نویسنده: الهه رضائیان
اول شهریور روز پزشک است این روز برای تقدیر از کسانی است که جزو اقشار نخبه و سخت کوش جامعه اند و سال های زیادی از جوانی خود را صرف مطالعه و کسب علم می کنند تا بیاموزند چگونه بر آلام و دردهای هم نوعان خود مرهم بگذارند. آنها نیز مثل همه مردم علاوه بر عشق به حرفه پزشکی، تمایل دارند به این عشق خود به دیده شغل نیز بنگرند و از آن کسب درآمد کرده و به خواسته های خود جامعه عمل بپوشانند. یعنی یک ازدواج خوب، بچه های خوب و موفق در تحصیل و در نهایت، آرامش در زندگی از آرزوهای آنهاست. گاهی برخی از ما فراموش می کنیم که یک پزشک هم مثل همه ما مشکلاتی دارد و توان جسمی و روانی او نیز محدود است. وقتی به خانواده پزشکان می نگریم در نگاهی زیرچشمی، آنها را بسیار مرفه و دور ازهر دغدغه ای می دانیم؛ در حالی که همسر و فرزندان و حتی خود آن پزشک علاوه بر مشکلات و دغدغه های دیگر اقشار جامعه، مشکلات انحصاری نیز دارد. البته شاید هم از مزایای ویژه ای در زندگی برخوردار باشند اما برای کسب آن مزایا بسیار رنج کشیده اند. آیا با آن رنج ها آشنا هستید؟ «داستان زندگی» را بخوانید تا به این موضوع نگاه کنیم.
قصه از کجا شروع شد؟
دانشجوی فوق لیسانس هستم. خواستگاری دارم که پزشک است و به نظرم خیلی خوب و مناسب می آید اما مادرم با ازدواج ما مخالف است. دلیلش را هم زندگی شکست خورده و مشکلات عاطفی خاله ام می داند که همسرش پزشک بوده. می گوید او به خاطر همسرش که یک دانشجوی پزشکی بود، خیلی رنج کشید. دختر 18 ساله ای بود و به تنهایی تمام مشکلات مالی و عاطفی زندگی را به دوش کشید و تحمل کرد تا به سرانجام برسد و همسرش تخصصی بگیرد اما در نهایت وقتی که دو پسر بزرگ داشت، متوجه شد آقای دکتر عاشق منشی اش شده و با او مخفیانه ازدواج کرده است. پسر 17 ساله خاله ام با مشاهده این اوضاع، مادر و برادرش را به خانه مادر بزرگم آورد و خلاصه، همه فامیل آن ماجرای تلخ را خوب به خاطر دارند.
من واقعاً می خواستم بدانم مگر زندگی کردن با یک پزشک چه مشکلاتی دارد؟ و اصولاً آیا مشکلات خانواده پزشکان با دیگر خانواده ها تفاوت دارد؟ لطفاً راهنمایی ام کنید. آیا به نظر شما با یک پزشک می توان خوشبخت شد و زندگی خوبی داشت یا نه؟
در مطب مشاور
راستش، در یک کلام نمی شود یک حکم واحد و کلی را برای قشر وسیعی از جمعیت، در هر شغل و موقعیتی که باشند، صادر کرد.ضمن اینکه در بحث ازدواج تناسب های بسیاری (تناسب خانوادگی، اقتصادی، فرهنگی و…)باید بین زوجین وجود داشته باشد که قبلاً در همین صفحه حرفش را زده ایم. اما علاوه بر آن،ماهیت کار پزشکی و اصولاً تحصیل در رشته پزشکی، تفاوت های منحصر به فردی دارد که باعث می شود زندگی شخصی پزشکان تحت تاثیر ماهیت این شغل پر تنش قرار گیرد.
بنابراین خیلی خوب است که دخترها و پسرهایی که قرار است همسر یک پزشک شوند با مشکلات خاص خانواده آینده شان آشنا باشند و خود را بسنجند که آیا می توانند این زندگی خاص را تجربه کنند یا نه. پس برای اینکه شما راحت تر بتوانید تصمیم نهایی خود را بگیرید، شما را با برخی از این مشکلات، در «داستان یک زندگی» این هفته، آشنا می کنیم.
ماهیت متفاوت این شغل
به دلیل اینکه شغل یک پزشک با حیات انسان ها در ارتباط است، روزانه اضطراب و تنشی بیش از سایر مشاغل و شاید غیر قابل مقایسه با آنها تحمل می کند. البته خلبان ها شاید به طریقی چنین اضطرابی را در شغل خود تجربه کنند. بنابراین همسر یک پزشک باید بداند که همسر او در پایان روز، وقتی که به خانه بر می گردد، به دلیل پشت سر گذاشتن یک روز پر تنش، آستانه تحملی کمتر از سایر افراد دارد. برخوردهای ناشی از کار پر مسوولیت اش که با سلامت مردم در ارتباط است، نسبت به دیگران که مثلاً کاسب بازار، معلم، کارمند و یا کارگر ساختمان هستند، متفاوت خواهد بود. حتی علاوه بر این نسبت به عموم مردم وقت فراغت کمتری دارد که به همسر و خانواده ش برسد و در کنار آنها به گفتگو بنشیند و یا به گردش بپردازد. پس شاید همسر او مجبور باشد ساعات تنهایی بیشتری را تحمل کند و علاوه بر خلاهای عاطفی و احساسی به مرور تمرین کند که این وضعیت تحمیلی را در مورد تربیت بچه هایش نیز تجربه کند و این بار را به دوش بکشد.
شاید بتوان این طور گفت که اگر شما شخصیتی دارید که ترجیح می دهید در زندگی خود ارتباط تنگاتنگ و هم کلامی با همسرتان و در یک کلام یک زندگی پر از آرامش را تجربه کنید، پزشکان زوج مناسبی برای شما نیستند اما اگر آدم مسوولیت پذیر و سخت کوشی هستید که یک تنه کار کردن را دوست دارید و مسایل عاطفی و احساسی خیلی برای شما مهم نیستند یا در اولویت نیستند، می توانید با انتخاب این نوع زندگی و تحمل سختی های آغازین آن (هر پزشکی در دوره دانشجویی و پس از آن برای گذراندن طرح و سپس تلاش برای دوره تخصصی و خلاصه تا روی غلتک افتادن کارش در مطب چه از نظر مالی و چه در مضیقه بودن وقت و تنش روحی دوران سختی را در سال های نخست زندگی پشت سر خواهد گذاشت) در آینده از وضعیت رفاهی و آرامش خوبی بهره مند شوید. همه مشکلاتی که در ماهیت این شغل نهفته است و می تواند برای زندگی مشترک و روند رشد و تربیت بچه ها موثر باشد، وقتی حادتر می شود که هر دوی شما پزشک باشید. برای همین است که معمولاً وقتی یک پزشک، همسری اختیار می کند که پزشک نیست، اوضاع زندگی آنها چه در روابط زناشویی و چه در مورد تربیت و پرورش بچه ها بسیار بهتر است. بچه هایی که هر دو والد آنها پزشک هستند، عملاً والدین خود را بسیار کم می بینند و چون والدین وقت خاصی به تربیت آنها و رسیدگی به مشکلات شان اختصاص نمی دهند، اکثر آنها خلاهای عاطفی زیادی را تجربه می کنند و برعکس انتظار عموم مردم و حتی خود والدین وضعیت تحصیلی این بچه ها خیلی درخشان نیست.
مسوولیت مضاعف همسر یک پزشک
وقتی همسر شما پزشک باشد، عملاً بار مسوولیت والد بودن او نیز بر دوش شما خواهد بود. او به خصوص در سال هایی که فرزند شما کوچک است و نیازمند رسیدگی مضاعف و توجه ویژه برای تربیت می باشد، به دلیل شرایط کاری اش نمی تواند همراه شما باشد. در حالی که اگر شما در رشته ای غیر از پزشکی بودید، هر دو می توانستید با برنامه ریزی سهم خود را در کارهای خانه و همچنین نقش والدی ایفا کنید اما او واقعاً فرصتی نخواهد داشت.
این موضوع حتی در سال های بعد نیز بسته به میزان تخصص آن پزشک ادامه دار خواهد بود. مثلاً یک جراح یا متخصص زنان و زایمان همواره باید در وضعیت آماده باش قرار داشته باشد چون شاید نیمه شب برای یک بیمار تصادفی و یا زائو به وجود او نیاز فوری باشد. این اضطراب همیشگی در وجود شما و حتی فرزندانتان پایدار خواهد بود و همواره منتظر تماس تلفنی هستید که روز تعطیل شما و یابرنامه گردش و یا شام امشب را به هم بزند. در خانواده های پزشکان بر خلاف نگاه مردم، مشکلات عاطفی، تربیتی و تحصیلی برای بچه ها وجود خواهد داشت. شاید بتوان سه عامل رابرای این اوضاع تحصیلی بد ذکر کرد و کمی به این بچه ها حق داد.
1-خانه خالی از پدر و مادر
عدم حضور والدین در ساعات طولانی از شبانه روز در کنار آنها به دلیل وضعیت شغل پزشک باعث می شود بچه ها اغلب انگیزه کافی برای درس خواندن نداشته باشند چرا که سال های طولانی تحصیل پزشکان برای رسیدن به وضعیت مطلوب و اینکه همواره پدر و مادر خود را در حال درس خواندن می بینند، باعث سرخوردگی شان می شود.
2-بیزاری از آینده مشابه
اغلب از پزشک شدن و اینکه در آینده خانواده ای همانند خانواده خود بسازند، بیزارند
3-توقع اطرافیان
همیشه چه از طرف مردم و چه از سوی والدین خود توقع این می رود که دختر /پسر آقای دکتر، باید در مدرسه فرهیختگان جزو برترین ها باشد و سر از دانشگاه های پزشکی یا مهندسی در آورد و این اضطراب همواره باعث می شود این بچه ها دچار افت وضعیت تحصیلی شوند و در نهایت شاهدیم که دختر خانم آقای دکتر فلانی، سر از دانشگاه آزاد یک جای دور افتاده در می آورد. این درحالی است که والدین او اعتراف می کنند همین قبولی به مدد معلم های آنچنانی که تمام مدت برایش گرفته بودند، کسب شده است.
چشم انداز مبهم آینده، فراموشی گذشته
همسر یک پزشک همه مشکلات را در دوره جوانی سپری می کند و کمبودهای عاطفی و مالی را به جان خود می خرد و مدیریت می کند. با حقوق ناچیز درمانگاه قناعت می کند و بچه ها را به تنهایی سر و سامان می دهد و به هر سختی بالاخره سربالایی ها را طی کرده و به قله می رسد. حالا همسراو یک پزشک متخصص مطرح و صاحب مطب با رفاه نسبی (متوسط پزشکان ما زندگی قابل قبول دارند که به هر حال متوسط ضعیف نیستند) شده است و در آستانه میانسالی ممکن است دو اتفاق کاملاً متفاوت در انتظار آنها باشد. در حال اول اینکه آن آقای دکتر سعی می کند همه کمبودهای گذشته را در زمینه های مالی و اجتماعی جبران و از این پس زندگی راحت و آرام آنها شروع می شود و اما حالت دوم که بخش دردناک و تراژدیک داستان زندگی برخی از پزشکان است، بحث خیانت و روابط فرازناشویی است. طبق تحقیقات، بالاترین آمار موجود در دنیا برای خیانت به همسر در گروه پزشکان دیده می شود چرا که محبوبیت و مقبولیت درکنار شرایط مالی مناسب باعث می شود، یک پزشک خاطرخواهان بسیار پیدا کند. داستانی مشابه آنچه برای خاله شما اتفاق افتاده است. در بین مراجعین من یا سایرهمکارانم به وفور دیده می شود. زنی که در سال های سختی محرومیت های زیادی را تحمل کرده است و به رشد و پیشرفت همسرش کمک کرده تا راهش برای رسیدن به این نقطه هموار شود، حالا چه طور می تواند این آسیب روی آسیب را تحمل کند؟!
شاید بگوید خیانت به همسر را در سایر اقشار هم می توان دید، بله اما خلاها و کمبودهایی که به دلیل وضعیت تحصیلی و شغلی پزشکان بر خانواده هایشان تحمیل می شود، درکمتر شغلی دیده می شود. به علاوه شرایط و زمینه ای که برای یک پزشک مهیاست و او را در این بستر قرار می دهد (به دلیل مقبولیت اجتماعی و پرستیژ خاص شغلی) در هیچ شغلی نیست.پس علاوه بر شخصیت فردی و اعتقادی همسرتان و تاثیر سبک خانوادگی که در آن پرورش یافته است،نباید از تاثیرشغل پزشکی بر او غافل باشید. پس همه چیز را بسنجید و انتخاب کنید. راهنمایی های بیشتر از این را می توانید با انجام یک مشاوره ازدواج کسب کنید.
منبع:روزنامه سلامت، شماره 233