مطالب موجود در دسته بندی "حکایت های معصومین"

شکر نعمت

شکر نعمت

ابو هاشم جعفری گوید: در تنگنای سختی از زندگی گرفتار شدم ، به حضور امام هادی علیه السلام رفتم ، وقتی در محضر او نشستم فرمود: ای اباهاشم درباره کدام نعمتی که خداوند به تو داده است می توان شکر گذار او باشی ؟ من ساکت ماندم وندانستم چه بگویم . حضرت فرمود: خداوند ایمان ...

ادامه مطلب
داستان عجیب اصفهانی

داستان عجیب اصفهانی

در عصر امام هادی (علیه السلام) شخصی بنام عبدالرحمن ساکن اصفهان و پیرو مذهب تشیع بود (با توجه به اینکه در آن زمان ، شیعه در اصفهان کم بود) از عبدالرحمن پرسیدند چرا تو امامت امام هادی (علیه السلام) را پذیرفتی نه غیر او را. در پاسخ گفت : من فقیر بودم ولی در جرات ...

ادامه مطلب
تبعید به سامرا

تبعید به سامرا

امام هادی (علیه السلام) در مدینه می زیست ، او در هر فرصت مناسب مردم را از حکومت طاغوتی متوکل بر حذر می داشت و با رعایت اهم و مهم ، افشاگری می کرد. عبدالله بن محمد (فرماندار مدینه) جریان را به متوکل (دهمین خلیفه خونخوار عباسی) گزارش داد. متوکل برای او نامه نوشت که ...

ادامه مطلب
تحقق پیشگویی

تحقق پیشگویی

سعید جعفر گفت : متوکل مرا فرمود که ناگاه به سرای علی نقی علیه السلام رو و بنگر که چه می کند؟ وی را بگیر. گفت : در شدم . علی نقی علیه السلام در نماز بود. چون نماز تمام کرد، گفت : یا سعید جعفر! متوکل ترک من نمی کند تا که پاره پاره ...

ادامه مطلب
معنی بسیار ارجمند شیعه

معنی بسیار ارجمند شیعه

یکی از شیعیان که بسیار خوشحال به نظر می رسید، به حضور امام جواد (ع) آمد، حضرت به او فرمود: چرا این گونه تو را شادمان می نگرم ؟ او عرض کرد: ای پسر رسول خدا(ص) از پدرت شنیدم می فرمود: سزاوارترین روز برای شادی کردن ، آن روزی است که خداوند به انسان توفیق ...

ادامه مطلب
عطای بدون درخواست

عطای بدون درخواست

محمدبن سهل قمی (ره) می گوید:در سفر مکه ، به مدینه رفتم ، و به حضور امام جواد (ع) مشرف شدم ، خواستم لباسی را از آن حضرت برای پوشاندن مطالبه کنم ، ولی فرصتی بدست نیامده و با آن حضرت خداحافظی کردم و از خانه او بیرون آمدم ، تصمیم گرفتم نامه ای برای ...

ادامه مطلب
نیرنگ مأمون

نیرنگ مأمون

مامون عباسی (هفتمین طاغوت عباسی) پس از شهادت حضرت رضا (ع) می خواست امام جواد (ع) را جزء اطرافیان خود کند (و او را به عنوان یکی از رجال دنیا خواه ، و از مشاوران مخصوص خویش معرفی نماید) برای این کار نقشه ها کشید، و ترفندهای گوناگونی به کار برد، ولی نتیجه نگرفت ، ...

ادامه مطلب
دلداری بیمار

دلداری بیمار

یکی از شاگردان امام جواد (ع) بیمار شده بود، در حدی که بستری شده بود و امید زنده ماندن نداشت ، امام جواد (ع) با خبر شد، همراه جمعی از اصحاب به عیادت او رفت ، وقتی که در بالین او نشست و احوال او را پرسید: او زار و زار گریه کرد و گفت ...

ادامه مطلب
ایستادگی تا شهادت

ایستادگی تا شهادت

امام جواد (ع) با پیشنهاد تحمیلی ماءمون ، با دختر ماءمون به نام زینب که به ام الفضل معروف بود، ازدواج کرد ولی او نازا بود امام جواد (ع) با کنیزی به نام سمانه (س) مادر امام دهم ، (ع) ازدواج کرد و از او دارای فرزند شد. ام الفضل بر سر همین موضوع ، ...

ادامه مطلب
درسی از علی بن جعفر(ره)

درسی از علی بن جعفر(ره)

علی بن جعفر (ع) برادر امام کاظم (ع) از امامزادگان بزرگ و فقیهان پرهیزکار است ، در مورد قبر ایشان سه قول نوشته اند: 1 در قم (آخر چهار مردان کنار مزار شهداء قرار دارد) 2 در خارج قلعه سمنان واقع است 3 در قریه عریض ، واقع در یک فرسخی مدینه می باشد. علی ...

ادامه مطلب
شیوه سخن گفتن

شیوه سخن گفتن

روزی مامون به قصد شکار بیرون آمد و با جاه و جلال سلطانی عبور می کرد، عده ای از بچه ها در راه بازی می کردند و امام جواد علیه السلام هم که حدود یازده سال داشت در کنار آنها ایستاده بود. بچه ها که چشمشان به مامون و اطرافیانش افتاد از ترس فرار کردند ...

ادامه مطلب
ظهور نهمین نور ولایت

ظهور نهمین نور ولایت

حکیمه – دختر حضرت موسی بن جعفر و عمّه امام محمّد جواد علیهم السلام ، حکایت کند: چون هنگام ولادت حضرت جواد الا ئمّه علیه السلام نزدیک شد، حضرت ابوالحسن ، امام رضا علیه السلام مرا به همراه همسرش ، خیزران مادر حضرت جواد علیه السلام با یک نفر قابله (ماما) داخل یک اتاق قرار ...

ادامه مطلب