جناده بن أ بى امیّه که یکى از دوستان حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام است حکایت کند: هنگامى که حضرت را مسموم کرده بودند، در آخرین لحظات عمر شریفش ، به حضور ایشان شرفیاب شدم ، دیدم جلوى آن حضرت طشتى نهاده بودند، کنار بستر آن حضرت نشستم ؛ پس از لحظه اى ...
محدّثین و مورّخین آورده ند: چون امام حسن مجتبى صلوات اللّه و سلامه علیه روزهاى آخر عمر خویش را سپرى مى نمود و زهر، تمام وجودش را فرا گرفته بود و چهره مبارکش به رنگ سبز متمایل گشته بود. و در این هنگام برادرش حسین سلام اللّه علیه کنار او حضور داشت ؛ که ناگاه ...
عمرو بن اسحاق که یکى از اصحاب حضرت ابومحمّد امام حسن مجتبى صلوات الله و سلامه علیه مى باشد، حکایت کند: روزى من به همراه یکى از دوستانم جهت عیادت آن حضرت به محضر شریف ایشان شرفیاب گشتیم . و چون اندک زمانى نشستیم ، جویاى حال و احوال آن امام مظلوم علیه السلام شدیم ...
محمّد بن مسلم به نقل از امام محمّد باقر صلوات اللّه و سلامه علیه حکایت نماید: امام حسن مجتبى علیه السلام فرا رسید و آثار شهادت و رحلت در چهره وى نمایان شد، وصایاى امامت را به برادرش ابا عبدالله الحسین علیه السلام تحویل داد و اظهار داشت : برادرم ، حسین ! تو را ...
خداوند امر به معروف را بخاطر مصلحت عموم مردم واجب كرد.
امام على علیه السلام ارزش هر کس به کارهاى نیکى است که انجام مى دهد. (1) بدرقه دیگران امام على علیه السلام به سمت کوفه حرکت مى کرد که با یک کافر ذمى همراه شد. آن مرد به امام على علیه السلام عرض کرد به کجا مى روى ؟ حضرت علیه السلام فرمود: به کوفه ...
سال دوم هجرت بود. در این هنگام على (علیه السلام) بیست و پنج سال داشت ، و حضرت زهرا (سلام الله علیها) نه سال داشت . على (علیه السلام) شخصا به حضور پیامبر(صلى الله علیه و آله و سلم ) آمد و از فاطمه (سلام الله علیها) خواستگارى کرد. پیامبر اکرم (صلى الله علیه و ...
حضرت على (ع) مى فرماید: با جمعى از اصحاب در محضر رسول خدا (ع) نشسته بودیم ، پیامبر(ص) به ما رو کرد و فرمود: به من خبر دهید که براى زن چه چیز خوب است و خیر و سعادت او در چیست ؟ همه ما از پاسخ به این سئوال ، در مانده شدیم ، ...
عربى بدشکل و بسیار زشت رو، میهمان حضرت مجتبى (علیه السلام ) گردید و بر سر سفره نشست . از روى حرص و اشتهاى فراوان مشغول غذا خوردن شد. از آنجا که خوى امام و این خانواده کریم است آنجناب از غذا خوردن او خرسند گشت و تبسم فرمود. در بین صرف غذا پرسید: اى ...
اكثر مُورّخين و محدّثين شيعه و سنّى در روايات و كتاب هاى خود آورده اند:
یکى از راویان حدیث و اصحاب امیرالمومنین ، امام علىّ علیه السلام حکایت کند: روزى حضرت امیرالمؤ منین صلوات اللّه علیه را در مسجد دیدم که بر بالاى منبر نشسته است و در حالى که مشغول صحبت و سخنرانى بود، تبسّمى نمود به طورى که دندان هایش نمایان گشت ، و در ادامه سخنانش فرمود: ...
روزى ابوبکر و امیرالمؤ منین ، علىّ علیه السلام در محلّى یکدیگر را ملاقات کردند. ابوبکر گفت : حضرت رسول ، پس از جریان غدیر خم چیز خاصّى درباره شما نفرمود، امّا من بر فضل تو شهادت مى دهم ؛ و در زمان آن حضرت نیز بر تو به عنوان امیرالمؤ منین سلام کرده ام ...