مطالب موجود در دسته بندی "حکایت های معصومین"

داستانهای ائمه: امام حسن (ع): عکس العمل در قبال توهین و استهزاء

داستانهای ائمه: امام حسن (ع): عکس العمل در قبال توهین و استهزاء

  امام محمّد باقر علیه السلام حکایت فرماید: روزى امام حسن مجتبى علیه السلام جلوى منزل خود روى سکّوئى نشسته بود، ناگاه شخصى در حالى که سوار الاغ بود وارد شد و به آن حضرت چنین گفت : سلام بر تو که مؤ منین را ذلیل و خوار گرداندى . امام مجتبى علیه السلام بدون ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسن (ع): برخورد سازنده در قبال استهزاء جاهل

داستانهای ائمه: امام حسن (ع): برخورد سازنده در قبال استهزاء جاهل

پس از آن که عدّه بسیارى از یاران و اصحاب امام مجتبى علیه السلام در جنگ با معاویه به حضرت خیانت کردند و امام علیه السلام مجبور شد به جهت مصالح اسلام و مسلمین با معاویه صلح نماید. روزى آن حضرت وارد مسجد النّبى صلى الله علیه و آله شد، عدّه اى از بنى امیّه ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسن (ع): ترور توسّط جیره خواران مزدور

داستانهای ائمه: امام حسن (ع): ترور توسّط جیره خواران مزدور

معاویه براى ولایت عهدى فرزندش یزید؛ و گرفتن بیعت از مردم ، امام حسن مجتبى علیه السلام را در برابر سیاست شوم خود، همچون سدّى محکم مى دانست . به همین جهت دسیسه اى را براى ترور آن حضرت تنظیم کرد، تا توسّط مزدورانى چون عمرو بن حریث ، اشعث بن قیس ، حجر بن ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسن (ع): جواب تسلیت

داستانهای ائمه: امام حسن (ع): جواب تسلیت

  مرحوم شیخ مفید به طور مستند از امام جعفر صادق علیه السلام آورده است : یکى از دختران امام حسن مجتبى علیه السلام وفات یافت ؛ و عدّه اى از دوستان و علاقه مندان آن حضرت ، نامه تسلیتى براى آن بزرگوار ارسال داشتند. امام ضمن نامه اى چنین مرقوم فرمود: نامه تسلیت آمیز ...

ادامه مطلب
داستان ائمه: امام حسن(ع): ترس از مرگ به جهت تخریب خانه

داستان ائمه: امام حسن(ع): ترس از مرگ به جهت تخریب خانه

حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه علیهم حکایت فرماید: امام حسن مجتبى علیه السلام دوستى شوخ طبع داشت که مرتّب به ملاقات و دیدار آن حضرت مى آمد و نیز در جلسات شرکت مى کرد، تا آن که مدّتى گذشت ؛ و هیچ خبرى از این شخص نشد. حضرت از این جریان متعّجب شد و ...

ادامه مطلب
داستان ائمه: امام حسن(ع): ایثار پیرزن و عکس العمل امام

داستان ائمه: امام حسن(ع): ایثار پیرزن و عکس العمل امام

  روزى امام حسن مجتبى و برادرش حسین علیهمالسلام به همراهى شوهر خواهرشان – عبداللّه بن جعفر – به قصد مکّه و انجام مراسم حجّ از شهر مدینه خارج شدند. در مسیر راه آذوقه خوراکى آن ها پایان یافت و آنان تشنه و گرسنه گشتند؛ و همین طور به راه خویش ادامه دادند تا به ...

ادامه مطلب
داستان ائمه: امام حسن (ع): فایده گذشت و ملاطفت

داستان ائمه: امام حسن (ع): فایده گذشت و ملاطفت

  ابن عبّاس ضمن حدیثى حکایت کند: روزى جمعى از بنى امیّه در محلّى نشسته بودند و در جمع ایشان یک نفر از اهالى شام نیز حضور داشت . و امام حسن مجتبى علیه السلام به همراه عدّه اى از بنى هاشم از آن محلّ عبور مى کردند، مرد شامى به دوستان خود گفت : ...

ادامه مطلب
داستان ائمه: امام حسن (ع): جنّ حامى گمشدگان با خدا

داستان ائمه: امام حسن (ع): جنّ حامى گمشدگان با خدا

  امام جعفر صادق علیه السلام حکایت فرماید: حضرت رسول صلى الله علیه و آله مختصر ناراحتى جسمى بر او عارض شد، فاطمه زهراء به همراه امام حسن و حسین علیهم السلام به دیدار آن حضرت آمدند؛ و ایشان را در حالى مشاهده کردند که در بستر آرمیده بود، امام حسن سمت راست رسول اللّه ...

ادامه مطلب
داستان ائمه: امام حسن (ع): جواب شش موضوع مبهم

داستان ائمه: امام حسن (ع): جواب شش موضوع مبهم

  مرحوم قطب الدّین رواندى در کتاب خرایج خود آورده است : روزى یک نفر از بلاد روم خدمت امام علىّ علیه السلام وارد شد و اظهار داشت : من یک نفر از رعیّت تو و از اهالى این شهر هستم . حضرت فرمود: خیر، تو از رعیّت من و از اهالى این شهر نیستى ...

ادامه مطلب