نویسنده:بتول علامت ساز (*)
2- روزه
روزه از نظر روانی برای انسان فواید زیادی دارد، علاوه بر اینکه موجب پرورش و تهذیب نفس و درمان بسیاری از بیماری های روانی و جسمی است، نوعی تمرین و مقاومت نفس در برابر شهوات و تسلط بر آنهاست. در حدیث شریف نبوی آمده است: « روزه انسان را در برابر گرسنگی و تشنگی و شهوات، مقاوم و صبور می سازد و خصلت صبر را که در جریان روزه می آموزد، به جنبه های دیگر زندگی خود تعمیم می دهد. یکی دیگر از فواید روانی روزه، برانگیخته شدن عواطف اغنیاء و مهربانی آنان نسبت به فقراست که این مسئله روح تعاون و همکاری اجتماعی را تقویت می کند.
3- زکات
زکات احساس مشارکت وجدانی مسلمانان را با فقرا و مساکین تقویت می کند. زکات، نوعدوستی را به مسلمانان می آموزد و آنان را از خودمحوری و بخل دور می دارد. نیکی کردن به مردم و تلاش برای خوشبختی آنها موجب تقویت احساس تعلق به گروه و سبب ایجاد احساس رضایت از خود می شود و داشتن چنین احساسی برای سلامت روانی اهمیت فراوانی دارد. قرآن کریم درباره صدقه چه از طریق زکات و غیر آن می فرماید: صدقه دادن موجب تطهیر و تزکیه نفس است. « خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِم بِهَا» (توبه، 103) از اموال آنها صدقه ای بگیر تا به وسیله آن آنها را پاک سازی.
4- حج
حج از نظر روانی دارای فواید مهمی است، زیرا زیارت خانه خدا و اماکنی که یادآور فداکاریهای مسلمانان صدر اسلام است، به مسلمانان نیروی روحی عظیمی می بخشد که در سایه آن احساس آرامش و امنیت می کنند. علاوه بر این، انجام مناسک حج، نوعی تمرین برای تحمل سختیها و گرفتاری ها و نوعی ممارست در فروتنی است. در مراسم حج، همه در مکانی واحد با لباسی یکسان جمع می شوند و به پرستش خدای یکتا و دعا و تضرع به درگاه او می پردازند، این گردهمایی بزرگ مسلمانان از ملیت های مختلف،
فرصتی را فراهم می آورد تا با هم مأنوس شوند و یکدیگر را بشناسند و روابط دوستانه برقرار کنند. به عبارت دیگر، حج نوعی جهاد با نفس است که انسان در جریان آن می کوشد در برابر خواسته ها و انگیزه های نفسانی بایستد و خود را در تحمل سختیها و انجام کارهای خیر و محبت به دیگران تمرین دهد و آنچه موجب اضطراب او شده است را نادیده بگیرد. (نجاتی، 366)
5- صبر
صبر از خصلتهای پسندیده ای است که خداوند سفارش می کند که انسان خود را بدان آراسته سازد، چرا که بهترین یاور انسان در تحمل سختیهای زندگی و مبارزه با هواهای نفسانی صبر است. « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَهِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (بقره، 153) ای مؤمنین از صبر و نماز یاری جوئید زیرا خدا با صابران است. انسان برای دستیابی به اکثر اهداف خود نیاز به صرف وقت و کوشش زیادی دارد، به همین دلیل ضرورت تلاشهای مداوم و صبر در برابر مشکلات، به عنوان یک خصلت مهم برای رسیدن به موفقیت و تحقق اهداف، مشهود است. میزان صبر و پشتکار انسان به نیروی اراده او بستگی دارد. بنابراین انسان صابر، فردی است برخوردار از اراده ای نیرومند که در برخورد با مشکلات، عزمش سست نمی شود و میتواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند. هر گاه انسان صبر در برابر مشکلات و طاعت خدا و مقاومت در برابر شهوات و انفعال های نفسانی و پشتکار در کار و تولید را بیاموزد، انسانی متعادل خواهد بود. چنین انسانی از نگرانی به دور است و در برابر اضطراب های روانی مصونیت خواهد داشت.
6- ذکر
مداومت بر ذکر خدا از طرق تسبیح، تکبیر، استغفار، دعا و تلاوت قرآن، موجب تزکیه نفس و احساس امنیت و آرامش روانی انسان می گردد. خدای تعالی به اهمیت ذکر در ایجاد آرامش دلها اشاره می کند و می فرماید: « أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد، 28) آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرامش می یابد. هنگام ذکر خدا، انسان احساس می کند که به خدا نزدیک است و تحت حمایت او قرار دارد و همین احساس، موجب اعتماد به نفس، امنیت و آرامش روحی می گردد. در این باره خداوند می فرماید: « فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ» (بقره، 152) به یاد من باشید تا به یاد شما باشم. از آنجا که ذکر خدا در نفس انسان امنیت و آرامش به وجود می آورد، بدون شک موجب درمان اضطراب ناشی از احساس عجز و تنهایی در برابر فشارها و خطرات زندگی خواهد بود. همه عبادات به نوعی ذکر خدا هستند. مثلاًً تکبیر، تسبیح در رکوع و سجود، درود بر پیامبر اکرم، حمد و استغفار در نماز، همه اش ذکر خدا است. اصولاًً تقرب به خدا از طریق عبادت، تلاوت قرآن و دعا، باعث تعمیق ایمان تثبیت امنیت و آرامش روانی انسان می شود. “برکات یاد خدا: 1- یاد نعمتهای خدا عامل شکر است 2- یاد قدرت او سبب توکل بر اوست 3- یاد الطاف او مایه رحمت است 4- یاد قهر و خشم او عامل خوف (ترس) از اوست 5- یاد عظمت و بزرگی او سبب خشیت در مقابل اوست. 6- یاد علم او به پنهان و آشکار مایه حیا و پاکدامنی ماست 7- یا عفو و کرم او مایه امید و توبه است 8- یاد عدل او عامل تقوی و پرهیزگاری است”.
قرآن کریم یکی از عوامل آرامش را “ذکر” (یاد خدا) معرفی کرده است. چنانچه می فرماید: « الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» « آنها (کسانی که به خدا بر می گردند) کسانی هستند که ایمان آورده اند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است، آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش می یابد» اطمینان به معنی آرامش و قرار گرفتن است و دل مطمئن، همان نفس مطمئنه است که در آیه : (یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الا ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی و ادخلی فی جنتی) آمده است که پاداش کسی که با یاد خدا به این مقام (اطمینان) رسیده، در آمدن در سلک بندگان خدا و ورود به بهشت است. پس به حق باید گفت که کسی به آرامش واقعی خواهد رسید که با خدا مأنوس باشد. بهترین راه انس به خدا، یاد اوست. و بهترین نوع یاد خداوند هم (نماز) است. چرا که فرمود: “اقم الصلوه لذکری” (نماز را برای یاد من به پا دار)
7- توبه
انسان با ایمان دچار اضطراب ناشی از گناهکاری نمی شود، زیرا انسانی که بر اساس تربیت اسلامی رشد کرده به آسانی مرتکب گناهانی که موجب عذاب وجدان و احساس حقارت می شود، نمی گردد و در صورتی که مرتکب گناهی شد، در اعتراف به گناه در پیشگاه خدا، تردیدی به خود راه نمی دهد و به استغفار و توبه و جبران گناهکاری می پردازد، زیرا می داند خداوند سبحان توبه پذیر و بخشاینده گناهان است. چنانچه در قرآن می فرماید: « وَمَن یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُورًا رَّحِیمًا» (نساء، 110) کسی که کار بدی انجام دهد یا به خود ستم کند سپس از خدا طلب آمرزش نماید، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت. اصولاًً اعتراف به گناه و توبه، انسان را از ناراحتی روانی ناشی از احساس گناه باز می دارد و باعث جلوگیری از سرکوب ناخود آگاه احساس گناه می شود، زیرا این سرکوب کردن، باعث ایجاد اضطراب و بروز عوارض بیماری های روانی می گردد. بخش مهمی از تلاش مشاوران و روانکاوان مصروف کاوش درباره مهارتهای درد آور، کهنه و سرکوب شده در ضمیر ناخود آگاه انسان می شود. روانکاو سعی می کند بیمار را به یادآوری مجدد و مقابله با این امور وا دارد تا به حای انکار و سرکوب، با نوعی قضاوت عقلانی درباره کارهایش به صدور حکم بپردازد. هنگامی که انسان خالصانه توبه کند و به عبادت خدا و عمل صالح ملتزم شود. خاطرش آسوده می شود و نفسش آرام می گیرد و در نتیجه، احساس گناهی که سبب نگرانی و اضطراب او شده از بین می رود.
8- توکل
توکل از ریشه (وکل) می باشد. و به معنی وکیل گرفتن و واگذاری کارها به وکیل می باشد. در مجمع البحرین آمده است که: «التوکل علی اللّه: انقطاع العبد فی جمیع ما یأمله من المخلوقین یعنی: «بنده برای رسیدن به آرزوهایش از همه مردم قطع امید کند و تنها به خداوند امید داشته باشد و حوائجش را تنها از او بخواهد» و این است معنای توکل بر خدا. قرآن یکی دیگر از عوامل آرامش را “توکل” واگذاری همه امور به خدا معرفی می کند. به عنوان نمونه در سوره مبارکه طلاق می خوانیم: ” وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا” ؛” و او را از جایی که گمان ندارد روزی می دهد
و هر کس بر خدا توکل کند کفایت امرش را می کند، خدا فرمان خود را به انجام می رساند و خدا بر هر چیزی اندازه ای قرار داده است” کسانی که در زندگی احساس فقر و ناداری می کنند و یا دچار ناراحتیها و نگرانی های دیگری شده اند، برای رفع همه این مشکلات بهتر است به قدرتی که فوق قدرتهاست و فنا ناپذیر است اعتماد کنند. و خود را به او بسپارند. و چون قدرتی بالاتر از قدرت الهی نیست بهتر است بر او تکیه کنند و خود و زندگی خود را به او بسپارند. چرا که به خیر و مصلحت بندگانش واقف است. منظور از توکل بر خدا این است که انسان تلاشگر کار خود را به خدا واگذارد و حل مشکلات خویش را از او بخواهد. کسی که دارای روح توکل است هرگز یأس و نا امیدی را به خود راه نمی دهد و در مقابل مشکلات احساس ضعف و زبونی نمی کند. و در برابر حوادث سخت مقاوم است. و همین حالت موجب می شود که او در درون خود احساس امنیت و آرامش کند و لذا قدرت او برای رفع مشکلات چند برابر می شود و به راحتی سختیها و مشکلات را تحمل می کند. در حدیث معراج می خوانیم که وقتی پیامبر(ص) در پیشگاه خداوند سؤال کرد که: “ای الاعمال افضل” فرمود: لیس شیء عندی افضل من التوکل علی و الرضا بما قسمت” یعنی: چیزی نزد من از توکل بر من و راضی بودن به تقسیم من، با فضیلت تر نیست.
علامه طباطبایی در کتاب شریف المیزان می فرماید: مؤمن ابن ترس را به خود راه ندهد که اگر از خدا بترسد و حدود او را محترم شمارد و به این جهت از آن محرمات کام نگیرد، خوشی زندگی اش تأمین نشود و به تنگی معیشت دچار گردد، نه، این طور نیست. چون رزق از ناحیه خداوند تعالی ضمانت شده و خداوند قادر است که از عهده ضمانت خود برآید. (و من یتوکل علی الله فهو حسبه) کسی که بر خدا توکل کند از نفس و هواهای آن و فرمانهایی که می دهد خود را کنار بکشد و اراده خدای سبحان را بر اراده خود مقدم بدارد و عملی را که خداوند از او می خواهد بر عملی که خودش دوست دارد ترجیح دهد و به عبارتی دیگر به دین خدا متدین شود و به احکام او عمل کند، (فهو حسبه) چنین کسی که خدا کافی و کفیل او خواهد بود و آن وقت آنچه که او آرزو که خدای تعالی هم همان را برایش می خواهد. البته آنچه را که او به اقتضای فطرتش مایه ی خوشی و زندگی و سعادت خود تشخیص می دهد نه آنچه را که واهمه کاذبش سعادت و خوشبختی می داند. و اینکه فرمود: خدا کافی و کفیل اوست علت این است که خدای تعالی آخرین سبب است که تمامی سببها به او منتهی می شود. به هر حال این نتیجه گیری قطعی است که کسی می تواند آرامش را در رندگی خود داشته باشد که قدرتی که همه قدرتها به قدرت او ختم می شود را پشتیبان خود بداند. و اگر وکالت همه امور زندگی اش را به او بسپارد یقیناً احساس آرامش به او دست خواهد داد و نگران نتیجه و عاقبت کار نیست چرا که عاقبت همه امور به دست خداست.
پی نوشت ها :
*کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث و با تشکر از حجت الاسلام دکتر عباس یاری پور به جهت تصحیح و تکمیل.
منبع: نشریه فصلنامه ی قرآنی کوثر، شماره 34… .