از نظر آموزههای وحیانی قرآن، نظامی که دنیا براساس آن ساخته و مدیریت میشود، عادلانه است و خداوند مقرر کرده تا هر چیزی را در جایگاه شایسته و بایستهاش قرار دهد. از این رو، دنیا دارای نظامی بسیار محکم و استوار و براساس اصول بنیادین عدالت ساخته شده است.
انسان در طول زندگی کوتاه خود با بسیاری از مصیبتها در خود و خویشان مواجه میشود. از دست دادن والدین و همسر و فرزندان بسیار سخت است. برای برخی از دستدادن عضوی از بدن یا مالی چنان دشوار مینماید که گویی دنیا به آخر رسیده و دیگر تاب و توان تحمل این مصیبت را ندارند. نویسنده با مراجعه به سخنان گرانبار امامعلی النقی الهادی(ع) به تبیین راه سبکسازی و آسانسازی مصیبتها و ناگواریها پرداخته است.
زندگی سرشار از مصیبتها
از نظر آموزههای وحیانی قرآن، نظامی که دنیا براساس آن ساخته و مدیریت میشود، عادلانه است و خداوند مقرر کرده تا هر چیزی را در جایگاه شایسته و بایستهاش قرار دهد. از این رو، دنیا دارای نظامی بسیار محکم و استوار و براساس اصول بنیادین عدالت ساخته شده است.
اما در این میان اموری است که انسان را با پرسشهایی مواجه میسازد؛ زیرا انسان همواره در زندگیاش مصیبتهایی رادر خود و خویشان و دیگران میبیند که توان ترجمان و تفسیر آن را ندارد و نمیتواند با هاضمه عقلی خویش آن را تجزیه و تحلیل کرده و حل و فصل نماید.
خداوند به عنوان آفریدگار و پروردگار هستی در آموزههای قرآن پاسخی شایسته و در خور به این پرسشها داده و سنت حاکم بر جهان و جان و جامعه انسانی را تبیین کرده است. از سنتهای حاکم بر هستی، سنت اراده و اختیاری است که به انسان داده شده است. این امر موجب میشود تا انسان برخلاف دیگر آفریدههای هستی بتواند در محدودهای همراه با محدودیتهای جبری حاکم بر هستی، رفتارهای متقابلی را با اراده و اختیار در پیش گیرد که موجب به هم خوردن بخشی از این تعادل حاکم بر هستی میشود. پس انسان در نظام هستی تصرفاتی را با اراده و اختیار خویش دارد که آثار و تبعات آن میتواند مثبت و در راستای عدالت حاکم بر هستی، یا منفی و برخلاف عدالت باشد و از مصادیق ظلم و ستم شمرده شود.
از آنجایی که یکی از سنتها و قوانین حاکم بر هستی، سنت بقای اعمال و آثار آن است و خداوند میفرماید: و نکتب ما قدموا و آثارهم؛ و ما هر آنچه کردید و آثارشان را مینویسیم (یس، آیه 12)، باید پذیرفت که هر عملی که انسان در جهان در جهت موافق و یا مخالف عدالت انجام میدهد، بازتاب و آثاری دارد که براساس عمل و عکسالعمل به خود شخص در وهله نخست و دیگران در وهله دوم باز میگردد.
به سخن دیگر، هر کاری که انسان انجام میدهد در خط تولید میافتد و تولیدات دیگر و بازتولیدهایی دارد که برخی از آنها جزو لوازم ذاتی و برخی دیگر از لوازم غیر و بعید آن خواهد بود؛ ولی با این همه جزو بازتابها و پیامدها و به تعبیر قرآنی «ذنب» و دنبالههای خواسته و ناخواسته آن است که تنها خداوند باید ما را از شر دنبالههای آن نگه دارد. (فتح، آیات 2 و 3)
براساس آموزههای قرآن، سنت دیگری که برجان و جامعه انسانی حاکم است، سنت فتنه (عنکبوت، آیات 2 و 3)، سنت ابتلاء (لنبلون فیاموالکم و انفسکم: بقره، آیه 155؛ انسان، آیه 2)، امتحان با محنتها (حجرات، آیه 3) و گرفتار شدن به انواع مصیبتها (حدید، آیه 21 و 22؛ تغابن، آیه 11) است؛ به طوری که روزی نیست که انسان به یک یا چند مصیبت و ناگواری گرفتار نشود. البته در این میان مؤمنان و مدعیان اسلام و ایمان، بیشتر در معرض این گونه سنتها هستند؛ زیرا هر کسی مدعی است باید آماده امتحان و آزمون الهی باشد. خداوند میفرماید: عربهای بادیهنشین گفتند: «ایمان آوردهایم» بگو: «شما ایمان نیاوردهاید، ولی بگوئید اسلام آوردهایم، اما هنوز ایمان وارد قلبهای شما نشده است»! (حجرات، آیه 14)
اما خداوند کافران و منافقان را که شاگردان تنبل کلاس تربیتی دنیاهستند، هر ساله یک یا دو بار امتحان میکند و اما آنها که در دلهایشان بیماری است، پلیدی بر پلیدیشان افزوده و از دنیا رفتند در حالی که کافر بودند. آیا آنها نمیبینند که در هر سال، یک یا دو بار آزمایش میشوند؟! بازتوبه نمیکنند و متذکر هم نمیشوند! (توبه، آیات 125 و 126)
این امتحانها و آزمونها در بیشتر موارد شامل مصیبتهایی است که به روح و جسم خود شخص یا فرزندی که عزیزتر از جان میداند و یا همسر و خویشان و مال و منال وارد میشود. این گونه است که روزی نیست که دچار نقص و کمبودی نشود یا بلا و مصیبتی نبیند.
فلسفه مصیبتها و امتحانها
در آیات قرآن برای مصیبتها فلسفهها و اهدافی بیان شده که از مهمترین آنها ظرفیت بخشی به افراد است. انسانها در مصیبتها و مشکلات است که به فکر میافتند تا آن را برطرف کرده یا جلوی آن را بگیرند تا دوباره گرفتار چنین مصیبتی نشوند. انسان در هنگام مصیبت و پس از آن به فکر چاره و ساز وکاری میافتد که موجب بهرهگیری از تعقل و تفکر میشود. وقتی انسان به چیزی به شکل ضروری و اضطرار نیازمند شد به فکر چاره میافتد و این گونه است که گفتهاند: احتیاج مادر اختراع و ابتکار است.
دستیابی انسان به کمالات فردی و اجتماعی در گرو همین مصیبتها و عبور از بحران و مشکلات است. خداوند پس از آزمونها و ابتلائات بسیاری حضرت ابراهیم(ع) را به مقام امامت رساند (بقره، آیه 124)
همچنین کسانی که ادعائی داشته باشند باید در آزمونی سخت بتوانند آن ادعای خود را اثبات کنند. از همین روست که سنت ابتلا و امتحان از چنین افرادی در دستور کار قرار گرفته است و خداوند به بادیهنشینان عرب که مدعی ایمان بودند، میگوید شما با شهادتین اسلام آوردهاید و تا رسیدن به مقام ایمان باید خطرها و مصیبتها را از سر بگذرانید تا نشان دهید که واقعاً ایمان در جان شما رسوخ کرده است یا نه؟ (حجرات، آیه 14)
البته برخی از مصیبتها بازتاب اعمال نادرستی است که انسان انجام میدهد؛ زیرا خداوند بر آن است تا انسان را در دنیا پرورش دهد و تزکیه کرده و به کمالات بایسته و شایسته برساند که همان خلافت عمومی است. لذا او را دچار انواع مصیبتها میکند که پیامد اعمال و رفتار خود و دیگران است. خداوند میفرماید: ظهر الفساد فیالبر والبحر بما کسبت ایدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلهم یرجعون؛ فساد، در خشکی و دریا بخاطر کارهایی که مردم انجام دادهاند آشکار شده است؛ خدا میخواهد نتیجه بعضی از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (بسوی حق) بازگردند! (روم، آیه 41)
در این آیه بصراحت بیان شده که مصیبتهایی که انسانها در محیط زیست خویش با آن مواجهاند، نتیجه برخی از اعمال بدی است که انجام دادهاند؛ و اگر خداوند میخواست پیامدهای همه این اعمال بد را نشان دهد، وضعیت بشر بدتر از این میبود. پس خداوند به انسانها بسیار مهربان است که این گونه نکرده است.
در همین آیه همچنین تبیین شده است که هدف از چشاندن برخی از پیامدهای زشت عمل، در راستای توبه و بازگشت انسان به مسیر درست است. پس اگر انسان به مصیبتی گرفتار میآید برای آن است تا متذکر شده و رفتار و رویه خود را تغییر دهد.
سبکسازی مصیبتها و ناگواریهای دنیوی
با آنکه مصیبتها دارای ابعاد و اقسام گوناگونی است و همه آنها به شکلی برای انسان مفید و سازنده است، اما انسان دوست ندارد که همواره گرفتار مصیبت باشد و اگر مصیبتی وارد شده و چارهای نیست تا آن را تحمل کند، دوست میدارد به گونهای شرایط باشد که بتواند بار مصیبت را به آسانی تحمل کند.
به سخن دیگر، براساس اصل حاکم بر هستی و سنت الهی، مصیبتها هیچگاه از زندگی بشر رخت برنمیبندند و انسان تا در دنیا است به انواع واقسام مصیبتها گرفتار است. بنابراین، تنها چارهای که برای آدمی میماند، سبکسازی و آسانسازی تحمل مصیبتها است به طوری که بتواند به سادگی بار سنگین مصیبت را تحمل کرده وبیآنکه اندوه و حزنی در دل داشته باشد بتواند از آن عبور کند و بدون اضطراب و افسردگی و یاس و ناامیدی به زندگی خویش ادامه دهد.
امام هادی(ع) در تبیین راهآسانسازی و سبکسازی مصیبتها میفرماید: من کان علی بینهًْ من ربه هانت علیه مصائب الدنیا ولو قرض و نشر؛ هر که بر طریق خداپرستی محکم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبک آید، گرچه تکهتکه شود (تحف العقول، ص 511)
در این راهکار اصل سبکسازی و آسانسازی به وجود بینهای از پروردگار استناد داده شده است. پرسش این است که «بینه من ربه» چیست؟
در آیات قرآن، معجزات الهی و آیات روشن خداوند به عنوان بینات (بقره، آیه 99؛ اسراء، آیه 101؛ قصص، آیه 36) و بصائر (انعام، آیه 104؛ اعراف، آیه 203؛ قصص، آیه 43) مطرح شده است.
همچنین خداوند آیات قرآن را به عنوان آیات بینات مطرح کرده است (یونس، آیه 15)؛ زیرا این آیات حقایق هستی را به شکل روشن تبیین کرده و ابعاد و جهات مختلف و متفاوت آن را بیان نموده است به طوری که هر یک از این آیات همانند قوانین فیزیک و شیمی، حقیقتی از حقایق هستی را روشن میکند و انسان را نسبت به وضعیت خود، خدا و جهان و جامعه آگاه میسازد و شناخت واقعی و حقیقی از هستی، خدا و نفس انسانی به دست میدهد و راههای برونرفت و یا دستیابی به حقیقت را بیان کرده و ساز و کارهای رسیدن به کمالات و رهایی از عیوب و نواقص را در قالب احکام تشریعی تشریح میکند.
خداوند در آیات 22 و 23 سوره حدید در تبیین حقیقت مصیبتهایی که برانسان وارد میشود میفرماید: هیچ مصیبتی (ناخواسته) در زمین و نه در وجود شما روی نمیدهد مگر اینکه همه آنها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است؛ و این امر برای خدا آسان است! این به خاطر آن است که برای آنچه از دست دادهاید تأسف نخورید و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید؛ و خداوند هیچ خیال باف متکبر فخرفروشی را دوست ندارد!
این آیه تبیین میکند که هر چیزی که از مصیبت به انسان در جان خود و فرزندان و خویشان میرسد یا در زمین و اموال و مانند آنها با آن مواجه میشود، از پیش تعیین شده است و هر کسی طبق یک برنامهریزی الهی باید با این امور مواجه شود و آن را از سربگذراند؛ زیرا تنها راه دسترسی هر کسی به کمال، این راه است؛ چنانکه هر کسی اگر مدعی چیزی است یا میخواهد به چیزی برسد باید از این راه بگذرد و با این روش حجت بر او تمام میشود و کسی نمیتواند مدعی شود که زمینه رشد یا بازگشت و توبه برایش فراهم نبوده است؛ زیرا خداوند با انواع و اقسام مصیبتها، هم او را ظرفیت بخشی میکند و هم زمینه را برای بازگشت در صورت اشتباه و خطا و گناه فراهم میآورد و هم پیامد برخی از اعمالش را در همین دنیا میبیند تا در آخرت پاک و پاکیزه در پیشگاه خداوند حاضر شود.
اگر کسی به این حقیقت شناخت علمی حصولی داشته باشد، میتواند مصیبتها را آسانتر بر دوش کشد و بار آن برایش سبکتر خواهد بود.
البته اگر انسان به جایی برسد که این شناخت، شهودی و لدنی باشد، در این صورت چون ملکوت (باطن) اعمال و مصیبتها برایش روشن است، بسیار آسان و سبکتر میتواند با مصیبتی مواجه شود.
این مرتبه از علم که از آن به علم شهودی و حضوری یا در مرتبه عالی علم لدنی تعبیر میشود، در روایت امام هادی(ع) به عنوان «بینه من ربه» تعبیر شده است.
ممکن است گفته شود که بسیاری از مردم در این مرتبه نیستند و نمیتوانند مصیبتها را برای خویش سبکسازی و آسانسازی کنند؟ ولی باید توجه داشت که راه رسیدن به این مرتبه و مرحله برای همگان باز است؛ زیرا خداوند در آیات قرآن راه رسیدن به آن را عبادت خالصانه و قلب و نیتی پاک میداند که شخص با اعمال صالح عبادی خویش راه تقوا را برای خویش باز میکند (بقره، آیه 21) و با بهرهگیری از این تقوا زمینه را برای تعلیم مستقیم الهی فراهم میآورد؛ زیرا خداوند فرموده است: واتقواالله و یعلمکم الله؛ تقوای الهی پیشه گیرید تا خداوند افزون بر چیزهای دیگر، به تعلیم شما نیز بپردازد (بقره، آیه 282).
پس راه سبکسازی از طریق دستیابی به «بینه من ربه» برای همگان باز است. از سوی دیگر دانستن همین حقایق قرآنی که در آیات بینات بیان شده به انسان کمک میکند تا بتواند مصیبتها را آسانسازی کند و با درک حقایقی چون وجود مصیبتها در زندگی انسان و ابتلاء همگانی و نیز دانستن فلسفهها و اهداف وجود مصیبت، میتواند مصیبت را سبکسازی کرده و تحمل آن را برای خویش آسان سازد.
منبع: مرکز مطالعات شیعه