رسانه و اثرگذاری زیاد آن بر نهاد خانواده
چکیده:
رسانه ها در دوران کنونی، بخش مهمی از زندگی انسان را تشکیل می دهد به طوری که اگر در خانواده برنامه مناسبی برای تعامل با رسانه های نداشته باشیم، خانواده نقش خود را از دست داده و فرزندان از رسانه های اثر خواهند پذیرفت.
تهیه و فرآوری: جواد دلاوری
مقدمه
رسانهها در دوران کنونی، بخشی جداییناپذیر از زندگی مردم شدهاند. مردم در طول شبانه روز از محتواهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و آموزشی و سرگرمی رسانهها استفاده میکنند.
نسل کنونی جامعه از ابتدای حیاتش با رسانهها بزرگ میشود و در دنیای اطلاعاتی و ارتباطی امروز، این نسل، بخش عظیم فرهنگ، ارزشها و هنجارهای اجتماعی را از رسانهها دریافت میکند. به عبارتی، در دوران معاصر که به «عصر ارتباطات» و «جامعه اطلاعاتی» معروف است، بخش عظیمی از جامعهپذیری فرزندان از طریق رسانهها انجام میشود. و نفوذ و تأثیر رسانه نیز تا جایی است که برخی نظریهپردازان ارتباطی بر این باورند رسانهها اولویت ذهنی و حتی رفتاری ما را تعیین میکنند اگر چگونه فکر کردن را به ما یاد ندهند، به ما میآموزند که به چه چیزی فکر کنیم از این رو در ادامه نگاهی به اثرگذاری رسانه بر نهاد خانوده خواهیم افکند. (نقش رسانه ها در تغییرارزشها و هنجارهای خانواده، فاطمه ملک پور)
رسانه چیست؟
به وسایل انتقال پیامها از فرستنده یا فرستندگان به مخاطب یا مخاطبان رسانه گفته میشود که شامل روزنامه، کتاب، رادیو، تلویزیون، ماهواره، تکنولوژیهای نوین ارتباطات و اطلاعات و اینترنت خواهد بود. ویژگیهای این وسایل عبارتند از: پیامگیران ناآشنا، سرعت عمل زیاد و تکثیر پیام. (دادگران،1384: 6) امروزه رسانه، تعریف گستردهای پیدا کرده است؛ چون رسانه مانند گذشته فقط به تلویزیون، رادیو، روزنامه، مجله و کتاب منحصر نیست. امروزه رسانههای گروهی به سبب انبوه و فراوان بودنشان به رسانههای فردی تبدیل شده اند و به صورت جبهه عظیم فرهنگی درآمدهاند.
تعریف خانواده:
به صورت خلاصه و در تعریفی خانواده هستهای مبتنی بر رابطه نسبی یا سببی میان اعضای خانواده است. (شهلا اعزازی، جامعهشناسی خانواده، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، 1376، ص 10.)
در زمینه نقش رسانهها در دگرگونی ارزشهای فردی و اجتماعی جوامع مخصوصا خانواده، به یکی از پارادایمهای مسلط در حوزه ارتباطات و توسعه در دهههای 60 تا 70 میلادی میتوان اشاره کرد که بر نقش رسانهها به عنوان موتور دگرگونی و تغییر ارزشهای جوامع سنتی و ورود به جامعه مدرن تأکید میشود.
بر اساس این نظریه، رسانه به انتشار یا اشاعه نظام ارزشی کمک میکند که خواهان نوآوری، تحرک، موفقیت و مصرف است. دانیل لرنر، جامعهشناس امریکایی و از معتقدان این رویکرد به نقش رسانهها در تغییر ارزشهای سنتی در جوامع و جایگزین شدن ارزشهای مدرن اشاره کرده است. وی در کتاب گذر از جامعه سنتی؛ نوسازی خاورمیانه، معتقد است رسانه میتواند به فروپاشی سنتگرایی، که معضلی برای نوسازی محسوب میشود کمک کند.
این کار با بالا رفتن انتظارات و توقعها، باز شدن افقها، توانا شدن مردم به تخیل ورزیدن و درخواست جایگزینی شرایط زندگی بهتر برای خود و خانواده عملی میشود. (مک کوئیل،1382: 144)
مارتین سگالین در کتاب جامعهشناسی تاریخی خانواده تأکید میکند. امروزه در کنار تفکیک جغرافیایی حوزههای کار و سکونت، ناپدید شدن پدیده همسایگی، وجود مادران شاغل و متخصصان مسئول مراقبت از اطفال و تأثیر تلویزیون، از جمله عواملی هستند که بین دنیای کودکان و بزرگسالان شکاف ایجاد میکنند. (سگالین،1373: 83)
این نکاتی بود که غرب که به دور از دینداری است در رابطه با اهمیت خانواده و اثرگذاری خانواده صحبت به میان آوردن اند، اما در روایتی نورانی از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمده است:
«الرَّجُلُ رَاعٍ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ وَ هُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُمْ فَالْمَرْأَهُ رَاعِیَهٌ عَلَى أَهْلِ بَیْتِ بَعْلِهَا وَ وُلْدِهِ وَ هِیَ مَسْئُولَهٌ عَنْهُم؛ مرد، سرپرست خانواده است و درباره آنان از او سئوال مى شود و زن، سرپرست خانه شوهرش و فرزندان اوست و درباره آنان از وى سئوال مى شود.» (مجموعه ورام ج1 ، ص6)
در این روایت نورانی اهمیت مسولیت پذیری مرد و زن به عنوان نقشی پدری و مادری را بیان داشته و اشاره می کند که از والدین در رابطه با خانواده در روز قیامت سوال خواهد شد از این رو باید والدین برای خانواده برنامه داشت و آنها را به سمت تعالی هدایت کنند.
باید در نظر گرفت که در دنیای پرشتاب فنآوری امروز، رسانههای جمعی، افراد را به صورت انفرادی به خود مشغول میکنند و آنها را از تعامل با دیگران باز میدارند. البته این موضوع منافع ابزارهای تکنولوژیکی نیست اما نوع بهره برداری غیر فرهنگی از ابزارهای فنی موجب شده است که کارکرد آنها عمدتاً درجهت تقویت فردگرایی سوق پیدا کند.
کارکردهای رسانههای جمعی بهویژه رسانههای شنیداری و غیر متعامل به دلیل کارکرد متنوع خود و ایجاد تغییرات پیوسته، به تدریج جای ارتباط بین فردی از نوع چهره به چهره را گرفته و موجب شدهاند فضای انفرادی، بهجای فضای جمعی و عاطفی در خانواده حاکم شود، بهطوریکه گسترش تکنیکی رسانههای شنیداری و رایانهای، ارتباط مستقیمی با فردگرایی و دوری از فضای روانی و عاطفی خانواده را نشان میدهد.
این ابزارها، به تدریج فضای روانی و محیطی گفت وگو را در یک ارتباط بین فردی، خدشه دار میکنند و اعضای گروه را به جای همگرایی، به واگرایی سوق میدهند؛ تا جایی که هر عضو خانواده صرفاً در یک فضای فیزیکی مشترک زندگی کرده، اما هیچ تعاملی با هم نخواهند داشت. نتیجه تعامل افراد با رسانه های الکترونیکی به جای تعامل باهمنوعان این میشود که افراد خانواده به جای گفت وگوی صمیمی با یکدیگر که میتواند به تقویت پیوندهای عاطفی وانسجام اعضای خانواده منجر شود به ارتباطی تن میدهند که فاقد بار عاطفی، احساسی و هیجانی است. که مستقیما بر اخلاق اثر میگذارد. (نقش رسانه ها در تغییرارزشها و هنجارهای خانواده، فاطمه ملک پور، 1390)
در روایتی نورانی از امام صادق علیه السلام در رابطه با اهمیت امر و نهی کردن و در مسیر صحیح قرار دادن خانواده آمده است:
«فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- “قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً ” کَیْفَ نَقِی أَهْلَنَا قَالَ تَأْمُرُونَهُمْ {بِما یُحِبُّ اللّه } وَ تَنْهَوْنَهُم ْ{عَمّا یَکرَهُ اللّه}؛
خداوند می فرمایند: «خود و خانواده تان را از آتش دوزخ حفظ کنید»، گفتند: چگونه خانواده مان را از آتش دوزخ حفظ کنیم؟ فرمودند:{به آنچه خدا دوست دارد} امرشان کنید. و {از آنچه خدا نمى پسندد} نهی شان نمائید.» (کافی، ج5، ص 62)
و اما تجربیات نشان میدهند که هراندازه ارتباط میان فرزندان و والدین و همچنین ارتباط میان همسران به دلیل تغییر مخاطب کاهش یابد، پیوند عاطفی و هیجان و همچنین همگونی شناختی میان اعضاء خانواده نیز کاهش می یابد که این موضوع، انسجام گروه را به مخاطره میاندازد. آمارهای رسمی نشان میدهند که میزان مشاهده تلویزیون توسط افراد ایرانی نزدیک به چهار ساعت و نیم در روز است. این میزان درکشورهای دیگر به شش ساعت می رسد. میزان استفاده از اینترنت و اتاقهای چت نیز در برخی کشورها بیشتر از این گزارش شده است. بهطوریکه ورود مردان و زنان در اتاقهای چت به عنوان «زندگی دوم» مطرح است که زندگی اول را به مخاطره انداخته است. طبیعی است که زندگی دوم میزان زیادی از انرژی و وقت گفتگو را به خود اختصاص میدهد. (نقش رسانه ها در تغییرارزشها و هنجارهای خانواده، فاطمه ملک پور، 1390)
موضوع مهم دیگر، سلطه اطلاعاتی و تکنولوژیکی غرب است که میکوشد ارزشها و هنجارهای خود را از طریق فنآوری نوین و رسانهها تحمیل و درونی کند، که سبب میشود نوعی شکاف و تضاد بین اولویتهای فرهنگی و شیوههای تفکر و نگرش و هنجارها و ارزشهای خانواده پدید آید. این در حالی است که امروزه رسانهها به عنوان یکی از ابزارهای اصلی انتقال و گسترش ارزشهای فرهنگی و اجتماعی دارای نقش مهمی هستند و لازم است این نقش بررسی شود. بهویژه در جامعه جوانی نظیر کشور ایران باید به این مسئله توجه ویژهای داشت؛ یعنی همان جریانی که از برخورد ارزشها و افکار و عقاید و برخورد خانه و محیط خارج از خانه (نظیر رسانهها)، ایجاد شده است.
تا اینجا روشن گردید که رسانه با توجه به اثرگذاری می تواند بر نهاد خانواده اثرات گوناگون مثبت و منفی بگذارد از این رو، نقش پدر و مادرها بسیار مهم خواهد بود به طوری که اگر والدین در خانواده نتوانند مدیریت مناسبی داشته باشند به مروز نقش والدین کم رنگ گردیده و فرزندان آموزهای دینی، اجتماعی و فرهنگی خود را از رسانه های همچون شبکه های اجتماعی، تلویزیون، سینما و … کسب خواهند نمود.
در مقاله بعدی به نقش بیشتر خانواده در تربیت فرزندان اشاره خواهیم کرد.
منابع:
1- فاطمه ملک پور، نقش رسانه ها در تغییرارزشها و هنجارهای خانواده، ، فصل نامه رسانه و خانواده، شماره اول، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما،1390)
2- شهلا اعزازی، جامعهشناسی خانواده، انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، 1376.
3- مسعود بن عیسی، وارم، مجموعه ورام ؛ آداب و اخلاق در اسلام، انتشارات آستان قدس، 1369.
4- سگالین، مارتین. 1370. جامعهشناسی تاریخی خانواده. ترجمه: حمید الیاسی. تهران: نشر مرکز.مک کوئیل، دنیس. 1382. درآمدی بر نظریههای ارتباطات جمعی. ترجمه: پرویز اجلالی. تهران: نشر مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها.
5- محمد ابن یعقوب کلینی، اصول کافی، ترجمه هاشم رسولی، انتشارات اسلامیه، تهران1369.