مطالب موجود در دسته بندی "حکایت های معصومین"

داستانهای ائمه: امام حسن (ع): نتیجه خوشحال کردن سگ

داستانهای ائمه: امام حسن (ع): نتیجه خوشحال کردن سگ

روزى امام حسن مجتبى علیه السلام در یکى از باغستان هاى شهر مدینه قدم مى زد، که ناگاه چشمش به یک غلام سیاه چهره افتاد که نانى در دست دارد و یک لقمه خودش مى خورد و یک لقمه هم به سگى که کنارش بود مى داد تا آن که نان تمام شد. حضرت با ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسن (ع): آزمایش امّت و مظلومیّت رهبر

داستانهای ائمه: امام حسن (ع): آزمایش امّت و مظلومیّت رهبر

پس از شهادت جانسوز مولاى متّقیان امام علىّ علیه السلام ، عدّه اى از مردم به حضور امام حسن مجتبى علیه السلام آمده واظهار داشتند: یابن رسول اللّه ! تو خلیفه و جانشین پدرت هستى و ما شنونده و فرمان بر دستورات تو مى باشیم ، ما را بر آنچه صلاح مى دانى ، راهنمائى ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسن (ع): فلسفه صلح یا عهدنامه و ظهور حجّت

داستانهای ائمه: امام حسن (ع): فلسفه صلح یا عهدنامه و ظهور حجّت

پس از آن که نیروهاى رزمى و اکثر فرماندهان لشکر اسلام در جنگ با معاویه نسبت به قرآن و امام حسن مجتبى علیه السلام خیانت کردند؛ و حضرت جهت مصالح اسلام و مسلمین مجبور شد با حکومت معاویه آن هم طبق شرائطى صلح و عهدنامه اى را تنظیم و پذیرا گردد. پس از گذشت مدّتى ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسن (ع): معجزه پسر همچون پدر

داستانهای ائمه: امام حسن (ع): معجزه پسر همچون پدر

مرحوم شیخ مفید به نقل از امام محمّد باقر علیه السلام حکایت نماید: روزى عدّه اى از مردم حضور امام حسن مجتبى علیه السلام آمده و به حضرت گفتند: یاابن رسول اللّه ! شما نیز همچون پدرت امیرالمؤ منین علىّ علیه السلام معجزه اى – که بسیار مهمّ باشد – برایمان آشکار ساز. امام مجتبى ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسن (ع): روئیدن رطب بر نخل خشکیده

داستانهای ائمه: امام حسن (ع): روئیدن رطب بر نخل خشکیده

  امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: حضرت امام حسن مجتبى صلوات اللّه علیه در یکى از سفرهاى خود براى حجّ عمره ، بعضى از افرادى که معتقد به امامت زبیر بودند؛ حضرت را همراهى مى کردند. پس کاروانیان در مسیر راه خود، در محلّى جهت استراحت فرود آمدند؛ و در آن مکان درخت خرماى ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسن (ع): زن شدن مردى در قبال توهین

داستانهای ائمه: امام حسن (ع): زن شدن مردى در قبال توهین

حضرت امام جعفر صادق صلوات اللّه علیه حکایت نموده است : روزى امام حسن مجتبى علیه السلام در جمعى از اقشار مختلف مردم حضور داشت ، که یکى از افراد آن مجلس گفت : یابن رسول اللّه ! شما که این قدر قدرت دارید و مى توانید با دعا معاویه را نابود کنید و زمین ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسن (ع): رسوائى توطئه گر

داستانهای ائمه: امام حسن (ع): رسوائى توطئه گر

  روزى عَمرو بن عاص نزد معاویه بن ابى سفیان آمد؛ و پس از بدگوئى بسیار از امام حسن مجتبى صلوات اللّه و سلامه علیه ، گفت : حسن بن علىّ مردى خجول و کم حرف است ، اگر بتوانى کارى کنى که بالاى منبر رود، خیلى خوب است ؛ چون نمى تواند سخنرانى کند ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسن (ع): نصیحت فرزند جهت یارى برادر

داستانهای ائمه: امام حسن (ع): نصیحت فرزند جهت یارى برادر

در جريان صحراى سوزان كربلا و شهادت اصحاب و ياران باوفاى امام حسين صلوات اللّه و سلامه عليه ، حضرت قاسم - فرزند امام حسن مجتبى عليه السلام - نيز حضور داشت و چندين مرتبه از عموى خود تقاضاى رزم كرد؛ ولى حضرت نپذيرفت .

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسن (ع): تقاضاى فرزند به جاى قیمت روغن

داستانهای ائمه: امام حسن (ع): تقاضاى فرزند به جاى قیمت روغن

  حضرت صادق آل محمّد صلوات اللّه علیهم حکایت فرماید: امام حسن مجتبى علیه السلام از مدینه با پاى پیاده ، عازم مکّه معظّمه گردید؛ و چون با پاى برهنه راه را مى پیمود، پاهایش آسیب دیده و متورّم شد، به طورى که در مسیر راه به سختى قدم برمى داشت ، به حضرت پیشنهاد ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسن (ع): زنده نمودن دو مرده گنهکار

داستانهای ائمه: امام حسن (ع): زنده نمودن دو مرده گنهکار

  علىّ بن رئاب – که از راویان حدیث و از اصحاب امام صادق صلوات اللّه و سلامه علیه است – از آن حضرت روایت کند: روزى شخصى به حضور شریف امام حسن مجتبى علیه السلام وارد شد و گفت : چه چیزى حضرت موسى علیه السلام را در مقابل حضرت خضر علیه السلام عاجز ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسن (ع): پاداش هدیه و علم آموزى

داستانهای ائمه: امام حسن (ع): پاداش هدیه و علم آموزى

  امام حسن عسکرى علیه السلام حکایت نماید: روزى شخصى از دوستان امام حسن مجتبى علیه السلام هدیه اى به محضر آن حضرت تقدیم کرد. امام مجتبى علیه السلام هدیه را تحویل گرفت ؛ و سپس اظهار داشت : من نیز مى خواهم محبّت تو را جبران نمایم ، کدامین برایت بهتر است : آیا ...

ادامه مطلب