مجله نیایش: آقای دکتر برای نخستین سؤال، لطفاً درباره جایگاه اجتماعی و تربیتی نماز توضیح بفرمایید؟
دکتر مظاهری: نماز فریضهای واجب است که اساس فلسفه آن بر تربیت استوار میباشد و به شدت امری اجتماعی است و نفس اقامه آن ابتدا بر جماعت است که نشان دهنده اجتماعی بودن آن است. نماز جماعت موجب تعامل اجتماعی میشود به لحاظ اینکه عدهای را دور هم جمع میکند، پس انجام هدفی مشترک را توسط آنان به اجرا در میآورد.
بحث مرکزیت هدایت و کنترل جامعه در نماز جماعت مطرح است. به این ترتیب که نمار جماعت دارای امام است. خود رفتار امام جماعت و نمازگزاران و بر عکس نوعی تعامل اجتماعی با ارزش است. نوع شکل گیری و استقرار صفوف جماعت و هماهنگی در ادای اجزای مختلف این فریضه بزرگ، دقت در زمان، هماهنگ شدن با علائم هشدار دهنده، مثل بانگ اذان، سفارشی که در خصوص رعایت نظافت نمازگزاران شده است، توجه به مشکلات نمازگزاران و پی جویی حل آن و بحث مردم، مشورت، تشدید محبت و… همه کنشهایی است که در انجام میتواند متصور باشد و هنجارهای مثبت اجتماعی را نتیجه دهد، لذا اهل نماز، یقیناً اهل نماز جماعت هم خواهند بود و از برکات نماز جماعت هم بهره خواهند برد.
همان طور که گفتم اساس فلسفه نماز به این ترتیب است؛ شکر به درگاه پروردگار رب العالمین از بنیادیترین اصول تربیتی است. اساساً دستورهای الهی دستورهای تربیتی است. خود کلمه «رب» به معنی پرورش دهنده و تربیت کننده است؛ لذا آفریننده و پرورش دهنده عالم هستی، نماز را بدین منظور واجب کرده است. طبیعی است وقتی آحاد مردم مورد تربیت قرار گیرند، در جامعه هم تأثیرات تربیتی قابل تعمیم خواهد بود. بنابراین جایگاه نماز قطعاً جایگاه اجتماعی و تربیتی است و از ظرافت و حساسیت و اهمیت ویژهای برخوردار است.
امام علی ـ علیه السّلام ـ میفرماید: رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ نماز را به چشمه آب گرمی تشبیه فرموده که بر در خانه مردی روان باشد و او هر شبانه روز پنج بار خود را در آن بشوید، پس چنین کس را چرکی بر تن باقی نماند. حق نماز را مردانی از روی زمین شناختند که زر و زیور و مال و فرزند که روشنی دیدهاند، آنان را از آن باز نمیدارد.
خداوند سبحان میفرماید:
«مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش آنها را از یاد خدا و بهجا آوردن نماز و دادن زکات غافل نمیگرداند». رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ با این که مژده بهشتش داده بودند، باز خویش را برای فرمانبرداری از خدا به رنج میافکند. نکات تربیتی که جایگاه ممتازی را برای نماز تعیین میکند بسیار زیاد است. کسی که صفت نماز خوان و مسجدی برای او تعریف میشود، سعی دارد مرتکب خلاف نشود؛ زیرا اساساً از یک چنین فردی انتظار خلاف نیست. نماز خوان سعی دارد مبادی آداب باشد، تواضع را فراموش نکند. خود بحث قرائت صحیح نماز و فراگیری مسائل رساله و یا مراجعه به رساله و رعایت احکام، نکته بزرگ تربیتی است، مثلاً برای یافتن قبله در شب هنگام نمازگزار به آسمان و ستارگان توجه میکند، کیفیت آب را از جهت طهارت و حلال بودن مورد دقت قرار میدهد، اینها خود مبانی تربیتی برای شناخت جهان یا جهان بینی است.
پیامبر کرامی اسلام ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ وقتی به آسمان و ستارهگان نگاه میکردند میفرمودند:
«ربّنا ما خلقت هذا باطلاً»؛ یعنی خدای من مگر میشود تو اینها را بدون دلیل آفریده باشی.
مجله نیایش: نقش نماز را در سالم سازی فضای فکری و روحی و روانی افراد جامعه به ویژه جوانان، چگونه ارزیابی میکنید؟
دکتر مظاهری: همانطور که اشاره کردم نماز دستوری تربیتی از جانب رب العالمین است. به دست آوردن یا تضمین سلامت، چه در ابعاد جسمی و چه در ابعاد روحی نیاز به آدابی دارد. برای سلامت جسم نیاز به رژیم غذایی است. ورزش و تحرک از ضروریات است. اندازهگیری میزان عناصری که فعالیت مجموعه فیزیولوژی و تعادل اندامها، رشد، شادابی و… را بر عهده دارند هم یکی از لوازم است. رعایت بهداشت و بسیاری از رفتارهای دیگر که در مجموع میتوانند توجه به سلامت و تضمین آن را در پی داشته باشند و به همین ترتیب سلامت فکری و روحی نیز ملزوماتی دارد.
اتفاقاً سلامت فکر و روح مکانیزم وسیعتر و پیچیدهتری نسبت به سلامت جسم دارد. هر چند اگر نقصی در بدن ایجاد شود فکر را پریشان میکند، اما ناراحتیهای فکری و روحی جسم را میفرساید.
انسان اساساً نسبت به محیط پیرامون خود کنجکاو است. کودک از همان ابتدای سنین کودکی علاقه خود را نسبت به دانستن اعلام میکند و علاقه به دانستن و کشف و تحقیق و جستجوهایی فطری در انسان هست. به دلیل وجود چنین امیال و بسیاری دیگر، خداوند تبارک و تعالی پیامبران را به فراخور شرایط مبعوث کرد و در نهایت خاتم و اکرم آنان، یعنی رسول گرامی اسلام را به بشریت هدیه نمود که بهترین روشهای تربیتی را برای آرامش روحی و فکری و هدایت انسانها ابلاغ نماید و نماز از عالیترین ملزومات تربیتی و هدایتی در اسلام است که قادر است فضای روحی و روانی افراد را تطهیر کند و آرامش ببخشد. تمام اعمال نماز تضمین کننده آرامش است، از همان ابتدا که نیت میشود آرامش و تمرکز هست تا انتها که تقاضای آمرزش و آرامش است، چه چیزهایی به ذهن و زبان میآید؟
اقرار به اعتماد و اطمینان به ذات حضرت باری تعالی که خود اعتماد ساز و آرامش بخش است. توجه به مبدأ هستی و قبول انتظام در خلقت و توسل به حقیقت مطلق و عدم تمسک به غیر نیروی خالق و تقاضای هدایت، همه و همه اعتماد به نفس را در پی دارد که از ضروریترین لوازم سلامت روح و روان است. از همان باء «بسم الله…» که راز توکل و طلب مرد است تا «ربّ العالمین – ایّاک نعبد و ایّاک نستعین – اهدنا الصّراط المستقیم و…» همه این مفاهیم ارزنده را در خود نهفته دارند.
بنابراین نماز اساساً محور اطمینان ارتباط مخلوق و خالق هستی و به تعبیر بهتر، ستون دین است که مخلوق زمینی را به اوج ملکوت منتقل میکند. انسان وقتی به تأکیدات قرآنی در خصوص نماز توجه میکند عمق عظمت نماز بیشتر برایش روشن میگردد.
خداوند میفرماید: «یا ایّها الّذین آمنوا استعینوا بالصّبر و الصّلوه»[1] یا «انّ الصّلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر»[2] در نتیجه به لحاظ اینکه نماز در باور ما دستوری الهی است، پس حتماً متضمن سلامت روحی و فکری ما است و حتی به لحاظ ظاهری هم هر گونه هنجاری که انسان را به نیکیها سوق دهد و از بدیها دور کند قطعاً راحتی و سلامت فکر و روان او را هم برایش در پی دارد. همه این ویژگیها باعث میشود تا خداوند به پیامبر بفرماید: «وأمر اهلک بالصّلوه و اصطبر علیها»[3] و چنین مفهومی هم استفاده میشود. پیامبر به اهل خود نماز را ابلاغ کن و برای انجام آن پیگیری لازم را انجام بده.
در سوره ابراهیم آیه 40 نیز میخوانیم که حضرت ابراهیم برای اینکه خود و خانوادهاش نمازگزار باشند دعا میکند: «ربّ اجعلنی مقیم الصّلوه من ذرّیّتی».
مجله نیایش: با توجه به نقش نماز در سلامتی جامعه و نسلها و بعد منکر ستیزی آن، چرا با وجود گسترش کمّی فرهنگ نماز در جامعه در این زمینه نتیجه چشم گیری حاصل نشده است؟
دکتر مظاهری: در این خصوص در پرسش قبلی مطالبی مورد اشاره قرار گرفت که برخی عوامل باز دارنده و برخی موارد ایجاد اشتیاق را بر شمردم؛ اما در مورد عدم توفیق مطلوب، بهتر است بگوییم عدم توفیق مطلوب، چون واقعا تلاشها فاقد نتیجه نبوده، بلکه به قول شما چشم گیر نبوده است. در این زمینه سه نکته باید مورد باز بینی قرار بگیرد.
الف) روش تبلیغ و دعوت
ب) عدم اصرار
ج) ارایه الگوهای عملی
باید در روش و ابزار دقت کرد و مؤثرترینها را به کار گرفت. نباید در تبلیغ اصرار کرد. ببینید! عسل که سمبل حلاوت است، اگر با اصرار استفاده از آن را خواستار شوید، ممکن است عدم رغبت ایجاد کند. کسانی باید کار تبیلغ را عهدهدار باشند که خود عامل به آنچه که میگویند باشند؛ یعنی تمام فضایل نیکی را که برای یک نمازگزار تعریف میکنند، باید فرد به صورت عینی و عملی مشاهده کند که حافظه چشمی و حافظه گوشی هماهنگ شوند و در بایگانی ضمیر جای بگیرد.
مجله نیایش: به نظر شما وازدگی و رویگردانی جوانان از دین تا چه میزانی ناشی از شعار زدگی و گفتار و رفتار متولیان سیاسی و تأثیر آن بر این امر است؟ توضیح بفرمایید.
دکتر مظاهری: در این خصوص باید به دو مطلب توجه داشت:
اول اینکه انسان به رغم آنکه به تعبیر قرآن کریم فطرتاً خدا دوست است و علی القاعده خدا دوست، میباید در اجرای دستورهای الهی رویکردی عملی از خود بروز دهد؛ اما باید توجه داشته باشیم که میل به گناه و توجه به هواهای نفسانی هم در انسان فراوان است.
ابن آیه قرآن به این نکته اشاره دارد: «انّ الانسان لفی خسر».
به همین دلیل هم خداوند پیامبران را برای هدایت بشر مبعوث فرمودند. اشکال بزرگی که در انسان وجود دارد این است که گاهی در راه خود آمدن یا خود شناختن دچار خود پرستی میشود. بنابراین تعبیر سر پرستی در تداوم هدایت انبیا که در مذهب ما به عهده معصومین و سپس اولیا خالص خداوند است نیز ناظر بر همین موضوع است.
[2] . عنکبوت، آیه 45.
[3] . طه، آیه 132. @#@
ملاحظه میشود به رغم همه حسنی که در علی ـ علیه السّلام ـ و حسین ـ علیه السّلام ـ وجود دارد مردم با آنها چه میکنند. آیا رواج بیدینی یا بدعت در دین، در زمان این بزرگواران ناشی از تناقض گفتار و رفتار آنان بوده است؟بر عکس علی ـ علیه السّلام ـ و حسین ـ علیه السّلام ـ به شدت عامل به گفتار خویش بودهاند. یا ملاحظه میشود که افرادی به شدت معتقد و نماز شب خوان، علی ـ علیه السّلام ـ را به شهادت میرسانند. پس میل به گناه و روی آوردن به گمراهی در انسان قوی است و تنها راه چاره، تحت تعلیم دین قرار گرفتن است و اگر چه در ابتدا سخت است؛ اما راه نجات و رویکرد به معنویت دینی است.
مطلب دوم عبارت از تناقض بین گفتار و رفتار و تأثیرات سوء آن است. یقیناً این تناقضها سؤال برانگیز و انگیزهسوز است. برای اینکه الگوهای عملی بیش از الگوهای گفتاری و شنیداری تأثیر گذار هستند، نمیشود اظهار دوستی کرد، اما پاسخ سلام را به گرمی ادا نکرد. نمیشود از ساده زیستی گفت، اما در این تجمّل گرفتار شد. نمیتوان به تحمل و صبوری دعوت کرد، ولی ناشکیبایی به خرج داد. بالاخره هنجارها باید در راستای باورها اعلام شده باشد. در غیر این صورت مخاطب در قبول دچار تردید میشود و تردید در صورت تداوم غیر معقول، انکار را در پی دارد. لذا مسئولان باید بیش از سایر آحاد جامعه رفتار خود را مورد ملاحظه قرار دهند. باید در اجرای فرایض پیش قدم و پیشتاز باشند. مثلاً برای اقامه جماعت باید در صف اول باشند تا دیگران هم از آنان تأسی بجویند، بنابراین نباید از تأثیر رفتار در شکل گیری باورها و هدایت افکار غفلت کرد.
مجله نیایش: به نظرشما نقش نهادهای تعلیمی و تربیتی از جمله آموزش و پرورش و دانشگاهها در گسترش فرهنگ نماز تا چه میزان مؤثر و راهبردی است؟
دکتر مظاهری: همان گونه که گفتم اساساً الگوهای عملی برای تربیت مؤثرترند و اساساً همانند سازی کودکان با والدین یک امر بدیهی است. همین طور در گسترهای فراتر از منزل با مربیان و دیگر شخصیتهایی که انسانها با آنها سر و کار دارند. بنابراین پدران و مادران باید آن گونه باشند که میخواهند فرزندان آنان همان گونه باشد؛ یعنی بخش اعظم شخصیت کودکان از رفتارهای عملی والدین ساخته میشود و به همین ترتیب در سنین بالا این امر در جامعه قابل تعمیم است؛ لذا روشهای تربیتی که با تبعیت ازیک نظم از پیش طراحی شده توصیه میشود ممکن است کم تأثیر باشد.
گاهی اوقات والدین حتی در خوراندن صبحانه که بسیار برای آنان لازم است، عاجز میمانند؛ زیرا به هر دلیل کودک اشتهای لازم را ندارد، لذا ملاحظه میشود که اصرار، چاره ساز نیست. در روش تربیتی نباید این حس را القا کرد که من میدانم که این عمل برای تو مفید است و چون من این را میدانم تو باید برای حصول توفیق چینین کاری را انجام دهی.
الگوی گفتاری و شنیداری برای تربیت باید به صورت پیشنهاد یا به صورت اطلاع رسانی که ذائقه فکری دانش آموزان هماهنگی دارد در نمازخانه انجام شود، حتی پخش فیلم و…؛ یعنی نمازخانه مأمن دانش آموز باشد. مشاورین مسائل دانش آموزان را در نمازخانه پیگیری کنند و موفقیتهای دانش آموزان را در نمازخانه مورد تشویق قرار دهند و امیدها و انگیزهها را در نمازخانه تقویت کنند. به هیچ عنوان اجباری در دعوت به نماز نباشد. دانش آموزان در حضور در جماعت مخیّر باشندو کسی که نیامد او را مورد شماتت قرار ندهند؛ بلکه به طور تلویحی مزایای حضور در جماعت و اتفاقات خوبی را که به جهت شرکت در جماعت ملاحظه کردند آن هم غیر رسمی به او تذکر دهند. همان گونه که عرض شد دین باوری و خدا خواهی، فطری انسان است و هنر مربیان این است که زمینه و لوازم بازگشت انسان به فطرت را فراهم آورند و این عمل با اجبار و دستور العمل و بخشنامه انجام شدنی نیست. برای بازگشت به فطرت باید به اعمالی که فطرت میپسندد متوسل شد. لذا نهادهایی که اشاره کردید، به شرطی که درست عمل کنند، میتوانند بسیار در این امر مؤثر باشند.
مجله نیایش: درباره راههای گسترش نماز در مدارس به نکات مهمی اشاره کردید. بفرمایید در دانشگاه چگونه میتوان به گسترش فرهنگ نماز و نیایش پرداخت؟
دکتر مظاهری: باید عرض کنم که قالب اصلی شخصیت افراد که شاید بتوان مثال الفبای رفتاری را برای او تعریف کرد، در سنین نوجوانی تشکیل میشود و با اتکا به آن شاهد پیدایش رویکردها در سنین جوانی و بعد از آن هستیم؛ بنابراین کار در مدارس خصوصاً در دوران ابتدایی و راهنمایی بسیار حساس و تعیین کننده است؛ چنانچه در این مرحله تلاش قرین به توفیق باشد اصولاً در دانشگاه مشکلی از جهت ترویج نخواهد بود، بلکه باید بیشتر به توسعه فکر کرد؛ اما متأسفانه این گونه نیست و ما در دانشگاهها مشکل داریم و مشکلات ما هم بر میگردد به نوعی بازسازی که البته بازسازی همیشه از ساختن سختتر است. بنده به نظرم میرسد که عمدهترین کاری که میتوان در دانشگاهها مورد توجه قرار داد، اعتماد سازی است؛ یعنی شاید اولین گام اعتماد سازی باشد. برای نیل به این مقصود باید روشهای برقراری ارتباط را بررسی کرد، باید یک رابطه منطقی بین گفتار و کردار متکلمین و مسئولان باشد.
نیازهای روحی و روانی دانشجو که بسیار حساس است، باید مورد توجه و مداقه (ملاحظه) قرار داد و در جهت برآوردن آنها احساس تکلیف نمود. رعایت مساوات برای توزیع امکانات موجود خیلی اهمیت دارد. احترام به دانشجویان به عنوان عناصری که در مجموعه فرهیختگان جامعه جای میگیرند و میتوان عضوی از گروه مرجع اجتماع باشند، بسیار موثر خواهد بود. استفاده از برنامههای تفریحی، زیارتی و تناسبی صحیح، قطعاً تأثیرگذار است. تقویت تواناییهای دانشجویان از جهت همکاری اداره دانشکدهها، انجام مسابقات علمی، ورزشی و تفریحی، اعطای تسهیلات و اقداماتی از این دست، میتواند در نیل به این مقصود یاری دهنده باشد.
مجله نیایش: آثار پژوهشی موجود دربارهی نماز را چگونه ارزیابی میکنید و چه موضوعات و مباحثی را برای کارهای آینده پژوهش و تحقیقی در اولویت میبینید؟
دکتر مظاهری: البته زحماتی که در این باره انجام شده و میشود واقعاً سزاوار تقدیر و تشکر است و آثار ارزندهای هم در این باب تهیه و توزیع شده که توفیق مطالعه همه آنها البته نصیب شده است، اما پیشنهاد بنده این است، آنچه که انجام شده، مرور شود و تأثیرات آن بر اساس آمار و ارقام واقعی مورد توجه قرار بگیرد تا نقاط قوت تقویت و نقاط ضعف رفع گردد. همان طور که عرض کردم باید بیشتر راههایی را جستجو کرد که به قول مثال عامیانه فطرت را قلقلک دهد، یقیناً با اتخاذ این گونه راهکارها توفیقات بیشتری ان شاء الله نصیب میشود.
مجله نیایش: جناب آقای دکتر از حوصلهای که به خرج دادید و به سئوالات ما پاسخ گفتید صمیمانه سپاسگزاریم.
محمد مهدی مظاهری ـ مجله نیایش، ش6