چگونه ما در ماه مبارک رمضان استقامتمان در یرابر گرسنگی کمی بیشتر میشود ؟
آیامامیتوانیم روزه بگیریم و در برابر آن احساس ضعف نکنیم؟
تاب و توان ما در برابر گرسنگی چقدر است؟
این سوالات را بنده از زبان ابن سینا پزشک و فیلسوف نامی بازبان علمی فلسفی وعرفانی پاسخ میدهم و امیدورام بتوانم مفهوم را برسانم.
شیخ الرئیس در نمط دهم کتاب اشارات و تنبیهات در چهار فصل به این سوالات که در مورد امساک از غذا توسط عارف است پاسخ میدهد که به موضوع گرسنگی ما در ماه مبارک به طور غیر مستقیم ربط پیدا میکند و میتواند یک تعداد از شبهات و سوالات ما را پاسخ بدهد و امید وارم مفید واقع شود.
در فصل اول می گوید هر گاه شنیدی عارفی در مدتی غیر عادی از خوردن غذا خودداری کرده از خود نرمی نشان بده و آن را از اصول طبیعت به شمار بیاور.پس ما هم میتوانیم به نسبت خیلی خفیف به مانند یک عارف باشیم و امساک از غذا بکنیم لااقل در ماه مبارک رمضان.چراکه عارف هم انسان است و به مانند ماست اما با تفاوت نفسی قویتر.
من از روی ترجمه عربی از متن کتاب مطالب را درر حد توان و بسیار ساده بیان میکنم و امیدوارم سبک تفسیر و توضیحم ترجیحا سلیس بوده باشد:
1- به یاد داشته باش که نیروهای طبیعی در ما وجود دارد (تذکر ان القوی الطبیعیه التی فینا)
2- هرگاه نیروی ما ازمواد طبیعی بدن (آب و غذا) انصراف پیدا کندوبه تحلیل مواد غیر طبیعی (غیر خوراکی ) مشغول شوند در این صورت نیازی به بدل ما یتحلل (موادی که به تحلیل سوخت وساز بدن کمک میکنند)نیست و شخص میتواند مدت زیاد امساک از غذا کند.
همان طور که انسان در بیماری های تب آور و یا در هنگام ترس که نیروی ذکر شده – بند یک – ما متوجه چیزی غیر طبیعی است بدن میتواند تا مدتی گرسنه بماند اما در حالت سلامتی چنان تاب و توان در برابر گرسنکی را ندارد پس هر انسانی این استعداد را به صورت بالقوه در خود دارد.
بنابر این توجیه توانایی فرد بر ترک غذا در مدت طولانی حتی بیشتر از یک تا دو روزبر طبق موازین علل طبیعی است و نباید در پذیرفتن آن دودلی به خود راه داد.
3- نفس و بدن انسان بر هم اثر متقابل دارند مانند ترس و بیم که باعث ازکارافتادن نیروی شهوت و هضم و نیروهای دیگر بدنی میشود و گاهی دیده می شود که نفس از بدن متاثر می شود.
در اینجا شیخ میخواهد بگوید که امساک از غذا نه تنها به سبب عوامل خارجی محال نیست بلکه امری است که واقع میشود خواه این عوامل چیزهای جسمانی باشد مانند بیماری تن یاچیزهایی که به روان تعلق دارد مانند ترس یا هدفی عالیتر به مانند توجه قلبی شدید به موضوع یا محبوبی خاص اعم از زمینی یا آسمانی که نزد عارف یا حتی یک فرد عادی مشتاق تحقق دارد.
4- علت اینکه عرفان موجب خوداری از غذا خوردن میشود این است که عارف با تمام وجودش به عالم قدس توجه میکند و این باعث میشود قوای بدنی عارف از کارهایی مانند هضم غذاوشهوت و امور دنیوی که برای ما بسیار مهم است و فکر میکنیم هرگز نمیتوانیم از آن دوری کنیم به مانند شهوات نفسانی که در بحث مسائل جنسی در بخش آزاد در مورد آن
جامع بحث کردیم دست بردارد.در ادامه شیخ می فرماید عارف و فردی که نفس خود را تقویت کند میتواند مدت زیادی از غذا امساک کند و در این کار از هر کسی تواناتر است.
در اینجا بنده توضیح خود را می افزایم که اگر ما طبق بند 3 جسم خود را متاثر از نفس کنیم (باید اشاره کنم که البته این هیچ ربطی به نوع دین در انسان ندارد و با ارتباط مستقیم آن با نیروهای درونی بالقوه هر فرد است). به نحوی که به مشغولیات فکری یا روحی بپردازیم که جسم متاثر از نفس شود در این صورت میتوان به راحتی روزه که هیچ دست به اعمالی زند که قبلا هرگز نتوانسته بوده انجام دهد و این معجزه بزرگ انسان است که عمری از آن غافل بوده و خود را متوجه امور دنیوی کرده ودر حقیقت چیزی را از دست داده که برای هیچ موجودی حتی فرشتگان ومقربین خداوند امکان پذیر نیست.البته از دید من نیاز به زحمت واستقامت و قبول قلبی یگانه موجودی است که من وشما را با این عظمت آفریده و ما تنها در ما ه رمضان به تفکر در مورد آن میپردازیم.
در آخر این توضیح را بیافزایم که ابن سینا در فصل های بعدی این نمط به این مسئله می پردازد که چگونه عارف میتواند با تقویت نفس کار های سخت که افراد عادی از انجام آن ناتوانند را انجام دهد و دیگری اینکه چگونه میتواند ما را از حوادث آینده و غیب با خبر سازد و رویاهای صادقانه ما از چه ماخذی سرچشمه می گیرد و در آخر هم چگونه عارف میتواند بر عناصر تصرف نموده و دگرگونی پدید بیاورد و همه این امور بر طبق مجاری طبیعت است.
منبع: http://www.bashgah.net