در زمان خلافت عمر مردی به نام معن بن زائده مهری شبیه مهر خلیفه جعل کرده و با آن اموالی از مالیات کوفه را تصرف کرد. و پس از آن که او را دستگیر نمودند، روزی عمر بعد از نماز صبح به مردم رو کرده و گفت : همگی بر جای خود بنشینید. و آنگاه قضیه معن را نقل کرده ، در کیفیت مجازات او با آنان به مشورت پرداخت ، از آن میان مردی گفت : ای خلیفه ! دستش را قطع کن ! و دیگری گفت : او را دار بزن ! امیرالمومنین علیه السلام آنجا نشسته و سخنی نمی فرمود. عمر به آن حضرت رو کرده و گفت : یا اباالحسن ! نظر شما چیست ؟ آن حضرت علیه السلام فرمود: این مرد مرتکب دروغی شده باید تادیب گردد، پس عمر او را به شدت زد و آنگاه وی را به زندان انداخت.
قضاوتهای امیر المومنین(ع) / محمد تستری