آیات شگفتانگیز جهان خلقت که هر کدام به تنهایی نشان دهندهی عظمت و قدرت آفرینندهی توانای خود هستند، راهی است که هم پژوهشگران بزرگ چون “کپلر” و “انیشتاین” و “نیوتن” را خدا می رساند و هم صحرانشینان تحصیل نکرده را (11).
4.دعوت قرآن به مطالعهی اندیشمندانهی جانوران
مطالعهی اندیشمندانهی جانوران، مورد توجه قرآن کریم بوده است و از انسانهایی که در این مخلوقات تدبر نمیکنند، گلایه شده است:
-”أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِکُونَ” ـ “وَ ذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَ مِنْهَا یَأْکُلُونَ” ـ “وَ لَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَ مَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ”: (73 -71/ یس): آیا ندیدند که برای آنها به دست خود چهار پایان را آفریدیم تا مالک آنها شوند؟ و آن حیوانات را مطیع و رام آنها ساختیم هم بر آنها سوار شوند و هم غذا تناول کنند ـ و در آن حیوانات منافع بسیار و آشامیدنی برای مردم قرار دادیم آیا تشکر این نعمتها را نباید بجا آورند؟
-”أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ” (17/ غاشیه): آیا به شتر نمینگرند که چگونه آفریده شده است؟
-”أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَ یَقْبِضْنَ مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَنُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ بَصِیرٌ” (19/ الملک)
آیا به پرندگان نمینگرند که بالای سرشان پر گشوده و گاه باحرکت و گاه بی حرکت بال پرواز میکند؟ کسی جزء خدای مهربان آنها را در فضا نگاه نمیدارد که او به همه موجودات آگاه است.
-”أَلَمْ یَرَوْاْ إِلَى الطَّیْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِی جَوِّ السَّمَاء مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلاَّ اللّهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ” (79/ نحل):
آیا به مرغان هوا نمینگرند که جو آسمان مسخر آنها است و به جزء خدا کسی نگهبان آنها نیست؟، در این امر برای اهل ایمان نشانههای خدا آشکار است.
در این آیات، مطالعهی اندیشمندانهی چهارپایان، شتر و پرندگان مطرح شده است.
مرحوم علامهی طباطبایی (ره) این حدیث را از پیامبر اکرم (ص) نقل نمودهاند که: “در مخلوقات الهی تفکر کنید و در ذات حق، میاندیشید (16).
تفکر و اندیشه در حالتهای حیوانات و در خلقت آنها، در نحوهی زیست فردی و اجتماعی آنها و … ما را به خدای حکیم علیم رهبری میکند. درک اهمیت تنوع گستردهی جانداران به ویژه در دریاها (4)، ساختار منظم هر یک، طرز زیست آنها و فعالیتهای اجتماعی حیواناتی چون زنبور عسل و موریانه، نقش آنها در چرخهی حیات و … نیازمند اندیشه و تفکر است و این تفکر ما را به خالق هستی رهنمون می سازد.
در قرآن کریم پس از بیان دقیق ساختار و زندگی برخی حیوانات مانند مورچه و ملخ تعابیر جالبی را مطرح میسازند از جمله: “اگر مردم در عظمت قدرت و بزرگی نعمت و بخشش خداوند بزرگ فکر و اندیشه کنند به راه راست بر میگردند و از عذاب سوزان میترسند ولی دلها بیمار و بیناییها معیوب است. آیا به حیوان کوچک نگاه نمیکنند که چگونه خلقت آن را محکم و استوار آفریده و ترکیب آن را استوار گردانیده و برای آن چشم و گوش باز نموده؟ … (نهجالبلاغه ـ خطبهی 227) (14).
انسان با ایمان هنگام کار با حیوانات، با دیدهی بصیرت به مطالعه آنان میپردازد و با گشودن دریچههای جدیدی از علم و معرفت و با تدبر و تعمیق اندیشه، به تقویت باورهای دینی خویش میپردازد.
5.هدفداری جهان و عبث نبودن آفرینش موجودات
با عنایت به دیدگاههای اسلام عزیز، همهی اجزای جهان هستی از شأن و جایگاه خویش برخوردارند و خلقت هیچ موجودی عبث و بیهوده نیست چنانچه در آیات 39 -38 سورهی دخان چنین آمده است:
“وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا لَاعِبِینَ ـ مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ”: ما آسمانها و زمین و آنچه بین آنهاست را بازیچه خلق نکردیم ـ آنها را مگر به حق نیافریدیم اما بیشتر مردم نمیدانند.
در آیات 191 -190 سورهی آلعمران، 85/ حجر و 28 -27/ ص، 44/ اسری و 16 و 18/ روم نیز هدفداری خلقت به خوبی بیان شده است (11).
مرحوم استاد شهید مطهری (ره) با تأکید بر اصل همبستگی و “انداموارگی” اجزای جهان مینویسند: جهان یک واحد تجزیهناپذیر است… ارسطو طرفدار وحدت اندامواری عالم است. در جهان اسلام، همواره این اصل تأیید شده است. “میرفندرسکی”، حکیم و عارف معروف عهد صفوی با زبان شعر چنین می گوید:
حق، جان جهان است و جهان همچو بدن
اصناف ملائک چو قوای این تن
افلاک و عناصر و موالید، اعضاء
توحید همین است و دگرها همه فن
… آنچه منظور ما از این اصل می باشد، این است که جهان یک واحد تجزیهناپذیر است یعنی رابطهی اجزای جهان به این شکل نیست که بتوان فرض کرد که قسمتهایی از آن قابل حذف و قسمتهایی قابل ابقاء باشد. حذف بعضی مستلزم بلکه عین حذف همهی اجزاء است همچنان که ابقای بعضی عین ابقای همه است… (21).
جهان چون چشم و خط و خال و ابروست
که هر چیزش به جای خویش نیکوست
6.شمول قوانین کلی جهان هستی بر جانوران
با نظری دقیق به جهان آفرینش، هماهنگی و وحدت در مجموعهی آن به خوبی مشاهده میگردد چنانچه خداوند متعال در آیهی سوم سورهی ملک می فرماید: “مَّا تَرَى فِی خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِن تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِن فُطُورٍ” یعنی در آفرینش (خدای) رحمان هیچ تفاوتی نمیبینی، به دقت نظر کن آیا هیچ فطور و اختلالی در نظام عالم میبینی؟
مرحوم علامهی طباطبایی (ره) در تفسیر المیزان دربارهی این آیه مینویسند: “منظور از نبودن تفاوت در خلق، این است که تدبیر الهی در سراسر جهان زنجیروار متصل به هم است و موجودات بعضی به بعض دیگر مرتبطند به این معنا که نتایج حاصل از هر موجودی عاید موجود دیگر می شود و در نتیجه، دادنش (به) موجوداتی دیگر، وابسته و نیازمند است… اگر بخواهی یقین کنی که در سراسر خلقت تفاوتی نیست باید با دقت نظر کنی.”
برای ما، این هماهنگی و وحدت در موجودات زنده به ویژه هر چه از نظر تکاملی به انسان نزدیکتر شویم مشهورتر است. در آیهی سی و هشتم از سورهی انعام آمده است: “وَ مَا مِن دَآبَّهًٍْ فِی الأَرْضِ وَ لاَ طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُکُم مَّا فَرَّطْنَا فِی الکِتَابِ مِن شَیْءٍ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِمْ یُحْشَرُونَ” یعنی به هیچ جنبندهای در زمین و پرندهای که با دو بال خود میپرد نیست مگر اینکه آنها نیز همانند شما گروههایی هستند و همه به سوی پروردگار خود محشور خواهند شد، ما در بیان کتاب از چیزی فروگذار نکردیم.”
مرحوم علامهی طباطبایی (ره) در بحث گستردهای در زیرنویس آیهی شریفه مذکور، شباهت اجتماعات حیوانی به انسانی از نظر زیادی و عدد، هدفداری و حتی نوعی از زندگی ارادی و شعوری را مطرح نموده و مینویسند: “تفکر عمیق در اطوار زندگی حیواناتی که ما در بسیاری از شئون حیاتی خود با آنها سر و کار داریم و در نظر گرفتن حالتهای مختلفی که هر نوع از انواع این حیوانات در مسیر زندگی به خود میگیرند ما را به این نکته، واقف میسازند که حیوانات هم مانند انسان دارای آراء و عقاید فردی و اجتماعی هستند…”.
از اندیشه در آیههای قرآن کریم، مجموعهی برخی از قوانین کلی جهان هستی بر حیوانات قابل استنباط است که در زیر مورد اشاره قرار میگیرد:
علم خداوند به همه موجودات
در آیهی 59 سورهی انعام می فرماید: “وَ عِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَ یَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ مَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَهًٍْ إِلاَّ یَعْلَمُهَا وَ لاَ حَبَّهًٍْ فِی ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَ لاَ رَطْبٍ وَ لاَ یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ”. و کلید خزائن غیب نزد خداست کسی جز خدا بر آن آگاه نیست و نیز آنچه در خشکی و دریاست همه را میداند و هیچ برگی از درخت نیفتد مگر آنکه او آگاهست و هیچ دانه در زیر تاریکیهای زمین و هیچ تر و خشکی نیست جزء اینکه در کتاب مبین مسطور است.
هم چنین آیه 6/ سوره هود.
رزاقیت الهی
در آیهی 6 سورهی هود، گستردگی روزیرسانی توسط خداوند به همه موجودات زنده بیان شده است: “وَ مَا مِن دَآبَّهًٍْ فِی الأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ”: هیچ جنبندهای در زمین نیست جز آنکه روزیش بر خداست و خدا قرارگاه (منزل دائمی) و آرامشگاه (جای موقت) او را میداند و همه احوال مخلوقات در دفتر علم ازلی الهی ثبت است”
و نیز آیه 12 سوره شوری.
تنوع موجودات
از اصول مشخص در جهان هستی تنوع موجودات است. در آیات 28 -27 سورهی فاطر، پس از بیان تنوع و رنگانگی جمادات و گیاهان می فرماید: “وَ مِنَ النَّاسِ وَ الدَّوَابِّ وَ الْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ کَذَلِکَ إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ”: و از مردمان و جنبندگان و حیوانات نیز به رنگهای مختلف آفرید ـ از میان بندگان، تنها صاحبان دانش از مشیت الهی برخوردارند؛ همانا خداوند عزیز و آمرزنده گناهان است.
قاعدهی زوجیت
در برخی آیات قرآن کریم، زوج بودن حیوانات (انعام) همانند انسان خاطر نشان شده است. آیهی 11 سورهی شوری چنین است: “فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَ مِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ”: خداوند آفرینندهی آسمانها و زمین، برای شما آدمیان از جنس خودتان زنان را جفت شما قرار داد و نیز چهارپایان را جفت (نر و ماده) آفرید تا به این (تدبیر) شما را زیاد نماید آن خدای یکتا را مثل و مانندی نیست و او شنوا و بیناست.
در آیهی 6 سورهی زمر زوج بودن انسان و چهارپایان و در آیهی 53 سورهی طه زوج بودن گیاهان مطرح شده است.
شمول هدایت الهی
در آیهی 50 سورهی طه از زبان حضرت موسی (ع) آمده است: “قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى”: خدای ما آن کسی است که همهی موجودات عالم را نعمت وجود بخشیده و سپس هدایت کرده است.
در آیهی 68 سورهی نحل، نیز از وحی شدن به زنبور عسل سخن می گوید: به تعبیر یکی از پژوهشگران، زندگی پر اسرار حیوانات نتیجه هدایت تکوینی از سوی خدای متعال است (11).
عذابهای فراگیر
آیهی 61 سورهی نحل چنین است: “وَ لَوْ یُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَکَ عَلَیْهَا مِن دَآبَّهًٍْ وَ لَکِن یُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَهًًْ وَ لاَ یَسْتَقْدِمُونَ”: و اگر خدا از ظلم و ستمگریهای خلق انتقام کشد جهت ظلم آنها، جنبندهای در زمین نخواهد گذاشت لیکن (او در عقوبت تعجیل نمیکند) و از راه لطف تأخیر میافکند تا وقتی معین، پس آنگاه که اجل آنها رسید دیگر یک لحظهی مؤخر و مقدم نخواهد شد”
تسبیح خداوند
در برخی آیات قرآن کریم، سجدهی همهی موجودات در برابر حق مطرح شده است (50 -48/ نحل و 18/ حج) و در برخی، تسبیح حق توسط موجودات بیان شده است (44/ اسراء، 79/ انبیاء، 13/ رعد و 41/ نور). برخی مفسران معتقدند: موجودات مختلف در جهان طبیعت به عنوان موجوداتی ذیشعور و تسبیحگوی هستند. گرچه برخی صاحب نظران، تسبیح عمومی موجودات را تسبیحی تکوینی دانسته و بیرون از دایرهی درک و شعور میپندارند اما حکیمانی چون امام خمینی قدس سره الشریف بر این نظریهاند که جهان و همه ابعاد آن، دارای شعورند و تسبیح موجودات، تسبیح شعوری است و نه تکوینی (10).
مولوی می گوید:
ما سمیعیم و بصیریم و خوشیم
با شما نامحرمان ما خامشیم
برخی محققان، مذاکرهی مورچه و حضرت سلیمان (ع) و نیز هدهد با آن حضرت را از دلایل برخورداری این حیوانات از شعور دانستهاند.
یکی از پژوهشگران مینویسد: با توجه به مفهوم “یسبحلله ما فی السموات و ما فی الارض” تسبیح می گوید خداوند را آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است… انسان وقتی در مدار تسبیح الهی قرار میگیرد که بتواند با همهی آنچه که خدا آفریده و همگی در مدار تسبیح و تکاملند، رابطهای اصولی و بر اساس تسلیم ایجاد کند (3).
حشر حیوانات
در برخی آیات قرآن کریم، حشر حیوانات؛ ذکر شده است (5/ تکویر و 38/ انعام). مرحوم علامهی طباطبایی (ره) در تفسیر آیهی 38 سورهی انعام، ضمن طرح موضوع “حشر حیوانات” و اعلام اینکه آنان همانند انسان، دارای نوعی مؤاخذه و حساب و اجر هستند، مینویسند: “اجتماعات حیوانی هم مانند اجتماعات بشری ماده و استعداد پذیرفتن دین الهی در فطرتشان وجود دارد، همان فطریاتی که در بشر سرچشمه دین الهی است و وی را برای حشر و بازگشت به سوی خدا قابل و مستعد می سازد در حیوانات نیز هست. ایشان سپس مرقوم مینمایند: اینکه خدای تعالی فرمود: “وَ مَا مِن دَآبَّهًٍْ فِی الأَرْضِ وَلاَ طَائِرٍ یَطِیرُ بِجَنَاحَیْهِ إِلاَّ أُمَمٌ أَمْثَالُکُم” دلالت بر این دارد که تأسیس اجتماعاتی که در بین تمامی انواع حیوانات دیده می شود، تنها به منظور رسیدن به نتایج طبیعی و غیر اختیاری مانند تغذیه و نمو تولید مثل که تنها محدود به چهار دیوار زندگی دنیا است نبوده بلکه برای این تأسیس شده که هر نوعی از آن مانند آدمیان به قدر شعور و ارادهای که دارد به سوی هدفهای نوعیهای که دامنهاش تا بیرون از چهار دیوار یعنی عوالم بعد از مرگ هم کشیده شده است رهسپار شده و در نتیجه آماده زندگی دیگری شود که در آن زندگی سعادت و شقاوت وابسته به داشتن شعور و اراده است… ایشان در ادامه با بیان دلایلی اظهار میدارند که “در نفوس حیوانات هم، حقیقتی به نام اختیار و استعداد حکم کردن به سزاوار و غیر سزاوار هست”
منبع؛
مجموعه مقالات همایش ملی قرآن و علوم طبیعی، تهیه و تنظیم دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، زیر نظر بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه، تهران، موسسه انتشاراتی بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه و انتشارات سخن گستر، چاپ یکم ـ زمستان 1385.