حسن خلق، کمندی است که دیگران را در دام محبت اسیر می کند. کیست که از برخورد شایسته، خوشش نیاید و جذب چنین انسانی نشود؟ از امام صادق علیه السلام پرسیدند: حد و مرز اخلاق نیک، چیست؟
فرمود: «آن است که: اخلاقت را نرم کنی، کلامت را پایزه سازی، و با چهره ای باز و گشاده با برادران دینی ات روبه رو شوی.»(1)
گشاده رویی، از بارزترین صفات رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود، که سهمی عمده در جذب مردم به اسلام و شیفتگی آنان به شخص آن حضرت داشت. خداوند درباره این خصلت مردمی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:
«فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک»؛(2)
به خاطر رحمت الهی بود که برای مردم نرم شدی و اگر تندخو و خشن و سخت دل بودی، از دور تو پراکنده می شدند.
در ادامه آیه می فرماید: پس، از آنان در گذر، بر ایشان استغفار کن، و در کار با آنان مشورت نما.
گویا که «عفو»، «استغفار» و «مشورت»، نمونه های دیگری از حسن خلق و رفتار مردم دارانه و جاذب است، چرا که نوعی اعتماد به مردم و به حساب آوردن آنان است و چنین برخوردی، عامل جاذبه شخص می گردد.
حضرت محمد ابن عبدالله علیه السلام که امین وحی خدا، خاتم پیامبران، سرسلسله ی خوبان و رحمت واسعه ی الهی برای عالمیان است؛ الگوی بی نظیر خوبی ونیکی برای بندگان و بویژه سالکان برای همیشه زمان است، طبیب دورای که به طب خویش، دلها را می ربود و انسان های فرورفته در وادی سیاهی و ضلالت را به ضیافت فیض ملکوتی فرا می خواند و آنها را بر خوان نور و رحمت الهی می نشاند. او که با همه ی بزرگی و مرتبه ی بلند پیامبری، اهل مزاح با مردم بود، با یتیمان مهربانی می کرد و هرگز سائلی را از آستان مهر خویش رد نکرد، خلق نیکویش بود که دلهای خلق را واله و شیدا کرده بود.
چنانچه امیر مؤمنان علی علیه السلام در سیره و منش آن حضرت چنین فرموده است:
«هرگز نشد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم با کسی مصافحه کند و آن حضرت جلوتر از طرف، دست خود را از دست وی بکشد، تا اینکه طرف دست آن حضرت را رها سازد و … و نشد کسی با آن حضرت سر صحبت باز کند و او قبل از طرف سکوت نماید [و زودتر صحبت را تمام نماید]. دیده نشده پیش روی کسی پای خود را دراز کند… و در ظلمی که به او می شد، به مقام انتقام در نمی آمد، مگر اینکه محارم خدا هتک شود که در این صورت خشم می کرد و خشمش هم برای خدای تعالی بود. … و چیزی از آن حضرت درخواست نشد که در جواب بگوید: «نه» … از بیهوده گویی برکنار بود و اشخاص آن جناب را به بوی خوش، که از وی به مشام می رسید می شناختند. … نگاه کردنش کوتاه بود و به کسی خیره نمی شد. با هیچ کس سخنی که مورد پسند طرف نبود ایراد نمی کرد… می فرمود: بهترین شما خوش اخلاق ترین شماست … هر کس که موفق به درک حضورش شده بود می گفت: مانند آن جناب، احدی را نه قبل و نه بعد ندیده ام».(3)
پی نوشتها:
1-معانی اخبار، صدوق، ص 253.
2-آل عمران، آیه 159.
3-طباطبائی، سید محمدحسین؛ سنن النبی (ص): ترجمه و تحقیق به قلم محمدهادی فقهی، انتشارات اسلامیه، چاپ هشتم، 1382 هجری شمسی، به نقل از مکارم، ج 1، ص 22.
منبع: مجله ی خلق پیش شماره سوم